از نابرابری توزیع فرهنگی تا آمارسازیهای دولت قبل
روابط عمومی نمایشگاه کتاب: میزان تراکنشهای بانکی نمایشگاه کتاب امسال در 4 روز نخست در مقایسه با مدت مشابه در سال قبل 10درصد افزایش داشته است
بیست و نهمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران در سومین اسبابکشی فیزیکی این نمایشگاه در شهر آفتاب تهران برگزار شد. این نمایشگاه حالا دیگر تقریبا 30ساله شده و اندک اندک، دستکم به عنوان نمونهیی عجیب از نمایشگاهی تخصصی که چند میلیون نفر بازدیدکننده دارد در برخی رسانههای خارجی هم نمود پیدا کرده است. نکته عجیبی که در مورد نمایشگاه کتاب در ایران مصداق دارد، ناهمخوانی تعداد عناوین کتاب چاپ شده در مقابل شمارگان کتاب است. ایران درحالی در ردهبندی کشورها از نظر تعداد عناوین چاپ شده در جایگاهی نسبتا مناسب قرار میگیرد که شمارگان کتابهای جدی به حدودی حیرتآور رسیده است. با این همه به نظر میرسد، دادههای آماری مربوط به نمایشگاه کتاب در بسیاری از موارد تا همین حد غلطاندازند. مسوول روابط عمومی نمایشگاه کتاب تهران به «تعادل» میگوید که دادههای آماری اغراقآمیز در مورد بازدید 4 تا 7میلیون نفر از نمایشگاه کتاب تهران در دوره دولت گذشته، کذب و بیاساس بودهاند. بزرگترین رویداد فرهنگی کشور اما افزون بر این چه ویژگیهای دیگری دارد؟
محمدباقر قالیباف، شهردار تهران در مراسم افتتاح نمایشگاه کتاب در شهر آفتاب از گردش مالی جزیی کتاب در مقایسه با لوازم آرایش در کشور انتقاد کرد. به گفته قالیباف، درحالی که تهران تنها 1200باب مغازه کتاب فروشی دارد، دستکم 8000 باب مغازه فروش لوازم آرایش در این شهر وجود دارد و گردش مالی صنعت لوازم آرایش 15برابر صنعت چاپ و نشر کتاب است. به عبارت دیگر صنعت کتاب تنها 1000میلیارد تومان در سال فروش دارد درحالی که لوازم آرایش در کشور سالانه 15هزار میلیارد تومان فروش دارد. واضح است که میتوان این قیاس ناراحتکننده را حتی فراتر از این هم برد چراکه همه میدانند لوازم آرایشی که بتوان میزان فروش رسمی آنها را تخمین زد، درصدی بسیار ناچیز از رقم کل فروش این محصولات را تشکیل میدهد.
بازدیدهای اغراق آمیز
با محمد طباطبایی، مسوول روابط عمومی نمایشگاه کتاب تهران تماس گرفتم و از او در مورد دادههای مربوط به 4 روز نخست نمایشگاه کتاب پرسیدم. طباطبایی میگوید: میزان تراکنشهای بانکی نمایشگاه کتاب امسال در 4 روز نخست در مقایسه با مدت مشابه در سال قبل 10درصد افزایش نشان میدهد. «عدهیی فکر میکردند به دلیل جابهجایی مکان برگزاری نمایشگاه، بازدیدها کاهش پیدا میکنند اما افزایش 10درصدی تعداد و حجم ریالی تراکنشها در این 4 روز در مقایسه با 4 روز نخست نمایشگاه سال قبل نشان میدهد که اتفاقا بازدیدها افزایش هم پیدا کردهاند. ما در روز اول نمایشگاه 36هزار تراکنش داشتیم و در روز دوم 160هزار تراکنش و این درحالی است که اینها تنها دادههای مربوط به تراکنش از درگاه بانک عامل خود نمایشگاه هستند و بسیاری از تراکنشها هم از طریق بانکهای عامل دیگر انجام میشوند.»
طباطبایی به نکتهیی هم در مورد آمار بازدیدها از نمایشگاه در دورههای مختلف برگزاری اشاره میکند و آنها را کذب میداند. آمارهایی که در دولت محمود احمدینژاد مورد فخر وزارت فرهنگ و ارشاد وقت قرار میگرفتند. «به صراحت میگویم که تمام آمارها در مورد بازدیدهای سالانه از نمایشگاه کتاب از اساس کذب بوده و با بزرگنمایی همراهاند. در برخی سالها اعلام شده که 7میلیون نفر از نمایشگاه کتاب تهران بازدید کردهاند درحالی که نزدیکترین تخمینهایی که ممکن است حتی خود آنها هم با بزرگنمایی همراه باشند از حداکثر 3میلیون نفر بازدیدکننده سالانه خبر میدهند.» از طباطبایی در مورد هزینهکرد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در اعطای بنهای دانشجویی و دانشآموزی هم پرسیدم و شنیدم:«امسال نخستین سالی بود که ما بنهای دانشآموزی هم ارائه کردیم و برای تعداد درخواستها هم سقفی نگذاشتیم. در مورد بنهای دانشجویی هم که تعداد آنها 300هزار مورد پیش بینی شده، آورده وزارتخانه 40هزار تومان و سهم دانشجو هم 60 هزار تومان است. بنابراین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مجموع 12میلیارد تومان برای بنهای دانشجویی بودجه اختصاص داده است.»
