چشم‌انداز فروپاشی مالی کلان‌شهرها

۱۳۹۶/۰۵/۲۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۴۷۳۲
چشم‌انداز فروپاشی مالی کلان‌شهرها

گروه اقتصادکلان|

جایگاه کلان‌شهرها در اقتصاد ملی و تولید ناخالص داخلی سبب شده تا مساله مدیریت شهری فارغ از خدمات قابل ارائه در این چارچوب، نقش غیرقابل انکاری در اقتصاد و توسعه داشته باشد. مدیریت ناکارآمد کلان‌شهرها علاوه بر تشدید فقر، حاشیه‌نشینی، تغییر در کانون‌های جمعیتی و تخریب‌های زیست‌محیطی، آثار عمیقی را هم بر اقتصاد و توسعه ملی برجای خواهد گذاشت.

کلان‌شهرها در ساختار توسعه‌یی تمرکز موجود در ایران، بار بخش عمده‌یی از تولید ناخالص داخلی را بر دوش می‌کشند و همین امر سبب می‌شود تا آسیب‌شناسی مساله مدیریت کلان‌شهرها در ایران تنها به امور اداره شهر محدود نشود. بلکه مسائل و بحران‌های مالی و اقتصادی عمیقی در پی مدیریت ناکارآمد کلان‌شهرها رقم خواهد خورد.

جلسه هفته گذشته موسسه «دین و اقتصاد» با عنوان «مدیریت شهری و آینده کلان‌شهرها در ایران» به طرح مسائلی در باب مدیریت کلان‌شهرها و آثار آن بر توسعه پرداخت. در این زمینه فرشاد مومنی اقتصاددان با بیان اینکه توجه به مساله مدیریت شهری با گذر زمان در دنیا تا حد یک دولت محلی افزایش یافته است، نسبت به چشم‌اندازهای نگران‌کننده در وضعیت مالی کشور چه در سطح اقتصاد ملی و چه در سطح اداره کلان‌شهرها می‌بینیم، هشدار داد. مومنی با بیان اینکه هنوز چارچوب ذهنی ساختار قدرت کشور آمادگی مواجهه با وضعیت فاجعه‌بار تهران از نظر مالی، زیست‌محیطی و کیفیت زندگی را ندارد، بسترسازی نهادی بر فراز ساختارهای قدرت را برای اصلاح شیوه مدیریت کلان‌شهرها حیاتی عنوان کرد.

در عین حال، ناصر ذاکری دیگر اقتصاددان حاضر در این جلسه گزیده‌یی از مطالعات جمعیتی که روی کلان‌شهرها انجام داده ارائه داد که بر اساس آن، پیش‌بینی‌ شده جمعیت شهری ایران در سال 1445 نیمی از جمعیت کشور را تشکیل دهد. بر اساس مطالعه ذاکری، سهم جمعیتی

10شهر بزرگ ایران در نیم قرن آینده حدود 35درصد و با جمعیتی حدود 50 تا 55میلیون خواهد بود که همین امر ابعاد اقتصادی و اجتماعی غفلت از مساله مدیریت کلان‌شهرها را به وضوح نشان می‌دهد. به گفته این اقتصاددان نشانه‌هایی از اینکه در کانون‌های اقتصادی کشور تغییری ایجاد کند، مشاهده نمی‌شود. این موضوع در حقیقت بر پیش‌بینی رشد فزاینده جمعیتی در کشور صحه می‌گذارد و ضرورت بازنگری در وضعیت نگران‌کننده مدیریت کلان‌شهرها را به میان می‌آورد.

 چشم‌اندازهای فروپاشی مالی در کلان‌شهرها

فرشاد مومنی با بیان اینکه تمرکز بر مسائل مدیریت شهری و اقتصاد طی سال‌های اخیر به دلایل گوناگون در کشور ضرورت بیشتری پیدا کرده است، افزود: «پیش‌بینی می‌شود که اهمیت این مسائل در آینده بسیار بیشتر از امروز باشد. وقتی به شکل تاریخی به مساله نگاه می‌کنیم، می‌بینیم که مدیریت شهری در گام‌های آغازین خود بیشتر روی ارائه یک سلسله خدمات و اداره امور شهر متمرکز بود. با گذشت زمان، نگاه تغییر کرد و به مدیریت شهری تا حد دولت محلی توجه شد. تقریبا بخش بزرگی از مطالعات آینده‌شناختی که درباره قرن بیست و یکم صحبت می‌کند، بحث از بازآرایی بنیادی وظایف کلان‌شهرها و مدیریت توسعه ملی وجود دارد.  به‌طور عمده این مطالعات حکایت از این دارد که بخش‌های دایما رو به افزایشی از دولت ملی به مدیریت کلان‌شهرها واگذار می‌شود و دولت ملی به تدریج به شکل انحصاری فقط به مسائل راهبردی و استراتژیک خواهد پرداخت.»

