مردان مدیریت زنان را قبول ندارند

۱۳۹۶/۰۴/۲۷ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۳۲۶۲
مردان مدیریت زنان را قبول ندارند

گروه تشکل‌ها|

حضور زنان در بخش‌های مختلف اقتصادی و تشکل‌ها به عنوان یک پدیده نو ظهور در جامعه ایرانی به کمتر از صد سال می‌رسد. در همین راستا، سیده فاطمه مقیمی، عضو هیات رییسه اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران به نقش زنان در جایگاه‌های مدیریتی پرداخته است. مقیمی به حمایت تشکل‌های مردمی جهت حضور زنان در کابینه دوازدهم تاکید دارد و در عین حال به ارائه 8 راهکار پیشنهادی تشکل‌ها در زمینه حمایت از حضور بیشتر زنان در عرصه‌های تصمیم‌سازی کشور اشاره کرد. «ایجاد فرصت‌های لازم برای تاسیس انجمن‌ها، موسسات، سازمان‌ها و بطور کلی مراکز تجمع زنانه برای آگاهی از کم و کیف پتانسیل‌های موجود، برگزاری دوره‌های آموزشی برای زنان و آشنایی با حقوق خود، فراهم کردن زمینه‌های خودباوری در زنان و آگاه کردن آنها از قابلیت‌ها و توانایی‌های فردی‌شان؛ برگزاری سمینارها و تشکیل کارگاه‌های آموزشی برای آشنا شدن مدیران، سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران با مقوله جنسیتی و فواید حضور موثرتر زنان در رده‌های بالای تصمیم‌گیری، تشویق و ترغیب مدیرانی که از زنان در سطوح بالای سازمانی استفاده می‌کنند، معرفی زنان برتر و مقایسه عملکرد آنان با مردان هم‌پایه آنان؛ تلاش جهت تنظیم کتب درسی متناسب با مسائل روز و تاکید بر مفاهیمی چون خانواده مشارکتی، انجام پژوهش‌های علمی در باب مسائل زنان به ویژه در مباحث اشتغال، مدیریت و نقش آنان در توسعه کشور» جزو راهکارهای است که می‌تواند به حضور فعال زنان در بدنه جامعه کمک زیادی کند.

 نقش زنان در توسعه اقتصادی

عضو هیات رییسه اتاق تهران با اشاره به پیش نیازهای توسعه پایدار گفت: امروزه توانمندسازی زنان و مشارکت کامل آنان بر پایه برابری، در همه زمینه‌ها از جمله در فرآیند تصمیم‌گیری و مدیریت جامعه یکی از پیش نیازهای توسعه پایدار است؛ که کشور ما سخت به آن نیاز دارد. در جوامعی که هنوز تعادل مطلوب و قابل قبول و مشارکت عادلانه زن و مرد در فعالیت‌های تشکلی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی فراهم نشده و بنابراین فرآیند توسعه آنگونه که انتظار داشته‌اند، موفق نبوده است.

مقیمی با بیان اینکه تداوم و شتاب توسعه هنگامی رخ خواهد داد که زن و مرد دوشادوش یکدیگر مسوولیت توسعه را بر عهده بگیرند، گفت: کسب مشاغل مدیریتی توسط زنان علاوه بر آنکه زنان را در مقابله با تبعیضاتی چون معیارهای استخدامی نابرابر، دستمزدهای نابرابر، فرصت‌های آموزشی حرفه‌یی نابرابر، دسترسی نابرابر به منابع تولیدی و امکانات نابرابر در ارتقای شغلی تواناتر می‌کند، سبب بالا رفتن اعتماد به نفس، کسب یک هویت مستقل و بهبود وضعیت و رشد اجتماعی آنان می‌شود که کل جامعه از آن منتفع خواهد شد.

وی افزود: رشد دختران و زنان تحصیل کرده دانشگاهی و پیشی گرفتن آنان از مردان جامعه در چند ساله اخیر نمود پیدا کرده است که لزوم بحث مدیریت زنان را بیش از پیش مطرح می‌سازد. حال سوال این است که چرا با وجود آنکه بستر قانونی این موضوع وجود دارد، به عنوان کشوری در حال توسعه نیازمند فعال شدن زنان جامعه هستیم و همه مسوولان نظام بر اهمیت این موضوع اذعان دارند اما در موضوع مدیریت زنان پایین‌ترین نرخ‌ها را داریم؟ این فعال تشکلی گفت: پاسخ این سوال را می‌توان در معدود تحقیقاتی یافت که در این زمینه در کشور صورت گرفته است. در تحقیقی که در سال ۱۳۸۱ در مورد علل عدم دستیابی زنان به پست‌های مدیریتی در بین کارکنان و مدیران چند سازمان به انجام رسیده نشان می‌دهد که اگر چه مدیران و کارکنان مورد پرسش و کارایی و قابلیت زنان در عرصه‌های مدیریتی و پست‌های بالای سازمانی واقفند اما تنها ۶ درصد از کارکنان مرد پست مدیریت را برای زنان مناسب می‌دانند. وی افزود: ۳۰ درصد کارمندان مرد از اینکه مافوقشان زن باشد احساس خوشایندی ندارند. اگر چه همه مدیران مورد پرسش بر این باور بودند که زنان شایستگی لازم برای تصدی پست‌های بالای سازمانی را دارند اما بیش از ۸۰ درصد آنان مدیریت را کاری مردانه می‌دانند و بیش از ۵۰ درصد معتقدند که مردان در کارهای مدیریتی موفق‌تر از زنانند و خلاقیت بیشتری از خود نشان می‌دهند.

