اوراق بهادار بیمه؛ مانع خروج ارز
گروه بانک وبیمه احسان شمشیری
در کشور ما تعامل بین بانک و بازار سرمایه بیشتر از بیمه و بازار سرمایه است و صنعت بیمه هنوز نتوانسته آنطور که باید از ظرفیتهای بازار سرمایه و انتشار اوراق بهادار بیمه، اوراق بهادار بیمه اتکایی بینالمللی، اوراق بهادار حوادث فاجعهآمیز استفاده کند. اما درکشورهای با بازار مالی قوی سالهاست که با استفاده از ظرفیت بازار سرمایه، رشد بسیار خوبی در بخش اوراق بهاداری بیمهیی داشتهاند و انواع محصولات در زیرمجموعه اوراق بهادار بیمه insurance linked securities در حال معامله است.
به گزارش «تعادل» امروزه بازارهای مالی در دنیا بسیار یکپارچهتر از قدیم شده تا جایی که در برخی موارد به سختی میتوان بازارهای بانک و بیمه و سرمایه را از یکدیگر جدا کرد و در این راستا ابزارهایی مطرح شدهاند که در بیش از یک بازار مالی معامله میشوند و باعث رشد توامان در چند بازار شدهاند. براین اساس از آنجا که صنعت بیمه داخلی کشور با بیمه اتکایی شرکتهای خارجی بزرگ جهان در ارتباط است، باید سرمایهگذاری در اوراق بهادار بیمهیی، جایگزین خروج ارز از کشور شود و به نوعی سرمایهگذاری همزمان در اوراق بهادار، بیمه اتکایی و سایر جنبههای مالی محسوب میشود. یکی از نمونههای مشهور در این زمینه، اوراق قرضه حوادث فاجعهآمیز است که به مدد آن هزینههای بسیار سنگین بیمهیی پوشش داده شده است. اوراق بهادار بیمهیی نیز قابلیت خرید و فروش در بورس و بازارهای مالی را دارد، نوعی ابزار مالی است که مجموعهیی از ریسکهای خاص مانند ریسکهای حوادث طبیعی از جمله توفان و گردباد را انتقال میدهند. در مورد معاوضه حوادث فاجعهآمیز مالی، بیمهگر به شخص یا نهاد ثالث پول میپردازد تا ریسک مالی یک حادثه طبیعی مانند توفان فلوریدا را در قبال پرداختهای معین بپذیرد. در صورتی که حادثه رخ دهد و شرایط تعیین شده محقق شود، شخص و نهاد ثالث مسوول ریسک مالی مورد قرارداد خواهد بود.
اوراق قرضه حوادث فاجعهآمیز نیز از رویکردی مشابه پیروی میکنند اما با چند طرف معامله که ریسک حادثه فاجعهآمیز را از طریق ابزار مالی اوراق بهادارسازی شده سرمایهگذاری میکنند، میپذیرد.
در صورتی که حادثه فاجعهآمیز به وقوع بپیوندد، سرمایهگذاران کل یا بخشی از اصل پول سرمایهگذاری شده را از دست میدهند اما اگر این اتفاق نیفتد، آنها بهرهیی را به شکل پرداخت سود دورهیی و در زمان سررسید اوراق قرضه دریافت خواهند کرد و نیز بازده اصل پول سرمایه را در زمان سررسید اوراق دریافت میکنند.
حمید یاری از کارشناسان صنعت بیمه در پاسخ به این سوال که با توجه به اینکه یکی از اولویتهای رییس کل جدید بیمه مرکزی بحث اوراق بهادار بیمهیی است، ساز و کار آن چگونه است و چه مشکلاتی از بازار مالی را رفع میکند، گفت: بهطور کلی بهادارسازی تبدیل یک یا چند دارایی غیرنقد (illiquid asset) به اوراق بهادار قابل خرید و فروش در بازارهای مالی از طریق مهندسی مالی است. به عبارتی در روشهای مالی ما میتوانیم هر دارایی غیرنقد ارزشمندی را با متدهای مشخصی قابل خرید و فروش در بازار کنیم. این عمل باعث میشود، جامعه بتواند به بهترین شکل از داراییهایش استفاده کند و با افزایش سرعت و جابهجایی آنها رشد اقتصادی را افزایش دهد. یکی از این ابزارها که حاصل همکاری بازارهای بیمه و بورس بوده است، اوراق بهادار بیمهیی (insurance linked securities) است که به اختصار به ILSها شناخته میشوند.
وی افزود: اوراق بهادار بیمهیی انواع مختلفی دارد که بنا به هدف انتشار این اوراق به دو دسته اوراق با هدف تامین مالی و اوراق با هدف انتقال ریسک تقسیمبندی میشوند. در اوراقی که با هدف تامین مالی شکل گرفته است، هدف ایجاد روش جدید تامین مالی برای شرکتهای بیمه براساس داراییهای بیمهیی راکدشان بوده است که باید تا سررسید نگهداری میشدند. در حالی که شرکتها میتوانستند از آنها استفاده مفیدتر داشته باشند و ریسک شرکت بیمه را به بیرون از شرکت انتقال دهند و از دارایی راکد شرکت برای سودآوری از طریق اوراق بهادار نیز استفاده کنند.
