ما چی میزنیم؟
بهزاد خاکینژاد سردبیر هنر بازیگری
«بهناز جعفری» همان «آتنه» نیست؟!
از زمانی که «سرگیویچ استانیسلاوسکی» (استاد بزرگ و آغازگر علم بازیگری نوین) باورپذیری در واقعیت صحنهیی را برای بروز حقیقت مطرح کرد، به اندازهیی که علم بازیگری وامدار اوست، به همان اندازه سوءبرداشتهایی را از زندگی تئاتری بر جای گذاشت. بسیاری از پیروان یا مخالفان وی این باورپذیری را ساختهگی دانستند چراکه زندگی واقعی با زندگی روی صحنه که حاصل قرارداد است، تفاوت دارد و بسیاری نیز از آن سوی بوم افتادند و واقعگرایی را تا اشباع و عبور از زندگی واقعی پیش بردند بهطوری که خود را فراموش کرده و برای همیشه یا مدت زیادی در نقش زندگی کردند و در زندگی خود هم به شکل شخصیت نقش دیده شدند. در کنار این دو قشر، شماری از فیلمسازان تنبل هم برای باورپذیری بیشتر بر مخاطب سراغ بازیگرانی رفتند که خلقوخو و چهره و ویژهگیهایشان به نقش نزدیک باشد (هر چند اگر بازیگر نباشند – چیزی شبیه کار نابازیگران). بر اساس چنین رویهیی است که در بسیاری از آثار سینمایی و تلویزیونی یک بازیگر در طول دوران کاریاش فقط نقشهای آشوبگر یا فقط نقش انسان متعالی را بازی میکند یا به او پیشنهاد میشود که با ویژگیهای خودش همخوان باشد. سریالهای ماه رمضان که قرار است، پروژه آدمسازی را در این فضا کلید بزنند بهطور عمده از آثار باورپذیر بهره میبرند تا تاثیر بیشتری داشته باشند. در سریالهای رمضان امسال «زیر پای مادر» از بازیها و داستان باورپذیری برخوردار است و توانسته بیننده و منتقد را همراه خود کند... اما در کنفرانس خبری همین سریال باورپذیر آدمساز، بازیگر نقش «آتنه» با تندیهایی کم نظیر در این عرصه و با متهم کردن خبرنگار به عنوانهایی همچون «خمار و چی میزنی؟» خود را در قالب نقش «آتنه» بیش از پیش نمایش کرد. بهناز جعفری به عنوان بازیگری حرفهیی با آثاری درخور، جایی برای خود در این عرصه باز کرده و برخلاف گفته خبرنگار غیرحرفهیی آن جلسه، این بازیگر توسط جامعه خبری و منتقد بزرگ نشده و بازیگر خودساختهیی است اما در آن جلسه تصویری از زندگی واقعیاش را به تماشا گذاشت که بسیار به نقش مردانه و گندهگو و ستیزهجوی او در سریال نزدیک بود. در این جا دو نگاه حرفهیی را در بازیگری میتوان شاهد گرفت و بهناز جعفری را پس از سالها کار حرفهیی، غیرحرفهیی دانست؛
1) جعفری چونان بسیاری از بازیگران ایران و جهان زیادی غرق نقش شده و شخصیت خود را فراموش کرده و با نقش تا مدتها همذاتپنداری میکند و امید است که چونان بازیگران نامدار ایران و جهان بر اثر زندگی در دو شخصیت کارش به جای باریک درمانی نکشد.
2) جعفری چونان بسیاری از بازیگران قالبی ایران و جهان به خاطر نزدیکی شخصیت خودش به شخصیت نقش توسط کارگردانهای تنبل انتخاب شده تا بیشتر باورپذیر باشد. در این صورت باید زندگی دیگر بازیگران سریال «زیر پای مادر» را هم بررسی کرد و دریافت که آیا «بابا بیژن و اشکانی و خلیل کبابی و دایی صدرا» و دیگران هم دچار شباهت نقش و زندگی شخصی هستند؟! با همین نگاه میتوان زندگی خبرنگار آن جلسه و خطابه غیرحرفهیی او را هم موشکافی کرد؛ شاید او نیز خبرنگار قالبی با سوالی تکراری یا خبرنگاری غرق در نقش باشد!
تنها در بررسی با سیستم استانیسلاوسکی بزرگ است که میتوان دریافت چه کسی در این جلسه خمار بوده و کی، چی زده؟!