فرار از رکود اقتصادی با کریدور شمال به جنوب
سمیه مقدم|
جنگهای داخلی همواره به عنوان ابزاری برای بلعیدن منابع و ذخایر کشورهای ثروتمند توسعه نیافته بوده که توسط دستهای پنهان قدرتهای بزرگ جهان به کار گرفته میشود تا با گل آلود کردن آب اقتصاد سیاسی این کشورها به مقاصدی که به دنبال آن هستند، دست یابند.
افغانستان از لحاظ موقعیت ژئوپلیتیک در منطقه به عنوان کوتاهترین راه اتصال اروپا و آسیای میانه به شبه قاره هند و خلیج فارس است که میتواند در تعاملات اقتصادی در منطقه و حتی جهان نقش کلیدی داشته باشد. اما افغانستان کنونی که به تازگی از چنگال حکومتهای طالبانی نجات یافته با چالشها و فرصتهای بزرگی روبهروست.
در یک دهه گذشته با روی کار آمدن حامد کرزای سپس اشرف غنی تغییراتی در نظام سیاسی و اقتصادی این کشور داده شده است. گرچه فقدان برخی از زیرساختها حرکت سریع اقتصاد این کشور به سوی اقتصاد آزاد را عملکردی شتابزده جلوه میدهد اما سرمایهگذاری روی معادن مس و آهن فصل تازهیی از تاریخ افغانستان را ورق زده است.
به گونهیی که پیشبینی میشود با گسترش سرمایهگذاریها بر منابع بزرگ آبی، این کشور را در سالهای آینده به هاب آب و برق تبدیل کند. گرچه حضور شرکتهای بزرگ در اجرای پروژههای بزرگ راه، شهر و سدسازی در کنار پروژههای بزرگ تجاری این کشور با چهار کشور هند - ایران و پاکستان - چین این کشور را به کریدور آسیانه میانه تبدیل خواهد کرد. اما وجود رکود اقتصادی به دلایل مختلف و حضور گروههای تروریستی در این کشور که مدعی دستیابی به قدرت هستند، راه رسیدن به توسعه پایدار را برای افغانستان با مشکل مواجه کرده است.
در نتیجه وجود شر کای تجاری راهبردی فرامنطقهیی چون ایالات متحده امریکا و اتحادیه اروپا با حضور این کشور در سازمان همکاری شانگهای در کنار شرکای تجاری استراتژیک منطقهیی چون ایران و هند میتواند ضمن کنترل گروههای تروریستی در این کشور شاه کلید رونق اقتصادی و سرعت بخشیدن به برونرفت این کشور از رکود اقتصادی باشد.
با توجه به تلاشهای ایران و هند در چند دهه گذشته برای کنترل تروریست و گروههای افراطی در این کشور و نیز سرمایهگذاریهای این دو کشور در ایجاد زیرساختهای لازم در افغانستان موجب شده است که روابط سه کشور با فرجام مساله هستهیی ایران رنگ دیگری به خود بگیرد و مساله توسعه بندر چابهار و احداث خط ترانزیتی چابهار- زرنج به محوریترین گفتوگوهای سه جانبه این سه کشور در ماه گذشته میلادی در تهران بدل شود. به عبارتی توسعه بندر چابهار و بندرعباس از پروژههای مهم اقتصادی ایران و هند برای همکاری در افغانستان است.
این امر زمانی اهمیت بیشتری مییابد که بدانیم هندوستان جدا از پاکستان به عنوان رقیب، هیچ راه مستقیمی جهت دسترسی به افغانستان ندارد. در این حال کریدور چابهار- افغانستان که راهی برای تکمیل کریدور شمال - جنوب ایران است علاوه بر فراهم آوردن امکان جابهجایی کالا از بندرهای هند به ایران، نقش ایران را در ترانزیت کالا در منطقه گسترش خواهد داد.
