مهماندار، مدل لباس نیست
در روزهای اخیر، خبر و عکسی مبنی بر استفاده یکی از شرکتهای هواپیمایی تازه تاسیس از فرهنگهای بومی برای لباس مهمانداران خود دست به دست در فضای مجازی پیچید. عکسی ساده در زمینهیی سفید همراه با معلق بودن افراد حاضر در عکس. هر چند که تحلیل اشتباههای موجود در تصویر و اثر روانی مخرب آن در این مجال نمیگنجد. به هر صورت، نیت و هدف شرکت هواپیمایی مذکور را میتوان به فال نیک گرفت هر چند نحوه ارائه آن بسیار غیرحرفهیی بود.
استفاده از عناصر فرهنگی بومی و محلی در شرکتهای هواپیمایی نکته جدید و نوینی در صنعت هوانوردی جهانی نیست و بسیاری از شرکتها از این موضوع بهره بسیاری گرفتند. آنچه سبب شد تا این نوشته به تحریر درآید، تحلیلی کوتاه بر ایده ذکر شده است. شرکت هواپیمایی تفتان تلاش دارد جهت معرفی فرهنگ بومی استان مظلوم سیستان و بلوچستان از لباسهای محلی به عنوان لباس مهمانداران خود استفاده کند اما باید به این نکته توجه کرد که راه رفتن بر مسیر فرهنگهای بومی طی مسیر بر لبه تیغ است. گاهی آنچنان حرفهیی این ایده به اجرا درمیآید که میتواند ابعاد جهانی پیدا کند و گاهی به سادهترین شیوه ممکن اجرا میشود که میتواند بازتاب قومی و محلی پیدا کند.
به عنوان یک پژوهشگر فرهنگ هوانوردی از ایده ذکر شده توسط تفتان خوشحال شدم. چراکه یک شرکت در ابتدای مسیر خود نگاهی ویژه دارد و سعی میکند، متفاوت حرکت کند. اما لباس مهماندار هواپیما دارای فاکتورها و عوامل متعددی است که نمیتوان هر پوششی را به عنوان لباس رسمی مهمانداران انتخاب کرد. راحت بودن مهمانداران در لباس، توجه به شرایط دمای محیط، توجه به خستگیهای موجود به علت ساعتهای پرواز و جلوگیری از آسیبهای فیزیکی به مهمانداران به سبب لباسهای غیراستاندارد ازجمله مواردی است که باید به آن دقت کرد. چه بسیار مهماندارانی که به علت لباس و کفشهای خود که به انتخاب مدیران بر تن کردهاند، دچار آسیبهای متعدد فیزیکی شدهاند.
به یاد داشته باشیم که مهماندار، مانکن و مدل لباس نیست بلکه آموزش دیده تا در مواقع حساس به نجات جان مسافر بشتابد. حال با لباس محلی سیستان که پارچههای زیبا و نقشدار که با چند دور به اندام مهماندار پیچیده شده است، چگونه میتواند سرعت مهماندار را افزایش دهد؟
تمام ایرلاینهای آسیای شرقی از عناصر فرهنگی و هنری خود بهره میبرند. اما از همان لباس محلی که همیشه برای زنان به نوعی لباس تشریفاتی قلمداد میشود، استفاده نمیشود. به عنوان نمونه شما «کیمونو» بر تن مهمانداران مالزی یا ایرآسیا یا کره نمیبینید بلکه سعی شده از رنگهای نوستالژیک لباسهای بومی بهرهبرداری شود. در ایرلاینهای هند نیز لباس مهماندار تابع همان اصول بینالمللی هوانوردی است و تنها هنگام حضور مهماندار در ترمینال و هنگام سوار شدن مسافر، لباسی شبیه به «ساری» بر تن دارند تا نمایشگر فرهنگ بومی کشور باشد.
باید به یاد داشته باشیم که استفاده از لباس محلی در تمامی نقاط دنیا، تنها برای مراسم تشریفاتی به کار برده میشود و نمیتوان در صنایع کنونی از همان نوع پوشش بومی استفاده کرد چراکه اگر لباس بومی میتوانست کاربرد روزمره داشته باشد هماکنون در سراسر دنیا از لباسهای بومی استفاده میشد. در گذر زمان براساس تغییر نحوه فعالیت انسان، لباسها نیز تغییر
طرح داشتهاند.
به نظر میرسد، هنوز در کشور ما بخشی از ایدهها بدون کارشناسی و تنها براساس جذابیت موجود ارائه میشود چراکه هنگام ایدهپردازی از فعالان صنفی که قرار است این ایده را اجرا کند، استفاده نمیکنند. به جرات میتوان گفت هیچ مهمانداری هنگام انتخاب ایده لباس مورد مشورت قرار نمیگیرد و تنها مهمانداران ملزم به حفظ پوشش انتخابی هستند. شاهد این مدعا، نارضایتی تمام مهمانداران از لباسهای خود است. گاهی فرم لباس با جنس پارچه همخوانی ندارد و گاهی طرح لباس به گونهیی است که به تن کردن آن، زمان زیادی میطلبد.