نمایشگاهی که دور است
نکته منفی نمایشگاه کتاب امسال، محل برگزاری آن است یا اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم، فاصله آن از مرکز شهر. منطقیترین وسیله حمل و نقل عمومی برای رسیدن به شهر آفتاب در مجاورت حرم مطهر حضرت امام خمینی(ره) در جنوب تهران، مترو است اما اگر بخواهید با مترو به نمایشگاه بروید از ایستگاه امام خمینی تا ایستگاه شهر آفتاب، دستکم به 45 دقیقه زمان نیاز دارید و فاصله سایر ایستگاهها تا ایستگاه امام خمینی را هم باید به این زمان اضافه کنید. از طرف دیگر، ایستگاه مترو شهر آفتاب عمداًدر فاصله نسبتا دوری از محل سالنها واقع شده تا همزمان در حاشیه اتوبان هم قرار داشته باشد و برای مقاصدی غیر از برگزاری نمایشگاهها هم بتوان از آن استفاده کرد.
محل جدید برگزاری نمایشگاه کتاب اما محاسنی هم در قیاس با مصلی تهران به عنوان محل سابق برگزاری نمایشگاه دارد. سه سالن اصلی بسیار بزرگ در شهر آفتاب که ناشران بخش عمومی را در خود جا دادهاند به دلیل در اختیار داشتن سیستم تهویه مطبوع مدرن، خنکتر هستند و البته همزمان فضای بیشتری هم در اختیار ناشران قرار میدهند. فضای شبستان در مصلی امام خمینی که چندین دوره از نمایشگاه کتاب را میزبانی میکرد، کوچک بود و ناشران نمیتوانستند به میزان دلخواه فضا در اختیار داشته باشند. در نمایشگاه امسال در شهر آفتاب این مشکل تا حدی مرتفع شده و البته باز هم به سیاق سالهای قبل، بخشی از ناشران ازجمله ناشران بخش کودک و نوجوان در چادرهایی در حاشیه سالنهای اصلی اسکان داده شدهاند. هر چند تعبیه سیستمهای تهویه مطبوعی نه چندان کارآمد، توانسته این سالنهای موقت را اندکی خنکتر از اسلاف سال قبلشان کند.
بازارهای جانبی، از سیب زمینی تا اتوبوس
این تنها ناشران نیستند که از رهگذر نمایشگاه کتاب به نان و نوایی میرسند. گذر هر بینندهیی که به نمایشگاه کتاب افتاده باشد، میتواند تاییدی باشد بر میزان بالای فروش اغذیهفروشها که عمده فضاهای عمومی نمایشگاه در بیرون از سالنها را به خودشان اختصاص دادهاند. تا به حال تخمین دقیقی از میزان فروش بخشهای جنبی نمایشگاه کتاب تهران دیده نشده اما به راحتی میتوان حدس زد که میزان فروش در این بخشها از میزان فروش کتابها بیشتر است.
دادههای آماری نمایشگاه کتاب تهران که در این سالها عمدتا در کلام وزرای فرهنگ و ارشاد اسلامی دولتهای مختلف منعکس شده، نشان میدهد که بیشترین میزان فروش متعلق به ناشران بخش کمک آموزشی و دانشگاهی است و بعد از ناشران بخش عمومی بیشترین میزان فروش را دارند. البته آنچنان که دادهها نشان میدهند معمولا فروش بخش کتابهای کمک آموزشی و دانشگاهی از 30درصد کل فروش در نمایشگاه پایینتر نیامده است. بیست و هشتمین نمایشگاه کتاب تهران در سال 1394 حدود 70میلیارد تومان فروش داشته و چنانچه این آمار درست باشد ناشران کمک آموزشی و دانشگاهی حدود 23میلیارد تومان فروش داشتهاند. البته باید این را هم افزود که این ارقام تنها مربوط به تراکنشهایی است که از طریق دستگاههای پوز انجام گرفتهاند و نه خریدهای نقدی بنابراین میزان فروش کلی نمایشگاه احتمالا بسیار بیشتر از اینهاست.
در نمایشگاه امسال اما بازارهای دیگری هم شکل گرفته بود. شهرداری تهران برای جابهجایی سادهتر مسافران در برخی میادین اصلی شهر اتوبوسهایی تعبیه کرده بود که طبق اعلام اولیه قرار بوده مسافران را به صورت رایگان جابهجا کنند. با این حال گویا نه تنها جابهجایی رایگانی در کار نبوده، این اتوبوسها، مسافران را با قیمتهایی حتی بالاتر از عرف معمول در مسیرهای شهری جابهجا میکردهاند.
