گاز هست ولی کم است!
حسن مرادی| چرا ایران با کمبود گاز روبهرو است؟ این پرسش در روزهای برفی اخیر و در شرایطی که سرمای هوا، همه رکوردهای قبلی را درنوردیده است، به کرات میان افکار عمومی تکرار میشود. مردم میخواهند بدانند ریشه این کمبود کجاست؟ آیا ریشه مشکل در عدم احیای برجام و عدم توسعه زیرساختها است؟ آیا مشکل برآمده از الگوی اشتباه مصرف انرژی است؟ آیا مساله اصلی را باید در نظام توزیع انرژی جستوجو کنیم یا مساله دیگری در کار است.
به طور کلی این روزها بسیاری از ایرانیان بر این گزاره پافشاری میکنند که ایران دومین دارنده ذخایر گاز جهانی و نخستین دارنده نفت و گاز توامان است. در این شرایط یک چنین کشوری با هر میزان مصرف انرژی نباید کمبودی احساس کند. اما ایا طرح این پرسش درست است؟ در این یادداشت تلاش میکنم به این پرسش پاسخ بدهم:
1) در پاسخ به این ابهامات که هم درست است و هم غلط، باید گفت که درست است که ایران ذخایر قابل توجهی در حوزه گاز دارد اما به همان میزان، ایران یکی از پرمصرفترین قلمروهایی که در آن گاز بلعیده میشود. در واقع ایران از نظر توزیع و مصرف هم در جایگاه نخست قرار دارد. شبکهای حدودا 400 تا 450 هزار کیلومتر خط لوله گاز در ایران وجود دارد. خطی که 9 بار استوا را دور میزند و دوباره یه جایگاه اول باز میگردد.
این شبکه توزیع گاز در ایران وجود دارد و الگویی عجیب از مصرف انرژی را شکل داده است. برای این شبکه وسیع باید گاز توزیع کرد و به مصرف رساند. البته این بهانهای در اختیار دولت نمیگذارد که پیشبینیهای لازم را نداشته باشد، دولت سیزدهم وظیفه داشت که برای یک چنین روزهایی برنامهریزی میکرد. یکی از این پیشبینیهای ضروری ذخیره گاز از مخازنی چون شورجه و بیبی شهربانو و... و برداشت آنها در زمان پیک مصرف بود. این مخازن امکان ذخیرهسازی دارند و در زمان اوج مصرف میتوانند عصای دست دولتمردان باشند. اما دولت سیزدهم ظاهرا اعتقادی به این پیشبینیها ندارد.
2) ایران پرمصرفترین کشور در مصرف انرژی به خصوص گاز در سطح جهان است. نوع استفاده از این منابع انرژی هم اغلب غیراستاندارد و غیراصولی است. در ایران حجم انبوهی از بخاریهای پرمصرف وجود دارند که در روستاها، شهرها، حاشیه شهرها و... کار میکنند. بدبختانه این بخاریها بخشی از گاز را در قالب انرژی گرمایی تولید میکنند، اما بخش انبوهتری را از دودکش بخاریها هدر میدهند.
دولت دوازدهم این مشکل را درک کرد و اعلام کرد 25 میلیون بخاری غیراستاندارد در کشور را بهروزآوری میکند. شرکت بهینهسازی مصرف سوخت مسوول این روند شد، اما پس از تغییر دولت و به دلیل کمبود بودجه اعلام شد تنها 13 هزار بخاری مدارس را توانستهاند بر اساس اصلاح درست مصرف انرژی ساماندهی کنند. اصلاح 13 هزار بخاری در برابر 25 میلیون بخاری غیراستاندارد، عدد قابل توجهی نیست و سودی از این بهینهسازی نصیب کشور نشد.
با این توضیحات ایران مانده است و تداوم 25 میلیون بخاری غیراستاندارد که چند برابر نیاز واقعیشان سوخت میسوزانند. از سوی دیگر پنجرههایی نیز وجود دارد که هیچکدام از بایدهای ماده 19 ساختمان در آنها رعایت نشده است. همچنین موتورخانههایی که قدیمی هستند و چند برابر نیازهایشان سوخت مصرف میکنند و انرژی زیادی را هدر میدهند. این موارد را در کنار پشتبامها و عایقهای غیراستاندارد بگذارید که کمکی به ذخیرهسازی انرژی نمیکنند.
3) در مجموع در ایران بیش از 670 میلیون متر مکعب گاز بلعیده میشود . با این توضیحات عجیب نیست که کمبود گاز وجود دارد. به دلیل عدم احیای برجام، نه سرمایهگذاری بر روی زیرساختها صورت میگیرد نه میادین ایران بهروزآوری میشوند. نه الگوی مصرف انرژی درستی در کشور وجود دارد و نه تجهیزات مورد استفاده در ایران بهروز هستند. نه در ساختمانسازی ملزومات لازم مورد توجه قرار دارد و نه در ذخیرهسازی سوخت توجه لازم به چشماندازهای مورد نیاز میشود.
از سوی دیگر و مهمتر از همه دولتی که باید برای روزهای مبادا برنامهریزی و پیشبینی داشته باشد، اقدامی در این خصوص صورت نمیدهد. با این شرایط باید از مردم و مخاطبان پرسید آیا عجیب است که ایران با مشکل کمبود گاز مواجه شود؟