آیا صبر اروپا در برابر اردوغان رو به اتمام است؟

۱۳۹۶/۰۶/۰۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۵۵۰۲
آیا صبر اروپا در برابر اردوغان رو به اتمام است؟

صابر مقدمی| تحلیلگر مسائل ترکیه|

دستگیری «پیتر اشتویدتنر» فعال حقوق بشر آلمانی توسط دولت ترکیه طی ماه‌های اخیر به نقطه عطفی در تاریخ روابط آلمان و ترکیه بدل شده است. سوسیال دموکرات‌های چپ میانه در انتخابات پیش رو به دنبال تشدید تحریم‌ها هستند اما آنگلا مرکل با این خواسته مخالف است. او به دنبال حفظ توافقنامه‌یی است که اتحادیه اروپا به توصیه او با ترکیه منعقد کرده است.

ماجرا از روزی شروع شد که «زیگمار گابریل» به همراه همسر و دخترش برای گذراندن تعطیلات روز جهانی« اموجی» به تفرجگاه زیبای زیلت، جزیره‌یی در سواحل دریای شمالی آلمان رفته بود. ساعت شش بامداد روز بعد از آن بود که تعطیلات رویایی او به دنبال دریافت خبر مهمی ناتمام ماند. خبر از این قرار بود: دادگاهی در ترکیه حکم دستگیری یک شهروند آلمانی به نام پیتر اشتویدتنر را به اتهام حمایت از گروه‌های تروریستی صادر کرده بود. شواهد یا مدارکی درباره این اتهام وجود نداشت. با وجود این، اشتویدتنر اکنون دستگیر و دوران پیش از محاکمه را سپری می‌کند. دورانی که می‌تواند بر اساس قوانین قضایی ترکیه تا پنج سال ادامه داشته باشد.

بعد از تماس تلفنی که گابریل با دفتر خود در برلین داشت به این نتیجه رسید که دستگیری اشتویدتنر موضوعی نیست که بتوان آن را از طریق یک کانال عرف دیپلماتیک حل کرد. بنابراین سوار بر یک جت دولتی بلافاصله به سمت برلین حرکت کرد و در آنجا در یک کنفرانس خبری حضور یافت. او در این کنفرانس خبری صراحتا اعلام کرد که شهروندان آلمانی دیگر در ترکیه امنیت جانی و مالی ندارند. او در ادامه دستگیری اشتویدتنر و سایر اتباع آلمانی را با چنین جملاتی توصیف کرد: ظلمی که می‌تواند دامنگیر بسیاری از اتباع آلمانی مقیم ترکیه شود…

دستگیری‌های خودسرانه و فاقد پشتوانه حقوقی، وارد کردن اتهامات تروریستی به تجار و بازرگانان آلمانی و سخنان آتشین رجب طیب اردوغان رییس‌جمهور ترکیه خطاب به خائنان و حامیان اروپایی آنان در هفته گذشته نقطه عطفی در روابط ترکیه و آلمان به شمار می‌رود. تا اینجا امید دولت آلمان این بوده که در برابر تحریکات طاق و جفت دولت ترکیه بردباری به خرج دهد تا نیازی به اعمال تغییرات اساسی در سیاست‌های آلمان نسبت به ترکیه نباشد. اما آیا این تغییرات اساسی در نگاه دولتمردان آلمان نسبت به ترکیه به زودی قابل تحقق است؟

واقعیت این است تحولات ماه‌های اخیر

به‌راستی بر روابط آلمان و ترکیه سایه انداخته است. این تحولات عبارتند از: دستگیری روزنامه‌نگار

ترکی‌الاصل آلمانی «دنیز یوجل» در ماه فوریه امسال به جرم جاسوسی برای بیگانگان، جلوگیری از ورود اعضای پارلمان آلمان جهت ملاقات سربازان آلمانی مستقر در پایگاه نظامی اینجیرلیک و قونیه در راستای ماموریتی که مجلس آلمان به آنان داده بود، اظهارات تند و آتشین اردوغان خطاب به دولتمردان آلمانی و استفاده از لفظ « اقدامات نازی‌ها » به خاطر اجازه ندادن به او و سایر دولتمردان ترک جهت برگزاری میتینگ‌های انتخاباتی در آلمان در راستای برگزاری همه‌پرسی قانون اساسی ترکیه که اخیرا با اختلاف اندکی به نفع اردوغان پایان گرفت.

اما واکنش رهبران آلمان نسبت به این اظهارات صرفا خنثی کردن این حملات و تمرکز روی جنبه‌های مهم روابط با ترکیه بود. این روابط عبارتند از: نبرد مشترک با داعش، حل بحران پناهندگان و تداوم مناسبات اقتصادی فیمابین که برای هر دو طرف اهمیت حیاتی دارد.

