پیشرفت فناوری چالش اصلی اوپک
ادامه از صفحه اول:
3 - 1. عرضه و تقاضای جهانی نفت
و تقاضا برای نفت اوپک
براساس برآورد گزارش ماه می2017 دبیرخانه اوپک، تقاضای جهانی نفت در سال 2016 به حدود 95.1 میلیون بشکه در روز رسید که نسبت به سال 2015 به مقدار 1.4 میلیون بشکه در روز رشد داشت. در سال 2016 عرضه نفت غیراوپک 700هزار بشکه در روز کاهش داشت، ازاینرو تقاضا برای نفت اوپک به مقدار 2.1میلیون بشکه در روز رشد داشت، اما برآوردهای انجام شده برای سال 2017 متفاوت از سال 2016 است، از یک طرف، پیشبینی میشود روند رشد عرضه غیراوپک که در سال 2016 متوقف شده بود، در سال 2017 مجددا از سر گرفته شود و از طرف دیگر رشد تقاضای جهانی کمتر از سال 2016 باشد. ماهنامه اوپک رشد تقاضای جهان در سال 2017 را 1.3 میلیون بشکه در روز برآورد کرده است که 100 هزار بشکه در روز کمتر از سال 2016 است. بخش عمده رشد تقاضا متعلق به کشورهای غیر OECD خواهد بود. به هر حال از آنجا که رشد تولید غیراوپک کمتر از رشد تقاضای جهانی خواهد بود، برآورد میشود در سال 2017 تقاضا برای نفت اوپک افزایش یابد، اما حجم آن نسبت به سال 2016 کمتر خواهد بود.
براساس ماهنامه بازار نفت) مه 2017 (آژانس بینالمللی انرژی، پیشبینی میشود تقاضای جهانی در سال 2017 به مقدار 1.3میلیون بشکه در روز رشد داشته باشد که 300 هزار بشکه در روز کمتر از سال 2016 خواهد بود. ازسوی دیگر، این نهاد برآورد کرده عرضه نفت کشورهای غیراوپک که در سال 2016 روندی کاهشی داشته و با 800 هزار بشکه در روز کاهش به 57.7 میلیون بشکه در روز رسیده است، در سال 2017 رشد منفی آن متوقف شود و عرضه غیراوپک با 400 هزار بشکه در روز افزایش به 58.3 میلیون بشکه در روز برسد.
علاوهبر این با توجه به رشد 1.3 میلیون بشکهای تقاضا در سال 2017 برآورد میشود که تقاضا برای نفت اوپک در سال 2017 با 700 هزار بشکه در روز افزایش به 32.8 میلیون بشکه در روز برسد. بهنظر میرسد، این سطح بالاتر از سطح تولید توافق شده اعضای اوپک باشد.
بدین معنا که در صورتیکه کشورهای عضو اوپک به توافق پایبند باشند، مازاد عرضهای در بازار نخواهد بود و مصرفکنندگان باید از ذخیرهسازیهای خود برداشت نمایند. در جدول 5 جزییات پیشبینی عرضه و تقاضای جهانی ارائه شده است.
