مجلس در بزنگاه سیاستهای نامتعارف
گروه اقتصاد کلان| مرضیه امیری- الهام آبایی|
تقریبا دو هفته از تقدیم لایحه اصلاح قانون بودجه 95 به مجلس میگذرد و در همین مدت اندک بحثهای زیادی میان کارشناسان و مسوولان اقتصادی کشور بر سر چندوچون این لایحه شکل گرفته است. در میان موضوعات مختلف مربوط به این اصلاحیه (بنزین، هدفمندی یارانهها، بازار بدهی) تسویه بدهیهای دولت با تسعیر نرخ ارز را میتوان پربحثترین و مناقشهبرانگیزترین مفاد آن دانست؛ تا جایی که بهنظر میرسد نمایندگان مجلس دهم نیز مانند نمایندگان دوره قبل روی خوشی به آن نشان ندهند. بهموجب لایحه اصلاح قانون بودجه 95، به دولت اجازه داده میشود برای اصلاح صورتهای مالی و افزایش توان تسهیلاتدهی بانکها از محل حساب مازاد حاصله از ارزیابی خالص داراییهای خارجی بانک مرکزی نزد آن بانک، حداکثر به میزان 450هزار میلیارد ریال مطالبات بانک مرکزی از بانکها را برای تسویه مطالبات بانکها از دولت و افزایش سرمایه دولت در بانکهای دولتی صرف کند. اگرچه در این لایحه آمده است، اجرای این تبصره نباید منجر به افزایش پایه پولی
شود اما کارشناسان اقتصادی این نگرانی را جدی میدانند و معتقدند تسویه بدهی با تسعیر نرخ ارز چه از کانال چاپ پول باشد چه از هر کانال دیگری، درنهایت موجب افزایش پایه پولی خواهد شد و در بلندمدت اثرات تورمی زیادی بهبار خواهد آورد. البته خود مسوولان دولتی با این تحلیلها چندان موافق نیستند و از تمهیدات و تدابیر سیاستی دولت در این مسیر سخن میگویند. همچنان که شاپور محمدی، معاون اقتصادی وزیر اقتصاد گفته است: «دولت برداشت نقدی از این حساب نخواهد کرد و نمیخواهد نقدینگی جدیدی تزریق کند. این حساب تسعیر میتواند صرف تسویه بدهی دولت به بانکها شود و بانکها این را مجدد به بانک مرکزی بدهند. درنتیجه یک ریال هم در سیستم پولی کشور وارد نخواهد شد.» البته نمایندگان مجلس نیز تاحدی استدلالهای دولت درباره تسویه بدهیها با تسعیر نرخ ارز را پذیرفتهاند اما بهنظر میرسد این موضوع به نحوی پیش رفته که بیشتر از آنکه با رویکرد هزینه-فایده
اقتصادی بررسی شود، رویکرد اقتصاد سیاسی بهخود گرفته است؛ همچنانکه محمدرضا پورابراهیمی، رییس کمیسیون اقتصادی مجلس در مورد تبدیل این رویه به یک سنت در دولتها ابراز نگرانی کرده و مرکز پژوهشهای مجلس نیز تحلیل کرده است: «این پیشنهاد دولت نوعی علامتدهی به دولتهای آینده خواهد بود، مبنی بر اینکه هزینههای تحمیل شده به مردم ناشی از سوءمدیریت نظام پولی و ارزش، درنهایت به سود دولت خواهد بود.» اما آیا با وجود تنگناهای اعتباری و مالی دولت، گزینههای دیگری برای تسویه حجم بالای بدهیها وجود دارد؟ آیا دیگر گزینهها میتوانند تاثیر بسزایی در خروج از رکود آن هم در کوتاهمدت داشته باشند؟ بانکها با وجود کمبود سرمایه فعلی توان کافی برای ارائه تسهیلات و بهدنبال آن تحریک تقاضا خواهند داشت؟ «تعادل» در گزارش پیشرو سعی کرده است با انعکاس و بررسی سویههای مختلف پیشنهادات اصلاحی دولت برای بودجه 95، ضمن ارائه تحلیل و یادداشتهایی از کارشناسان اقتصادی،
پاسخی برای این سوالات پیدا کند که در ادامه میخوانید.
