بازی دیپلماسی

۱۳۹۶/۰۵/۱۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۴۲۸۹

 بهاره محبی   

دبیر گروه جهان

 «حمله به نقطه قوت حریف» توصیفی از استراتژی مخالفان داخلی دولت حسن روحانی در چهار سال گذشته برای انتقاد از او در حوزه سیاست خارجی است. این مخالفان به‌ویژه در جریان رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری بارها از مواردی چون کاهش سطح روابط ایران با همسایگان به‌ویژه عربستان، ویزا ندادن به مقام‌های ایرانی برای ورود به عربستان سعودی در حادثه منا و اقدامات ضدایرانی دولت دونالد ترامپ، رییس‌جمهوری ایالات متحده به عنوان نقاط ضعف و کاستی‌های وزارت خارجه محمدجواد ظریف نام بردند و البته سعی کردند همه دستاوردهای دولت را بی‌اهمیت جلوه داده و از این مساله بهره‌برداری انتخاباتی کنند؛ استراتژی که در نهایت فایده‌یی برای مخالفان دولت نداشت و حسن روحانی رییس‌جمهور ماند. البته مخالفان دولت پس از انتخابات هم به این استراتژی خود ادامه دادند و به تازگی هم اقدامات مختلف ضد ایرانی در منطقه را حمل بر ضعف سیاست خارجی دولت می‌کنند. در اینجا توجه به دو نکته ضروری است:

نخست؛ بی‌توجهی تعمدی مخالفان داخلی روحانی به دلایل تشدید اقدامات ضد ایرانی در عرصه منطقه‌یی و بین‌المللی. یکی از مهم‌ترین این دلایل رقابت‌های منطقه‌یی است. اگر مخالفان دولت به خاطر داشته باشند با بالا گرفتن گمانه‌زنی‌ها درباره به سرانجام رسیدن توافق هسته‌یی ایران و 6 قدرت جهانی (برجام)، ناظران بسیاری از نگرانی رقبای منطقه‌یی ایران نسبت به پایان انزوای تحمیلی کشورمان و بازگشتش به آغوش جامعه جهانی نوشتند. اندیشکده‌های مطالعاتی بارها هشدار دادند که آنچه عربستان، اسراییل و حتی ترکیه را به‌شدت نگران کرده کنار گذاشته شدن سیاست خارجی منفعلانه با ادبیات به ظاهر تهاجمی دولت قبل و آغاز گفتمان جدیدی است که می‌تواند وزن مشروعیت ایران در جامعه جهانی را بهبود ببخشد.  به هر حال همین امروز هم با نگاهی به ادبیات دولتمردان ترامپ و ابراز نگرانی‌های عربستان و متحدانش می‌توان فهمید آنچه خصمان تهران را نگران کرده قدرت گرفتن دوباره ایران در عرصه جهانی است.

دوم؛ بی‌توجهی به تاثیر تنش‌های داخلی در عرصه سیاست خارجی.

به نظر می‌رسد که مخالفان دولت عامدانه نقش خود را در سیاست خارجی چهار سال گذشته ایران نادیده می‌گیرند. انتشار سخنان محمدجواد ظریف در جلسات محرمانه با نمایندگان منتقد برجام، اظهارنظرهای غیرمسوولانه کسانی که مسوولیتی در حوزه سیاست خارجی نداشتند و حمله به سفارت عربستان و آتش زدن آن چند نمونه از تلاش موفق منتقدان دوآتشه داخلی برای تاثیرگذاری در عرصه سیاست خارجی بود.

مخالفان در شرایطی از کاسته شدن سطح روابط ایران با کشورهای منطقه انتقاد می‌کردند که تنها در یک مورد، آن هم متشنج شدن روابط ایران ـ عربستان در پی حمله به سفارت این کشور در تهران بود که بهانه‌یی به دست سعودی‌ها داد تا نه تنها از بار فشار جامعه جهانی در جریان اعدام شیخ نمر، روحانی برجسته شیعی در عربستان سعودی رهایی یابند، بلکه با مظلوم‌نمایی و دمیدن بر آتش تبلیغات ایران‌هراسانه ائتلافی علیه ایران شکل دهند؛ روندی که می‌رفت تا اجماعی را علیه تهران ایجاد کند اما رویکرد فعالانه روحانی ـ ظریف تا حد زیادی این تاکتیک را خنثی کرد.  هدف نگارنده دفاع بی‌چون و چرا از سیاست خارجی دولت حسن روحانی در چهار سال گذشته نیست؛ چه حتی موفق‌ترین‌ها هم برای پیشرفت نیاز به نقد واقع‌بینانه گذشته دارند. با این حال آنچه در فضای دوقطبی «مرده بادها» و «زنده بادهای» امروز ایران خودنمایی می‌کند، نبود نقد کارآمد با در نظر گرفتن واقعیت‌ها، منافع ملی و شرایط منطقه‌یی است. چه بسیارند حامیانی که کمتر از «روحانی مچکریم» یا «درود بر ظریف» را برنمی‌تابند و منتقدانی که هیچ ابایی ندارند تا عالی‌ترین دست‌اندرکاران دستگاه دیپلماسی را که از حمایت کامل نظام برخوردار هستند به خیانت متهم کنند. آنچه این روزها می‌گذرد و در گذشته نیز بوده چیزی جز کشاندن رقابت‌های سیاسی به حوزه خطر منافع ملی در عرصه بین‌المللی نیست. باشد که همه فعالان سیاسی از این بازی خطرناک پرهیز کنند.