در سه سال گذشته یکی از مهمترین عوامل اثرگذار بر قیمت نفت، مازاد عرضه بوده است. مازاد عرضه علاوهبر اینکه خود باعث کاهش قیمت نفت میشود، باعث افزایش سطح ذخیرهسازیها شده و اثر مضاعفی را در تضعیف قیمت دارد و تا زمانی که مازاد عرضه از بازار خارج نشود، نمیتوان انتظار تقویت قیمت نفت را داشت. در سال 2015، بالاترین حجم مازاد عرضه رو به کاهش گذاشته و بازار به تعادل نزدیک شده است، اما هنوز حجمی از مازاد عرضه در بازار وجود دارد و برآورد میشود در نیمه دوم سال 2017 حجم آن کاهش قابل توجهی داشته باشد. براساس برآوردهای سه مرجع سازمان اوپک، اداره اطلاعات انرژی امریکا و آژانس بینالمللی انرژی، در سال 2015 حجم مازاد عرضه در بازار حدود 1.6 تا 2 میلیون بشکه در روز بود که در سال 2016 به حدود 0.4 تا 1.1 میلیون بشکه در روز رسید. برآورد شده که در فصل اول 2017 حجم مازاد عرضه بین 0.2– تا 0.8 هزار بشکه در روز بوده و در فصل دوم به 0.8- تا 0.1 هزار بشکه در روز برسد. هر سه نهاد برآورد کردهاند در صورتیکه اوپک سطح تولید کنونی خود را ادامه دهد، در فصل سوم 2017 مازاد عرضهای در بازار وجود نخواهد داشت و مصرفکنندگان مجبور میشوند تا از ذخیرهسازیهای خود برداشت کنند و انتظار میرود این وضعیت در فصل چهارم 2017 نیز ادامه یابد. البته براساس برآوردهای اداره اطلاعات انرژی امریکا، در فصل چهارم 2017 حدود 500 هزار بشکه در روز مازاد عرضه در بازار وجود خواهد داشت.
4 - 1. پیشبینی قیمت نفت
با توجه به وضعیت عرضه و تقاضای جهانی نفت و همینطور تمدید 9 ماهه توافق اوپک پیشبینی میشود که در طی 6 ماهه دوم سال 2017 همراه با بهبود تقاضا، کاهش حجم مازاد عرضه و کاهش سطح ذخیرهسازیهای تجاری، قیمتها افزایش یابد. براساس جدیدترین پیشبینیهای انجام شده توسط موسسات مالی بزرگ جهان، قیمت نفت برنت در سال 2017 نسبت به سال 2016 حدود 20 درصد رشد نشان میدهد. در سال 2016 متوسط قیمت نفت برنت 43.69 دلار در بشکه بود و برآورد این موسسات نشان میدهد که در سال 2017 متوسط آن با افزایش 14 دلاری، در سطح 57.97 دلار در بشکه قرار گیرد.
عدم اطمینانی که در بازار وجود دارد سبب ایجاد اختلاف در این برآوردها شده که سبب میشود پیشبینی قیمت با دشواری مواجه باشد. البته ذکر این نکته ضروری است که طی دو ماه گذشته اختلاف بین برآوردها کاهش یافته است. درحالی که در ابتدای سال اختلاف پیشبینی بعضی از موسسات حدود 40 دلار بود، درحال حاضر به کمتر از 9 دلار کاهش یافته است. هر چند قیمت نفت کمتر از 50 دلار در بشکه در پیشبینیها جایی ندارد.
2. چالشهای فراروی اوپک
سازمان اوپک با هدف ایجاد هماهنگی در خطمشیهای نفتی کشورهای عضو و تعیین بهترین شیوه برای تامین منافع فردی و جمعی اعضا، تلاش برای تثبیت قیمت نفت در بازارهای بینالمللی و حذف نوسانات مضر و غیرضروری، ضرورت تضمین درآمدی ثابت برای کشورهای تولیدکننده و در نظر گرفتن مصالح کشورهای تولیدکننده نفت و نهایتا عرضه کافی و منظم نفت به کشورهای مصرفکننده و یک بازده منصفانه برای کشورهایی که در صنعت نفت سرمایهگذاری میکنند؛ ایجاد شد. این سازمان طی سالیان گذشته فراز و فرودهای زیادی داشته و در راستای رسیدن به اهداف خود تمهیدات و تصمیمات مختلفی را اتخاذ کرده که مهمترین آن سیاست کنترل عرضه از طریق مکانیسم سهمیهبندی و بعدا هدف تولیدی بود. با اینحال در این دوران با چالشهای مختلفی مواجه بوده است. اگرچه چالشهای اوپک دارای ابعاد داخلی و خارجی و همینطور جنبه کوتاهمدت و بلندمدت دارند، اما همه آنها به نوعی مرتبط با یکدیگر بوده و همدیگر را تحت تاثیر قرار میدهند.
