دوران خالیبندی یا خالیگویی ؟!
خب، ایران میتواند برای این منظور بهترین نامزد باشد. به همین دلیل مرتبا تکرار میکند که اوباما با توافق برجام منافع امریکا را به مخاطره انداخت.
تلاش اسراییل برای ابطال برجام!
نخستوزیر رژیم آنچه به اشغالگر قدس شهرت دارد، اخیرا گفته است که دست کم پنج طرح برای مقابله با توافق هستهیی ایران آماده کرده است و قصد دارد در نخستین دیدارش با دونالد ترامپ مطرح کند. درهمین حال روزنامه اسراییلی هاآرتص در گزارشی پرده برداشت که برخی مقامهای ارشد امنیتی در اسراییل باتوجه به نظر مقامات بلند پایه اروپایی که مخالف لغو برجام هستند، نسبت به عواقب لغوبرجام توسط امریکا هشدار دادهاند. بسیاری از کارشناسان بینالمللی انرژی معتقدند که اسراییل برای تسلط برمنابع نفت وگاز منطقه مدیترانه و بخش هایی از عراق و سوریه همانطور که آقای ترامپ هم در تبلیغات انتخاباتی از آن پرده برداشت در ایجاد، مسلح کردن و آموزشهای نظامی داعش با امریکا همکاری و نقش داشته و دارد. اینک دلواپسی آقای نتانیاهو از بابت این است که آقای ترامپ در سخنرانی شروع ریاستجمهوری و بعد از آن برای کارکنان سازمان جاسوسی امریکا «CIA» تاکید کرده است که باید کار داعش تمام شود. این گفته آقای ترامپ را آقای نتانیاهو خالیبندی نمیداند و باور دارد که تمام کردن کار داعش و آشکار کردن اینکه اسلام دین صلح و دوستی و ضد مردم بیگناه کشی است همان است که در
سیاست خارجی ایران نیز تعریف شده است. بنابراین، این نقطه تفاهم مشترک درسیاست خارجی دولت تازه روی کار آمده در واشنگتن با سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بهشدت موجب دلواپسی آقای نتانیاهو شده است. یکی از صاحب نظران در بررسی شخصیت حقیقی آقای ترامپ اورا با برخی از روسای جمهوری مقایسه کرد که برای مطرح شدن دررسانههای گروهی هرحرفی را میزد و هرموضعی که غیرمتعارف بود نیز میگرفت. درهمین حال آقای ترامپ بهشدت از اینکه نقد شود بدش میآید و دوست دارد همه از او تعریف کنند. درواقع برای سرکوب منتقدان نوعی روش بگم بگم و اینکه رسانه هایی که از او تعریف نمیکنند راست نمیگویند را درپیش گرفته است. همین نقطه ضعف آقای ترامپ موجب دلواپسی آقای نتایاهو و سیاست مداران اسراییلی حامی او شده است. زیرا، دلواپسند که ممکن است شدت سرزنشها درمورد نقض برجام ترامپ را متقاعد کند که از این شعار دست بردارد و با ایران هم وارد تعامل و گفتمان شود. زیرا، ایران از نظر اقتصادی و زیست محیطی بهترین راه صادرات منابع انرژی آسیای مرکزی و دریای خزر به بازارهای جهانی است که شرکتهای چند ملیتی نفتی دراین منابع میلیاردها دلار سرمایهگذاری کردهاند و قبول
دارند که ایران دروازه طلایی شبکه انرژی خزر است.
