بازماندگان چرخه معیوب اشتغال در زیستگاه اقتصاد

۱۳۹۶/۰۴/۰۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۱۷۶۵
بازماندگان چرخه معیوب اشتغال در زیستگاه اقتصاد

گروه اقتصادکلان|

 به جرات می‌توان گفت اشتغال مساله روز کشور است. اما این مساله به یک‌باره ایجاد نشده و بر همین اساس حل آن هم یک‌باره ممکن نخواهد بود. چیزی که سبب شده تا مساله دیرینه بیکاری این روزها بیشتر مورد توجه قرار بگیرد، افزایش نرخ بیکاری است که در شرایط رکودی اقتصاد ایران به وقوع پیوسته است. اما در مورد مساله اشتغال تنها یک عامل یا یک سیاست تاثیرگذار نیست و وجود عوامل متعدد در این حوزه، بر پیچیدگی مساله اشتغال افزوده است. نکته جالب توجه اینجاست که به گفته حسن طایی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، دو سرشماری مربوط به سال‌های 1375 و 1385 زنگ هشداری نسبت به افزایش قابل توجه جمعیت زیر 25 سال کشور داد اما بی‌توجهی به این امر، بیکاری امروز را رقم زد. طایی که در جلسه هفته گذشته موسسه دین و اقتصاد با عنوان «مساله‌شناسی بازار کار و اشتغال؛ یک دیدمان تحلیلی» به بررسی مسائل اشتغال در کشور پرداخت، اشتغال یک فرد را معادل ایجاد 4 نوع درآمد می‌داند. به گفته این اقتصاددان، وقتی فردی به بازار کار مراجعه می‌کند تا شغل پیدا کند 4 نوع درآمد ایجاد می‌کند که شامل حقوق و دستمزد برای خودش، حق بیمه به سازمان‌های رفاهی و تامینی، مالیات برای دولت و سود برای کارفرماست، اما وقتی این فرد نتواند شغلی پیدا کند این طور نیست که تنها اثر این بیکاری را خود فرد متحمل شود. تنها نوع اول درآمد که شامل حقوق و دستمزد است خود فرد را متاثر می‌کند و تامین نشدن سه نوع دیگر درآمدی اثراتی را بر سایر بخش‌ها برجای خواهد گذاشت. بنابراین ممکن است فرد از بازار کار خارج شود اما اثرات بیکاری وی تا سال‌ها در اقتصاد برجای بماند. بر اساس گفته طایی، در سال 1400 افرادی که در سال 1375 وارد جمعیت فعال شدند و نتوانستند، شغلی پیدا کنند از بازار کار به‌طور کامل خارج می‌شوند؛ یعنی از لحاظ سنی دیگر شرایط کار کردن را ندارند. طایی این پدیده را «باقی ماندن اثر پس از حذف عامل» می‎نامد و بر این باور است که این رخداد می‌تواند اثرات سوء بسیاری را بر اقتصاد برجای بگذارد که در گذر زمان هم ادامه خواهد یافت. مشروح اظهارات حسن طایی در باب مسائل اشتغال ایران را در ادامه بخوانید.

   

 بروز نشانه‌های بحران اشتغال در سال 1375

حسن طایی با بیان اینکه سالانه جریان میلیونی عرضه و تقاضای نیروی کار در اقتصاد ایران برقرار است، اظهار کرد: پس از سرشماری سال 1375 متوجه شدیم جمعیت 36 میلیونی زیر 25 سال در کشور شکل گرفته است. وقتی آثار و تبعات شکل‌گیری این جمعیت را بررسی می‌کردیم می‌توانستیم، بگوییم که در دهه 80 و 90 چه اتفاقی در عرضه و تقاضای نیروی کار رخ خواهد داد. اجماعی وجود دارد که این جریان کوچک نیست. در سرشماری سال 1375 مشخص شد که به‌طور بالقوه 36 میلیون جمعیت وجود دارد که می‌تواند بازار کار شود. حداقل تا سال 1410 و شاید بیشتر، این جریان میلیونی وجود خواهد داشت.

به گفته وی، جنس این عرضه و تقاضای نیروی کار بسیار متفاوت شده است. در گذشته نسبت بسیار اندکی از بازار کار خانم‌ها بودند و بازار کار مردانه بود. ولی امروز جنس عرضه بسیار متفاوت شده است. خانم‌ها وارد بازار کار شده‌اند و سطح سواد هم بسیار تغییر کرده است. از نظر تقاضا و بنگاه هم تغییراتی رخ داده است. وقتی عرضه و تقاضا کاملا هماهنگ و متناسب با هم جلو بیایند، می‌توان گفت که فرآیند تطبیق در بازار کار درست صورت گرفته است. او بر این باور است که اصولا اشتغال امری چندوجهی و فرادستگاهی است و حل آن نیازمند هماهنگی و مشارکت بین دستگاه‌های مرتبط و قوای سه‌گانه است. اما در کنار اینها بازیگران اجتماعی هم باید حضور داشته باشند. امروزه در بسیاری از کشورها که وضعیت بازار کار قابل قبولی دارند، وقتی افراد برای شغلی درخواست می‌کنند کارفرما ابتدا بررسی می‌کند که آیا فرد تاکنون کار داوطلبانه‌یی انجام داده یا خیر، در نهادی اجتماعی سابقه کار داشته است یا خیر.