مقیمی اظهار کرد: مسوولیت‌ها و محدودیت‌های خانوادگی، تجربه کمتر زنان نسبت به مردان در این عرصه، فراهم نبودن شرایط لازم در جامعه، همچون نبود زنان در پست‌هایی چون وزارت و غیره، وجود برخی ویژگی‌های جنسیتی زنان، عدم تمکین کارکنان از مافوق خانم، اعتماد پایین‌تر زنان نسبت به مردان در این عرصه از نظر جمعیت نمونه، این‌ها مواردی است که می‌توان به عنوان مهم‌ترین عوامل عدم به کارگیری زنان در پست مدیریتی برشمرد.

عضو هیات رییسه اتاق تهران با اشاره به ماحصل تحقیقات درباره مشارکت زنان در پست‌های مدیریتی گفت: بطور کلی ماحصل تحقیقات این است که اگر چه بسیاری از تصمیم‌گیران و افراد جامعه به قابلیت و توان زنان جامعه در عرصه مدیریتی واقفند اما به دلیل حاکم بودن «نگرش جنسیتی» در سازمان‌ها و ادارات مورد مطالعه، حتی در شرایط تخصصی برابر، برتری از آن مردان است. البته باید اشاره کرد که حدود ۱۰ درصد کارکنان زن مورد مطالعه نیز مدیریت را مردانه تلقی می‌کنند و حدود ۱۸ درصد بر این باورند که زنان جامعه اعتماد و ریشه لازم جهت تصدی پست‌های بالای سازمان را ندارند.

این فعال اقتصادی بااشاره به اوج‌گیری جنبش‌های اجتماعی افزود: با اوج‌گیری جنبش طرفداری از حقوق زنان و جنبش دانشجویی پاریس از سال 1960 میلادی به این طرف، که زیرساخت‌های نظری اروپا را تکان داد و مسائل جدید را در دنیا، مطرح کرد. بحث‌های مربوط به «جنسیت و جغرافیا»، «فضا و جنسیت» و همچنین« شهر و جنسیت» در بسیاری از کشورهای جهان فراگیر شد. دگرگونی‌های اجتماعی ناشی از توسعه شهری مدرن، موجب آزادسازی و رها شدن نیروهای انسانی در قالب مدرنیزاسیون در یکصد سال گذشته شده است، که موجب افزایش فعالیت‌ها و تحریکات اجتماعی این نیروهای اجتماعی شده است.

عضو هیات رییسه اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی گفت: بطور کلی بسیاری از اندیشمندان اجتماعی، عوامل جامعه‌پذیری در هر جامعه را سه عامل خانواده، مدرسه و رسانه‌ها می‌دانند. در برخی از خانواده‌های پدرسالار ایرانی، نقش‌ها و رفتارها بر اساس معیارها و ارزش‌های مردانه پایه‌گذاری و الگوسازی شده است و این الگوسازی‌ها قادر به تشخیص و ارج نهادن به نقش اثر بخش زنان در سازمان و جامعه نیست.

 مقیمی افزود: همان‌گونه که نتایج نشان می‌دهد گاه برخی از الگوی جنسیتی حاکم بر کتب درسی و برنامه‌های آموزشی برداشت‌های سنتی را در اذهان تقویت می‌کند؛ این امر امکان دارد سبب شود تا دانش‌آموزان دختر که زنان آینده جامعه هستند، نیروی خود را دست کم بگیرند و دارای شخصیتی فاقد خلاقیت و اعتماد به نفس شوند و به سوی پذیرش کارهای کم مهارت با وجهه اجتماعی پایین گرایش پیدا کنند. چنانکه گفته شد این عدم اعتماد به نفس در بعضی از زنان وجود دارد به نحوی که حدود ۱۸ درصد کارهای مدیریتی را مختص مردان طبقه‌بندی کردند و مردان را در این زمینه موفق‌تر از زنان می‌دانند.

عضو هیات رییسه اتاق تهران همچنین خاطرنشان کرد: موضوع حضور زنان در عرصه تصمیم‌گیری در حقیقت موضوع به رسمیت شناختن آنان به عنوان یک نیروی بالفعل و نه بالقوه است. در کشورهای در حال توسعه، مردان بیشتری بهره وران و زنان قربانیان توسعه بوده‌اند. توسعه برای زنان به معنی بارکاری بیشتر در بیرون از خانه بوده و دستاوردهای مثبت بیشتر نصیب مردان بوده است.

مقیمی دستیابی به توسعه پایدار را تغییر در مناسبات کنونی و حضور فعال زنان خواند و گفت: زنان بیش از 50 درصد از جمعیت را تشکیل می‌دهند و در تولید، رشد، تربیت آموزش نسل جدید نیز نقشی اساسی دارند.