آسیبپذیری بازار سرمایه از کانال قیمت نفت
گروه بورس سمانه جامعی
شرکتهای بزرگ در بازار سرمایه وابسته به نفت و مشتقات آن هستند. لیدر بازار سرمایه در سالهای اخیر شرکت پالایش نفت بندرعباس با نماد «شبندر» و همواره بر نوسانات شاخص کل بورس تاثیر گذاشته است از سوی دیگر شرکت معظمی چون صنایع پتروشیمی خلیجفارس با نماد «فارس» و شرکت گسترش نفت و گاز پارسیان با نماد «پارسان» نیز از شرکتهای نفتی بازار سرمایه است.
اهمیت نفت از دید سهامداران
قیمت نفت از چند جهت تاثیر بسزایی بر روند بازار سرمایه داشته و درجه اهمیت بالای آن، سهامداران را متوجه نوسان قیمتی خود کرده است. به همین دلیل بهرغم اخبار مثبت در فضای سیاسی، بازار سرمایه از روند منفی قیمت نفت تاثیر زیادی پذیرفته است. کاهش (افزایش) قیمت نفت، در کشورهای با وابستگی بالای بودجه به درآمدهای نفتی، در درجه اول باعث کاهش (افزایش) درآمدهای دولت و در پی آن کاهش (افزایش) تقاضای کل خواهد شد. این شرایط در کشور ما با ساختار مالکیت دولتی و سهم بالای دولت در تقاضای کل حساستر شده است. با کاهش قیمت نفت و کاهش تقاضای کل، شاهد رکود همهجانبه و کاهش توان شرکتها و تاثیرپذیری مستقیم بازار بورس خواهیم بود؛ آنچنانکه در دو سال اخیر شرکتها از رکود همهجانبه و افت تقاضا رنج زیادی بردهاند. از دیگر سو برخی کالاها همچون محصولات پتروشیمی با نفت رابطه مستقیم داشته و با کاهش قیمت نفت دچار افت قیمت خواهند شد. برای مثال بعد از ریزش قیمت نفت، قیمت متانول نیز بهطور مشابه شروع به ریزش کرد. علاوه بر این دو عامل؛ کاهش بیشتر حاشیه سود صنایع انرژیبر در مقایسه با استاندارد جهانی، در اثر ریزش قابلتوجه قیمت نفت قابلملاحظه
است. به بیانی شفافتر صنایعی همچون فولاد، سیمان، سنگآهن و... به دلیل سهم بالای هزینه انرژی در بهای تمام شده، در سالهای اخیر دچار تحولاتی شدهاند؛ بهطوری که در طول سالهای گذشته به دلیل قیمت بالای انرژی، شرکتهای بینالمللی رو به برنامههای کاهش شدت مصرف انرژی آوردهاند و در برخی کشورها همچون ترکیه قیمت حاملهای انرژی، با شیب ملایم، به سمت قیمت آزاد حرکت کرده است. حال با کاهش قیمت نفت، شاهد کاهش بهای تمامشده تولید دنیا در صنایع انرژیبر هستیم. اما در ایران برنامههای هدفمندی یارانهها در حال پیگیری بوده و هر ساله سهم انرژی از بهای تمام شده را افزایش میدهد. به همین دلیل با وجود کاهش بهای تمامشده تولید در دنیا به دلیل کاهش مصرف و قیمت انرژی، در ایران بهای تمامشده به دلیل افزایش قیمت حاملهای انرژی افزایشیافته است. بهطور خلاصه باید گفت کاهش قیمت نفت در درجه اول موجب رکود و کاهش فروش مقداری شرکتها شده است. از جهت دیگر با تاثیر روی قیمت کالاهای غیرنفتی، قیمت سبد صادراتی محصولات غیرنفتی را کاهش داده و درنهایت به دلیل هدفمندی یارانهها (که البته بهحق است) روندی معکوس در بهای تمام شده صنایع انرژیبر با
کشورهای رقیب را طی کردهایم. درنتیجه افت قیمت نفت برافت بازار سرمایه موثر بوده؛ بهطوریکه در دوره ریزش شدید قیمت نفت از آذرماه سال گذشته، شاهد افزایش شیب ریزش بازار بودیم.
