پروژه‌ سوریه‌‌سازی افغانستان کلید خورده است؟

۱۳۹۶/۰۵/۰۵ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۳۷۸۹

گروه جهان    قراین و شواهد در دولت اشرف غنی نشان می‌دهد که افغانستان به زودی وارد مرحله خطرناک‌تری از جنگ می‌شود. این تهدید وقتی جدی‎تر می‌شود که سخنان ضمیر کابلوف، نماینده ارشد روسیه در امور افغانستان را می‌خوانیم. کابلوف گفته که مسکو نگران افزایش فعالیت‌های داعش در افغانستان است و اگر نیروهای خارجی جلو فعالیت‌های این گروه را نگیرد، روسیه مجبور است دست به اقداماتی بر مواضع آن در افغانستان بزند. کابلوف به طور واضح گفته که روسیه ممکن است برخی مواضع داعش در افغانستان را بمباران کند.  به اعتقاد ناظران، اگر روسیه دست به چنین کاری بزند بی‌شک امریکا واکنش نشان داده و اعلام خواهد کرد که حمله روسیه به افغانستان به هر بهانه‌یی حمله به مواضع و منافع امریکاست؛ و اینگونه افغانستان وارد یک مرحله تازه شده و قدم در راه تبدیل شدن به سوریه‌یی دیگر خواهد گذاشت. این چندان بعید نیست زیرا تجربه ثابت کرده که سخنان کابلوف جامه عمل می‌پوشند. او پیش‌تر بارها از حمایت روسیه از طالبان گفته بود و در نهایت دیدیم که چنان هم شد. اما حالا پرسش اساسی این است آیا روس‌ها مقصر وضعیت احتمالی سوریه شدن افغانستان هستند؛ یا امریکایی‌ها هم به دنبال اجرایی شدن این طرح هستند؟ روزنامه ماندگار افغانستان می‌نویسد: پاسخ این پرسش واضح است. اگر هر دو عامل را در سوریه شدن احتمالی افغانستان به‌گونه قاطع رد نکنیم باید این پرسش فرعی را مطرح کنیم که نقش اشرف غنی در سوریه‌سازی افغانستان چیست و رویکردهای غنی چگونه افغانستان را به سوریه‌یی دیگر تبدیل می‌کند؛ افغانستانی که همیشه حوزه جنگ قدرت‌ها بوده و حداقل یک دولت، عرصه تنازع همه بازی‌ها را زیر نام جنگ‌های داخلی تجربه کرده است و امروز هم چنین چیزی با همان شکل و اندکی تفاوت و پیشرفت تداوم یافته است.  دولت برهان‌الدین ربانی در واقع قربانی بازی گروه‌های دیگر به نیابت از کشورهای مختلف ازجمله پاکستان شد. اما این ‌بار به نظر می‌رسد که دولت کابل در مقام حافظ منافع قدرت‌های خارجی ظاهر شده که حاصلش نابودی افغانستان است. اقدامات اشرف غنی افکار و اندیشه‌های تمامیت‌خواهانه او و برخی تحرکات در سطح منطقه نشان می‌دهد که فرآیندی برای تحریک روس‌ها در افغانستان آغاز شده است. جدا از آن تک‌قوم‌سازی قدرت سبب شکل‌گیری عقده‌هایی شده که در نهایت توان ویران‌کننده‌یی خواهد یافت. حذف سایر اقوام از بدنه قدرت به بهانه‌های مختلف سبب شده، فرصت‌هایی برای شکل‌گیری‌های تازه قومی مطرح شود. همچنین انتقال ناامنی به شمال و غرب افغانستان و تجهیزاتی که در اختیار طالبان قرار داده شده در کنار بی‌توجهی دولت در حمایت از صدها سربازی و افسری که در جنگ با طالبان به حمایت‌ نیاز دارند، همه و همه پرسش‌هایی هستند که پاسخ به آن نشان‌دهنده کشیده شدن افغانستان به یک وضعیت سیاه جدید است. برزگ‌نمایی داعش در افغانستان هم پرسش دیگری است که هنوز پاسخ داده نشده است. همه این عوامل باعث شده تا به دولت افغانستان و شخص غنی و برخی همکارانش به عنوان یک نقطه غیرقابل اعتماد نگاه شود. حالا غنی راهی ندارد جز اینکه ثابت کند، تطبیق‌کننده پروژه سوریه‌سازی افغانستان نیست.