خروج از بنبست مذاکرات
کار نابلدی و رفتار غیرکارشناسانه دولتهای نهم و دهم در میدان اقتصاد زیانهای عظیم خود را بر کسبوکار شهروندان آشکار کرده است. رییس دولتهای یادشده با جسارت تمام آموزههای دانش اقتصاد را مسخره کرد و آنها را کنار گذاشت تا بازارهای کار، کالا، خدمات، پول و ارز و بیوزن و کمجان و غیرمفید شوند. این مثل روز روشن است که برای ایجاد توازن تازه در بازارها و رفتارها باید کارهای بزرگ در حوزه تصمیمگیری کلان انجام شود. ایجاد انضباط پولی با هدف کنترل حجم پول تا تورم شتابان مهار شود، دور نگهداشتن دولت از حرص خرج کردن پول تا بودجه متوازن شود، اجتناب دولت از اعمال سلیقههای سیاسی بر رفتار متغیرهای سیاسی و... کارهای مهمی است که باید انجام شود. اما واقعیت سرسخت دیگری به نام رژیم تحریم اقتصاد ایران توسط غرب به رهبری ایالات متحده امریکا پیشروی ایرانیان خودنمایی میکند و بنبستشکنی را ناممکن کرده است. برخلاف نگاه تقلیلگرایانه دولت نهم و دهم که از بیاحتیاطی و فقدان آیندهنگری سرچشمه میگرفت و تحریمها را بیاثر معرفی میکرد اکنون معلوم شده که اتفاقاً تحریمها مکمل کاربلدی و ناکارآیی دولت شده و قفل بزرگی بر بازارهای ایران زده
است. این روزها که نشانههایی از توافق جامع دیده میشود و گروه مذاکرهکننده ایرانی همه مهارت، توانایی و امکانات ایران را برای دور کردن اقتصاد ایران از آسیبهای بدون برگشت به کار گرفته است، تضعیف این روند اشتباه غیرقابل جبرانی خواهد بود.
بازار سقوط کرده سهام، افول شدید رتبه ایران در میان کشورهای صادرکننده نفت در اوپک و در جهان، رکود گستردهیی که صنعت و معدن را در وضع دشواری قرار داده است، کوچک شدن سفره ایرانیان به دلیل رشد منفی اقتصاد ملی در 2 سال 1391 و 1392، مهاجرت شتابان نیروهای کارشناس، بیکار و معطل ماندن سرمایههای مادی هنگفت نفت و گاز در عسلویه و میدانهای مشترک، بازار کاری که میلیونها تحصیلکرده ایرانی نمیتوانند جایی در آن پیدا کنند و... را میتوان با تلفیق کارآمدی و حذف رژیم تحریم در یک دوره معین به تعادل مثبت تغییر جهت داد، اما این شرط دارد: شرط اول و شرط بزرگ این است که نشانههای توافق را خوب ببینیم و یادمان باشد که به هر حال نمیتوان تا ابد در محاصره ماند.