تحولات قیمتی نفت
قیمت نفت پس از طی یک دوره 4ساله ثبات در محدوده 105دلار، از نیمه دوم سال 2014 با کاهش شدید مواجه شده و به دوران ثبات قیمتی خود پایان داد. با این وجود در ماههای اخیر، بعد از عدم تعیین سقف تولید در آخرین جلسه اوپک، افت قیمت نفت شدت گرفت؛ تا جایی که در هفته گذشته به کمترین سطح 11ساله قیمتی رسید. اهمیت نفت در بودجه کشورهای خاورمیانه ازجمله ایران از یکسو و مباحث امنیت انرژی از سوی دیگر همواره درجه اهمیت این کالا را بیش از کالاهای غیرنفتی جلوه داده است. هدف از ارائه این مطلب، مروری بر شرایط فعلی بازار نفت، اهمیت آن از دید سهامداران و اشاره به برخی تغییرات ساختاری بازار نفت است.
عوامل موثر بر روند بازار نفت
روند بلندمدت نفت همچون دیگر کالاهایی که قابلیت ذخیرهسازی دارد، متاثر از ساختار عرضه و تقاضا خواهد بود. بااینحال در کوتاهمدت عوامل مربوط به احساسات و انتظارات بازار؛ در برخی موارد ناشی از پیشرفتهای ژئوپلیتیکی و تصمیمات اوپک، تاثیر بسزایی بر روند قیمتی بازار دارد. ممکن است قیمتها به سرعت به اخبار جدید حتی قبل از وقوع رخدادهای واقعی عکسالعمل نشان دهد. اما در سال 2014 برخی عوامل شامل: درگیریهای سیاسی در مناطق نفتخیز، اعلامیههای اوپک، تقویت دلار امریکا و کاهش رشد اقتصادی چین، موجب ریزش قیمت نفت شدند. بر اساس گزارش بانک جهانی در سال 2014 کاهش قیمت نفت از نقطه اوج آن در سال 2011 نسبت به کالاهای غیرنفتی بیشتر بوده است.
در شرایط فعلی رشد اقتصادی چین به کمترین سرعت 25سال اخیر خود رسیده است. نشانههای افت این اقتصاد بزرگ را میتوان در کاهش سطح تولیدات صنعتی، افت بخش خدمات، کاهش رشد اقتصادی فصلی و سالانه و برخی دیگر از شاخصها همچون PMI دید. شاخص PMI این کشور در یک سال اخیر روند کاهشی را دنبال کرده و تا 47/2درصد کمتر از کف چندساله خود افت کرده است. بهطور کلی با کاهش این شاخص امید به رشد صنایع در ماههای بعد کاهش یافته و بازارها واکنش نشان میدهند. در نتیجه کندی اقتصاد چین به عنوان دومین مصرفکننده بزرگ نفت در دنیا موجبات کاهش رشد مصرف نفت را فراهم کرده است.
شاخص PMI چین در یکسال اخیر
از دیگر سو تولید نفت خام امریکا در سالهای گذشته روند رو به رشدی را دنبال کرده است. در سال 2014 با شروع ریزش قیمت نفت، کشورهای عضو اوپک مخصوصا عربستان باهدف کاهش سهم تولید نفت غیر اوپک، تولید را افزایش دادند و در کنار آن بازگشت تولید کشورهایی چون لیبی و عراق موجب افزایش فشار عرضه و بالا رفتن سطح ذخیرهسازی نفت شد.
درنتیجه کاهش رشد مصرف و کندی اقتصاد جهان در کنار جنگ، تولید نفت و فشار عرضه، مازاد عرضه را افزایش داده و بازار را در شرایط سختی قرار داده است. این درشرایطی است که در سال 2016 بزرگترین تهدید در بخش عرضه ورود ایران و برنامه افزایش سهم خود از صادرات خواهد بود.
کشش قیمتی نفت
بر اساس مطالعات انجامشده در حوزه اقتصاد نفت، عرضه و تقاضای این محصول در کوتاهمدت کمکشش و در بلندمدت بسیار پرکشش است. ازاینرو به دلیل عدم امکان تغییر سریع مصرف در کوتاهمدت کالا کمکشش بوده و با نوسانات قیمتی، مصرف تغییر چندانی نخواهد داشت. برای مثال مصرف انرژی در کشوری همچون چین به عنوان اقتصادی نوظهور با تغییرات قیمت در کوتاهمدت تغییر چندانی ندارد. همچنین با توجه به ساختار کشف و استخراج نفت، میزان عرضه نیز در کوتاهمدت انعطاف لازم را نداشته و کمکشش است.
