هزینههای چند صد میلیونی، ارمغان تشخیص دیرهنگام سرطان
گروه غذا و دارو علی اسدی خمامی
هنوز مشخص نشده علت قطعی ابتلا به آن چیست... ناگهان میآید و بیمار را تا آستانه مرگ میبرد. زن و مرد و پیر و جوان هم نمیشناسد. سرطان، ازجمله بیماریهایی است که درصد مرگومیر بالایی دارند. درمانش هم سخت، طولانی، جانکاه و هزینهبر است. این بیماری خود بلایی است بر جان بیماران اما گویا برای بیماران ایرانی، بلا تنها به خود بیماری محدود نمیشود. تشخیص سرطان که زودهنگام بودنش برای درمان مناسب بیماران سرطانی ضروری است، در ایران به خاطر تجهیزات نامناسب و فرسوده با تاخیر انجام میشود و این یعنی بسیاری از بیماران زمانی متوجه ابتلا به سرطان میشوند که کار از کار گذشته است. اکنون گروهی از کسانی که سابقا مبتلا به سرطان بوده و اکنون درمان شدهاند، کارزاری برای مقابله با این بیماری راه انداختهاند و یکی از اهداف اصلی آنها، تجهیز بیمارستانها و مراکز تشخیصی با دستگاههای بهروز و مناسب است. «تعادل» به سراغ فعالان موسسه سرطان پستان ایران رفته تا با خواستهها و اهداف آنها آشنا شود.
درمان سرطان بسیار پرهزینه است، و بسیاری از بیماران، حتی باوجود کمکهای دولتی و پوشش بیمهیی، توانایی تامین هزینههای آن را ندارند. تشخیص دیرهنگام این بیماری، موجب گسترش میشود و این مساله جدای از آنکه جان بیمار را به خطر میاندازد، هزینههای درمان را به طرز چشمگیری افزایش میدهد و این تشخیص دیرهنگام، مسالهیی است که در ایران به خاطر ضعف تجهیزات تشخیصی بسیار مرسوم است. این را کسانی که بیماری را شکست دادهاند، میگویند.
تشخیص مسری دیرهنگام و سرطانی
نوشین ملیحی زنی شاد و فعال است. در نگاه اول، دشوار بتوان تشخیص داد که روزی با سرطان درگیر بوده اما او نزدیک یکسال از عمرش را صرف درمان بیماری سرطان کرده و میگوید که به خاطر تشخیص دیرهنگام بیماری، روند درمانش طولانی شده است. به گفته ملیحی، 4 پزشک جراح بعد از 3بار ماموگرافی، نتوانستند سرطان را در بدن او تشخیص دهند. نهایتا 6ماه بعد از بروز نخستین نشانهها، یک پزشک با مشاهده شواهد فیزیکی متوجه سرطان میشود و نتیجه قطعی را تنها بعد از نمونهگیری در عمل جراحی باز اعلام میکند.
هدر رفتن زمان و مبالغ هنگفتی که صرف ویزیت پزشک و آزمایشهای متفاوت و 3بار ماموگرافی شده، تنها هزینههایی نیست که به خاطر تشخیص دیرهنگام سرطان به بیمار تحمیل شده است. بنا به گفتههای پزشک معالج او، سرطانی که نهایتا میتوانست با تخلیه سینه تمام شود، به خاطر شروع دیرهنگام درمان، غدد لنفاوی، استخوان طرقوه، یکی از دندهها و 12سانتیمتر از پوست را هم درگیر کرده است. این گستردگی شدید بیماری، درمانی طولانی و هزینهبر را موجب شده که شامل شیمیدرمانی، پرتودرمانی و تارگت درمانی بوده است. ملیحی قبل از ابتلا به سرطان، کارمند پژوهشکدههای دانشگاه پیام نور بود و حتی تدریس در دانشگاه را هم در سابقه خود دارد. سرطان و شاید تاثیرگذارتر از خود بیماری، تشخیص دیرهنگام آن، او را بیش از یکسال از کار دور میکند.
