بخش خصوصی گدای دولت شد
علی آقامحمدی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، ازجمله مسوولان حامی بخش تعاون محسوب میشود. وی نیز در جلسه «بررسی نقش تعاونیها در سیاستهای اقتصاد مقاومتی» حضور داشته و حرفهایش را بیپرده بیان کرد. آقامحمدی با اشاره به برنامه ششم گفت: «در آستانه تدوین برنامه ششم قرار داریم و این برنامه اقدام میخواهد. در صورتی که زیاد حرف میزنیم و نمیدانیم چه میخواهیم و همه عیوب را برمیشماریم ولی رفعکنندهای برای عیوب وجود ندارد. گاهی هم اینقدر عیوب برطرف میکنیم که از عیوبزدایی، عیوب حاصل میشود. بیشتر مجازی حرف میزدیم تا حقیقی در صورتی که اقتصاد امری حقیقی است. اگر بخواهیم کاری بکنیم، باید با برنامهریزی باشد و بدانیم که چه کسی قرار است آن را انجام دهد. هر وقت برنامهیی در قالب یک کتابچه برای 5سال آینده تعاون تدوین شد، معلوم میشود که امر جدی است. ولی تا وقتی افراد در خیال خود برنامهیی داشته باشد و انجام کار را به دیگری محول کند، اتفاق مهمی نخواهد افتاد. نباید خود را به حرف و کلمات مشغول کنیم. حرفهای خوب آنقدر زده شده که دیگر نیازی به کلمات نداریم. بالاترین سطح کشور مقام معظم رهبری است که مدتهاست هدایت اقتصاد را در
دست گرفتهاند و جهتها را نشان میدهند اما اجراکنندهیی وجود ندارد. این دلمشغولیها ما را از کاروان بزرگ بشریت غافل میکند و این عفلت باعث میشود که قانون و مقرراتی را محکوم کنیم که صاحبان (نمایندگان و دولت) عوض شدهاند.»
آقامحمدی با بیان اینکه هر کار قاعدهیی میخواهد، افزود: «قاعده، قانون است و ما قانون را نمیخواهیم. قانون حتما باید بهنفع ما باشد والا قانون را قبول نخواهیم داشت. با این روش هیچگاه هماهنگی شکل نخواهد گرفت. هماهنگی در یک مجموعه بزرگ بدون قانون امکانپذیر نیست. ممکن است یک قانون تصویب شده، قانون بدی باشد اما قانون بد حتما از بیقانونی بهتر است. اگر متکی به قانون شویم کارها با روی اصول پیش خواهد رفت و مشکلی پیش نمیآید. دو دفتره بودن شرکتها و زرنگیهای عجیب و غریب، به نظر خوب میآید اما باعث رشد اقتصادی نمیشود. در حال حاضر در زمین یک بازی هستیم که برای هر دو طرف باخت است. ما به این بازی احتیاج نداریم. اگر ساختار را درست میکنیم و آن قانونمند حرکت نکند مطمئنا را به جایی نخواهیم برد.»
او با اشاره به جایگاهها تاکید کرد: «باید برای حفظ جایگاه خود تلاش کنیم. وقتی میگوییم تعاون، جایگاه آن مشخص است و نباید زیادتر طلب کند یا نباید جایگاه آن نادیده گرفته شود. دولت هم نباید تصدیگری و اجرای فعالیتها را در دست بگیرد و یا افراد را به میل خود انتخاب کند. وظیفه اتاقهای اقتصادی این است که بین فعالین اقتصادی هماهنگی ایجاد کرده و مشکلات را از سرراهشان بردارد تا همه ذینفعان از آن منتفع شوند. اگر این نفع وجود نداشته باشد مردم و فعالان اقتصادی در آن مشارکت نمیکنند. به رسمیت جایگاهها همانطور که هستند، نه بیشتر نه کمتر باید اتفاق بیفتد. ما نیاز به تمامکننده داریم. کافی است که حرف زده شود همان حرف را همه تکرار میکنند اما باید حرفها را اجرایی کنیم. ما همیشه پروندههای باز زیادی داریم که هیچ کس مایل بستن آنها نیست. در حقیقت عدهیی مامور باز نگهداشتن پروندهها هستند زیرا کاسبی آنها در پروندههای باز است.»
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه با اشاره به اینکه برای تعاون جایگاه ویژهیی تعریف شده است، گفت: «25درصد سهم اقتصادی به صورت تصادفی برای بخش تعاون تعیین نشده است. چرا این 25درصد تحقق پیدا نمیکند؟ همه مشکلات تقصیر مملکت است که تعاون به این ۲۵درصد دست پیدا نکرده یا تقصیر تعاون هم هست؟ این بخش باید مزیتی داشته باشد که مردم جذب آن شوند و درصدد رفع عیوب خود بربیاید والا اگر عیوب بخش خصوصی را داشته باشد که کسی به تعاون روی نمیآورد.»