پیشینه تسویه بدهیها با تسعیر ارز
دولت یازدهم در حالی پیشنهاد تسویه بدهیهای دولت با تسعیر نرخ ارز را در قالب لایحه اصلاحیه بودجه 95 به مجلس ارائه کرده است که تا قبل از این 3بار دیگر چنین پیشنهادی به مجلس نهم داده شده بود و هر سهبار هم با مخالفت روبهرو شد. ماجرا هم از آنجا آغاز شد که در سال 1391 مجمع عمومی بانک مرکزی مصوبهیی مبنی بر نحوه محاسبه و اعمال تسعیر داراییها و بدهیهای ارزی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران را بهتصویب رساند البته در ادامه دیوان عدالت اداری آن را ابطال کرد. در همان زمان هم بود که دولت دهم پیشنهاد تسویه 74هزار میلیارد تومان از بدهیهای خود به بانک مرکزی از محل تسعیر نرخ ارز را مطرح کرد که با مخالفت مجلس روبهرو شد. بعد از آن مجلس نهم نیز برای جلوگیری از چنین برداشتی از منابع ارزی قانون نحوه محاسبه بر اعمال تسعیر داراییها و بدهیهای ارزی بانک مرکزی را تصویب کرد و بهموجب آن منابعی که از محل داراییهای خارجی حاصل میشود، منابع دولت محسوب نمیشود و منابع بانک مرکزی است که باید
صرف نوسانات نرخ ارز شود. یعنی اگر بانک مرکزی در دورهیی با زیان داراییهای خارجی مواجه شد، از این منابع استفاده کند و درصورت مازاد داراییها هم ذخیره شود. در سال 93 نیز دولت یازدهم در قالب بسته خروج از رکود غیرتورمی، درخواست خود برای تسعیر قیمت ارز جهت پرداخت بدهی دولت به بانکها را مطرح کرد و باز هم رد شد اما گفته شد که دولت میتواند برای نوسانات ارزی و بابت خسارت صادرکنندگان و واردکنندگان از این محل استفاده کند. سومین بار نیز چنین مضمونی در لایحه بودجه 95 طرح شد و با مخالفت مجلس به قانون تبدیل نشد. بنابراین مجلس نهم سه بار لایحه استفاده از تسعیر نرخ ارز را چه در دولت دهم چه در دولت یازدهم رد کرد اما دولت یازدهم با احیای مجدد آن در قالب لایحه اصلاح قانون بودجه 95، امید دارد رویه نمایندگان دور دهم مجلس متفاوت از قبل باشد و به این درخواست دولت پاسخ مثبت دهد تا با استفاده از منابع حاصل از تفاوت نرخ ارز، هم بخشی از
بدهی بانکها به بانک مرکزی پرداخت شود و هم سرمایه بانکها افزایش یابد و از این محل بانکها بتوانند تسهیلات بیشتری به واحدهای تولیدی پرداخت کنند.
آثار اقتصادی تسویه حساب دولت
اما چنین پیشنهادی در صورت تصویب چه آثار اقتصادیای بهدنبال دارد؟ مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی نشان داده است، تسعیر نرخ ارز 7 ایراد مهم دارد و با تشریح این ایرادات از نمایندگان مجلس خواسته است، با این پیشنهاد موافقت نکنند. براساس نتایج مطالعات بازوی پژوهشی مرکز پژوهشهای مجلس، تسعیر نرخ ارز در قالب این لایحه دارای ایرادات قانونی، اشکالات از منظر حسابداری، خطراتی از منظر اقتصاد سیاسی، بیتوجهی به اولویتهای استفاده از موجودی حساب مذکور، عدم شفافیت در اعداد و ارقام، کمتر بودن موجودی حساب مذکور از ارقام پیشبینیشده و درنهایت عدم استفاده از فرآیند تسویه بدهیها به عنوان ابزار نظارتی بانک مرکزی است. این نهاد تحقیقاتی در گزارش خود آورده است: «لایحه دولت درواقع بهمعنای تصاحب مازاد ناشی از تسعیر دولت است، در حالی که افزایش ارزش داراییهای خارجی بانک مرکزی ناشی از تغییر نرخ ارز، سود تحققیافته تلقی نمیشود و نمیتوان آن را بهمنظور تسویه تحقق یافته قبلی مورد استفاده
قرار داد. ضمن اینکه هر دولتی طی دوران کاری خود با ایجاد بدهیهای متعددی که با دستاندازی به منابع بانک مرکزی و نظام بانکی کشور تامین مالی شدهاند و تمسک به مالیات تورمی و درنتیجه تقویت ارزش حقیقی پول ملی، زمینه را برای افت شدید ارزش اسمی پول ملی فراهم میکند، از سوی دیگر به اتکای درآمدهای ارزی حاصل از نفت، نرخ ارز اسمی را پایین نگاه داشته و موجب تشدید پدیده بیماری هلندی میشود. در چنین شرایطی در اثر بروز یک شوک خارجی از نرخ ارز رسمی جهش یافته و دولت خواهد توانست با تغییر برابری پول ملی، تمامی آثار منفی سیاستهای تورمی خود را در ترازنامه بانک مرکزی پاکسازی کند و بدهیهای خود به بانک مرکزی و بانکهای دولتی را از محل مازاد ناشی از تسعیر داراییهای خارجی تسویه کند و این فرآیند را میتوان «چرخه یادگیری مخرب دولتها» نامید.»