درحال حاضر مهمترین چالشهای فرا روی اوپک عبارتند از:
1. پیشرفتهای فناوری در زمینه برداشت از منابع نامتعارف و متعارف نفت بهخصوص نفت شیل در امریکا؛ در چند سال گذشته پیشرفتهای تکنولوژیکی در زمینه برداشت از منابع نامتعارف نفت و گاز در امریکا باعث وقوع تحولات اساسی در بازارهای جهانی انرژی شده است. درست زمانی که کشف منابع جدید نفت متعارف هر سال سختتر میشد و بیشتر اکتشافات نفتی در مقیاسهای کوچکتر و در مناطق دورافتادهتر انجام میشد و بیشتر فعالیتهای اکتشافی با شکست مواجه میشد، تولید نفت شیل شدت گرفت. ترکیبی از حفاری افقی و عملیات شکست هیدرولیکی موجب شده است که برداشت حجم قابل توجهی از نفت و گازی که با تکنولوژیهای قبلی اقتصادی نبود جنبه تجاری بهخود گیرد. این مساله تاثیر قابل توجهی را بر وضعیت عرضه منابع متعارف نفت و گاز، تقاضای جهانی، صنعت پالایش و قیمتهای نفت گذاشت و سازمان اوپک را با چالشی جدی و جدید مواجه کرد. زیرا در صورتیکه بخواهد از یک سطح قیمتی بالا حمایت کند و بدین منظور سطح تولید خود را کاهش دهد بخش بیشتری از منابع شیلی اقتصادی میشود و در مدت کوتاهی وارد بازار میشود و آثار اقدام اوپک را خنثی میکند. تولید نفت شیل از مارس 2015 روند نزولی بهخود گرفت، اما اولا کاهش آن کمتر از حد انتظارات اولیه بود و از طرف دیگر از اواخر سال 2016 که قیمتها تحت تاثیر توافق اوپک و غیراوپک برای کاهش 1.8میلیون بشکه در روز از تولید، روند صعودی بهخود گرفت، خیلی زود رشد مجدد تولید نفت شیل از سر گرفته شد.
2. سیاستهای مختلف اعضای اوپک در بازار نفت؛ اعضای اوپک سیاستهای مختلفی را در بازار نفت دنبال میکنند که میتواند تصمیمات اوپک را با چالش مواجه سازد. برای مثال، از گذشته بازار امریکا برای عربستان سعودی اهمیت استراتژیک داشته و تحت هیچ شرایطی حتی با اعطای تخفیفهای قابل توجه حاضر نیست که سهم خود را در این بازار از دست بدهد.
3. ناهمگونی اعضای اوپک از لحاظ حجم ذخایر، تولید، صادرات، مصرف داخلی و ظرفیت مازاد تولید و همینطور پراکندگی جغرافیایی اعضا؛ کشورهای عضو اوپک از لحاظ تولید وضعیت همگونی ندارند و تولید آنها بین 200 هزار بشکه که مربوط به کشور گابن است و تولید عربستان که حدود 10 میلیون بشکه در روز تولید میکند، متفاوت است و از طرف دیگر در مورد ذخایر، صادرات، مصرف داخلی و ظرفیت مازاد تولید نیز همین دامنه قابل مشاهده است. علاوهبر این پراکندگی گستردهای را از لحاظ جغرافیایی دارند که برای برگزاری اجلاس بهویژه اجلاس اضطراری یک مشکل عمده است.
