بیراهه مازاد تحصیلات در تعیین دستمزد
گروه اقتصاد کلان|
افزایش تعداد فارغالتحصیلان دانشگاهها در بیش از یک دهه اخیر معادلات جدیدی را برای بازار کار ایران رقم زده است. درحالی که افراد بهدنبال جایگاه شغلی بهتر و درآمد بالاتر، ادامه تحصیل را به عنوان راهی برای تضمین آینده شغلی خود انتخاب کردهاند اما پس از فارغالتحصیلی با بازار سرد کار مواجه شدهاند که تقاضای چندانی برای دانش آنها ندارد. روند عرضه نیروی کار تحصیلکرده به بازار کار ایران در سالهای اخیر افزایش چشمگیری یافته و همین امر سبب بروز مازاد تحصیلات شده است. به این مفهوم که فرد، دارای تحصیلاتی بیشتر از آن مقداری است که شغل او به آن نیاز دارد.
در این زمینه غلامرضا کشاورزحداد، دانشیار گروه اقتصاد دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف و محمدامین جواهری دانشجوی دکتری علوم اقتصادی دانشگاه آدام اسمیت میزان شیوع و اثر مازاد تحصیلات را بر دستمزد نیروی کار در ایران بررسی کردهاند. این پژوهش نشان داده است که با وجود شایع بودن مازاد تحصیلات بین نیروی کار، اثر دستمزدی این پدیده بر نیروی کار مطابق پیشبینیهای مدلهای نظری نیست. براساس مدلهای نظری، سالهای تحصیل متناسب دارای اثر مثبت و معنادار بر دستمزد نیروی کار است. این درحالی است که یافتههای این پژوهش نشان داده است که کسری تحصیلات سبب کاهش دستمزد نسبت به افراد همرده شغلی نمیشود. همچنین سالهای تحصیل مازاد اثر معناداری بر دستمزد در بخشها و مناطق مختلف ندارد. یافتهها نشان میدهد که عامل اثرگذار بر دستمزد نیروی کار، تحصیلات متناسب، سابقه کاری و جنسیت او است و مازاد یا کسری تحصیلات اثر معناداری روی دستمزد نیروی کار ندارد.
نقش تحصیلات، تجربه و جنسیت در درآمد
پژوهش حاضر وجود نیروی کار دارای مازاد تحصیلات در ایران و اثر این پدیده بر دستمزد این گروه از نیروی کار را مورد واکاوی قرار داده است. بهدنبال آن نیروی کار دارای کسری تحصیلات شناسایی و اثر کسری تحصیلات بر دستمزد این گروه نیز بررسی شده است. بررسی این مساله در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران از چند نظر حایز اهمیت است. نخست اینکه، افزایش انباره سرمایه انسانی جامعه منجر به تسریع رشد اقتصادی میشود. در راستای تحقق این هدف، بسیاری از کشورهای در حال توسعه با اجرای سیاستهایی در تلاش برای افزایش سالهای تحصیلی افراد جامعه هستند. دومین مورد، مربوط به قابلتوجه بودن سهم نیروی کار دارای مازاد تحصیلات در بازار کار است.
پژوهش حاضر نشان میدهد که تحصیلات، تجربه و جنسیت نقش مهمی در تعیین رابطه بین تحصیلات و شغل افراد بازی میکنند. براساس یافتههای این پژوهش، نوعی جانشینی بین سالهای تحصیل فرد و سالهای تجربه کاری بالقوه او وجود دارد. با افزایش سالهای تجربه کاری بالقوه فرد، احتمال اینکه دارای مازاد تحصیلات باشد نسبت به احتمال تحصیلات متناسب، کاهش خواهد یافت. فرد تازهوارد به بازار کار، سابقه کاری کمتر خود را با سالهای بیشتر تحصیلی جبران میکند. با گذشت زمان و کسب تجربه توسط فرد تازهوارد به بازار کار، ارتقای شغلی، سبب رسیدن او به شغلی متناسب با تحصیلاتش خواهد شد.