وی با اشاره به مشکل بخش خصوصی افزود: «ما بخش خصوصی وابستهیی شکل دادیم که گدای دولت هستند. صورتجلسات صبحانههای کاری را بخوانید و ببینید چه میخواهند؟ بعد از کلی حرف میگویند پولی به ما بدهید برویم. بخش خصوصی در هیچ کجای دنیا اینطور نیست. کسی که صاحب نعمت، قدرت و توانایی است خود را اینگونه ذلیل میکند. اگر در قوانین مشکلی دارد و درصدد رفع آن بر بیاید خوب است. این دبیرخانه مشترکی که بین سه اتاق تشکیل شده اگر درصدد حل مشکلات بزرگ بربیاید و راه را هموار کند خوب است. ولی بخش خصوصی که قرار است ۵۵درصد سهم اقتصادی را میخواهد هم چشماندازی برای ارائه در برنامه ششم ندارد. از بین سه بخش اقتصادی فقط دولت است که برنامه مدونی دارد. یعنی کسی که از همه کمتر سهم دارد (سهم دولت ۲۰درصد) برنامه دارد. تصادفی به سهمهای اقتصادی نمیرسیم و دولت هم جای بخشهای دیگر را پر میکند. بخش تعاون برای رسیدن به سهم 25 درصدی اقتصاد باید روی مزیتهای خود برنامهریزی کند.»
علی آقامحمدی بااشاره به اینکه رشد بخشخصوصی طبیعی نیست، ادامه داد: «در بخش خصوصی از کوچک به متوسط و بعد به بزرگ نمیآییم. رشد طبیعی نیست. بانک مرکزی در مورد رفتار شرکتهای خصوصی تحقیق را انجام داد. شرکتهای خصوصی در کشورمان کوچک متولد میشوند خیلی همت کنند توسط میمیرند. شرکتهای بزرگ، از ابتدا بزرگ متولد میشوند. همه جای دنیا برعکس این است. این تعاونیهای کوچک چه وقت و با چه برنامهیی قرار است متوسط شوند؟ متوسطها کی بزرگ میشوند؟ تعاونیها مانند شرکتهای خصوصی شدند که کارگران و دفاتر خود را پنهان و اسناد حسابداریشان را گم میکنند. اگر با 100شرکت تعاونی که اصول را رعایت کنند کار را شرع کنیم موفق میشویم. اگر با یک میلیون تعاونی که بدون قاعده رفتار میکنند کار را شروع کنیم به هیچ کجا نمیرسیم. تعاون نمیتواند شرکتهای کوچک را با هم جمع کند؟ حتما باید شرکتهای جدید تاسیس کند؟ اگر مقیاس کار افزایش و هزینه کاهش پیدا کند و نقدینگی خود را به صورت زنجیرهیی مدیریت کنند و تا این حد نقدینگی طلب نکنند که خواب نقدینگی بالا بروند، همهچیز بهتر نمیشود؟ حالا که به فرمایش مقام معظم رهبری برابری سهام هم لازم نیست. چرا
مدلهای جدید که انگیزهها را شکل میدهد را دنبال نکردیم؟ بهرهوری چطور باید اصلاح شود؟ آیا ساختاری داریم که به خواستههای مشتری جواب مناسب دهد یا خیر؟ گدایی بخش خصوصی را باید کنار بگذاریم. باید تعاون از قدرت و توانش حرف بزند. ممکن است برای اعمال قدرتش خواسته داشته باشد، این گدایی نیست. اگر تعاون در روزمرگی بماند میتواند از توسعه و تغییر وضعیت حرف بزند؟»
عضو تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه باید کوچک ماند را برای همیشه کنار بگذاریم، گفت: «در اقتصاد مقاومتی، برنامه ششم و سیاستهای کلی اصل ۴۴ نرخ رشد 8درصدی اعلام شده است. یعنی هر کسی باید 8درصد رشد کند و برای اجرای عدالت و رشد ضریب جینی باید ضعیفترها بیشتر رشد کنند. برای رسیدن به این نرخ رشد باید برنامهیی داشته باشند. قرار است بخش خصوصی و تعاونی جای دولت بنشینند. اگر لوازم دولت را فراهم نکند، موفق نمیشود.»
