راه تحقیر فقرا را ببندیم
گروههای کمدرآمد و تهیدست ایرانی برای پسانداز کردن همان درآمدهای نهچندان بزرگ خود جایی جز بانکها را نمیشناسند. میلیونها ایرانی که در گروههای کمدرآمد شهرهای کوچک و روستاها قرار دارند با سپردهگذاری در بانکها تلاشی هرچند ناکام برای در امان ماندن دسترنج خود از شر تورم را به نمایش میگذارند. دولتهای ایران نیز که عائله پرشماری دارند و در ماه دستمزد و حقوق میلیونها کارمند را از طریق بانکها پرداخت میکنند، سپردهگذار عمده دیگری هستند که بانکها بدون زحمت این سپردهها را جذب میکنند.
نهاد دولت اما در برابر خدمتی که به بانکها میدهد «حق تکلیف» را برای خود تعریف کرده و تسهیلات تکلیفی ارزانقیمت را به بانکها تحمیل میکند. اما تهیدستان ایرانی هرگز در برابر خدمتی که به بانکها میکنند، دریافتی قابلاعتنایی بهدست نمیآورند.
بانکهای ایرانی بهدلایل گوناگون سیاسی- اقتصادی که بنا بهگفته رییس پژوهشکده پولی و بانکی برآیندی از تاریخ تحولات اقتصاد سیاسی ایران در دهههای اخیر است، در برابر این ولینعمتان چه رفتاری دارند واقعیت این است که تهیدستان ایرانی هرگز در بانکها جایی ندارند و این مراکز مالی بهجای اینکه خدمات کارآمد و مناسب به آنها ارایه دهند، رفتاری عجیب از خود نشان میدهند.
بخش عمدهیی از منابع بانکها، سپردههای قرضالحسنه است که اصولا سودی به آنها پرداخت نمیشود. بانکها به دلایلی که البته ریشه در تصمیمگیریهای سیاسی دارند در همه سالها و دهههای اخیر سود سپردهیی کمتر از نرخ تورم به سپردهگذاران دادهاند.
وقتی بازار پول رانتی و یارانهیی میشود تهیدستان که توانایی و قدرت چانهزنی با بانکها را ندارند در صف آخر دریافت تسهیلات قرار میگیرند. پرداخت وامهای کوچک با دردسرهای بزرگ به گروههای کمدرآمد و تحقیری که بر متقاضیان وام تحمیل میشود، شاید یکی از غمانگیزترین پدیدهها در اقتصاد سیاسی ایران باشد.
این در حالی است که بانکها به دستور دولت بیشترین سپردهها و منابع خود را به شرکتهای غولپیکر دولتی و صاحبان بنگاههای اقتصادی بزرگ وام میدهند و آنها نیز از پس دادن بدهیهای خود اجتناب میکنند. چاره کار چیست؟ تجربه نیمقرن اخیر دنیا و ایران نشان میدهد که افزایش رقابت تنها چاره کار است. اگر راه ورود بانکهای خارجی به ایران هموار شود، تهیدستان بیشترین منفعت را خواهند برد.