سهل ممتنع تسویه با تسعیر
محمدتقی فیاضی مدیر گروه دفتر مطالعات برنامه و بودجه مرکز پژوهشهای مجلس نیز در گفتوگو با «تعادل» در توضیح بیشتر موضعگیری این نهاد در قبال لایحه اصلاحی بودجه95 میگوید: «دولتها بهدلیل بیانضباطی مالی و اینکه بودجه عمومی را دقیق تعیین نمیکنند، در طول سال هم با کسری پنهان و هم کسری علنی مواجه میشوند. دستگاهها هم به پشتوانه همین بودجه انبساطی که روی حساب فروش نفت و اوراق بسته شده، تعهد ایجاد میکنند و طبیعتا از پس تعهدات خود برنمیآیند و این خود عامل انباشت کسری میشود. حالا خصوصا در شرایط فعلی که اقتصاد با رکود مواجه است، دولت دلایل توجیهی کافی برای پیشنهاد استفاده از منابع ارزی را دارد و از این طریق میخواهد با تسویه بدهی بانکها دست آنها را برای ارائه تسهیلات و خط اعتباری باز کنند.»
او ادامه میدهد: «درست است که در شرایط رکودی و کمبود ابزارهای تامین مالی تسویه بدهی از محل تسعیر نرخ ارز میتواند راهگشا باشد اما این گزینه پیامدهای اقتصادی زیادی بهدنبال دارد. در حال حاضر در مقایسه با 3، 4سال پیش ارزش پول و قدرت خرید ما یکسوم شده است و از طرفی دولت با تسعیر نرخ ارز عواید مالی زیادی از فروش نفت داشته و کاهش میزان فروش نفت را با افزایش 2.5برابری دلار جبران میکند.» فیاضی مهمترین اثر تسویه بدهیها از این محل را از منظر اقتصاد سیاسی بررسی و با صراحت اعلام میکند: «همانطور که مجلس نهم به محمود احمدینژاد اجازه استفاده از این گزینه را نداد، مجلس دهم هم باید با حسن روحانی در این زمینه مخالفت کند. دلیل آن هم بدآموزی تاریخی است که میتواند ایجاد کند. دولتها عادت میکنند هم به کاهش ارزش پول ملی دامن بزنند و هم در خوشبینانهترین حالت ممکن جلوی کاهش ارزش پول ملی را نگیرند؛ چراکه از آن سود میبرند.»
این کارشناس مرکز پژوهشهای مجلس در پاسخ به سوال «تعادل» مبنی بر اینکه باوجود تنگناهای اعتباری و مالی و کمبود سرمایه بانکها در حال حاضر آیا امکان دیگری برای دولت وجود دارد تا اقتصاد کشور را از رکود نجات دهد، میگوید: «ما با انبوهی از طرحهای عمرانی نیمهتمام مواجهیم که بار عظیمی بر دوش اقتصاد کشور است، دولت میتواند یک تجدیدنظر اساسی در این طرحها صورت دهد. از طرفی وظایف دستگاهها و هزینههای آنها را هم مورد بازبینی قرار دهد.»