چرا بازگرداندن تحریمها به نفع اسراییل و متحدان آشکار و پنهان اسراییل و حاکم درکشورهای حاشیه خلیج فارس خواهد بود؟
به اعتقاد کارشناسان درصورتیکه اسراییل موفق شود و ترامپ لااقل بطور یک جانبه تحریم هایی را علیه ایران اعمال کند که به موجب آنها صنعت نفت و تولید برق ایران با مشکل مواجه شود، در کوتاهمدت قیمت نفت تا حدودی افزایش خواهد یافت. اما، هزینه ریسکهای ژئو پولیتیکی برای بقیه تولیدکنندگان و صادرکنندگان نفت نیز بالا خواهد رفت و به تدریج اهمیت توجه به اینگونه خطرات بیشتر از منافعی خواهد بود که در تحریم صنعت نفت ایران برای تحریمکنندگان خواهد داشت. درهمین حال مطالعهیی که توسط دانشگاه کلمبیا صورت گرفته نشان میدهد درصورت تحریم دوباره صنعت نفت ایران ممکن است که قیمت نفت خام در بازار به بشکهیی 60دلار و بیشتر برسد. بدیهی است که در صورت افزایش قیمتها تولید نفت خام غیرمتعارف موسوم به شیل اویل درامریکا روزانه بین 300 تا 900 هزار بشکه افزایش خواهد یافت. برخی دیگر از کارشناسان میگویند این افزایش قیمتها ممکن است با توجه به هزینه بالای تولید نفت وگاز در حوزه دریای خزر یا سیبری در روسیه اقتصاد تولید نفت و گاز در این مناطق را هم توجیه کند.
نتیجهگیری: مدیریت اقتصاد ایران ؟
ماجرای فاجعه ساختمان پلاسکو همه ایرانیان را درغم و اندوه فروبرده است. برخی از کارشناسان بیطرف معتقدند باید منتظرشد تا یک گروه متخصص و مستقل درباره علت و معلول این فاجعه بررسی و بعد از انتشار نتیجه گزارش سخن بگویند. اما، یک واقعیت را نمیتوان نادیده گرفت که الیگارش هایی که ادامه تحریمهای اقتصادی ایران به نفع آنها است به طرق گوناگون چوب لای چرخ پیشرفت وموفقیت برجام میگذارند و خواهند گذاشت. نوک تیز حمله و کارشکنی مخالفان برجام نیز متوجه صنعت نفت و صنعت تولید انرژی (برق) در کشورما است. اما، باید پذیرفت برخی متاسفانه درحالی که فاجعه ساختمان پلاسکو اصلا ربطی به موفقیت یا عدم موفقیت برجام ندارد آن را به هم گره میزنند. کارشناسان اقتصاد انرژی این واقعیت را مورد توجه قرار میدهند که در کشور مشکل مدیریت در اقتصاد داریم. طی سالیان اخیر به ویژه دردولت نهم ودهم درآمدهای هنگفت نفتی موجب افزایش علائم بیماری مشهور به «بیماری هلندی» درکشورما شد و با وجود درآمدهای بالای ارزی کشوردچار تورم در رکود اقتصادی شد. حالا کفگیرها به ته دیگ خورده است. دولت با کسری بودجه کلانی مواجه است. قیمت نفت و درنتیجه درآمدهای نفتی پایین
آمده است. دشمنان دلواپس برجام نظیر نتانیاهو برای شکست آن برنامهریزی کردهاند. زمان آن رسیده است که مردم به جای اینکه مرتب بگویند دولت باید چنین و چنان بکند، خودشان کمر همت به بندند و دست به دست هم بدهند، همانطور که برای دادن خون برای نجات مصدومین فاجعه ساختمان پلاسکو صف بستند وعمل کردند، با تعریف دیپلماسی اقتصادی و بخش خصوصی واقعی وارد میدان اقدام و عمل برای تحقق اقتصاد مقاومتی و ترک دادن و شکستن هرگونه تحریم بهطور شفاف شوند. دراین صورت ایران از اقتصاد خام فروشی و خام صادرکردن به اقتصاد تولید و صدور محصولات ساخت ایران تبدیل خواهد شد. آقای ترامپ هم اگر درباره آنچه گفته خالی گوئی یا خالیبندی نکرده باشد و خواهان رونق اقتصاد امریکا باشد خواهد فهمید که منافع اقتصادی مردم امریکا در تعامل وهمکاری اقتصادی با مردم ایران است.