حفاظت از دستاوردهای برجام
در روزی که باراک اوباما رسما فرمان رفع تحریمهای ایران را صادر کرده و دولتمردان ایرانی هم آغاز دوران پساتحریم را اعلام کردهاند؛ بد نیست درباره ملزومات تازهیی که بر اثر اجرای برجام در فضای داخلی و منطقهیی ایجاد میشود، بررسیهای تحلیلی انجام شود.
فیالواقع از نظر من اصلیترین تحولی که «برجام» بهوجود میآورد، هموار شدن مسیر سخت و دشوار تنشزدایی ایران با امریکاست که طی سالهای گذشته همواره بهعنوان یک تابو روبهروی سیاست خارجی ایران قرار داشته است. مخصوصا از لغت «تنشزدایی» استفاده میکنم، چراکه استفاده از واژگانی مانند «ایجاد رابطه»، «عادیسازی روابط»، «باز شدن سفارتخانهها»ی دو کشور و... در شرایطی که مذاکرهکنندگان کشورمان زیر شدیدترین انتقادات و مخالفتهای بعضا غیراخلاقی طیفهای تندرو قرار گرفتهاند، کاربردی نخواهد داشت. معتقدم که برجام زمینه را برای تنشزدایی آماده کرده که از آن باید بهنفع منافع ملی ایرانیان استفاده کرد.
واقعیت آن است که ایران و امریکا از اهداف و منافع مشترکی در منطقه برخوردار هستند که براساس این منافع مشترک میتوان مناسبات ارتباطی فیمابین را گسترش داد. ایران و امریکا هر دو از حضور طالبان در افغانستان ناخشنود بوده و خواهان محدود کردن این گروه هستند.
همین معادله درباره داعش در عراق و سوریه وجود دارد، هم ایران از دولت قانونی حیدر عبادی در عراق حمایت میکند و هم امریکاییها خواستار عراق نیرومند در منطقه هستند.
درمورد سوریه بهعنوان مهمترین معادله منطقه هم ایران به این نتیجه رسیده که برای بلندمدت باید چشمانداز تازهیی را تعریف کند و هم طرف امریکایی این واقعیت را درک کرده که در کوتاهمدت، اسد بهترین گزینه برای حاکمیت سوریه است و چنانچه بشار اسد تضعیف شود، عنان کار به دست تروریستهای جبهه النصره میافتد. مجموعه این دلایل کفایت میکند که هر دو طرف این معادله سیاسی و ارتباطی بهدنبال راهکارهای تازهیی برای تنشزدایی باشند. مجموعه این دلایل نشان میدهد که ایران و امریکا در بسیاری از موارد منافع مشترکی دارند.
معنای این جمله این نیست که ایران و امریکا مشکل و اختلافی با هم ندارند. باید توجه داشت که این اختلافات در منطق ارتباطی ایران با کشورهایی چون روسیه، چین، انگلستان، فرانسه و... نیز وجود دارد، اما ایران براساس مشترکات و اهداف مشترک با هر کدام از این کشورها مناسبات ارتباطی مشخصی را پیریزی کرده است و براساس آن پیش میرود، بنابراین برجام را میتوان بهعنوان الگویی میان طیفهای میانهرو و معتدل دوطرف بهشمار آورد که زمینه یک درک مشترک را میان طرفین بهوجود آورده است. با این توضیحات همین طیفهای معتدل در دو کشور باید از دستاوردهای این ایده مشترک حفاظت کنند تا پس از عملیاتی شدن کامل این سند بینالمللی بتوان از محصول نهایی آن دفاع کرد. این مهمترین هدفی است که باید برای آن برنامهریزی کرد.