اما این بیم و امیدها چندی پیش نقش بر آب شد. زیگمار گابریل ضمن اعلام نیاز به تجدیدنظر در سیاست خارجی آلمان این اظهارات را به زبان آورد: ترکیه رفته‌رفته از ارزش‌های اروپایی دور می‌شود. کاهش سطح روابط فی‌نفسه چیز بدی نیست. شرایط به طرز چشم‌گیری تغییر یافته است. حتی اگر هزینه بالایی برایمان داشته باشد لازم است در سیاست‌های خود تجدیدنظر کنیم تا خود را در عرصه‌های بین‌المللی مضحکه خاص و عام نکنیم!

اما به راستی این هزینه بالاست. از نظر آلمان ترکیه کشوری نیست که بتوان آن را نادیده گرفت. بیش از سه میلیون نفر ترک شهروندان آلمان محسوب می‌شوند که این به منزله آن است که سیاست‌های آلمان در قبال ترکیه تبعات داخلی نیز دارد. علاوه بر این، ترکیه یک کشور عضو ناتوست که اهمیت استراتژیک خاصی برایش دارد. اگر ترکیه بخواهد به قول گابریل به دور شدن از غرب ادامه دهد این تصمیم می‌تواند از نظر اقتصادی، نظامی و سیاسی تبعات سنگینی برای اروپا به دنبال داشته باشد.

نخستین تبعات تجدیدنظر در سیاست‌های آلمان نسبت به ترکیه به نظر می‌رسد، متوجه آن دسته از شهروندان آلمانی شود که به ترکیه سفر یا در ترکیه زندگی می‌کنند. نزدیک به چهار میلیون نفر آلمانی در سال 2016 از ترکیه دیدن کرده‌اند. آلمان از این نظر رتبه نخست سفر به ترکیه را در بین کشورهای دنیا به خود اختصاص داده است. علاوه بر این آمار حدود هفتاد هزار شهروند آلمانی به اصطلاح در یقه آسیایی استانبول در سال 2015 زندگی می‌کنند. این میزان آلمانی را بازرگانان، روزنامه‌نگاران، یا افرادی که با ترک‌ها ازدواج کرده‌اند تشکیل می‌دهد. آنها اکنون ناچارند که هشدارهای مکرر سفر به ترکیه را جدی بگیرند.

مقامات برلین در چارچوب تجدیدنظر در سیاست‌های خارجی آلمان همچنین به تعلیق صدور ضمانتنامه‌های وام‌های صادرات به ترکیه یا سرمایه‌گذاری در ترکیه فکر می‌کنند. آلمان بزرگ‌ترین شریک تجاری ترکیه به شمار می‌رود. در سال 2016 حجم تجارت دو کشور به 37 میلیارد یورو رسید که 15 میلیارد یورو آن را صادرات ترکیه به آلمان و 22 میلیارد یورو آن را صادرات آلمان به ترکیه تشکیل می‌دهد. علاوه بر این آلمان با 12میلیارد یورو سرمایه‌گذاری خارجی سالیانه در ترکیه بعد از هلند مقام دوم را در این خصوص در اختیار دارد.

اما سوال اصلی در اینجا این است آیا این آمار و ارقام تاثیری روی اردوغان خواهد گذاشت یا اینکه به سیاست خصمانه خود ادامه داده و وقعی به این آمار و ارقام نخواهد گذاشت؟

این سوالی است که حزب سوسیال دموکرات راست میانه آن را دستاویز خود قرار داده و با توسل بدان بحث اعمال تحریم‌های بیشتر روی اردوغان را مطرح می‌کند تا آنگلا مرکل و حزب اتحاد دموکرات مسیحی‌های محافظه‌کارش را در مبارزات انتخاباتی تحت فشار بگذارد. در واقع، سیاست آلمان در مقابل ترکیه در دوران زمامداری مرکل چندان جدی و متقاعد‌کننده نبوده است. بر این اساس حزب سوسیال دموکرات چپ میانه که به کاستی‌های سیاست مرکل نسبت با ترکیه پی برده درصدد است با طرح این سوالات برای حزب متبوعش وجهه و اعتبار کسب کند.

«مارتین شولز» که رقیب اصلی مرکل در انتخابات عمومی پاییز امسال است نخستین سیاستمداری بود که چندی پیش به صراحت اعلام کرد که زمان بازنگری در سیاست‌های آلمان نسبت به ترکیه فرارسیده است. کاندیدای حزب سوسیال دموکرات چپ میانه گفت که ترکیه شهروندان آلمان را جهت اجرا سیاست‌های داخلی ترکیه به گروگان گرفته است. وقت آن فرارسیده تا صدراعظم به سکوت خود در خصوص این موضوع پایان بدهد.

