ریشه‌های سرنگونی

۱۳۹۶/۰۵/۲۸ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۵۱۶۸
ریشه‌های سرنگونی

 منصور بیطرف   

سردبیر

حدود دو ماه پیش بود که وزارت امور خارجه ایالات متحده اسناد تازه‌یی را از سرنگونی دولت مصدق در 28 مرداد 1332

– درست 64 سال پیش – منتشر کرد. کتابی حجیم با 1007 صفحه. این کتاب در اصل نوری را بر وقایع سال‌های 1331 تا 1332 می‌افکند. وقایعی که بدون اسناد سایه‌روشن‌هایی بیش نبودند اما اکنون با کمک این اسناد می‌توان به فهم روش‌هایی که دولت‌های امریکا و انگلیس دولت ملی محمد مصدق را سرنگون کردند، پی برد. شروع عملیات «آژاکس» ‌براساس این اسناد، از اول مارس

1953 – 10 اسفند سال 1331 - و با نامه «آلن دالس» مدیر وقت سیا به رییس‌جمهوری وقت ایالات متحده، آیزنهاور ‌آغاز می‌شود. در این نامه که در واقع یادداشت‌های روزانه و اما غیررسمی مقامات امریکا به رییس‌جمهور است، ‌دالس با تشریح وضعیت سیاسی ایران 5مورد می‌آورد که ایالات متحده می‌تواند دولت مصدق را سرنگون کند.

شرح وضعیت سیاسی ایران از نگاه مدیر وقت سیا بسیار جالب است. انشقاق میان دو رهبر مردمی وقت ایران، آیت‌الله کاشانی و محمد مصدق از نگاه دالس به معنای آماده بودن وضعیت در دخالت در سرنگونی دولت مصدق است. در میانه‌یی که دو رهبر در مقابل هم ایستاده‌اند، نمی‌توان از مردم انتظار آن را داشت که تصمیم صحیح بگیرند از این‌رو زمانی که مردم منفعل هستند، ورود برای دخالت سهل‌تر از زمان‌ها و دوره‌های دیگر است. از آخر سال 1331 که آلن دالس برای آیزنهاور نامه می‌نویسد و از او خواستار آن می‌شود که برای سرنگونی دولت مصدق اقدام شود تا 28 مردادماه سال 1332 که عملیات سرنگونی به پایان می‌رسد را می‌توان منفعل‌ترین دوران سیاسی نه تنها مردم ایران بلکه حتی سیاستمداران و روشنفکران وقت دانست. آن طور که از نوشته دالس برمی‌آید یکی از دلایل انفعال مردم در مقابل دخالت دولتی مانند امریکا به ترسی برمی‌گشت که از احزاب تندرو آن زمان مانند توده داشتند. ترس از اینکه کشور کمونیستی شود و دین و مذهب مردم برچیده شود. در این نامه که همان اول مارس 1953 نوشته شده به این موضوع تلویحا اشاره شده اما آنچه به روشنی در آن آمده همان تقابل دو رهبر ملی و مذهبی رودرروی هم بود؛ این تقابل فرصت استثنایی را برای امریکا در دخالت در امور ایران فراهم آورد که به‌راحتی از آن استفاده کرد. باشد که از این ماجرا درس بگیرند.