در نتیجه این راه ترانزیتی ضمن جلوگیری از تسلط پاکستان و چین بر راههای آسیای مرکزی و کاهش نقش اقتصادی و سیاسی پاکستان در افغانستان، این نقش را متوازنتر و در جهت منافع ایران و هند رهنمون کند.
برای این منظور و توجیه اقتصادی همکاری ایران و افغانستان به سراغ الحاج مهدی فرهنگ، رایزن اقتصادی سفارت افغانستان در تهران رفتیم تا از موضع دو کشور برای گسترش روابط دو جانبه و فرصتها و چالشهایی که دو کشور به خصوص اقتصاد افغانستان پیش رو دارد، آگاه شویم.
رفع تشنگی با هاب آبی منطقه
طبق گزارش سازمان ملل و دانشگاه کابل درآمد سرانه آب در افغانستان ۲۷۷۵مترمکعب است که در صورت استفاده درست از این آبها علاوه بر ضرورت خود میتواند به هاب آب و برق منطقه تبدیل شود. پیشبینی میشود که جنگ آینده جهان بر دستیابی به منابع انرژی باشد و این بار نه جنگ نفت که جنگ آب؛ افغانستان چه نقشه راهی را برا ی استفاده بهینه از منابع آبی خود در سالهای آینده دارد؟
در کشور افغانستان پروژههای بزرگی برای مهار منابع آبی درحال انجام است که علاوه بر شرکتهای ایرانی، شرکتهای هندی و ترکیهیی همچنین شرکتهای اروپایی به خصوص آلمانیها اجرای این پروژهها را بر عهده دارند. حضور شرکتهای معتبری چون دیکان و لاموآر به عنوان مهندسین مشاور وزارت نیرو افغانستان نشان میدهد که از آخرین تکنولوژی روز برای احداث و راهاندازی پروژههای سدسازی استفاده میشود و این به خودی خود زمینه انتقال دانش فنی شرکتهایی چون زیمنس به شرکتهای خصوصی داخلی که مجریان طرحها هستند را فراهم میکند. از این رو میتوان گفت که افغانستان در مهار انرژی آب با طراحی و اجرای پروژههای سدسازی توسط شرکتهای مختلف اروپایی و ایرانی رشد چشمگیری داشته و انتظار میرود با توسعه پروژههای آبی افغانستان به هاب آب منطقه بدل شود.
به نظر میرسد که با گسترش روابط دو جانبه ایران - افغانستان و نیاز شدید مناطق شرقی ایران به آبرسانی افغانستان میتواند این معضل را برای ایران حل و فصل کند آیا مذاکراتی در این زمینه صورت گرفته است؟
دولت پیشین نیز بر این عقیده بوده که افغانستان پتانسیل تبدیل به هاب آبی منطقه را دارد. از این رو پروژههایی برای دستیابی به آن در دستور کار قرار گرفته است. بر این اساس افغانستان خواهد توانست ضمن تامین نیاز داخلی(آب مورد نیاز کشاورزی گرفته تا تولید برق) آب شرب مورد نیاز کشورهای همسایه را نیز تامین کند. برای این منظور افغانستان اقدام به ساخت کارخانجات بزرگ آب معدنی کرده است تا بتواند با درآمد حاصل از آن به تکمیل سایر پروژهها اقدام کند. اما اینکه ایران و افغانستان چه تصمیمی در مورد تامین آب مورد نیاز شرق ایران دارند محتملا میتواند از پروژههای بلندمدت دو کشور در سالهای آینده باشد. برای این منظور بدیهی است آب مورد نیاز مناطق شرقی ایران به شکل تهاتری تامین خواهد شد. انرژی آب در مقابل انرژی نفت و گاز. به این صورت افغانستان میتواند نفت و گاز مورد نیاز مشتریان خود را از طریق جنوب ایران به فروش برساند.