4. توسعه استفاده از انرژیهای جایگزین بهویژه سوختهای زیستی و هیدروژن در بخش حملونقل؛ بخش عمده انرژی مصرفی دنیا توسط انرژیهای فسیلی شامل نفت، گاز طبیعی و زغالسنگ تامین میشود. تا قبل از شوک اول نفتی (1973) تصور عمومی این بود که منابع نفتی به اندازه کافی وجود دارد، اما با وقوع شوک اول نفتی، تصور وفور منابع تبدیل به کمبود منابع شد و زنگ خطر برای کشورهای صنعتی که تا آن موقع با اتکا به نفت ارزانقیمت چرخهای توسعه خود را به گردش در آورده بودند به صدا درآمد. از نخستین اقدامات این کشورها، تدوین سیاستهایی در زمینه متنوعسازی منابع انرژی بود. یکی از سیاستهایی که در جهت متنوعسازی منابع عرضه انرژی مطرح شد سیاست توسعه تکنولوژی تولید و عرضه انرژیهای جایگزین و تجدیدپذیر بهجای انرژیهای فسیلی بود و در این بین توسعه سوختهای زیستی شامل بیودیزل و بیواتانول و پیلهای سوختی هیدروژنی در بخش حملونقل، تهدیدکننده رشد تقاضای نفت در آینده است.
5. مسائل زیستمحیطی و گرمایش کره زمین؛ نگرانی نسبت به گرمایش کره زمین در اثر مصرف سوختهای فسیلی باعث شده که مقررات سختگیرانهتری نسبت به انتشار گازهای گلخانهای در سطح ملی و فراملی تصویب و به اجرا درآید. تصویب این قوانین باعث شده رشد تقاضا برای نفت را با محدودیت مواجه سازد.
6. سرمایهگذاری برای افزایش کارآیی انرژی و بهرهوری در کشورهای توسعهیافته و درحال توسعه؛ بهرهوری انرژی عبارت از میزان تولید کالا و خدمات در ازای هر واحد انرژی مصرف شده است که با شاخص شدت انرژی مورد ارزیابی قرار میگیرد. طی چند دهه گذشته، کشورهای توسعهیافته سیاستهای مختلفی را برای افزایش کارآیی و بهرهوری انرژی اتخاذ کردند و موفق شدند شدت انرژی خود را بهطور قابل ملاحظهای کاهش دهند که پیامد آن کاهش رشد مصرف انرژی در این کشورها بود و پیشبینی میشود این روند در آینده ادامه یابد. در مقابل کشورهای درحال توسعه دارای بهرهوری انرژی پایینتری نسبت به کشورهای توسعهیافته هستند و در سالهای اخیر سرمایهگذاری برای افزایش بهرهوری انرژی در آنها افزایش یافته و پیشبینی میشود که نرخ رشد مصرف انرژی بهویژه مصرف نفت کاهش یابد.
7. همکاری یا رقابت با غیراوپک؛ یکی از چالشهای اوپک، تولیدکنندگان و صادرکنندگان غیرعضو اوپک هستند، این کشورها بهراحتی حاضر به همکاری با کشورهای اوپک نیستند و در صورتیکه اوپک بخواهد بدون همکاری آنها سطح تولید خود را کاهش دهد عملا به معنای واگذار کردن سهم بازار خود به این کشورهاست.
8. نبود مکانیسم اجرایی موثر برای اجرای توافقات سازمان؛ اوپک از سال 1982 سیاست تحدید و سهمیهبندی تولید را برای حمایت از قیمت نفت اتخاذ کرد، اما در تمام دورههایی که این سازمان تصمیم میگرفت سطح تولید خود را کاهش دهد بعضی از اعضا از سهمیه تولید خود تخلف میکردند و عملا هیچ مکانیسم اجرایی برای جلوگیری از تخطی اعضای متخلف و مجازات آنها در اوپک موجود نیست.
ازاینرو بعضی از اعضا با تخلف خود موجب بیاثر شدن تصمیمات جمعی اوپک میشدند. البته در توافق اخیر اوپک میزان پایبندی اعضا بالا بوده و از استثنائات در تاریخ اوپک محسوب میشود. متوسط پایبندی اعضا در دورههای قبلی حدود 70درصد بوده که در چهار ماه اخیر به حدود 100درصد رسیده است.
