کاهش نرخ باروری در ایران
گروه اقتصاداجتماعی|
بررسیها حاکی از کاهش نرخ باروری در ایران است به گونهیی که در گزارش اخیر سازمان ملل متحد، کشور ما در فهرست 10 کشور پرجمعیت جهان با نرخ باروری کم قرار گرفته است.
در گزارش سازمان ملل متحد درباره رشد جمعیت در جهان، ایران در کنار چین، آلمان، ژاپن و امریکا در شمار 10 کشور پرجمعیت جهان با نرخ باروری کم آمده است.
بر این اساس، افزایش نسل جوان کمتر از سطح لازم برای جایگزینی با نسل سالخورده است.
گفتنی است، طی دوره زمانی 2010 تا 2015 ایران به همراه چین، امریکا، برزیل، روسیه، ژاپن، ویتنام، آلمان، تایلند و بریتانیا در صدر کشورهای پرجمعیت جهان با نرخ باروری کم بودهاند.
بر اساس این گزارش جمعیت جهان در سال 2023 از مرز 8 میلیارد نفر خواهد گذشت؛ این را پژوهش جدید سازمان ملل متحد نشان میدهد. پژوهشی که از بیشتر بودن جمعیت مردان جهان نسبت به جمعیت زنان میگوید. بنابر مطالعه سازمان ملل، اکنون به ازای هر 102 میلیون مرد در جهان، 100 میلیون زن زندگی میکنند. این پژوهش همچنین از رسیدن جمعیت بالای 60 سال به بیش از یکمیلیارد نفر در سال آینده خبر میدهد؛ برای نخستینبار در تاریخ. این رقم در سال 2050 به 2میلیارد نفر خواهد رسید. در این سال همچنین نزدیک به یکچهارم ساکنان جهان کودکان زیر 15سال خواهند بود و میانگین سنی جمعیت جهان به 30سال خواهد رسید.
همچنین بنا بر این پژوهش، بیش از نیمی از رشد جمعیت جهان تا سال 2050 از کشورهای آفریقای سیاه خواهند بود؛ جایی که نرخ باروری بسیار بالاتر از دیگر کشورهای جهان است.
بنابر این گزارش، در سال 2050 نیمی از تعداد ساکنان جدید زمین از 9 کشور میآیند: هند، نیجریه، جمهوری دموکراتیک کنگو، پاکستان، اتیوپی، تانزانیا، امریکا، اوگاندا و اندونزی. در این سال هفت کشور از 20 کشور پرجمعیت جهان، آفریقایی خواهند بود.
در مقابل، همه کشورهای اروپایی اکنون با نرخ باروری کمتر از سطح جایگزینی، رو به پژمردناند. این یعنی بدون مهاجرتهای گسترده و پناهجویانی که از راه میرسند، بیوقفه از جمعیت کشورهای اروپایی کاسته خواهد شد.
«در کشورهایی که سطح باروری آنان پایین است و جمعیت رو به سالمندی دارد، جریانی خالصی از مهاجران منبع اصلی رشد جمعیت بودهاند و حتی در مواردی جلوی کاهش جمعیت را گرفتهاند.» این را «جان ویلموث»، مدیر بخش جمعیت سازمان ملل متحد به یادمان میآورد. به نظر میرسد، اروپای شرقی بهطور ویژه از روندهای جمعیتی کنونی آسیب خواهد دید؛ با کاهش جمعیتی نزدیک به 15 درصد در بلغارستان، کرواسی، لتونی، لیتوانی، لهستان، جمهوری مولداوی، رومانی، صربستان و اوکراین.
بحران، آری یا خیر؟
نرخ باروری کشورهای بسیاری در جهان اکنون پایینتر از سطح جایگزینی نسلهای متوالی است؛ تقریبا 2.1 تولد به ازای هر زن. برخی از این کشورها حالا دیگر چندین دهه است که چنین شرایطی را از سر میگذرانند. از سال 2010 تا 2015، باروری در 83 کشور که 46درصد جمعیت جهان را در خود جای دادهاند، پایینتر از سطح جایگزینی بوده است. پرجمعیتترین کشورهای این گروه به ترتیب جمعیت، چین، ایالات متحده امریکا، برزیل، روسیه، ژاپن، ویتنام، آلمان، ایران، تایلند و انگلستان هستند.
ایران در سال 2050، با سه رتبه تنزل نسبت به سال 2016، بیست و یکمین کشور پرجمعیت جهان خواهد بود؛ آن هم در شرایطی که دست کم از سال 2010 تا امروز، نرخ باروری جمعیتش پایینتر از سطح جایگزینی است.