مومنی اظهار کرد: «اگر برخورد فعال و آسیب‌شناختی از واقعیت‌های موجود مدیریت شهری داشته باشیم، می‌توانیم ظرفیت‌هایی را آزاد کنیم که در خدمت توسعه ملی و ارتقای توان رقابت اقتصاد ملی قرار گیرد. در غیر این صورت، سهل‌انگاری‌ها تبدیل به کانون جدیدی برای شکل‌گیری بحران‌های بزرگ و کوچک می‌شود.»

این اقتصاددان با بیان اینکه تجربه نشان داده که اقتصاد سیاسی ایران در این زمینه هم ممکن است فرصت‌ها را به تهدید و تهدیدها را به فاجعه تبدیل کند، تصریح کرد: «باید به این واقعیت توجه داشت که در قرن بیست و یکم به عنوان عصر جهانی شدن و عصر دانایی، عموم پیش‌بینی‌ها از یک وضعیت پارادوکسیکال حکایت می‌کند. به این معنا که در یک طرف چه در سطح دولت ملی و چه در سطح مدیریت کلی و مدیریت کلان‌شهرها، با ابعاد پیچیده و بی‌سابقه‌یی از مسوولیت‌ها روبه‌رو هستیم و از طرف دیگر، تامین مالی این فعالیت‌ها و عهده‌گیری مسوولیت‌ها با چالش‌های بسیار بیشتری روبه‌رو خواهد شد. این مساله برای کشورهای در حال توسعه حادتر و شکنندگی‌آورتر است.»

  فجایع مالی، محیط زیستی و کیفیت زندگی در تهران

مومنی با بیان اینکه در ایران همه علائمی که نشان‌دهنده چشم‌اندازهای نگران‌کننده در وضعیت مالی کشور است را چه در سطح اقتصاد ملی و چه در سطح اداره کلان‌شهرها می‌بینیم، اظهار کرد: «در سطح ملی مشاهده می‌شود که نوسان شدید و افزایش شکاف میان نیازهای ارزی کشور با آن بخش از این نیازها که از طریق فروش نفت خام قابل تامین است، ما را در معرض گرفتاری‌های جدی قرار داده است. در عین حال، هم در مقیاس دولت ملی و هم در مقیاس کلان‌شهرها با یک وضعیت در آستانه فروپاشی مالی روبه‌رو هستیم که این مساله چه در سطح ملی و چه در سطح کلان‌شهرها حتی از نظر شفاف‌سازی هم با چالش روبه‌روست.»

این اقتصاددان افزود: «هنوز سازه‌های ذهنی در ساختار قدرت کشور، آمادگی شنیدن ابعاد وضعیت فاجعه‌آمیز تهران از نظر مالی، محیط زیستی و کیفیت زندگی را ندارد. در این ساختار رانتی ضدتوسعه‌یی موجود، فضایی ایجاد شده که بحث‌های کارشناسی هم حمل بر چیز دیگری شود. از نظر اصول و مبانی اداره شهر، اگر بتوانیم از مسائل کلان‌شهرها سیاست‌زدایی کنیم و علم مبنا و ملاک شود، احتمال نجات وجود دارد. در غیر این صورت باید هزینه‌های غیرقابل بازگشتی داد. در سایه عدم شفافیت، سیاست‌زدگی و مدیریت ناکارآمد هم آینده به تاراج رفته و هم کیفیت موجود زندگی شهروندان در معرض انحطاط قرار گرفته است.»

به گفته مومنی، مدیریت کلان‌شهرها تاکنون در این حیطه بیش از حد مورد غفلت بوده و بسترسازی برای نظارت نهادهای مدنی بر فراز ساختارهای قدرت در مقطع کنونی بسیار حیاتی و سرنوشت‌ساز است.

  نشانه‌ای از تغییر در کانون‌های اقتصادی دیده نمی‌شود

در ادامه ناصر ذاکری استاد اقتصاد دانشگاه تهران به تشریح تغییر وضعیت جمعیتی شهرها پرداخت و گفت: «سرعت افزایش جمعیت شهری ضرورت توجه به مسائل مدیریت شهری را بیشتر کرده است. براساس سرشماری سال 1395، جمعیت کل کشور 79 میلیون نفر و نسبت شهرنشینی 74 درصد است. سهم

10شهر بزرگ با جمعیت بالاتر از یک میلیون نفر برابر با 30.9 درصد جمعیت کل کشور است. تراکم و تمرکز جمعیتی اتفاق افتاده، نشان می‌دهد باید توجه خاصی به این کانون‌های جمعیتی داشته باشیم. در سال 1345 جمعیت ایران 25 میلیون نفر و نسبت شهرنشینی کمتر از 40 درصد بوده است. این اعداد نشان می‌دهد چه تغییر عظیمی در این سال‌ها اتفاق افتاده است. تحولات عمیقی در حال رخ دادن است. به نوعی که جمعیت ایران سه برابر شده و نسبت شهرنشینی حدود دو برابر شده است.»