 بسترهای نهادی موثر در ایجاد اشتغال

طایی با بیان اینکه اشتغال خروجی یک سیاست اقتصادی نیست، اظهار کرد: اشتغال محصول یک سیستم و نیازمند فراهم بودن بسترهای نهادی است. اشتغال تنها حاصل جریان پیوسته چندین وابسته است. اگر خدشه‌یی به هریک از این جریان‌ها وارد شود، مساله اشتغال تحت تاثیر قرار می‌گیرد. اشتغال نیازمند مجموعه‌یی از سیاست‌گذاری‌ها در سطوح کلان، سطوح میانی و سطوح خرد است.

وی افزود: مهم‌ترین چیزی که بسته بهبود اشتغال به آن نیاز دارد، امنیت، صلح و ثبات در فضای بین‌المللی است. بدون سطح و امنیت امکان اینکه بتوان بهبودی در مساله اشتغال ایجاد کرد، وجود ندارد. تثبیت حقوق مالکیت از دیگر مواردی است که شکوفایی استعدادها، نوآوری‌ها و خلاقیت‌ها را رقم می‌زند. وقتی صاحبان ایده و کسب و کار از حقوق مالکیت اطمینان نداشته باشند، خلاقیت خود را بروز نمی‌دهند. به گفته طایی، این دو دسته مسائل نهادی در کنار دو موضوع دیگر معنا و مفهوم پیدا می‌کند. نخست وجود مدیران و سرمایه‌گذاری و شکل‌گیری موجودی سرمایه. برای اینکه مساله ایجاد سالانه یک میلیون فرصت شغلی را حل کنیم باید سالانه ده‌ها هزار مدیر تعلیم دهیم. او با اشاره به این نکته که اشتغال در بنگاه‌ها باید شکل بگیرد که به مدیر، کارآفرین و کارفرما نیاز دارد، افزود: بنابراین شکل‌گیری بازار کار مدیران هم در بخش خصوصی و هم در بخش دولتی بسیار مهم است. البته اشتغال به‌طور عمده در بخش خصوصی شکل می‌گیرد؛ چراکه بخش عمومی تقریبا اشباع شده‌ است. بنابراین بازار کار مدیران در این بخش حایز اهمیت است. مساله دوم این است که وقتی در مورد سرمایه‌گذاری و موجودی سرمایه حرف می‌زنیم، موضوع به بازار پول، نظام تامین مالی و بازار مالی برمی‌گردد اما پایداری نسبی جهت‌گیری‌ها در سیاست‌گذاری‌های عمومی هم بسیار مهم است.

وی افزود: سیاست‌های کلان موثر بر بازار کار شامل سیاست‌های آمایش سرزمین، پولی و مالی، اقتصاد، روابط بین‌الملل و علم و فناوری است. نکته‌یی که نباید از آن غافل شد، این است که این یک میلیون نفر اشتغال سالانه باید در پهنه این سرزمین شکل بگیرد. این‌گونه نیست که این فرصت شغلی را در 10 استان مورد توجه انجام دهیم. سیاست‌های علم و فناوری هم در این زمینه بسیار مهم است. اینکه کدام سطح از فناوری را برای مسائل آینده اقتصاد در نظر بگیریم اثرات مهمی بر تقاضا و بهره‌وری نیروی کار دارد. به گفته او، سیاست‌های سطح خرد عمدتا در حیطه وظایف وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است. تا زمانی که دبیرخانه شورای عالی اشتغال در این وزارتخانه است، وزارت کار کانون هماهنگی سیاست‌های موثر بر بازار کار و اشتغال است. بخشی از این سیاست‌ها به توسعه کسب و کارهای خانگی و کوچک مربوط می‌شود که مجموعه‌یی از سیاست‌های حمایتی مربوط به اعتبار، مسائل حقوقی، تکنولوژی و فنی و تامین مالی خرد را در خود جای می‌دهد.