عواملی همچون افزایش تولید نفت امریکا، عدم اعمال سیاست مدیریت شناور عرضه نفت در عربستان از سال گذشته میلادی، افزایش تولید در کشورهایی همچون لیبی که به دلیل مسائل ژئوپلیتیک بخشی از تولید نفت خود را کم کرده بودند و سایر عوامل موجب شده که عرضه در کوتاهمدت با توجه به افت قیمت همچنان پررونق بماند. اما یک عامل مهم در یک سال اخیر بر کشش کوتاهمدت عرضه اثر گذاشته و آنهم انعطاف تولید امریکا در قیمتهای پایین است. به بیانی واضحتر باید گفت تا زمانی که قیمت بالاتر از 40 دلار باشد، عرضه در امریکا کاهش زیادی نداشته و سطح ذخیرهسازی در این کشور افزایش مییابد. اما با افت قیمت زیر محدوده 40دلار شاهد افت تولید امریکا و کاهش سطح ذخیرهسازی این کشور هستیم. گرچه هنوز هم میزان دقیق بهای تمامشده تولید نفت شیل در امریکا مشخص نیست اما در قیمتهای پایینتر از 40دلار شاهد افزایش کشش کوتاهمدت عرضه نفت این کشور هستیم.
اما همانطور که بیان شد در بلندمدت کشش قیمتی تقاضا برای نفت بسیار بالا بوده و برنامههای مصرف انرژی در کشورهای صنعتی نیز موید این موضوع است. به عبارتی باید گفت حساسیت تقاضا به قیمت در بلندمدت بسیار بالاست و اگر قیمت انرژی بالا باشد، در بلندمدت سهم مصرف آن کاهش زیادی خواهد یافت و انرژیهای دیگر جایگزین خواهند شد. همچنین افزایش کالای جایگزین سوخت در بلندمدت بازار را تحت تاثیر قرار خواهد داد. در نموداری که سهم نفت در مصرف انرژی و GDP را نشان میدهد روند کاهشی سهم مصرف نفت بهخوبی قابلملاحظه است.
کاهش حساسیت قیمت به رویدادهای محیطی
همانطور که بیان شد به دلیل کشش کمقیمت در کوتاهمدت، باید شاهد تاثیر سریع وقایع محیطی بر قیمت باشیم. برای مثال در خردادماه سال 93 همزمان با آشوب آفرینی داعش در عراق و افزایش نگرانیها از اختلال در عرضه نفت این کشور، قیمت نفت برنت تا بشکهیی 115دلار نیز رسید که ترس بازارها را در پی داشت.
با اینوجود در آن زمان آژانس بینالمللی انرژی در گزارشی دلیل افزایش قیمت نفت را جنبههای روانی به دلیل ترس از کاهش عرضه نفت توسط این کشور بیان کرد؛ همچنین پیشبینی کرد که ناآرامیها در عراق به کاهش عرضه نفت منجر نمیشود. با اینوجود قیمت، واکنش سریع خود قبل از وقوع رویداد را نشان داد. علاوه بر ناآرامیهای داعش در عراق، ناآرامیها در اوکراین و ترس از خلل در تولید نفت روسیه، مشکلات به وجود آمده در لیبی و کاهش تولید این کشور و همچنین اخبار مربوط به نوسان سطح ذخیرهسازی نفت امریکا در فصول مختلف بهراحتی موجب افزایش یا کاهش قیمت میشد.