گسترش روابط دو جانبه بین تهران- کابل چه تاثیری در ایجاد امنیت در افغانستان و توسعه اقتصادی افغانستان دارد؟
روابط ایران و افغانستان از دیرباز در حوزههای مختلف سیاسی و اقتصادی بر مبنای برادری و همراهی بنا نهاده شده است؛ ایران نقش موثری در کنترل تروریست در افغانستان در سالهای گذشته داشته است. با توجه به اینکه شرکتهای ایرانی اصلیترین مجریان طرحهای ساخت نیروگاههای آبی در افغانستان هستند. بنابراین مذاکرات اخیر دو کشور در حوزه تجاری و بهبود وضعیت ترانزیت کالاهای مورد نیاز افغانستان میتواند فصل جدیدی از روابط اقتصادی دو کشور را رقم زند.
هاب انرژی کالایی چابهار با کریدور شمال به جنوب
هر کشوری به دنبال منافع ملی خود است و در صورتی پروژهیی را عملی میکند که بالاترین میزان منافع ملی آن را تامین کند، پروژه اخیر چه منافعی برای ایران دارد؟
افغانستان قلب آسیاست با منابع معدنی بینظیر که نیازمند ایجاد بازارهای جدید فروش و احیای بازارهای سنتی است که عدم دسترسی به آبهای آزاد بزرگترین مشکل آن محسوب میشود. این امر از چنان اهمیتی برخوردار است که احداث خط ترانزیتی که افغانستان را از طریق بندر چابهار به آبهای آزاد برساند از مهمترین زمینههای گفتوگوی سه جانبه ایران و هند و افغانستان در دیدار ماه گذشته ریاستجمهوری این کشورها در ایران بوده است. با توجه به این کشورهای شمالی و شرقی افغانستان نیز از عدم دسترسی به آبهای آزاد محرومند از این رو افغانستان میتواند به کریدور ترانزیت کالاهای این کشورها بدل شود همچنین خط ترانزیتی تجاری چابهار- افغانستان ضمن تامین کالاهای مورد نیاز کشورهای آسیای میانه با ایجاد مشاغل جدید ایران را به پیشقراول رونق کسب و کار و کاهش نرخ بیکاری برای دو کشور تبدیل خواهد کرد.
تامین نیاز انرژی؛ راهی برای دستیابی به بازار افغانستان
افغانستان یکی بزرگترین بازارهای هدف ایران برای صادرات مواد نفتی و پتروشیمی است و گفته میشود که ایران سهم عمدهیی در تامین گازوییل و بنزین افغانستان دارد. واردات محصولات پالایشی و پتروشیمی از ایران چه میزان از حجم واردات این کشور را در برمیگیرد و گسترش این همکاریها در این زمینه چه منافعی برای دو کشور دارد؟
بازار افغانستان همواره بازار ترانزیتی انرژی، کالایی و فروش مناسبی برای کشورهای همسایه بوده و رقابت برای تصاحب بازار این کشور همواره داغ بوده است؛ رقابت ایران، روسیه و ترکمنستان برای تصاحب بازار انرژی این کشور از دیرباز همانند هند و پاکستان برای تصاحب بازار کالایی این کشور ادامه داشته است، مهمترین رقیب ایران در تامین محصولات پتروشیمی همچنین گازوییل و بنزین، ترکمنستان است که قیمتهایی به مراتب پایینتر دارد با این همه صادرات بنزین ایران به افغانستان زمانی که قیمت نقت به پایینترین میزان خود رسید، روزانه بالغ بر یک میلیون دلار بود با توجه به همکاری مدیرعامل پتروشیمی شازند آقای غریبپور در انسجام کانتینرهای افغانی برای حمل محمولههای بنزین از درب کارخانه تا مقاصدشان در افغانستان ضمن ایجاد اشتغال برای کامیونداران افغانی با کاهش قیمت تمام شده محصول موجب شد حتی در شرایط سخت نیز صادرات شازند به افغانستان همچنان ادامه داشته باشد. اگر به کانتینرهای افغانی اجاره حمل بار داده نمیشدف قیمت تمام شده محصولات وارداتی از ایران افزایش مییافت و حاشیه سود تجار افغانی کاهش مییافت در نتیجه تجار به سمت ترکمنستان که قیمتهایی
به مراتب کمتر از ایران دارند جلب میشدند؛ اما مدیریت استراتژیک آقای غریبپور توانست پتروشیمی شازند را به شریک راهبردی افغانستان تبدیل کند.
