تخلفات LG برای وزارت صنعت هم مشخص است
LG در امریکا هم این تخلف را کرده است؛ شورای رقابت به بحث دامپینگ LG ورود کند
گروه تشکلها
پس از ایجاد سامانه جامع گمرکی امکان بررسی عملکرد بعضی از برندهای وارداتی بیش از پیش ممکن است. یکی از این تخلفات مربوط به واردات یک شرکت کرهیی معروف بود که پس از مدتی مشخص شد که این شرکت LG است و مسوولان به صراحت از آن نام بردند. ماجرا این بود که صاحبان این برند مشهور حین ترخیص، کالاهای خود را به شکل صحیح به گمرکات اظهار و حقوق و عوارض متعلقه را بطور کامل پرداخت میکردند، بنابراین در زمان انجام تشریفات گمرکی هیچ گونه تخلفی صورت نگرفته است. موضوع تخلف این برند مشهور، به یک اصل بینالمللی در روند انجام تشریفات گمرکی بر میگردد که از سوی سازمان جهانی گمرک در اصول و قواعد سیستم بینالمللی طبقهبندی کالایی گنجانده شده و به قاعده ۲الف معروف است. درخصوص قاعده ۲ الف صاحب کالا اجزا و قطعات کالای خود را به تفکیک هر جزو و هرقطعه در هر گمرک درست اظهار میکند و حقوق و عوارض گمرکی متعلقه را پرداخت میکند اما گمرک میتواند با رصد اطلاعات که هماکنون الکترونیکی و هوشمند شده است موضوع را پیگیری و در صورتی که عملیات تولید را در همان زمان روی قطعات منفصله در داخل کشور انجام ندهد و صرفا اقدام به مونتاژ اجزا و قطعات وارداتی
کند، گمرک میتواند تمامی کالاهایش را مشمول قاعده ۲ الف و حقوق و عوارض گمرکی کالای کامل را دریافت کند. در این پرونده برخی قطعات به نام نمایندگی داخلی شرکت در گمرکات اظهار و متاسفانه قطعات دیگر به نام صاحبان کارتهای بازرگانی یکبار مصرف به گمرکات اظهار شده است که این موضوع در سامانههای الکترونیکی گمرک رصد شده و با تجمیع اطلاعات و با احراز اینکه قطعهیی به نام شرکت و قطعات دیگر با کارت یکبار مصرف وارد شدهاند در صورت اثبات شمول قاعده ۲ الف - که خود مسالهیی فنی و تخصصی است - موضوع به عنوان تخلف قابل پیگیری بوده و باید حقوق ورودی کالای کامل به وسیله شرکت، برند یا نمایندگی آن پرداخت شود. در مجموع و به لحاظ فنی از نظر گمرک مونتاژ جزو عملیات کاری زیاد محسوب نمیشود. در نهایت جریمه 3هزار میلیارد تومانی از سوی گمرک برای LG صورت گرفت ولی وزارت صنعت، معدن و تجارت به صورت تمام قد از این برند کرهیی حمایت کرد. این موضوع باعث اختلافات و بحثهای زیادی در هفتههای اخیر شد و حتی مساله تا حدی ابعاد سیاسی پیدا کرد. اما نکتهیی که در این میان مغفول واقع شد این است که اصولا چه نهادی میتواند به صورت کارشناسی چنین
پروندههایی را رسیدگی کند. شاید اگر به تشکلها این اجازه داده میشد که به تخلفات اعضای خود ورود کنند بسیاری از این مشکلات هیچگاه رخ نمیداد. در همین رابطه پای صحبتهای محمدرضا دیانی رییس هیاتمدیره کانون انجمنهای صنفی کارفرمایی تولیدکنندگان لوازم خانگی نشستیم تا از دیدگاه وی درباره نقش تشکلها برای مقابله با این تخلفات آگاه شویم.
یک دیدگاه کلی در بین مردم وجود دارد که بر اساس آن فعالان بخش خصوصی را گروهی رانتخوار میدانند. شاید این دیدگاه به تخلفاتی که گاهی از سوی شرکتهای بخش خصوصی شکل میگیرد مربوط باشد. با این حساب چرا تشکلهای بخش خصوصی برای زدودن این اتهام از بخش خصوصی در خصوص تخلفات اعضا ورود نمیکنند؟
از نظر من به عنوان یک فعال تشکلی اتفاقا باید تشکلها به این مساله ورود کنند و اصولا یکی از وظایف تشکل همین مساله است. شاید اگر تشکلها به مساله تخلف اعضای خود رسیدگی کنند خیلی از تخلفات در داخل حل شود و تبدیل به یک معضل بزرگ اقتصادی نشود. به صورت کلی اولا تخلف یک شبه اتفاق نمیافتد و یک روند است پس اگر تشکلها بتوانند به بحث تخلفات ورود کنند طبیعتا میتوانند در مراحل اولیه جلو مساله را بگیرند و حتی در مواقعی از جرم پیشگیری کنند. از سوی دیگر تشکلها از بزرگان هر بخش اقتصادی ایجاد میشوند پس طبیعتا اگر تشکلها به این مساله ورود کنند میتوانند به صورت کارشناسی موضوع را مورد بررسی قرار دهند.
اما سوال شما درباره علت عدم ورود تشکلهاست. واقعیت این است که این نقش باید به تشکلها سپرده شود. در حال حاضر نهادهای نظارتی زیادی وجود دارد و این نهادها لازم است که بحث نظارت تشکلی را بپذیرند و به تشکلها بسپارند. ورود تشکلها به این بحث میتواند هم به نفع دولت باشد هم به نفع فعالان اقتصاد و هم جامعه از فضای سالمتر سود برد. اگر یک تشکل از تخلف یک عضو جلوگیری کند طبیعتا سایر اعضا که سالم کار کردهاند تقویت میشوند. الزام اولیه این کار نیز این است که چنین انتظاری از تشکل تعریف شود.