مازاد تحصیلات در بستر اشتغال خصوصی
یافتهها نشان میدهد اشتغال در بخش دولتی نسبت به بخش خصوصی سبب کاهش نسبت احتمالی دارای مازاد تحصیلات بودن به احتمال دارای تحصیلات متناسب بودن میشود. دلیل این کاهش، نحوه گزینش و جذب نیروی کار در بخش دولتی است. در بخش دولتی، استخدام و بهکارگیری نیروی کار با توجه به تحصیلات او است و این سبب تطابق بهتر تحصیلات و شغل افراد در بخش دولتی نسبت به بخش خصوصی میشود. نتایج حاکی از آن است که مرد بودن نسبت به زن بودن نیز منجر به افزایش نسبت احتمال دارای مازاد تحصیلات بودن به احتمال دارای تحصیلات متناسب بودن میشود.
یافتههای پژوهش حاضر که براساس دادههای مربوط به سالهای 1380، 1384، 1388 و 1391 به دست آمده، نشان میدهد سالهای تحصیلی متناسب در تمام این چهار سال اثر مثبت و معناداری روی دستمزد دارد. به این معنا که با افزایش سالهای تحصیل متناسب برای انجام شغلی، دستمزد نیز افزایش مییابد. براساس محاسبات انجام شده در این مطالعه مشخص شده است که با افزایش یک سال در سالهای تحصیلی متناسب برای انجام شغل، دستمزد ماهانه فرد چند درصد تغییر میکند. همچنین، افزایش میانگین سالهای تحصیل افراد شاغل در هر شغل سبب افزایش دستمزد ماهانه آنها میشود. با یک واحد افزایش در سالهای تحصیل کسری، دستمزد ماهانه فرد چند درصد تغییر میکند. به عبارت بهتر، افزایش در سالهای تحصیل کسری که به مفهوم سالهای تحصیل کمتر فرد نسبت به افراد همرده شغلیاش است، سبب کاهش دستمزد او خواهد شد. در عین حال، تجربه کاری بالقوه در تمام این چهار سال نقش تعیینکنندهیی در دستمزد بهویژه در مناطق شهری دارد. این اثر به این صورت است که با افزایش سالهای تجربه، دستمزد افراد افزایش مییابد.
رابطه تحصیلات متناسب و درآمد
براساس یافتههای این پژوهش، در سال ۱۳۸۰ سالهای تحصیلی متناسب، هم در مناطق شهری و روستایی و هم در بخشهای خصوصی و دولتی اثر مثبت و معنیداری روی دستمزد دارد اما سالهای تحصیل کسری در هیچ یک از مناطق جز در بخش خصوصی مناطق روستایی اختلاف معناداری در دستمزد ایجاد نمیکند.
همچنین اثر سالهای تحصیلی مازاد تنها در بخش دولتی مناطق روستایی مثبت و معنیدار است. به این معنا که افزایش سالهای تحصیل مازاد به اندازه یک سال سبب افزایش 0.6درصدی دستمزد ماهانه میشود. منفی بودن این اثر در سایر موارد در این سال نشانگر کاهش دستمزد بر اثر افزایش سالهای تحصیلی مازاد است. در این سال افراد دارای مازاد تحصیلات نسبت به افراد هم رده شغلی خود به دلیل داشتن سالهای تحصیل بیشتر، دستمزد بیشتری دریافت نمیکنند.
جنسیت هم یکی دیگر از فاکتورهایی است که در بررسی دستمزد مورد ارزیابی قرار گرفته است. بر اساس نتایج این پژوهش، مرد بودن نسبت به زن بودن سبب افزایش دستمزد تا 2.74درصد میشود. همچنین سالهای تجربه کاری بالقوه جز در بخش خصوصی مناطق روستایی دارای اثر مثبت و معناداری روی دستمزد است. به این معنا که به ازای یک واحد افزایش در سالهای تجربه کاری بالقوه، دستمزد ماهانه حداکثر تا 3/0درصد زیاد میشود.