گفته میشود که معادن و میادین نفتی و گازی افغانستان نیز همانند ایران توسط دولت اداره میشود، نحوه حضور شرکتهای خارجی در این بخش چگونه تعریف شده است؟
دولت تنها نظارهگر است و مجری طرحها شرکتهای خصوصی هستند و بخش خصوصی براساس پروژههای تعریف شده دولت با شرکتهای سرمایهگذار بینالمللی جوینت شده و عهدهدار اجرای پروژههای نفتی و گازی میشود به طور مثال ریفاینریها و پتروشیمیهای در شمال افغانستان با همت بخش خصوصی این کشور ساخته شده است. بنابراین نحوه همکاری شرکتهای بینالمللی توسط شرکتهای خصوصی تعیین میشود از این رو هر چه شرکتی بیشتر بتواند منافع ملی افغانستان را تامین کند بیشتر مورد استقبال قرا میگیرد و افغانستان سعی کرده با همه دنیا ارتباط خوبی برقرار کند.
چه شرکتهای بینالمللی در میادین نفتی افغانستان حضور دارند؟
شرکت شیل سالهاست که در افغانستان حضور دارد این شرکت کار خود را از فروش در بندر کراچی با افغانستان آغاز کرد و اکنون نیز یکی از شرکتهای معتبری است که به امر سرمایهگذاری در زمینه اکتشاف و توسعه میادین نفتی آمو دریا افغانستان میپردازد. اخیرا با برگزاری مناقصات نفتی و گازی شرکت اینوک امارات وزارت نفت ترکیه و غضنفر بانک (شرکت بزرگ افغانی) پروژههای استخراج نفت را از میادین مشخص بر عهده دارند. براساس آنچه در مصاحبه فوق آمده است، میتوان نتیجه گرفت که ایران به دلایل و توجیهات مختلف نقش چندانی در بازارهای سنتی خود ندارد. ایران در افغانستان تنها در حوزه تامین بنزین و گازوییل و نیز برخی حلالها که البته به گفته فرهنگ به دلیل فقدان کیفیت لازم از ایران خریداری نمیشود، همکاری مستمر دارد.
بیشک ایران برای دستیابی به قدرت استراتژیک در افغانستان باید به توسعه سبد انرژی صادراتی به این کشور بپردازد و با توسعه و ارتقای رتبه شرکتهای ایرانی راه را برای حضور مستمر این شرکتها همسان با سایر شرکتهای اروپایی و هندی و ترک بازکند؛ حال سوال این است چرا ایران شرکت E&P ندارد درحالی که 70سال از ملی شدن صنعت نفت ایران و نزدیک به 4دهه از پیروزی انقلاب میگذرد؛ آیا ترکها که در جای جای میادین نفتی خاورمیانه عهدهدار پروژههای اکتشاف و توسعه میادین هستند ازجمله کشورهای تولیدکننده نفت محسوب میشوند؟
بنابراین بهتر است پیش از آنکه بازار افغانستان از دست برود باید به دنبال راهکاری عملی و اجرایی بود؛ از این رو نمیتوان با بهانه کردن تحریم و رفع تحریم از زیر بار مسوولیت توسعه اقتصادی کشور شانه خالی کرد؛ باید دانست که ایران تافته جدا بافته از جهان امروز نیست و برای توسعه پایدار باید به سمت اقتصاد آزاد و در نتیجه تامین منافع ملی ایران حرکت کرد.