خزر؛ زنده به گور زیر زبالهها
گروه اقتصاد اجتماعی|
بزرگترین دریاچه و پهنه آبی محصور در خشکی که به احترام عظمتش، نام دریا به خود گرفته، دارد با فاضلابهایی که چون سم به رگهایش دویدهاند، میمیرد، تا زیر آوار زبالهها دفن شود. بزرگترین جاذبه گردشگری شمال ایران، این روزها دارد هوادارانش را هم از دست میدهد؛ چه اینکه قدم زدن در ساحلی مملو از پسماندهای شهری و زبالههای بیمارستانی، نه دلپذیر است و نه حتی امن.
«کاسپین» با وسعتی نزدیک به 436000 کیلومتر مربع، افزون بر 77000 کیلومترمکعب آب شور دارد و چندین گونه گیاهی و جانوری را در آغوش جا داده است. با این همه، اکنون، جز معضل ورود غیرمجاز فاضلابها، باید با بدل شدنش به دپوی شبه رسمی زباله هم کنار بیاید. دریای خزر بهشدت با پسماندهای شهری، نفتی و بیمارستانی آلوده شده و فاضلاب شهرها هم به این دریاچه میریزد. اکوسیستم این دریاچه در سالهای اخیر بهشدت تخریب شده و برخی از گونههای جانوری آن مانند فوک خزر در معرض انقراض قرار گرفتهاند این در حالی است که به گفته نمایندگان مجلس همت ملی برای رفع این آلودگیها وجود ندارد.
عفونت در ساحل
رامین نورقلیپور عضو هیات رییسه مجمع نمایندگان استان گلستان، با تاکید بر اینکه دفع غیراصولی و غیربهداشتی زباله در حوزه خرز، نه به سبب کمبود یا نبود مکان و فضای مناسب که به سبب غفلت از مطالعه کاربردی برای یافتن مکان مناسب انباشت و دپوی زباله رخ داده است، خانه ملت گفت: در جانمایی مکانهای دپوی زباله به پارامتر و دادههای مکانی مانند فاصله این مکانها از مناطق مسکونی، جنگل، منابع آب سطحی و زیرزمینی، مناطق حساس زیست محیطی باید توجه شود. تا اکنون مطالعات و بررسیهایی انجام شده، اما اعتنایی به آنها نشده است.
هر چند آلودگیهای نفتی، فاضلابهای خانگی و صنعتی، این اکوسیستم را تهدید میکند، اما تخلیه زبالههای عفونی بیمارستانها و مراکز درمانی به رودهای منتهی به دریای خزر و سواحل آن فاجعهیی بزرگتر و جنایتی نابخشودنی را رقم زده است. علی محمد شاعری سخنگوی کمیسیون کشاورزی و عضو مجمع نمایندگان استان مازندران، میگوید: روزانه 6هزار تن پسماند خانگی، صنعتی و بیمارستانی در استانهای شمالی تولید و به صورت غیربهداشتی دفع و شیرابههای حاصل از آنها بعد از تجزیه، آبهای سطحی، زیرزمینی و دریای خزر را آلوده میکند.
او با انتقاد از عدم مدیریت پسماندهای بیمارستانی و ورود شیرابههای ناشی از دفع غیراصولی این پسماندها به آبهای دریای خزر معتقد است: برخی مراکز درمانی مجهز به سیستمهای پیشرفته امحای زباله بیمارستانی نیستند، به صورت جدی نیاز است وزارت بهداشت نسبت به تامین سیستمهای پیشرفته امحای زباله بیمارستانی در تمامی مراکز درمانی اقدام کند زیرا شیرابههای حاصل از دفع غیراصولی این زبالهها سلامت مردم و حیات دریای خزر را تهدید میکند.
به باور شاعری، بیخطرسازی پسماندهای بیمارستانی باید در بیمارستانها و مراکز درمانی انجام سپس به شهرداریها برای دفع اصولی تحویل داده شود، اما برخی بیمارستانها و مراکز درمانی با بیتوجهی به رعایت ضوابط بیخطرسازی زبالههای بیمارستانی آلودگی آبهای زیرزمینی و دریای خزر را فراهم میکنند.
شنا ممنوع
حدود 25 درصد از شناگاههای حاشیه رودخانههای مازندران به عنوان مناطق شنا ممنوع اعلام شدهاند. ورود پسماند صنعتی و شیرابههای ناشی از زبالههای انباشتی در حاشیه رودخانههای مازندران، شرایطی را پدید آورده که تابستان امسال، بنابر بررسیهای زیست محیطی، نزدیک به 25 درصد 51شناگاه ساحل 338 کیلومتری مازندران، بهعنوان مناطق شنا ممنوع اعلام شدند. به تازگی سازمان حفاظت محیطزیست، استفاده از پرچمهای آبی و زرد را برای مشخص شدن مناطق سالم و آلوده ساحلی در خزر بهعنوان یکی از راهکارهای جلوگیری از استفاده مردم از نقاط آلوده دریا درنظر گرفته است. عبدالله رضیان عضو مجمع نمایندگان استان مازندران، پیرامون این موضوع گفت: 40درصد از شناگاهها آلوده بوده و نصب پرچمهای زرد و آبی در واقع اقدامی نمادین از سوی سازمان حفاظت محیطزیست بوده و مساله پایش و کیفیت آلودگی شناگاهها با این امر محقق نمیشود.