اثر منفی مازاد تحصیلات بر دستمزد در بخش خصوصی
در سال ۱۳۸۴ سالهای تحصیلی متناسب هم در مناطق شهری و روستایی و هم در بخشهای خصوصی و دولتی دارای اثر مثبت و معنیدار است. طبق این نتایج با افزایش سالهای تحصیلی متناسب به اندازه یکسال، دستمزد ماهانه افراد با توجه به منطقه سکونت و بخش اشتغالی از 0.08 تا 0.22درصد افزایش خواهد یافت. منفی بودن اثر سالهای تحصیل مازاد در بخش خصوصی هم بیانگر این واقعیت است که داشتن مازاد تحصیلات، منجر به کاهش دستمزد افراد دارای مازاد تحصیلات نسبت به افراد همرده شغلی در بخش خصوصی میشود. در عین حال سالهای تحصیل کسری تنها در بخشی خصوصی مناطق روستایی، دارای اثر منفی و معنیدار است. به این معنا که با افزایش یک سال در سالهای کسری تحصیل، دستمزد به اندازه 1.08 نسبت به افراد همرده شغلی کاهش خواهد یافت. طبق نتایج، مرد بودن نسبت به زن بودن سبب افزایش دستمزد
تا 2.8درصد میشود.
ترکیببندی تحصیلات و درآمد در سال 88
نتایج سال 1388حاکی از آن است که اثر سالهای تحصیل متناسب هم در مناطق شهری و روستایی و هم در بخشهای خصوصی و دولتی مثبت و معنیدار است. با افزایش سالهای تحصیل متناسب به اندازه یکسال، دستمزد ماهانه افراد با توجه به مناطق سکونت و بخش اشتغال از 0.08 الی 0.16درصد افزایش یافته است. همچنین اثر سالهای تحصیلی مازاد در بخشهای دولتی مناطق شهری و خصوصی مناطق روستایی، مثبت و معنادار ارزیابی شده است.
بر این اساس، افزایش یک واحدی در سالهای تحصیل مازاد، سبب افزایش دستمزد به اندازه 0.42 و 0.2درصد میشود. همچنین فاکتور سالهای تجربه کاری بالقوه جز در بخش خصوصی مناطق روستایی، دارای اثر مثبت و معنادار است. به این معنا که یک سال افزایش در سالهای تجربه کاری بالقوه منجر به افزایش دستمزد ماهانه تا 0.3درصد میشود.
افزایش دستمزد به دلیل مرد بودن
همچنین یافتههای پژوهش حاضر نشان میدهد که مرد بودن نسبت به زن بودن منجر به افزایش دستمزد از 0.6 تا 1.8درصد در سال ۱۳۸۸ شده است. در نهایت نتایج برای سال ۱۳۹۱ نشان میدهد که از بین عوامل نشانگر رابطه بین تحصیلات و شغل افراد تنها متغیر سالهای تحصیل متناسب هم در مناطق شهری و روستایی و هم در بخشهای خصوصی و دولتی دارای اثر مثبت و معنیدار است. با افزایش سالهای تحصیلی متناسب به اندازه یک سال، دستمزد ماهانه افراد با توجه به مناطق سکونت و بخشی اشتغال از 0.04 تا 0.22درصد افزایش یافته است.
همچنین پژوهش حاضر نشان میدهد سالهای تحصیل مازاد و سالهای کسری تحصیل بر دستمزد افراد تاثیری نداشته است. دستمزد نیروی کار تنها تابعی از سالهای تحصیل متناسب نیروی کار در هر شغل است.
شیوع تحصیلات مازاد بین زنان
در ایران مازاد تحصیلات در میان مردان نسبت به زنان پدیده شایعتری است؛ در حالی که کسری تحصیلات در میان زنان نسبت به مردان با احتمال بیشتری رخ میدهد. نتایج نشان میدهد که تحصیلزدگی در میان مردان شایعتر از زنان است.
همچنین تجربه کاری بالقوه، رابطه معکوسی با احتمال دارای مازاد تحصیلات بودن دارد. در حقیقت نیروی کار جوان با تجربه کاری کمتر، با احتمال بیشتری دارای مازاد تحصیلات خواهد بود. این امکان وجود دارد که نیروی کار جوان با در نظر گرفتن سایر اجزای سرمایه انسانی غیر از تحصیلات، دارای کسری کیفیت باشد و از مازاد تحصیلات برای جبران این کسری کیفیت استفاده کند. این نتیجه هم حاصل شده است که سالهای تحصیل بیشتر سبب افزایش احتمال دارای مازاد تحصیلات بودن میشود.