یاری در پاسخ به این سوال که تفاوت انتقال ریسک اوراق بیمه با انتقال ریسک شرکتهای اتکایی چیست، گفت: ماهیت اوراق انتقال ریسک با بیمه اتکایی یکسان است. هر دو قرار است ریسکهای مازاد شرکتهای بیمه را از شرکت دور کنند اما در این زمینه چند تفاوت عمده و مهم وجود دارد. مهمترین نکته ایجاد ابزاری جهت استفاده از پتانسیل بالای بازار سرمایه است. هجفاندها، صندوقهای بازنشستگی، بانکها، شرکتهای سرمایهگذاری و... شرکتهایی هستند که منابع عظیم مالی دارند که میتوانند منابع ارزانتری از شرکتهای بیمه اتکایی برای انتقال ریسک باشند. در ثانی شما وقتی ریسک پرتفوی خود را به شرکت بیمه دیگر یا شرکت بیمه اتکایی انتقال میدهید، این ریسک در صنعت بیمه باقی میماند در حالی که با ilsها شما ریسک بیمهیی را به خارج از صنعت بیمه منتقل میکنید و اگر منجر به خسارت شوید، سرمایهگذاران و خریدار اوراق بهادار بیمهیی و اتکایی مشارکت میکنند و در پرداخت هزینه کمک خواهند کرد. یعنی هم میتوان از خروج ارزی که جهت اتکایی خارج میشد تا حدودی جلوگیری کرد و هم اینکه ریسک خسارت را از صنعت بیمه خارج کرد و غیربیمهییها را در پرداخت خسارت و ریسک مشارکت داد. همچنین ریسکهای خاصی که در بحث سنتی بیمههای اتکایی وجود دارد در این ابزار وجود ندارد.
وی تصریح کرد: این اوراق انواع متفاوتی دارد که هر یک تفاوتهای عمده و مهمی با دیگری دارند و هر یک ساختار خاص خود را دارند. ولی بهطور کلی میتوان بیان داشت که در این اوراق، بانی (معمولا یک شرکت بیمه) ریسکهای بیمهنامههای خود را از طریق بازار سرمایه به سرمایهگذار منتقل میکند و بسته به ریسکی که هر فرد متقبل میشود، سودی به وی پرداخت میشود. در صورت عدم وقوع خسارت بالاترین سود به دارنده اوراق داده میشود و در صورت خسارت بنا به قرارداد مبلغی از سود یا کل سود آن سال به حساب خسارت توسط spv برداشته و به شرکت بیمه داده میشود. عملا در این اوراق سرمایهگذاران جایگزین شرکتهای بیمه اتکایی میشوند و در سود و زیان این اوراق شریک شرکتهای بیمه میشوند.
وی در پاسخ به این سوال که میزان این اوراق در بازارهای بیمهیی حدود چقدر است، گفت: کل میزان انتشار ils تا پایان مارس 2016 در دنیا به حدود 26.5میلیارد دلار رسیده که رقم قابل توجهی است.
سودآوری تابع ریسکهای مختلف
این سوال مطرح است که وقتی در بازار فعلی، اوراق بهادار بسیاری وجود دارد که خریداران میتوانند از آنها استفاده کنند چرا سرمایهگذاران باید اوراق شما را خریداری کنند؟ به عبارتی دیگر مزایای این اوراق برای خریداران چیست؟ و پاسخ این است که یکی از ابتداییترین اصول در انتخاب پرتفوی بهینه سرمایهگذاری که تحت عنوان مساله انتخاب پرتفوی در سال1952 توسط مارکویتز ارائه شد، بیان میکند که سرمایهگذار پرتفوی خود را براساس دو معیار بازده مورد انتظار و انحراف معیار بازده انتخاب میکند.
اگر اوراق بهادار ریسکدار باشند، مساله اصلی هر سرمایهگذار تعیین مجموعه اوراق بهاداری است که مطلوبیت آن حداکثر است. این مساله معادل انتخاب پرتفوی بهینه از مجموع پرتفویهای ممکن است. مارکویتز بیان میکند که ریسک پرتفولیو نه تنها به میانگین موزون ریسکهای سهام منفرد درون آن بلکه به همراهی و هم سویی یا کوواریانسهای میان بازدههای سهام درون پرتفولیو نیز بستگی دارد.