9. نبود استراتژی بلندمدت در سازمان اوپک؛ اوپک در طول حیات خود فراز و نشیبهای زیادی را طی کرده است و عملکردهای مختلفی داشته است. با آنکه در این دوران به موفقیتهای زیادی نائل شده است با اینحال ضعفهایی متوجه این سازمان بوده است و در مقاطعی نتوانسته در راستای رسیدن به اهداف خود نقش موثری در بازار جهانی نفت ایفا کند.
یکی از نکات ضعف این سازمان نداشتن استراتژی بلندمدت بوده است. فقدان استراتژی بلندمدت باعث شده که سازمان در تصمیمات، جهتگیریها و اولویتهای آینده، رویه مستقل و یکسانی نداشته باشد. ازاینرو در سال 2003 اوپک تصمیم گرفت استراتژی بلندمدت را تدوین کند و گروهی از کارشناسان اوپک پس از 2.5 سال آن را تدوین و نهایتا در سپتامبر 2005 به تصویب وزرای نفت اوپک رسید. این سند هدفهایی را درباره درآمدهای نفتی بلندمدت کشورهای عضو اوپک، قیمتهای عادلانه و باثبات، نقش نفت در تامین نیازهای انرژی آینده، ثبات بازارهای جهانی نفت، ایجاد امنیت عرضه پایدار نفت برای مصرفکنندگان و امنیت تقاضای جهانی نفت مشخص میکند. با اینحال، این سند علاوهبر اینکه دارای ضعفهایی بود و باید بهتدریج نقاط ضعف آن برطرف و روزآمد میشد، نهتنها روزآمد نشد بلکه وارد فاز اجرایی نشد و عملا کنار نهاده شد.
10. وابستگی اقتصادی اعضای اوپک به درآمدهای نفتی؛ اگرچه وابستگی کشورهای عضو اوپک به درآمدهای نفتی متفاوت است، اما اکثر این کشورها وابستگی زیادی به درآمدهای نفتی دارند و زمانی که قیمت نفت کاهش مییابد بهتبع آن، درآمدهای این کشورها نیز کاهش مییابد و بعضی از کشورها تلاش میکنند که با تولید بیشتر، کاهش درآمدی خود را جبران کنند و این مساله یک تهدید برای سیاست اوپک در جهت تحدید تولید است.
11. ورود شرکتهای خارجی به بخش بالادستی نفت اعضای اوپک؛ صنعت نفت در اغلب کشورهای عضو اوپک ملی است و این کشورها تلاش کردهاند که نقش حاکمیتی خود را در بخش بالادستی نفت حفظ کنند، اما طی سالیان گذشته بعضی از کشورها ازجمله عراق و آنگولا اجازه ورود شرکتهای بینالمللی را به بخش بالادستی دادهاند. ورود شرکتهای بینالمللی به بخش بالادستی باعث میشود که این شرکتها در زمانی که کشور متعهد به کاهش تولید شده، از انجام آن خودداری کنند. درحال حاضر عراق با کاهش قیمت نفت و از طرف دیگر تعهد به کاهش تولید، در پرداختهای خود به شرکتهای نفتی با مشکل مواجه شده است و این مساله در آنگولا نیز وجود دارد.
12. اثرگذاری اهداف سیاست خارجی کشورهای عضو برای اتخاذ تصمیمات در اوپک؛ یکی از مهمترین چالشهای اوپک طی چند دهه گذشته، تاثیرگذاری سیاست خارجی هریک از اعضای اوپک بر تصمیمات آنها در اوپک بوده است. نمونههای بیشماری از آن وجود دارد و آخرین مورد آن طرح فریز نفتی مطرح شده توسط عربستان سعودی برای جلوگیری از رشد تولید نفت ایران در دوره پسابرجام بود.
13. سیاستهای انرژی کشورهای مصرفکننده؛ کشورهای مصرفکننده در زمینه تامین انرژی خود سیاستهای مختلفی را اتخاذ کرده و به آن پایبندند. این سیاستها در برخی موارد بر اوپک نیز تاثیرگذار است. این سیاستها طیف وسیعی از پرداخت یارانه به انرژیهای جایگزین نفت تا ایجاد ذخیرهسازی نفت را دربرمیگیرد.