تخفیف و رکودهای دورهای فروش
صنف کتاب فروشی فارغ از فضای عمومی رکود فروش کتاب در کشور درگیر دورههایی از رکود فصلی هم هستند. یکی دو ماه قبل از برگزاری نمایشگاه کتاب تهران و یکی دو ماه بعد از آن معمولا خرید کتاب در کشور از رونق میافتد و بعد هم، همزمان با فرا رسیدن ماه رمضان، دور دیگری از فروش پایین کتاب فروشیها شروع میشود. در واقع شاید بشود گفت فروش خوب ناشران در نمایشگاه کتاب تهران با عدم فروش آنها در ماههای قبل و بعد از نمایشگاه متعادل میشود و به همین دلیل است که نمایشگاه کتاب تهران برای ناشران ماهیتی دو گانه دارد. اتحادیه ناشران پیشتر پیشنهاد داده بود، نمایشگاه کتاب تهران در دو برهه از سال و به فاصله 6 ماه برگزار شود تا جلو نوسانات فروش گرفته شود. یکی دیگر از پیشنهادات این اتحادیه هم برگزاری نمایشگاههای فصلی و دایمی کتاب در مناطقی غیر از شهر تهران در طول سال بوده است. این مورد اخیر اما دستکم گویا پاسخش را باز هم در شهر تهران پیدا کرده است: باغ کتاب تهران که قرار است در تپههای عباس آباد احداث شود به ادعای شهرداری، بزرگترین نمایشگاه دایمی کتاب در جهان خواهد بود.
در عین حال به نظر میرسد که افزون بر حل معضل توزیع نامناسب و جمع بودن عمده ناشران کشور در یک مکان مشخص، جذابیت اصلی نمایشگاه کتاب تهران در ارائه تخفیفهای ویژه به مشتریها باشد. ناشران ملزم هستند که در صورت حضور در نمایشگاه به مشتریانشان تخفیف بدهند اما میزان تخفیف بیشتر هم اختیاری است.
ازجمله مسائل مرتبط با قیمت کتاب، یکی هم قیمت کتابهای خارجی در نمایشگاه کتاب است. در دورههای پیشین نمایشگاه کتاب تهران و آن زمان که ریال تا این اندازه کم ارزش نشده بود، یارانه دولتی به تمام کتابهای خارجی خریداری شده توسط اشخاص حقیقی و حقوقی تعلق میگرفت. در واقع زمانی که هر دلار در حول و حوش قیمتی 1000تومان ارزشگذاری میشد، خریدار کتاب خارجی، کتاب مورد نظرش را با دلار یارانهیی 300تومانی میخرید، حال آنکه این یارانهها امروز دیگر از موضوعیت افتادهاند و به همین دلیل چادر فروش کتابهای خارجی در شهر آفتاب امسال حتی از سال گذشته هم خلوتتر است.
کتاب، تنها برای تهرانیها
موسسه انتشاراتی شهر کتاب که در سال 1374 و در دوران مسوولیت غلامحسین کرباسچی در شهرداری تهران تاسیس شده بود، اکنون بزرگترین و پرتعدادترین فروشگاههای زنجیرهیی کتاب در کشور را در اختیار دارد. تاسیس فرهنگسراها، خانههای کتاب و البته کتاب فروشیهای متعلق به بخش خصوصی یکی از سیاستهای فرهنگی آن دوران بود و البته بخشی از هجمه بعدی محافظهکاران به اردوگاه اصلاحطلبان هم از همین جا آب میخورد. با این حال امروز که دو دههیی از راهاندازی این فروشگاههای زنجیرهیی کتاب متعلق به بخش خصوصی میگذرد، میتوان رد یکی از معضلات دیرپای صنعت نشر کشور را بار دیگر به وضوح دید: معضل توزیع. بخش عمدهیی از دهها فروشگاه شهر کتاب در شهر تهران و عمدتا در مناطق مرفه نشین شمال شهر واقع شدهاند به طوری که برای مثال تنها در منطقه نیاوران 3 کتاب فروشی از این دست دیده میشود و البته بسیاری از شهرهای کشور حتی یک فروشگاه کتاب هم ندارند. احتمالا چندان مشکل نیست، نشان دادن آنکه شمال شهریهای تهرانی بیشتر از مردم شهرهای کوچکتر کتاب میخوانند اما زمانی که برخی شهرهای کشور حتی یک کتاب فروشی یا سینمای مدرن هم ندارند، نمیتوان به صحت آمارهای
موجود در زمینه سرانه مطالعه در بخشهای مختلف کشور هم اطمینان کرد.
به تمرکز رویدادهای فرهنگی کتاب-محور کشور در تهران از جنبه دیگری هم میتوان تاخت. غیر از نمایشگاههای فصلی کتاب که در استانها و شهرهای مختلف کشور برگزار میشوند تنها تعداد معدودی نمایشگاه در ابعاد نزدیک به نمایشگاه کتاب تهران در کشور برگزار میشود که از آن جمله میتوان به نمایشگاه کتاب تبریز اشاره کرد که طبق آمارهای موجود به عنوان مثال در سال 1388، 1.8میلیارد تومان فروش داشته است، رقمی که با ارقام فروش در نمایشگاه کتاب تهران قابل مقایسه نیست.