یارگیری ایران در مصاف با تحریمهای امریکا
در بررسی اهمیت امضای قرارداد با توتال باید به این موضوع توجه کرد که ایران کماکان در شرایط تحریم است و تحریمهای فرامرزی ایالاتمتحده موسوم به ILSA که از سال 1996 علیه ایران و صنعت نفت این کشور اعمال شد به قوت خود باقی هستند. در سالیان گذشته نیز آنچه سبب زمین خوردن این تحریمها شد، امضای قراردادهای بینالمللی نفتی از این دست بود. پیش از این نیز شرکت توتال نخستین شرکت خارجی به حساب میآمد که همراه با گازپروم و پتروناس وارد صنعت نفت ایران شدند.
متعاقبا نیز سایر شرکتهای بینالمللی همچون انی، شل از اروپا و نیز شرکتهایی از ژاپن، کرهجنوبی و چین رغبت پیدا کردند که وارد توسعه صنعت نفت ایران شوند. بنابراین اگر اینبار نیز قرار است، سیاستی اعمال شود که منجر به نادیده گرفتن تحریمهای امریکا شود، باید گفت که یارگیری دقیق و مرتبی انجام شده و حداکثر استفاده از قراردادهای نفتی در رویارویی با تحریمهای امریکا انجام شده است. طبیعتا ورود شرکتهای بزرگ نفتی همچون توتال که ریسکپذیر هستند و اینبار نیز پیشروی بازگشت به ایران شدهاند راه را برای ورود دیگر شرکتهای بینالمللی هموار خواهد کرد تا شاهد صفآرایی اروپاییها و آسیاییها در مقابل ایالاتمتحده باشیم. اهمیت قرارداد با توتال از 2بعد دیگر نیز قابل بررسی است. نخست این است که کشور اکنون در تلاش برای خروج از رکود است و صنعت نفت و گاز، موتور محرکه اقتصاد ایران به شمار میروند. برای خروج کامل از رکود چارهیی جز تولید ثروت و تزریق آن به دیگر بخشهای اقتصاد وجود ندارد. در هر اقتصادی یک نقطه شروع برای این موضوع وجود دارد و در ایران بخش نفت و گاز نقطه شروع هستند. برای تحقق چنین هدفی نیاز به سرمایهگذاریهای سنگین و استفاده از بهترین فناوریهای روز داریم. همانطور که پیشتر وزیر نفت اعلام کرده است، نیاز به 200میلیارد دلار سرمایهگذاری در بخش نفت و گاز داریم و برای تامین این حجم از منابع، چه جایی بهتر از شرکتهایی که هم صاحب تکنولوژی برتر و هم بنیه مالی قوی هستند تا با مشارکت شرکتهای داخلی به توسعه این صنعت بپردازند. از سوی دیگر، پارسجنوبی نقطه محوری در میدانهای مشترک به حساب میآید. ایران هرقدر بتواند صنعت گاز خود را توسعه دهد به تبدیل شدن به هاب انرژی در منطقه نزدیکتر میشود. بسیاری از کشورهای حاشیه خلیجفارس تشنه گاز هستند و در حال حاضر مجبور به تولید گاز با هزینههای بالا هستند. ایران میتواند با افزایش تولید خود و اتصال خطوط لوله گاز، هم به درآمدزایی دست یابد و هم این کشورها را به گاز خود وابسته کند. از سوی دیگر با توجه به برنامهریزی برای تولید الانجی از گاز استحصالی از فاز 11، میتوان بازارهای بینالمللی دیگری همچون چین و هند نیز برای گاز خود به وجود آورد.