 پیوستار زنجیره اشتغال

این استاد دانشگاه افزود: نکته بسیار مهم در مورد بازار کار، نوع تعامل آن با فعالیت‌های اقتصادی و به‌طور کلی سپهر زیستی جامعه است. به عنوان نمونه، خانواده‌ها می‌توانند نقش بسیار مهمی در مقوله اشتغال ایفا کنند. انسان‌ها با سرمایه‌گذاری در وجود خود توانایی‌های خویشتن را به عنوان تولیدکننده و مصرف‌کننده گسترش می‌دهند. همین امر کنش‌های مهارتی متفاوتی را برای یک انسان تعریف می‌کند. این گزاره بیانگر این است که بسیاری از ظرفیت‌های انسانی به هنگام تولد یا مرگ به وی اعطا نشده است و باید روی آن کار شود.

طایی افزود: زنجیره قابلیت‌های انسانی توانمندسازی، جامعه‌پذیری، اشتغال‌پذیری، اشتغال‌زایی، یادگیری، نوآوری، کارآفرینی، بهره‌وری و سرانجام فرصت شغلی را در برمی‌گیرد که باید پیوسته در جریان باشد. براساس مطالعات انجام شده، افرادی که در عصر دانایی وارد بازار کار می‌شوند بین 7 تا 9 مرتبه تغییر شغل می‌دهند؛ چراکه استخدام مادام‌العمر پایان یافته است. هر بار تغییر شغل به معنای آموزش مهارت‌های جدید است و بسیاری از مهارت‌هایی که امروز در دانشگاه‌ها تدریس می‌کنیم ممکن است چندان مناسب دنیای کار فردا نباشد.

وی در خصوص نقش آموزش توضیح داد: برای اینکه قابلیت‌های انسانی تحول پیدا کند، آموزش قبل از دبستان، آموزش و پرورش، آموزش فنی و حرفه‌ای و آموزش عالی بسیار حائز اهمیت است. باید فرد مهارت‌هایی را کسب کند که بتواند شغلی به دست بیاورد؛ اما وقتی شغلی به دست آورد هم موضوع تمام نشده و نوعی یادگیری آغاز می‌شود، چراکه بخش عمده یادگیری به واسطه عمل است. در ادامه وارد مرحله نوآوری، کارآفرینی و بهره‌وری می‌شویم و فرد باید متناسب با سن، شغل و شرایطی که دارد در این چرخه در حال گردش باشد.

طایی با بیان اینکه جریان‌های اشتغال بناست روی بنگاه‌ها و کسب و کارها اثر بگذارند، اظهار کرد: جریان‌های تحولی باید در نهایت اشتغال را در بنگاه‌ها شکل دهند. اما تاکید روی کدام بنگاه‌ها است؟ اگر سراغ بنگاه‌های خرد برویم ممکن است اشتغال خوبی ایجاد کنیم اما ارزش افزوده زیادی نخواهیم داشت. از سوی متقابل، اگر تاکید روی بنگاه‌های متوسط و بزرگ باشد، تولید، نرخ رشد و ارزش افزوده بسیار بالا است اما اشتغال خیلی پایین است. در برخی موارد باید مبادله کنیم و این هنر تصمیم‌گیری است که مقامات ارشد و سیاستمداران باید داشته باشند. وی افزود: هرچه از مشاغل خانگی به سمت بنگاه‌های بزرگ برویم طول عمر بنگاه‌ها بیشتر و آسیب‌پذیری آنها از فضای کسب و کار کمتر می‌شود. اگر روی بنگاه‌هی کوچک و مشاغل و کسب و کارهای خانگی سرمایه‌گذاری کنیم، طول عمر بنگاه‌ها کم می‌شود. طول عمر بنگاه‌های خرد و کوچک در ایران حدود سه سال است. این بنگاه‌ها به‌شدت از فضای کسب و کار آسیب می‌پذیرند.

 شبکه‌سازی برای دوام اشتغال

به گفته طایی، شبکه‌ها بین بنگاه‌ها در مورد میزان بقا و دوام تاثیرگذار هستد. در دنیای امروز برندها با هم رقابت می‌کنند و بنگاه‌هایی وجود دارند که تولید آنها از تولید ناخالص داخلی برخی کشورها بیشتر است. در شرایطی که بنگاه‌ها و مقیاس تولید در ایران اغلب کوچک هستند، شبکه‌های تولید می‌توانند کمک کنند. برای یک کسب و کار خرد حضور در بازار جهانی مقدور نیست اما از طریق شبکه‌ها و پیوندهای عرضی و طولی که ایجاد می‌شود، این کسب و کارها هم می‌توانند وارد فضاهای بین‌المللی شوند.