ذاکری افزود: «براساس مطالعاتی که در این زمینه انجام دادیم، با یک پیش‌بینی اعتدالی از وضعیت کشور در 50 سال آینده، جمعیت را در دامنه 150میلیون نفر درنظر گرفته‌ایم. در عین حال، با مطالعات انجام‌ شده مشخص شد که روند افزایش نسبت شهرنشینی ادامه خواهد یافت.»

وی با بیان اینکه در حال حاضر، نسبت شهرنشینی در امریکای لاتین 80 درصد و در ایالات‌متحده امریکا 82 درصد است، افزود: «در مطالعه‌یی که انجام شد با یک پیش‌بینی محتاطانه از نسبت شهرنشینی ایران در 50 سال آینده، نسبت شهرنشینی را 80درصد به دست آوردیم که این اطلاعات مبنایی را برای بررسی وضعیت آینده در اختیار ما قرار می‌دهد.»

  120میلیون شهرنشین در سال 1445

ذاکری با اشاره به اینکه براساس این پیش‌بینی، در 50 سال آینده حدود 120 میلیون نفر شهرنشین خواهیم داشت، تصریح کرد: «در عین حال، علامتی در اقتصاد کشور نمی‌بینیم که حاکی از آن باشد تغییری در کانون‌های جمعیتی ایجاد خواهد شد. بر این اساس، سهم جمعیتی 10 شهر بزرگ ایران در نیم قرن آینده به حدود 35 درصد و با جمعیتی حدود 50 تا 55 میلیون نفر خواهد رسید.»

این اقتصاددان با بیان اینکه یک‌سری شهرها هم در آستانه میلیونی شدن هستند، افزود: «این اعداد نشان می‌دهد که با چه بحران‌هایی روبه‌رو خواهیم بود. طی 50سال آینده، بخش بزرگی از جمعیت بناست در کلان‌شهرها زندگی کنند و نیاز به مدیریت توانمندتری خواهیم داشت.»

وی با اشاره به اینکه تهران با توجه به اینکه کانون سیاسی و اقتصاد کشور از گذشته نه چندان دور تا به امروز بوده است، تصریح کرد: «بررسی روند مدیریت تهران از این منظر بسیار مهم و حایز اهمیت است. روند انتخاب شهردار در این شهر از سال 1300 تا سال 1396 نشان می‌دهد که در این بازه زمانی

 54 شهردار انتخاب شده است. به عبارت دیگر عدم ثبات مدیران سبب شده تا نگاه بلندمدت به مساله مدیریت شهری وجود نداشته باشد. اما نکته تاسف‌بار اینجاست که تهران تنها از عدم ثبات مدیران آسیب ندیده؛ بلکه دوره طولانی مدیریت در تهران هم مشکل‌ساز شده است.»

ذاکری افزود: «از شهریور ماه 1384 در شهرداری تهران مساله ثبات مدیریت برقرار است که شاید در نگاه نخست مثبت به نظر برسد اما وقتی این موضوع را بررسی می‌کنیم می‌بینیم تنها چیزی که اهمیت نداشته ثبات مدیریت بوده و مسائل دیگری در میان بوده است که نشان از نگاه سیاسی به مدیریت شهری دارد.»

وی تصریح کرد: «رشد شهرها و شهرنشینی محدودیت‌ها و الزاماتی را به ما تحمیل می‌کند که ناچار به پذیرش آن هستیم. اگر جریان آینده تغییر را بفهمیم، سعی می‌کنیم به جای مقاومت در برابر موج تغییر، خود را با آن هماهنگ کنیم تا این تغییر دستاوردهای مثبت بیشتر و هزینه کمتری داشته باشد.»

این اقتصاددان با بیان اینکه نقطه شروع بازنگری در نظام مدیریت شهری است، افزود: «نکته مهم این است که با بحرانی در نظام مدیریت شهری مواجه هستیم. باید ابتدا نظام سیاسی را اصلاح کنیم و فضای رقابت سیاسی در فضایی پیش رود که در خدمت مردم باشد. در این فضا هر اصلاحی که انجام شود، می‌تواند استمرار داشته باشد اما وقتی این فضا وجود نداشته باشد هر تغییر مثبتی هم که ایجاد شود، پایدار نخواهد بود.»

وی افزود: «مدیریت شهری باید به‌گونه‌یی تقویت شود تا بتواند تغییرات آینده را شناسایی کند و بر موج تغییرات سوار شود. به عبارت بهتر، انفعالی برخورد نکند بلکه برخورد فعال با مسائل داشته باشد و به طریقی آنها را مدیریت کند که هزینه کمتری به شهروندان تحمیل شود.»