تضعیف تجارت به نام تقویت صنعت
گروه تشکلها نیلوفر فلاح
محمدحسین روشنک از چهرههای قدیمی اتاق بازرگانی مشهد است که در دورههای قبل نطقهای تندی در اتاق بازرگانی ایران مطرح میکرد. این دوره نیز روشنک از اتاق مشهد در هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران حضور دارد و مساله تغییرات در مقررات کارتهای بازرگانی بهانهیی بود که پای صحبتهای این چهره قدیمی بخش خصوصی بنشینیم.
در حال حاضر تغییرات متعددی در زمینه کارت بازرگانی پیشنهاد شده است. به نظر شما این کارت برای کارایی بیشتر چه تغییراتی باید داشته باشد؟
من معتقدم حوزه تجارت چندان ارتباطی با اتاق بازرگانی با تعریف فعلی ندارد. به صورت دقیقتر زمانی اتاق بازرگانی به مساله تجارت میپرداخت اما وابسته کردن موضوعات دیگری مانند صنعت، معدن و کشاورزی اقداماتی اشتباه بود که باعث شد نه تنها بحث بازرگانی مغفول واقع شود بلکه به هیچ کدام از این موضوعات رسیدگی نشود. اتاق بازرگانی تعریف مشخص دارد و قرار بود به تجارت آن هم نه هر نوع خرید و فروشی بلکه بحث موضوع تجارت خارجی مد نظر بود. به صورت کلی امروز در بحث اتاق بازرگانی شاهد هستیم که یک معدن کار که در کل عمرش نه کار بازرگانی کرده است و نه خواهد کرد موظف به دریافت این کارت است. این کارت در حقیقت کارت عضویت است اما در ایران هر کس میتواند بدون داشتن تخصص مشخص کارت بازرگانی دریافت کند. مشکل اساسی این است که کارت عضویت و کارت بازرگانی لازم و ملزوم یکدیگر شدهاند. کارت بازرگانی مجوز تجارت است و قرار بود تنها تجار به عنوان یک سند معتبر ملی این کارت را داشته باشند. ما نیاز به این مساله داشتیم که فقط تجار و افراد دارای تجربه تجارت مجوز تجارت یا همان کارت بازرگانی را دریافت کنند. در این تعریف محدودیت معنی ندارد بلکه بازرگان اگر
مشخص شود در حد بازرگانی است کارت دریافت کند. این کارت در سالهای اول کارتهای آزمایشی هستند و سپس تبدیل به کارتهای اصلی میشوند و این ضمانت مسوولیت کارت است. با این کار دیگر کسی از کارت سواستفاده نمیکند و شاهد واردات بدون پرداخت مالیات نخواهیم بود. مشکل این است که برای هر کس امروز کارت بازرگانی صادر میشود و سوءاستفادههایی که میگویند رخ میدهد. مشکل ما این است که اتاق بازرگانی مساله عضویت خود را به تجارت گره زده است در حالی که این دو موضوع کاملا جدا از یکدیگر هستند. حوزه تجارت خاص خود است و عدم توجه به این حوزه باعث مشکلات شده است. به ویژه بعد از روی کار آمدن آقای نعمتزاده که با تجارت کاملا مخالف است ایشان بنیاد تجارت را از بین برد.
یعنی شما سیاستهای آقای نعمتزاده را عامل تضعیف تجارت در چند سال اخیر میدانید؟
ایشان تجارت را تضعیف نکرد بلکه بنیانهای آن را از بین برده است. ایشان اصولا اعتقادی به تجارت ندارد و فکر میکند تولیدکننده خود تاجر باشد. وی فکر میکند صنعتگر میتواند مواد مورد نیاز را وارد کند و در عین حال محصولات خود را صادر کند. این تفکر اشتباه باعث آسیبهای جدی به بحث تجارت در کشور شده است. علت مخالفت وی با بحثهای تفکیک وزارت صنعت و معدن با وزارت بازرگانی همین موضوع بوده است. وی اعتقادی به تجارت نداشت و فکر میکرد اگر تجارت تقویت شود صنعت ضعیف میشود. وی فکر میکند حوزه تجارت باید در حاشیه باشد. از دیدگاه نعمتزاده حوزه تجارت یک وسیله جزئی در خدمت صنعت است. برای همین هم همه امتیازات به گونهیی تخصیص پیدا میکند که تجار نتوانند فعالیت کنند. سود بانکی برای تجار بیشتر است یا مالیات ارزش افزوده پیشاپیش گرفته میشود. در این دوره بخش تجارت عملا نابود شده است. حتی چینش نیروهای وزارت صنعت، معدن و تجارت هم به شکلی است که به بحث تجارت آسیب برسد. آقای خسروتاج که تخصص تجارت دارد در بخشهایی فعال است که اصولا ربطی به تجارت خارجی ندارد و در مقابل آقای افخمی که یک نیروی توانمند در صنعت است در توسعه تجارت به کار
گرفته شده تا تجارت از بین برود. نوع انتصابات ایشان نشان میدهد که میخواهد تجارت را در صنعت ادغام کند در حالی که این کار هیچوقت ممکن نیست. بر همین اساس میگویم اتاق آسیب دیده است چون اتاق باید اتاق بازرگانی باشد و مساله بازرگانی محوریت اساسی باشد. به سوال شما برگردیم، کارت بازرگانی باید به عنوان کارت معتبر تجاری باقی بماند و افرادی کارت بازرگانی بگیرند که هم معتبر باشند و هم زیرنظر یک چهره مطرح بازرگانی در ابتدا فعالیت کنند.
در تغییرات شرایط کارت بازرگانی محدودیتهای سنی مطرح است. آیا موافق این تغییرات هستید؟
این هم یک کار اشتباه است. این حرف هم از تفکر پیرمردها بر میآید. یک پیرمرد در اتاق یا وزارتخانه ممکن است چنین حرفی بزند. اکثر تجار موفق در 18سالگی کار را شروع کردهاند و دلیلی ندارد بگوییم زیر 26سال نمیتواند کارت دریافت کند. ما چون سن زیادی داریم فکر میکنیم جوانان نمیتوانند. یعنی جوان بیکار باشد تا بعد از میانسال شدن کارت دریافت کند. ما باید رابطه استاد شاگردی را زنده کنیم و طرفهای تجاری در داخل کشور زیرنظر بازرگانان قدیمی کار را آغاز کنند و بعد دوره آزمایشی کارت بازرگانی خود را دریافت کنند. با این روش جلوی خرید و فروش کارت بازرگانی هم گرفته میشود. وقتی برای هر فعال اقتصادی در هر صنف و موضوعی کارت بازرگانی صادر کنیم بعد بگوییم سوءاستفاده شد اشتباه است. اگر یک شرکت معدنی یا کشاورزی خود تجارت میکند برای آن حوزه خاص کارت بازرگانی صادر شود.
دولت در خصوص قوانین کارت بازرگانی نظرات بخش خصوصی را جویا شده است؟
من از طرفداران سرسخت دولت تدبیر و امید هستم ولی همین دولت در 2 وزارتخانه کاملا ناموفق بود. یکی وزارت صنعت، معدن و تجارت و دیگری مسکن و شهرسازی. چون دولت در این بخشها توفیق نداشته است میخواهد کارهای خود را با تغییرات اینچنینی کارهای خود را توجیه کند. اصولا کارت بازرگانی مساله اتاق بازرگانی است و بخش خصوصی خود باید درباره آن تصمیم بگیرد. من نمیدانم چقدر از نظرات بخش خصوصی استفاده شد اما دولت نباید در برای کارت بازرگانی دخالت کند.