هزینه سنگین تحمیلی به دولت
نیلوفر رجاییپور خود کارمند وزارت بهداشت است و میگوید به خیلیها در درمان سرطان کمک کرده است. موقعیت شغلی او یا شاید هم جدال سختش با سرطان باعث شده که اطلاعات کاملی از بیماری و درمانش داشته باشد. با تسلطی مسحورکننده، داستان درگیریاش با سرطان را برای من شرح میدهد. رجاییپور میگوید که 10ماه بعد از آخرین ماموگرافی، مشخص شده که سرطان دارد و یک هفته بعد از تشخیص به زیر تیغ جراحی رفته است. گستردگی بیماری باعث شده که او اکنون با عوارضی مانند بیماری در سیستمهای عصبی، تنفسی و گوارشی روبهرو باشد.
سرطان، هرچه دیرتر تشخیص داده شود، گستردهتر میشود و متعاقب آن، درمانش سختتر و پرهزینهتر است. بهطوری که این بیماری نزدیک به 60میلیون تومان خرج روی دست رجاییپور گذاشته است. البته این تنها سهم خود بیمار است. باتوجه به پوشش بخشی از هزینههای سرطان توسط بیمهها و دولت، هزینهیی که تشخیص دیرهنگام سرطان یک فرد به کشور تحمیل میکند، بسیار بیشتر از رقمی مانند 60میلیون است. به عنوان مثال، بسیاری از بیماران بعد از عمل جراحی، باید 17نوبت آمپول «هرسپتین» تزریق کنند. قیمت هر یک از این آمپولها 5میلیون و600هزارتومان است. اما سازمان غذا و دارو درحال حاضر این دارو را با قیمت 900هزارتومان دراختیار بیماران قرار میدهد. بنابراین تشخیص دیرهنگام سرطان، به غیر از خود بیمار، هزینههای این سازمان را هم بالا میبرد.
بیمهها هزینه ترمیم را تقبل نمیکنند
ضعف دستگاهها، تنها در روند تشخیص اخلال ایجاد نمیکند. بلکه حتی روند درمان نیز متاثر از این مشکل بزرگ نظام تشخیص و درمان سرطان در ایران است. سرطان سینه در بسیاری از موارد، به نقص عضو منجر میشود. اما روند ترمیمی برخلاف روال مرسوم بسیاری از کشورها، جزو دوره درمان محسوب نمیشود و بیمه هزینه آن را تقبل نمیکند. تنها امکان برای بیماران، درمان در بیمارستانهای دولتی است که ترمیم را با قیمتی بسیار پایینتر از مراکز خصوصی انجام میدهد. اما بستری در بیمارستانهای دولتی برای تمام بیماران میسر نیست. رجاییپور یکی از این بیماران است. او پس از بستری در یک بیمارستان دولتی، برای انجام عمل ترمیم بیهوش میشود. اما بعد از بیهوشی مشخص میشود که به خاطر اسپاسم نای و نبود امکانات مناسب برای مقابله با چنین وضعیتی در آن بیمارستان، ادامه عمل مقدور نیست. رجاییپور بعد از به هوش آمدن متوجه میشود که هیچ اقدامی جهت ترمیم بر بدنش انجام نشده است. او به بیمارستانی خصوصی که امکانات لازم را دارد، مراجعه میکند. هزینه هر مرحله ترمیم در بیمارستان خصوصی، 5میلیون تومان است، برخلاف بیمارستانهای دولتی که یکمیلیون تومان از بیمار اخذ
میکنند. ترمیم به 4 مرحله عمل نیاز دارد.