بنابراین ریسک پرتفولیو تابع ریسک سهمهای منفرد و کوواریانسهای بین بازده سهمهای منفرد است. اهمیت عبارت کوواریانس ممکن است، مساوی اهمیت تلفیق ریسک سهام منفرد باشد. بنابراین هنگامی که یک سهم به سبد سرمایهگذاری اضافه میشود، اهمیت میانگین کوواریانس بین سهم مزبور و سایر سهمهای موجود در سبد سرمایهگذاری از اهمیت ریسک خود سهم مزبور بیشتر است. اینجاست که وجود اوراق بهادار بیمهیی در پرتفوی به مدیران سرمایهگذاری کمک شایانی میکند زیرا ریسک این اوراق با ریسک بازار سهام همپوشانی نشده و کوواریانس ریسکها تقریبا صفر است درحالی که وقتی شما سبدی از سهام مختلف دارید در صورت وقوع ریسک بازاری، کلیه سهام شما با کاهش ارزش مواجه میشود، اتفاقی که در بازار سرمایه ایران بسیار دیده شده است.
لذا مدیران سرمایهگذاری نهادها و ارگانهای مختلف(نظیر صندوقهای بازنشستگی، تامین اجتماعی و...) در پرتفوی خود ابزارهایی میتوانند داشته باشند که بازدهیی بالاتر از اوراق بهادار با نرخ ثابت را عایدی صاحبانش میکند و هم اینکه ریسک آن با ریسک بازار سهام، کوواریانس مثبت ندارد.
این کارشناس صنعت بیمه در پاسخ به این سوال که اهمیت این ابزار در راستای اقتصاد مقاومتی چگونه است، گفت: اقتصاد مقاومتی یعنی استفاده حداکثری از توان داخلی در جایی منفعتی که این استفاده به جامعه میرساند بیش از ضرر و زیانش باشد. در زمان تحریمها اتفاقی که افتاده بود این بود که امکان اتکایی در خارج بهشدت محدود شده بود لذا صنعت بیمه مجبور شده بود که بالای 99درصد از اتکایی را در داخل تامین کند که این اتفاق میتوانست در صورت وقوع یک فاجعه، کل صنعت بیمه را ورشکسته کند. برای روشن شدن بحث سونامی سال 2011 ژاپن را در نظر بگیرید که خسارات بالایی به کشور ژاپن وارد کرد. دولت ژاپن خسارات ناشی از زلزله و سونامی بزرگ این کشور را 309میلیارد دلار اعلام کرد. این خسارات که 4برابر توفان کاترینا در ایالات متحده برآورد شده، تولید ناخالص داخلی در ژاپن را به 2.75تریلیون ین کاهش داد.
حال اگر دولت ژاپن هم بیمه اتکاییاش درون مرزهای کشور خود قرار داده و سعی در خودکفایی بیمه اتکاییاش داشت چه زیانی را باید به تنهایی متحمل میشد؟ هر چند از لحاظ آماری احتمال وقوع حوادثی با این شدت پایین است اما باید در نظر داشت در صورت وقوع، ضربه سختی به بدنه بیمه کشور و بیمهگذارانی که به امید دریافت خسارت بیمه خریدهاند، وارد میشود. یا مورد اخیر پتروشیمی بوعلی که زیانی حدود 60 میلیون یورو را به صنعت بیمه وارد کرد.
لذا میتوان بیان کرد: هر خودکفاییای در راستای اقتصاد مقاومتی نمیتواند باشد. اما اگر اوراق بهادار بیمهیی در کشور فعال باشد هم میتوان در شرایط عادی از پتانسیل خارج از صنعت بیمه به بهترین شکل استفاده کرد و از خروج ارز جلوگیری کرد، هم در شرایطی نظیر تحریمها، صنعت بیمه میتواند با هزینههای کمتری به فعالیت عادی خود ادامه دهد. بنابراین اگر مطالعات بیانگر امکانپذیری ارائه این محصولات در بازار ایران باشد به جرات میتوان بیان کرد، وجود این ابزار در بازار میتواند مهمترین اقدام دولت در راستای اقتصاد مقاومتی در صنعت بیمه باشد.
یاری در پاسخ به این سوال که آیا مطالعاتی در زمینه امکانپذیری ارائه این محصولات در بازار کشور انجام شده است یا خیر؟ گفت: در سالیان گذشته به صورت جسته گریخته این محصولات در بازار مطرح میشدند که بیسرانجام میماند. درحال حاضر به صورت جدیتر در پژوهشکده بیمه گروهی به همراهی گروهی متخصصان این ابزارها مورد بررسی قرار میگیرد که در نتیجه یک یا چند محصول اولیه در صورت توجیهپذیر بودن به بازار ارائه میشود.
در این زمینه تمهیداتی اندیشه شده است که همه مباحث ازجمله مباحث فقهی، شرعی، حقوقی و فنی در کنار امکانسنجی اقتصادی و مالی بررسی شود و در صورتی که مشکلی وجود نداشته باشد این ابزار در بازار سرمایه کشور عرضه شود.