حسین راغفر، اقتصاددان، اردیبهشت ماه سال 89، در واکنش به نظرات رییسجمهور وقت، محمود احمدینژاد، پیرامون ضرورت افزایش جمعیت، گفت: افزایش جمعیت فقر را تشدید میکند. باید سیاستهایی تعبیه شود که نتایج آنها منجر به متقاعد شدن راجع به تضمین آینده زندگی خود و فرزندانی که تولید خواهند کرد، شود. اگر مردم دچار نگرانی و اضطراب و ناامنی نسبت به آینده خود و خانواده باشند، طبیعتا در واکنش به آن کنترل جمعیت را ادامه خواهند داد. طبیعی است که نمیتوانند به فرزندانشان برسند و پذیرش هزینه بچهدار شدن مشکل خواهد بود.
همان زمان، محمدجواد محمودی، رییس وقت مرکز مطالعات جمعیت وزارتکشور در دفاع از افزایش جمعیت گفت: میزان باروری کل، یعنی متوسط تعداد بچههای زندهیی که یک مادر در طول دوره باروری به دنیا میآورد، به زیر دو بچه کاهش یافته و این به معنی کاهش تدریجی جمعیت و نهایتا انقراض نسل است. با مراجعه به ارقام مرکز آمار ایران و سازمان ملل در سال 1384 این رقم برای ایران 1.8 فرزند است که حتی از امریکا هم کمتر بوده است. معنایش هم این است که هر 20نفر والدین با 18فرزند جایگزین میشود که دو نفر کمتر از حد جانشینی است. در صورت اثبات صحت رقم یاد شده، با وجود نظر منتقدان موضوع انقراض تدریجی نسل تقویت میشود. سه سال بعدتر ناصر شاهنوشی، اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد نیز گفت: رسیدن به جمعیت فعلی کشور یعنی نزدیک به 80 میلیون نفر، به قیمت تخریب منابع پایه کشور یعنی آب و خاک تمام شده است. قرآن کریم حیات همه پدیدهها را منوط به آب کرده است. ایران در تامین این اساسیترین نیاز با چالش جدی مواجه است. متوسط سرانه آب در دسترس در سطح جهان 8600 متر مکعب است، در حالی که این میزان در ایران به 1170 مترمکعب یعنی یکهفتم متوسط جهان رسیده است. زمانی که میزان سرانه آب در دسترس به کمتر از 2000 مترمکعب میرسد تنش آبی و زمانی که به 1000 مترمکعب میرسد، بحران آبی شروع میشود. ایران در حال حاضر در آستانه این بحران قرار گرفته است. این کارشناس اقتصاد کشاورزی افزود: اگرچه پیشبینیها حکایت از خشکتر شدن اقلیم ایران دارد، با فرض تداوم شرایط اقلیمی کشور و در صورت ادامه رشد جمعیت فعلی یعنی حدود 1.4 درصد، در سال 2025میلادی ایران در زمره فقیرترین کشورهای آفریقایی از نظر منابع آبی قرار خواهد گرفت. بدون شک اگر در ایران سیاستهای افزایش جمعیت دنبال شود باید خود را با بحران شدید منابع آبی و عواقب بسیار زیان بار آن در ابعاد مختلف از جمله از بین رفتن ثبات زندگی اجتماعی مردم در مناطق مختلف کشور مواجه کنیم.
توجه صرف به آمارهای جمعیتی و اکتفا به گزاره کاهش نرخ باروری، برای تنظیم سیاستهای جمعیتی ما در آستانه بحران زیست محیطی و از پی آن بحران غذایی و در نهایت فقر گسترده قرار خواهد داد. از دیگر سو، واگذاشتن آمارهای جمعیتی و بیتوجهی به کاهش نرخ باروری و کوشش برای کاستن از نرخ رشد جمعیت برای اجتناب از بحرانهایی که از پی آن خواهد بود، منجر به پیر شدن جمعیت و بحران نیروی کار در آیندهیی نه چندان دور خواهد شد؛ بحرانی که با آسیب به بازار اقتصاد، در نهایت فقر را از پی خواهد آورد.
جمعیت ایران اکنون با آهنگ ١,٣درصدی در حال افزایش است؛ نرخی که هرچند به عقیده برخی خبر از بحران کاهش رشد جمعیت میدهد، اما رییس موسسه مطالعات جمعیتی کشور نرخ کنونی را نشاندهنده رشد مطلوب جمعیت میداند.
محمدجلال عباسیشوازی، رییس موسسه مطالعات جمعیتی کشور و نایبرییس انجمن جمعیتشناسی ایران که میگوید: اگرچه در حال حاضر نرخ رشد جمعیت نسبت به دهههای گذشته کند شده؛ اما بحرانی در کار نیست.