پاتوبیولوژیها، قربانی ضعف تجهیزات
گویا پاتوبیولوژی هم از مواردی است که ضعف دستگاهها و تجهیزات مرتبط با آن، باعث ضعف عملکردش در ایران شده است. جمیله مظفری، یکی از فعالان موسسه است که با شور و حرارتی خاص از روند درمان سرطان در ایران و ضعفهایش میگوید. او بعد از چندین مورد ماموگرافی و تشخیصهای اشتباه، سرانجام زیر تیغ جراحی میرود. درحین عمل، نمونه تومور به پاتوبیولوژی میرود و سرطان او خوشخیم تشخیص داده میشود، اما بعد از یک هفته مشخص میشود که توده بدخیم بوده و مجددا عضو را درگیر سرطان کرده است. مظفری به خاطر تشخیص اشتباه، برای بار دوم اسیر تخت جراحی میشود. سرطانی که میتوانست با برداشتن یک غده درمان یابد، به قطع عضو ختم میشود. این فعال اجتماعی، قبل از درگیری با سرطان، زنی سرپرست خانوار بوده است. اما به خاطر سرطان و گستردگیاش شغل خود را به عنوان یک مربی آموزش رانندگی از دست میدهد. مظفری میگوید که او به مدت یکسال از هرگونه فعالیتی دور بوده است.
شنیده شده که حتی برخی پزشکان، از آنجا که به توانایی آزمایشگاههای پاتوبیولوژی کشور اعتماد ندارند، بیمار را برای تشخیص به خارج از کشور اعزام میکنند. این به معنای خروج ارز از کشور است و البته مختص کسانی است که توانایی تامین هزینه سفر خارجی را دارند.
اما اشتباهات پاتوبیولوژی تنها به گسترش سرطان منجر نمیشود. به من از بیماری میگویند که سرطانش به اشتباه بدخیم تشخیص داده شده و به این خاطر به عملی بیمورد تن داده است. بیآن که نیاز باشد، غدد لنفاوی بیمار را تخلیه کردهاند.
درمان، مختص بیماران متمول
زهره آقاجانی هنوز با بیماری درگیر است. بیماری او بعد از 2سال مجددا بازگشته است و میگوید که این اتفاق، به خاطر تاخیر در درمان او بوده است. او به بیمارستانهای مختلفی مراجعه میکند، اما همه میگویند که برای بستری شدن و انجام عمل جراحی، باید سه تا چهارماه صبر کند. آقاجانی میگوید که نوبت گذشته نیز پرتودرمانی وی با تاخیری دوماهه آغاز شده و همین مساله بازگشت بیماری را نتیجه داده است. او نهایتا برای آغاز درمان، عطای بیمه تامین اجتماعی را به لقایش بخشیده و در بیمارستانی خصوصی درمان خود را آغاز کرده است. بیمارستانی که درمان در آن، بسیار هزینهبر است. این بیمار مبتلا به سرطان، معتقد است: «برخلاف ادعای مسوولان مبنی بر پوشش سرطان به عنوان بیماری خاص، هیچ اقدام حمایتی از جانب ارگانهای مسوول انجام نمیشود و درمان سرطان، مختص کسانی است که توان تامین هزینههای آن را دارند.»
سرطان، بیماری جانکاهی است که درمانی پرهزینه را در پی دارد. اما تجهیزات موجود درکشور، توانایی تشخیص زودهنگام و کامل آن را ندارند. گویا تکنولوژی در ایران، بیشتر از آنکه به تشخیص سرطان کمک کند، در خدمت گسترش آن است. درحالی که دستگاههای پیشرفته تشخیص سرطان با مشکل روبهروست، تجهیزات ارسال پارازیت درکشور وجود دارد و کار خود را ادامه میدهد. این درحالی است که تشخیص دیرهنگام سرطان، هزینه هنگفتی به کشور تحمیل میکند. درمان هر بیمار مبتلا به سرطان، بهطور میانگین 100میلیون تومان هزینه دارد که بخشی از آن هم توسط دولت تامین میشود. جدای از درمان، از کار افتادگی فرد بیمار و دوری او از بازار کار، باعث کاهش کارایی شده و برای اجتماع، هزینه در پی دارد. آنچه مسلم است، تشخیص زودهنگام سرطان، برای کشور بسیار ارزانتر از درمان بیماری گسترش یافته تمام میشود. اما مشخص نیست که چرا برنامهیی برای تجهیز بیمارستانها و مراکز درمانی با تجهیزات تشخیصی پیشرفته وجود ندارد.