فوک خزر؛ لب پرتگاه انقراض
آلودگی خزر نه تنها سلامت انسانها، بلکه نسل آبزیان و به ویژه فوک خزری را نیز در معرض انقراض و تهدید قرار داده است. آلودگیهای روزافزون دریای خزر، دست در دست شکارچیان صیاد، هرسال جان هزاران قلاده فوک خزر را میگیرد و اینگونه جانوری را تا لبه پرتگاه انقراض برده است. در آخرین ردهبندی جانوران در خطر نابودی اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) اینگونه به عنوان یک گونه در خطر انقراض جهانی معرفی شده و بر اساس اعلام ای یو سی ان، جمعیت فوکهای خزری از زمان فروپاشی شوروی سابق، از یک میلیون قلاده در سال 1991 به کمتر از 100 هزار قلاده در سال 2008 رسیدهاند. مدیر مرکز درمانی و تحقیقاتی فوک هلند هم در سفرش به ایران هشدار داد که «دور از انتظار نیست که همین جمعیت باقیمانده نیز تا 10 سال آینده کاملا از بین برود.» منوچهر جمالی عضو مجمع نمایندگان استان گیلان، با هشدار نسبت به انقراض نسل فوک خزر میگوید: افزایش آلودگی دریای خزر، ورود فاضلاب صنعتی و خانگی، آلودگی نفتی، سموم کشاورزی، برداشت و صید بیرویه منابع آبزیان مورد تغذیه فکها از جمله صید بیرویه ماهی کیلکا و کاهش ذخایر از جمله عوامل موثر در کاهش جمعیت فوکهای خزر و سایر آبزیان است. او افزود: احیای نسل فوک خزر ضروری است و برای جلوگیری از به خطر افتادن تنوع زیستی دریای خزر، باید برای تغذیه فکهای دریای خزر چارهیی اندیشید.
قربانی همسایهها
البته براساس آمار مسوولان محیطزیست، سهم ایران در آلودگی دریای خزر 12 درصد و بیشترین سهم در آلودگیهای این «دریای بسته» مربوط به جمهوری آذربایجان و روسیه بوده که این آلودگیها شامل آلودگیهای نفتی، خانگی، صنعتی و کشاورزی است. از دیگر سو، با اینکه ایران از خزر نفت بر نمیدارد، به سبب حرکت و جهت جریانهای آب در سواحل جنوبی دریای خزر رسوبات چاههای نفت آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان که در خزر یا ساحل آن قرار دارند، در سواحل جنوبی خزر، یعنی بخشهای نزدیک ایران، مقادیر بالایی از هیدروکربنهای پسماندهای نفتی جمع میشود. تحقیقات انجام شده روی رسوبات سطحی سواحل جنوب غربی دریای خزر بیانگر آن است که منشا اصلی این ترکیبات با احتمال زیاد مربوط به آلودگی نفتی آذربایجان بوده و میزان هیدروکربنها و آروماتیک این ترکیبات در دریای خزر در سطح پایینی نسبت به استانداردهای جهانی است اما بالاتر از سواحل ترکمنستان و قزاقستان است. البته سواحل استان مازندران وگلستان کمتر تحت تاثیر آلایندههای نفتی وارده از کشور آذربایجان قرار میگیرند. ایران، جز خطاهای خودش، قربانی آلودگیهای نفتی کشورهای همسایهاش هم هست. جبار کوچکینژاد نماینده رشت در مجلس، با انتقاد از اینکه برخی ماهیهای دریای خزر بوی نفت میدهند، میگوید: برداشت نفت توسط کشورهای حوزه دریای خزر بهگونهیی است که برخی ماهیها بوی نفت میدهند. او ادامه میدهد: کشورهای همسایه عامل اصلی آلودگی نفتی دریای خزر هستند. اما متاسفانه همکاری و هماهنگی موثری میان کشورهای همسایه برای مدیریت آلودگی این دریا دیده نمیشود؛ به صورت جدی نیاز است وزارت امور خارجه با تدابیری دیپلماتیک و هوشمندانه معضل آلودگی دریای خزر را با همکاری کشورهای همسایه مرتفع کند. تاکنون هشدارها پیرامون آلودگیهای خزر راه به جایی نبردهاند و بزرگترین دریاچه جهان، همچنان گرفتار بحران پسماند، فاضلاب و آلودگی نفتی است.