وی افزود: وقتی می‌خواهیم برای اشتغال سیاست‌گذاری کنیم باید بدانیم که یک سیاست برای حل مساله اشتغال کارساز نیست و باید به صورت مجموعه به ماجرا نگاه کرد. اگر همه یک میلیون نفری که باید سالانه وارد بازار کار شوند، در مشاغلی جذب شوند که 3 نفر کارکن دارد، نیازمند چندصدهزار بنگاه هستیم. آیا افرادی که می‌خواهند این بنگاه‌ها را تاسیس کنند، داریم ؟

طایی با بیان اینکه باید به صورت اکوسیستمی به مساله اشتغال نگریست، اظهار کرد: وقتی در مورد اکوسیستم فضای کاری حرف می‌زنیم باید سه لایه را در نظر بگیریم. در اینجا سه لایه هسته مرکزی، ذی‌نفعان پیرامونی و نهادهای محیط کلان مطرح هستند. ما به‌طور کلی در مورد بنگاه‌های اقتصادی حرف می‌زنیم اما وقتی به بطن ماجرا می‌رویم می‌بینیم هر کدام از این لایه‌ها در جای خود نکاتی دارد. لایه‌های محیط کلان، دستگاه‌ها و نهادهای حکومتی، قوانین و مقررات، سهامداران و سرمایه‌گذاران را شامل می‌شود. انجمن‌های تجاری و اتحادیه‌های کارگری هم برای شبکه‌سازی و هم برای استیفای حقوق حائز اهمیت است. تولید موضوعی پیوسته است. تولید در جامعه‌یی که گسسته باشد شکل نمی‌گیرد و رشد پیدا نمی‌کند.

وی با بیان اینکه وقتی بازار کار دچار عدم تعادل شود، انواع بیکاری در بازار کار ایجاد می‌شود، افزود: 6تا7 نوع بیکاری شناسایی شده است. جمعیت میلیونی بیکار در کشور به یکی از این گروه‌ها تعلق دارند. نکته مهم این است که بیکاری یک مساله صرفا اقتصادی نیست و به همه وجوه آدمی مربوط می‌شود. اما چه چیزی باعث شده تا این بیکاری شکل بگیرد؟ وقتی با توجه به سرشماری سال‌های 1375 و 1385 پی بردیم که جمعیت قابل توجهی در بازار کار وجود دارد، توجه لازم به این مساله نداشتیم.

وی با اشاره به اهمیت و توزیع متوازن منابع انسانی و منابع طبیعی در مساله اشتغال، افزود: مهاجرت از روستاها به شهرها، بزرگ‌تر شدن شهرها و از بین رفتن شهرهای کوچک پدیده‌یی به نام دوگانگی توزیع منابع و منابع انسانی را در اقتصاد ایران به وجود آورده است. منابع در پهنه سرزمین ما توزیع شده اما منابع انسانی در حال متمرکز شدن است. با متمرکز شدن منابع انسانی، بسیاری از منابع طبیعی بیکار می‌ماند و این کار را دشوارتر می‌کند. اینجاست که موضوع آمایش سرزمین اهمیت پیدا می‌کند.

 بازماندگان بحران بیکاری در آینده اقتصاد

طایی در ادامه به مساله حقوق و دستمزد و اهمیت آن در حل بحران اشتغال اشاره کرد و گفت: برای بهبود وضعیت اشتغال در دهه‌های آینده یکی از مسائل مهم ما سیاست‌های حقوق و دستمزد است. یکی از مشکلات اجتماعی اقتصاد ما پایین بودن سهم عامل کار در ارزش افزوده است. در این مورد خیلی پایین‌تر از میانگین‌های جهانی هستیم. یک حداقل دستمزد برای سطح ملی، روستاها، شهرهای بزرگ و کوچک و... وجود دارد که منطقی ندارد. این در حالی است که در کشورهای دیگر با توجه به ویژگی‌های عرضه نیروی کار، حداقل دستمزد مشخص می‌شود. بنابراین در این زمینه تقکیک‌های انجام دهیم. مساله دستمزد هم مانند بیکاری، عرضه و تقاضا حائز اهمیت است. وی افزود: وقتی فردی وارد بازار کار می‌شود، اگر اشتغال پیدا کند منشأ ایجاد 4 نوع درآمد است: حقوق و دستمزد برای خودش، حق بیمه به سازمان‌های رفاهی و تامینی، مالیات برای دولت و سود برای کارفرما. وقتی در مورد این چهار محور حرف می‌زنیم سیاست‌های گسترده‌یی از حقوق و دستمزد، تامین اجتماعی، مالیاتی، بیمه‌یی و... را شامل می‌شود.

 دوام و بقای جامعه این است که این 4 درآمد به درستی و با تناسب قابل قبولی تقسیم شود. اما اگر فردی که وارد بازار کار شده، شغل پیدا نکند هزینه‌های او به چه نوع و برعهده چه کسی است؟ اگر فردی وارد بازار کار شد و شغل پیدا نکرد، آثاری بر اقتصاد باقی می‌گذارد که همچنان ادامه دارد. تا سال 1400، افرادی که در سال 1375 در جمعیت فعال بودند و شغلی پیدا نکردند از بازار کار خارج می‌شوند که این امر اثرات سوئی بر بازار کار باقی می‌گذارد که جبران آنها بسیار دشوار است.