تایید خودکشی کوروش اسدی از طرف همسرش
همسر کوروش اسدی به شایعههای پیرامون مرگ او پایان داد و به صورت رسمی اعلام کرد این نویسنده با گاز خودکشی کرده و به مرگ طبیعی از دنیا نرفته است. اوایل تیرماه بود که رسانهها از درگذشت خالق «باغ ملی» خبر دادند.
کوروش اسدی نویسنده مطرح کشورمان نیمه شب دوم تیر 96 در منزل شخصی خود در تهران درگذشت. او 52 سال بیشتر نداشت و خبری از بیماری خاصی که منجر به درگذشت او شود، در میان نبود. با توجه به اینکه این نویسنده لحظات پایانی عمر خود را در خانهاش گذرانده، پیکر او برای مشخص شدن علت مرگ، به پزشکی قانونی تحویل داده شد. پس از مراسم تشییع، دفن و بزرگداشت، بسیاری در انتظار شنیدن دلیل درگذشت او بودند اما علت مرگ رسما اعلام نشد. هرچند اخبار غیررسمی و بسیاری از دوستان و نزدیکان این نویسنده، مرگ او را خودخواسته میدانستند. به همین دلیل شایعاتی درباره علت مرگ او مطرح شد، از خودکشی تا قتل.
22 تیر بود که یک مجله الکترونیک، به قلم و همت جمعی از نویسندگان و اهل قلم و دوستان کوروش اسدی منتشر شد و با پرداختن به موضوع خودکشی – از نوع خودکشی با گاز- برای نخستینبار از علت مرگ این نویسنده پرده
برداشت.
در پیشانی این نشریه آمده بود: «خودکشی با گاز واکنشی است به متافیزیک حقیقتی که پرفورمنس خودکشی اسدی را نه حقیقت که مجاز میخواند. هم آنچه در تلاش برای تصرف فضا و مصادره به مطلوبکردن جسدی رها شده دارد.
جز این نشریه الکترونیکی، خبر خودکشی این نویسنده در رسانهیی منتشر نشده بود تا اینکه شامگاه 28 تیر، عاطفه چهارمحالیان نویسنده و همسر کوروش اسدی در گفتوگویی تایید کرد که او هنگامی که در خانهاش تنها بوده با گاز خودکشی کرده است.
به گزارش ایلنا، چهارمحالیان در گفتوگو با این رسانه، سکوت درباره علت مرگ کوروش اسدی را ملاحظات قانونی دانست. او در این باره اعلام کرد از آنجا که خودکشی نوعی قتل بهشمار میرود و تا زمانی که کاملا اثبات نشود خودکشی صورت گرفته، نمیتوان آن را اعلام کرد. ما مجبور بودیم تا زمانی که پرونده کاملا توسط پلیس بسته نشود دلیل را اعلام نکنیم. به گفته همسر این نویسنده، کوروش اسدی قبل از اقدام به خودکشی، در یادداشتی اعلام کرده بود که خسته است و به لحاظ روحی نمیتواند به زندگی خود ادامه دهد.
کوروش اسدی، در «باغ ملی» از روایت فروپاشی انسانهای معاصر نوشته بود و جهان داستانی خود را میان واقعیت و وهم خلق
کرد.
این مجموعه داستان، در سال 83، به عنوان برنده چهارمین دوره برگزاری جایزه گلشیری در بخش بهترین مجموعه داستان سال ۱۳۸۲ از دید داوران معرفی شد. او نگاه جدی به داستان داشت و در اغلب داستانهایش فضای بکری را تجربه کرده بود. چیزی که در بیشتر داستانهایش برای او مطرح بود، جستوجو به دنبال گمشده و کشف یک راز بود. انگار اما این اثیری خلق شده با قلم او و رازگونه بودن آثارش، از داستانها بیرون آمده و بر زندگی و مرگش نیز سایه انداخت.
این نویسنده داستان کوتاه معاصر ایرانی، مدرس داستاننویسی و ویراستار نیز بود. «پوکهباز»، «پایان محل رویت است»، «گنبد کبود» و رمان بلند «کوچه ابرهای گمشده» از مهمترین آثار او در زمینه داستاننویسی است.