علی آقامحمدی بااشاره به اینکه همه ما ماموریت داریم که ناله کنیم، افزود: «کسی بحث نمیکند چگونه باید کارها را به نتیجه برسانیم. عیب گفتن هنری شده با اسم انتقاد. ضد انقلاب به اندازه خود ما بد نمیگوید. اما متوجه نیستیم که با ریز گویی تمام وجود مردم را نابود کردهایم. مقام معظم رهبری دایم امید میدهد و ما دایم آیه یاس میخوانیم. اگر ما میخواهیم این حرکت را خوب انجام دهیم بهترین راه این است که آدمهای که الان وجود دارند را بزرگ کنیم. ساختارهای حمایتکننده نیست. ساختارها که دولتی نباشد بنابراین اتاقها باید ساختارسازی کنند. باید جایگزینی برای دولت داشته باشیم. باید ساختاری داشته باشیم که مردم به هم اعتماد کنند و فعالیت اقتصادی خود را شروع کنند. اگر این اعتماد شکل بگیرد ما موفق میشویم. آیا تقاضای مسکن در ایران کاهش پیدا کرده یا ساماندهی نشده است؟ عیب مسکن مهر این بود که نتوانست متقاضیان خود را ساماندهی کند. یعنی از تقاضا شروع نکرد بلکه از عرضه شروع کرد. تمام تعاونیها مسکنی که ثبت کردیم برای مسکن سازنده مسکن شدهاند و غالبا زمانی بود که زمینهای دولتی توزیع میشد. بسیاری هم با گرفتن پول فرد دیگری را جایگزین
خود کردهاند. باور کنیم آدمهای سالم در ایران اکثریت هستند. تقاضای و قابلیت در ایران بزرگ و منابع بسیار است اما نیاز به نظم دارد تا به نتیجه برسد.»
او بااشاره به این نکته که صندوق بینالمللی پول اعلام کرده که در پسابرجام ایران میتواند ۵.۵درصد نرخ رشد داشته باشد، تاکید کرد: «در اعلام این خبر صندوق بینالمللی پول ظرفیتهای خالی را احصا کرده و حتی رشتههای آن هم اشاره کرده است. اگر کسی از لحاظ منابع کم آورد باید حمایت شود اما منابع در تولید هزینه نمیشود. ما با پول بازی میکنیم. آدمهایی هستند که در جلسات میروند و حق امضا گرفتهاند و برای امضایشان درصد میگیرند. آدمهای ناسالم را هم راه ندهید. چندتا آدم هستند که باید اطلاعات آنها منتشر شود. همه منابع هم که قفل شد بهدلیل حضور آدمهاست. هدف اقتصاد مقاومتی نرخ رشد اقتصادی و رسیدن به چشمانداز است. این امر الزام است نه انتخاب.»
وی بااشاره به شرایط منطقه افزود: «ایران در منطقه ناامنی واقع شده که به گفته کارشناسان تا سال۲۰۳۰ به امنیت نخواهد رسید. بنابراین در برنامه ششم امنیت به منطقه باز نمیگردد. از لحاظ وظایف کشورداری باید مقتدر باشیم والا کشور ناامن شده و همه حرفهایی که در مورد توسعه میزنیم بر باد میرود. برای این امنیت به نرخ رشد بالای اقتصادی نیاز داریم و حتی نمیتوانیم به نرخ رشد متوسط فکر کنیم. ضمن آنکه چنین اطمینانی وجود ندارد که دشمن، دشمنی را کنار بگذارد. در حال حاضر مذاکراتی که کنگره در مورد پسابرجام داشته بررسی کنید. یکی از نکتههایی که دارد این است که ما نمیتوانیم علیه ایران قانونی بگذاریم تحریم مثبت ایجاد میکنیم. یعنی آنها به شرکتهای سرمایهگذار میگویند؛ اگر ایران تعهداتش را عمل نکرد و نظام تحریمها برگشت، امنیتی برای سرمایهگذاری شما هست یا خیر؟ این اقدام بازدارنده است و بسیاری از سرمایهگذاری صرفهنظر میکنند.
در حقیقت برنامهیی گذاشته که سرمایهگذاری در ایران شکل نگیرد. حرف دوم کنگره این است ما علیه ایران این کار را کردیم ولی اگر کشوری همین تهاجم را به ما کرد چه باید بکنیم؟ آیا اقتصاد امریکا مهیای تحریم است یا خیر؟ بنابراین تصمیم میگیرند اقتصاد امریکا را در مقابل تهاجم خارجی مقاوم کنید تا ضربهیی نخورد. ایران هم همین را میگوید. اگر فعالیتهای ایران بینالمللی بشود و عضو WTO شویم دیگر این نالههای تولیدگر فایدهیی ندارد و باید با تعرفه جهانی کار کنند. یعنی باید در عمق دریا شنا کنند. بنابراین باید اقتصاد خود را مقاومتی کنند تا آسیب و لطمه جدی به آن وارد نشود. اما ما نخستین کشور هستیم که این راه شروع کردهایم، ولی در جهان اول نیستیم. بنابراین باید ضریب مقاومت را بالا ببریم و بسته مربوط به نرخ رشد را بالا ببریم.» علی آقامحمدی در مورد کلمه «نفوذ» هم صحبت کرده و گفت: «برخی به جای آنکه اصول نفوذ را تشخیص دهند فکر میکنند کار کردن با یک خارجی نفوذ است. اگر منابعی وجود داشته باشد و شفافسازی و کار شروع شود که نفوذی به وجود نمیآید. اگر نظام پیچیدهیی درست کنیم که ندانیم پشت پرده چه خبر است، حتما نفوذ است.»