اما در شرایط فعلی و با کاهش قیمت نفت به محدوده 30 تا 40 دلار شاهد کاهش جدی تاثیر این اتفاقات بر قیمت نفت هستیم. به عبارتی با افزایش مازاد عرضه و به همریختگی اوضاع بازار، اخباری که تهدیدی بر کاهش تولید باشد، تاثیر زیادی بر بازار نخواهد داشت. برای مثال فاجعه تروریستی فرانسه به دست گروهک داعش که برخی کارشناسان سیاسی ابعاد آن را با فاجعه یازده سپتامبر مقایسه میکنند نتوانست تاثیر زیادی بر بازار نفت بگذارد؛ با وجود اینکه پیشبینی میشد با وقوع این اتفاق نفت افزایش قیمت زیادی را تجربه کند، ما شاهد آن بودیم که بعد از یک افزایش اندک، قیمت مجدد به تعادل رسید. از این مهمتر مقایسه تغییرات قیمت نفت با بازار کالاهای غیرنفتی نشان میدهد که با وجود واکنش بازارهای کالا ازجمله فلزات به این واقعه، اما نفت از همه بازارها جا مانده است. این اتفاق در تنش ایجاد شده بین ایران و عربستان نیز مشهود بود و تاثیر این واقعه تنها یک روز قیمت نفت را مثبت کرد.
در استراتژی بلندمدت انرژی امریکا کاهش وابستگی انرژی و خودکفایی تولید بهطور واضح اشاره شده و افزایش تولید این کشور حتی در این سطح از قیمتها نشان از تلاشهای بسیار تولیدکنندگان نفت امریکا در راستای کاهش بهای تمامشده تولید دارد. از این رو پس از چندین سال شاهد اعطای مجوز صادرات نفت در امریکا نیز بودیم. همچنین تخفیفات گسترده فروش از سوی برخی کشورهاست که بازار نفت را تحت فشار بیشتری قرار داده است، محدودیتهای بیشتری در عرضه ایجاد کرده است. برای مثال کشور عراق برای افزایش سهم خود از فروش نفت تخفیفات گستردهیی را در فروش اعمال کرده و برخی کشورها بهراحتی به دلیل تامین انرژی ارزانتر مشتری پروپاقرص این کشور شدهاند. ایران نیز همانند سایر کشورها برای بازیابی مشتریان قدیمی خود تخفیفاتی را در نرخ فروش اعمال میکند. درنتیجه مشکلات ساختاری بازار، فرصت عرضاندام به خبرهای روانی را نمیدهند.
از این رو با تغییرات بنیادی در بازار نفت شاهد افزایش کشش قیمتی عرضه (در قیمتهای زیر 40 دلار) و کاهش حساسیت قیمت به وقایع ژئوپلیتیکی هستیم. این شرایط با افزایش تولید امریکا در سالهای آینده و بازگشت بخشی از کاهش تولیدات نفت منطقه ازجمله ایران، در کنار رشد کند تقاضا، بیشتر خواهد شد.
قیمت نفت، به عنوان یک کالای استراتژیک و مهم هم از بعد سیاسی و هم از بعد اقتصادی، در یکسال اخیر کاهش شدیدی را دنبال کرده که کاهش رشد اقتصادی دنیا بالاخص چین، تخفیفات فروش، ناآرامیهای منطقه، افزایش تولید امریکا و کاهش وابستگی آن به نفت، افزایش تولیدات نفت اوپک به دلیل مقابله با گسترش بازار نفت غیرمتعارف و تنشهای روسیه و امریکا از مهمترین عوامل موثر بر این روند بوده است. همچنین در یکسال اخیر شاهد کاهش حساسیت قیمت نفت به وقایع ژئوپلیتیک بودهایم و مازاد عرضه و بازارشکنیها جلو افزایش قیمت بر اساس عوامل روانی را گرفته است. تهدید افزایش عرضه نفت در سال آینده میلادی با رفع تحریمهای ایران و بازگشت نفت برخی دیگر مناطق، بر این مشکلات سایه افکنده است. همه این عوامل چشمانداز قیمت نفت را با ابهامات جدی مواجه کرده و تحلیلگران طیف گستردهیی از پیشبینیها را ارائه میدهند. ولی برآیند تحلیلها و شرایط موجود نشان از رکود بازار نفت و عدم تاثیرپذیری مثبت آن حتی در کوتاهمدت دارد.
از این رو بازار نفت از سه جهت ذکر شده، بر بازار سرمایه کشور تاثیر منفی زیادی گذاشته و چشمانداز مبهم رشد درآمدهای دولت در سال آتی، با درنظرگیری ثبات در سایر عوامل موجب ادامه رکود بازار سرمایه خواهد بود. با این وجود با رفع تحریمها شرایط با بهبود نسبی مواجه خواهد شد.