آیا چراغ بهارستان سبز میشود؟
با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، تلاشها برای اصلاح برخی سیاستها و رویههای گذشته در وزارتخانهها بهویژه وزارت علوم آغاز شد. دولت با علم به اینکه در 8سال گذشته و بهصورت تدریجی دانشگاهها به یک نظام مدیریت متمرکز بازگشتهاند نوع نگاه خود را به تغییر مدیریت دانشگاهها و به سمت عدم تمرکز و افزایش اختیارات سوق داد.
اما مخالفان این مدل سیاست در وزارت علوم و دانشگاهها، براین باورند که حسن روحانی بهدنبال مسالهآفرینی در دانشگاههاست و به نظر ریشه تمامی مشکلات مجلس و دولت در ماجرای وزارت علوم از همین نقطه (تغییر نگاه دولت به وزارت علوم و دانشگاهها) شروع شد. یعنی مخالفتها بیشتر از اینکه شخصی باشد، با دیدگاهها و برنامههایی است که دولت تدبیر و امید تلاش میکند آنها را به نوعی بازیابی کند. صد البته مخالفانی که استمرار و تثبیت سیاستهای گذشته را میخواهند و در گذشته امتیازات ویژهیی داشتهاند، هرگونه تغییر و تحول و با هر فردی که آن تغییر و تحول را نمایندگی میکند، مخالفت میکنند. از طرفی رییسجمهور نیز با علم به لطمه و تبعات منفیای که سیاستهای پیشین، برای آموزشعالی و فضای اجتماعی دربرداشته، بارها اعلام کرده است با تغییر اشخاص، برنامهها و سیاستهای کلی دولت تغییر نخواهند کرد و این بدان معناست که دولت همت خود را بیش از حل مشکل مدیریت وزارت علوم، بر اصلاح اینگونه رویکردها و روشهای غیراصولی متمرکز کرده است.
حال که دانشآشتیانی گزینه دیگر پیشنهادی دولت برای تصدی وزارت علوم است، رویکرد مجلس در مواجهه با او چگونه میتواند باشد؟ نمایندگان میتوانند به دو صورت در برابر آشتیانی بهعنوان گزینه پیشنهادی دولت رفتار کنند. نخست سبز کردن چراغ بهارستان برای عبور آشتیانی است. در این صورت آنها میتوانند حُسننیت خود را به دولت نشان دهند و گام مهمی در تعامل بین دو قوه (آنگونه که مورد تاکید مقام معظم رهبری است) بردارند و مسیر را برای همدلی و همکاری سازنده هموار کنند. ظریفتر اینکه با این اقدام مجلس میتواند نظارت بهتری نسبت به زمانی که وزارت علوم با سرپرست اداره میشود، بر عملکرد این وزارتخانه داشته باشند. دومین رویکرد مجلس عدم رای اعتماد به آشتیانی است. در این صورت نمایندگان مجلس علاوه بر اینکه با این اقدام لطمات جبرانناپذیری را بر پیکره وزارت علوم وارد میآورند، در پیشگاه مردم براین فرضیه بیش از گذشته دامن میزنند که آنها (نمایندگان مجلس) بیش از آنکه بهدنبال تعامل سازنده با دولت باشند به فکر مانعتراشی و تخریب دولت مردمی هستند. این مساله از آنجا ضرورت پیدا میکند که جامعه در شرایطی است که فشار تحریمهای ظالمانه، تورم افسارگسیخته، فقر، بیکاری و...، سایه سنگینی بر زندگی مردم انداخته و همه نگاهها به دولت تدبیر معطوف شده است تا با تدبیر خویش امید را به ملت هدیه کند.