مهمترین آن سیاست ایجاد ذخیرهسازی نفت است که در واکنش به تحریم نفتی حامیان رژیم اشغالگر قدس در سال 1973 توسط کشورهای عرب صادرکننده نفت اتخاذ شد. درحال حاضر حجم بالای سطح ذخیرهسازیهای تجاری و استراتژیک یکی از عواملی است که توافق اخیر اوپک را تحت تاثیر قرار داده و برای پایین آوردن آن تا متوسط پنج سال گذشته، لازم است اوپک توافق کاهش تولید را برای مدت بیشتری ادامه دهد تا قیمتها تقویت شود.
نتیجهگیری
سازمان اوپک با دارا بودن 1. 213 میلیارد بشکه ذخایر اثبات شده نفت، حدود 71 درصد از کل ذخایر اثبات شده نفت جهان را در اختیار دارد و در آوریل 2017 تولید نفت خام این سازمان 31.750 میلیون بشکه در روز بود، 42.77درصد از کل تولید جهانی نفت خام را بهخود اختصاص داده است. علاوهبر این در ماه آوریل 2017 تولید میعانات و مایعات گازی این سازمان 5.940 میلیون بشکه در روز بود که 42.3 درصد از کل تولید جهانی میعانات و مایعات گازی را شامل میشود. این سازمان با هدف ایجاد هماهنگی در خطمشیهای نفتی کشورهای عضو و تعیین بهترین شیوه برای تامین منافع فردی و جمعی اعضا، تلاش برای تثبیت قیمت نفت در بازارهای بینالمللی و حذف نوسانات مضر و غیرضروری، ضرورت تضمین درآمدی ثابت برای کشورهای تولیدکننده و در نظر گرفتن مصالح کشورهای تولیدکننده نفت و نهایتا عرضه کافی و منظم نفت به کشورهای مصرفکننده و یک بازده منصفانه برای کشورهایی که در صنعت نفت سرمایهگذاری میکنند؛ ایجاد شد. این سازمان طی سالیان گذشته فراز و فرودهای زیادی داشته و در راستای رسیدن به اهداف خود تمهیدات و تصمیمات مختلفی را اتخاذ کرده که مهمترین آن سیاست کنترل عرضه بوده است. با این حال در این دوران با چالشهای مختلفی مواجه بوده است.
اگرچه چالشهای اوپک دارای ابعاد داخلی و خارجی و همینطور جنبه کوتاهمدت و بلندمدت دارند اما همه آنها به نوعی مرتبط با یکدیگر بوده و همدیگر را تحت تاثیر قرار میدهند. مهمترین چالشهای کنونی اوپک به اختصار عبارتند از: پیشرفتهای فناوری در زمینه برداشت از منابع نامتعارف و متعارف نفت بهخصوص نفت شیل در امریکا، سیاستهای مختلف اعضای اوپک در بازار نفت، ناهمگونی اعضای اوپک از لحاظ حجم ذخایر، تولید، صادرات، مصرف داخلی و ظرفیت مازاد تولید و همینطور پراکندگی جغرافیایی اعضا، توسعه استفاده از انرژیهای جایگزین بهویژه سوختهای زیستی و هیدروژن در بخش حملونقل، سیاستهای ملی و فراملی در زمینه حفاظت از محیط زیست برای جلوگیری از انتشار کربن و گرمایش کره زمین، سرمایهگذاری برای افزایش کارآیی انرژی و بهرهوری در کشورهای توسعهیافته و درحال توسعه، عدم مکانیسم اجرایی موثر برای اجرای توافقات سازمان، عدم وجود استراتژی بلندمدت توسط اوپک، وابستگی اقتصادی اعضای اوپک به درآمدهای نفتی، ورود شرکتهای خارجی به بخش بالادستی نفت اعضای اوپک و اثرگذاری اهداف سیاست خارجی کشورهای عضو بر اتخاذ تصمیمات در اوپک.