اما این گزینههای مطرح شده ازسوی محمدتقی فیاضی چه در اجرا و چه در اثرگذاری، بلندمدت است و در کوتاهمدت نمیتواند گشایش چشمگیری ایجاد کند، درحالی که بهنظر میرسد هم دولت و هم بخش تولید بهدنبال تغییر و تحول اقتصادی در کوتاهمدت هستند.
حسین توکلیان عضو پژوهشکده پولی و بانکی در گفتوگو با «تعادل» به همین نکته اشاره میکند و میگوید: «تسویه بدهی از محل تسعیر نرخ ارز قطعا آثار تورمی را بهدنبال خواهد داشت اما نکته اینجاست که در حال حاضر دولت ابزارهای مناسب دیگری برای تامین مالی ندارد. اوراق قرضه که مشکلات خاص خود را دارد، اوراق مشارکت هم برای تامین مالی پروژههای خاص منتشر میشود که خیلی از آنها هم باتوجه به نرخ بانکی که تا قبل وجود داشت، جذاب نبود البته اکنون با نرخهای سود جذاب روی این اوراق میتوان امیدوار بود که اوراق مشارکت به ابزار مناسبی برای تامین مالی تبدیل شود اما درنهایت حتی همین اوراق هم باتوجه به سودشان اثرات تورمی بهدنبال دارند.»
او ادامه میدهد: «استفاده از این گزینه از لحاظ علم اقتصادی هزینه-فایده است. شاید بدهیهای دولت در حال حاضر به قدری افزایش پیدا کرده که مخرب است و بهدلیل بدهیهای خود زیر سوال رفته است. حال باوجود مهار تورم اگر بدهیهای خود را هم بتواند تسویه کند خوشنامیاش حفظ میشود. بنابراین بیشتر باید با رویکرد اقتصاد سیاسی به این مساله نگاه کرد، درست است که تسویه بدهیهای بانک مرکزی با تسعیر نرخ ارز از لحاظ اقتصادی هزینه تورمی دارد اما حجم بالای بدهیها نیز به ضرر دولت است و شاید بههمین خاطر دولت هم ترجیح میدهد کمی موفقیت دستیابی به تورم تکرقمی را خرج تسویه بدهیهایش کند تا این خوشنامی حفظ شود.»
تجربه جهانی سیاستهای نامتعارف
موضوع تسویه بدهیهای دولت از محل تجدید ارزیابی در نرخ تسعیر ارز، همانطور که این گزارش هم نشان میدهد، موافق و مخالفان زیادی در بدنه کارشناسی کشور دارد و شاید هم عدم اجماع کارشناسی هم هست که تعیینتکلیف این لایحه را در مجلس به وقفه انداخته است. اما آنچه در این میان باید به آن توجه کرد، این است که ما در دورههای مختلف با گرههای واقعی در اقتصاد کشور مواجه بودهایم که ناشی از ساختار کج و معیوب اقتصادمان است، خصوصا در نظام تامین منابع مالی باوجود سیاستهای مختلف دولتها هربار در جایی به بنبست خوردهایم که بهنظر نمیرسد دولت با سیاستهای متعارف اقتصادی بتواند از این بنبست عبور کند، بنابراین ما نیاز به بهکارگیری سیاستهای نامتعارف داریم؛ چراکه مکانیسم اقتصادی با چارت مشخص نداریم که با یک اتفاق بیرونی و غیرقابل پیشبینی بتوان ثبات نسبی آن را حفظ کرد. استفاده از سیاستهای نامتعارف البته خاص ایران نیست و نمونههای آن را میتوان در تجربه کشورهایی مانند امریکا، اروپایشرقی، ژاپن و کرهجنوبی نیز دید. در امریکا بعد از بحران2008 فدرال رزرو صدها میلیارد دلار داراییهای سمی بانکی را خرید و این اقدامی بیسابقه در کشور امریکا محسوب میشود. کشور ما هم در چنین شرایط بحرانی بیش از هرچیز نیاز به سرمایه دارد، هرچند سرمایه تنها با تزریق پول کافی نیست اما یک زیرساخت اصلی است و تنها با نظام تامین مالی قدرتمند میتوان اهداف دیگری مانند افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی را فراهم کرد.