بیایید به صورت صریح به پروندهیی که هفتههای اخیر بحثهای زیادی به پا کرد بپردازیم. ما شاهد هستیم وزارت صنعت، معدن و تجارت و گمرک به خاطر تخلفات LG رو در روی همدیگر قرار گرفتهاند. آیا بهتر نبود تشکلهای مربوطه به موضوع ورود کنند و مساله تخلف به صورت بیطرفانه روشن شود؟
مساله پرونده LG نیاز به کار کارشناسی دارد. در یک سوی پرونده وزارت صنعت، معدن و تجارت دفاعیاتی را مطرح میکند ولی در مقابل گمرک تعریفات روشنی دارد و طبیعتا مساله روشن است.
یعنی از نظر شما به عنوان یک کارشناس این بخش LG تخلف کرده است؟
ببینید موضوع نظر من نیست. مساله روشن است. خود وزارت صنعت، معدن و تجارت هم به خوبی مساله را میداند. مساله بر سر اصل تخلف نیست بلکه در نحوه جریمه میان گمرک و وزارت صنعت، معدن و تجارت اختلاف نظر وجود دارد. گمرک به قانون را دقیق اجرا میکند و وزارت صنعت، معدن و تجارت قائل به فرصت دادن و دادن تخفیف در قبال جرم است. اما مساله LG بهانهیی است که به چالشهای بسیار جدیتری بپردازیم. نگاه به تخلفات LG باید عمیقتر باشد تا ریشه چنین مشکلی از اقتصاد ایران برداشته شود وگرنه در آینده با چالشهای زیادی روبهرو خواهیم بود. این نخستین بار نیست که LG و برندهای کرهیی دست به چنین کاری نه فقط در ایران بلکه در جهان میزنند. در ایالات متحده همین شرکت چنین تخلفاتی را انجام داد و در قبال آن قوانین آنتی دمپینگ و تعرفههای اختصاصی برای این شرکت گذاشته شد. به صورت کلی در تمام جهان با مساله دامپینگ بهشدت برخورد میشود و قوانین آن بسیار سفت و سخت است. مساله LG را نباید یک تخلف ساده گمرکی که رقم بالایی جریمه دارد دید بلکه مساله ایجاد مشکل در نظام اقتصادی کشور است.
به هر حال در این خصوص میان دو نهاد اصلی متولی اختلاف نظر است…
اتفاقا نهاد اصلی متولی هنوز به مساله ورود نکرده است که ناشی از همین دیدگاه نادرست به مساله است. نهاد متولی که باید با LG و شرکتهایی که چنین تخلفی میکنند تنها گمرک نیست بلکه شورای رقابت است. شورای رقابت میتواند به خوبی به این پرونده ورود کند چون چنین سیاستی از سوی یک شرکت باعث افزایش انحصار در کشور و خروج شرکتهایی میشود که به صورت سالم کار میکند. اتفاقا اگر شورای رقابت زودتر به مساله ورود کرده بود میتوانست مساله را کنترل کند. در کنار نام خوب برندها باید به سوابق آنها در کشورهای دیگر هم نگاه کرد. به جز در امریکا ما شاهد تخلفات در ترکیه و کشورهای در حال توسعه دیگری هم بودهایم. مگر وقتی ایران کالاهای خود را ارزان به ترکیه میفرستد ما را مشمول قوانین آنتی دامپینگ و تعرفههای اختصاصی نمیکنند؟ پس ما هم باید چنین سیاستی را قبول کنیم چون ثبات اقتصاد ما به این موضوع وابسته است. اتفاقا وزارت صنعت هم نمیگوید LG خلاف نکرده است بلکه میگوید نباید با این شرکت بهصورت صفر وصدی برخورد کرد. در حقیقت تخلف کاملا محرز است و تنها نحوه برخورد با آن بحث است و من میگویم ببینیم کشورهای توسعه یافته با چنین پدیدهیی چگونه
برخورد میکنند.
آثار جانبی چنین مساله را چه میدانید؟
دقیقا بحث من همین است که آثار جانبی این تخلفات بسیار بیشتر از 3هزار میلیارد تومان به اقتصاد لطمه میزند. اولا این نوع اشکالات اگر سیاسی شود و عدهیی روی این مساله به دلایل سیاسی ورود کنند شاهد مشکلات زیادی در اقتصاد خواهیم بود. مسائل مختلفی ممکن است پیش بیاید که در آن منافع اقتصاد ملی دیده نشود. در کنار این موضوع اما اگر بخواهیم آثار جانبی این موضوع را از جنبه اقتصادی بررسی کنیم باید متوجه بشویم که فضای کسب و کار از چنین تخلفاتی آسیب میبیند.
وقتی رقابت عادلانه نباشد شرکتهایی که در حال تلاش به صورت شبانهروزی هستند، بیانگیزه میشوند و میبینند که تنها بر اساس تلاش و خلاقیت نمیتوانند سهم بهتری از بازار داشته باشند. همچنین شرکتهای زیادی به صورت قانونی و در چارچوب قانون دست به واردات میزنند که آنها هم از این شرایط آسیب میبینند. در چنین شرایطی باید برخورد منطقی با این مساله صورت گیرد و به جای آنکه به یک شرکت فکر کنیم به فضای کسب و کار و بازگشت رقابت عادلانه به بازار فکر کنیم.