اندکی بعد از آن، «توماس اوپرمان» مسوول هماهنگ‌کننده حزب سوسیال دموکرات چپ میانه در پارلمان آلمان در اظهاراتی پیرامون این موضوع افزود: سیاست خویشتن‌دارانه و مبتنی بر سعه صدر مرکل در مواجهه با اردوغان شکست خورده است. مرکل باید طوری با اردوغان رفتار کند که بدون ذره‌یی ابهام بداند آن‌طور که او فکر می‌کند، نیست.

از زمان شروع بحران جاری شدن سیل آوارگان به اروپا، حزب سوسیال دموکرات چپ میانه تردیدهای جدی بر بدنه سیاست صدراعظم آلمان نسبت به ترکیه وارد کرده است. برای مثال «نیلس آنن» یکی از سیاست‌گذاران حوزه سیاست خارجی این حزب در مجلس نمایندگان آلمان بارها از مرکل خواسته تا هنگام سفر به ترکیه با نمایندگان احزاب مخالف دولت اردوغان نیز دیدار و گفت‌وگو کند. مرکل بر خلاف «فرانک مالتر اشتاین مایر» از حزب سوسیال دموکرات چپ میانه که سال‌ها بر مسند وزارت امور خارجه تکیه کرده بود و اکنون رییس‌جمهور آلمان است در گذشته از انجام چنین دیدارهایی طفره رفته است. هر چند او در آخرین سفرش به ترکیه در ماه فوریه گذشته از این قاعده عدول کرد اما اظهارنظری در خصوص حمایت از احزاب مخالف اردوغان به زبان نیاورد. آنن با تاسف اظهار کرد: او راه آسان را انتخاب کرد. فقط چند عکس یادگاری با نمایندگان احزاب مخالف گرفت!

اما حزب سوسیال دموکرات چپ میانه آلمان به عنوان بخشی از سنت همیشگی‌اش سال‌هاست که تماس‌های مداومی با حزب جمهوری‌خواه خلق و حزب دموکراسی خلق‌ها که از مخالفان اصلی حزب اردوغان به شمار می‌روند داشته است. نمایندگان حزب سوسیال دموکرات چپ میانه در مجلس آلمان اخیرا کمک‌های مالی برای اعضای حزب دموکراسی خلق‌ها که توسط دولت بازداشت و در زندان به سر می‌برند جمع‌آوری نموده‌اند. در ماه مه، «جان دوندار»، سردبیر سابق روزنامه جمهوریت که مجبور به فرار از ترکیه شد به خاطر شهامت مدنی‌اش برنده جایزه «گوستاو هاینه‌من» از حزب سوسیال دموکرات چپ میانه شد. او اواخر ماه ژوئن امسال به عنوان مهمان افتخاری کنوانسیون حزب سوسیال دموکرات چپ میانه که در شهر دورتموند برگزار شد، انتخاب گردید.

مارتین شولز دبیرکل حزب سوسیال دموکرات چپ میانه نیز اخیرا یک مکالمه تلفنی وطولانی با «کمال قلیچداراوغلو» دبیرکل حزب جمهوری‌خواه خلق ترکیه داشت که در آن دغذغه‌های این حزب درباره اردوغان و ترکیه را به او منتقل کرد. او همچنین از قلیچداراوغلو برای سفر به برلین دعوت کرد.

حزب سوسیال دموکرات چپ میانه آلمان عقیده دارد که ترکیه می‌تواند یکی از محورهای اساسی کمپین تبلیغاتی آن حزب در انتخابات سراسری آلمان که در ماه سپتامبر برگزار خواهد شد باشد. زیگمار گابریل و شولز سعی می‌کنند خودشان را به عنوان رهبرانی معرفی کنند که می‌خواهند موضوع ترکیه را به پیش ببرند. زیگمار گابریل تعطیلات خود را درست همان روزی که مرکل به تعطیلات می‌رفت قطع کرده و به برلین برگشت. او قبل از کنفرانس مطبوعاتی یک میتینگ نمایشی با مارتین شولز کاندیدای صدراعظمی حزب سوسیال دموکرات چپ میانه داشت و مطمئن بود که روزنامه‌نگاران از وجود چنین میتینگی اطلاع کافی دارند. گابریل صراحتا گفت: ما در یک کمپین انتخاباتی قرار داریم.

گابریل زیگمار در کنفرانس خود قبل از بیان سایر مطالبات و دغدغه‌های حزبی‌اش گفت: در مورد موضوع هشدارهای دامنه‌دار به شهروندان آلمان در خصوص سفر به ترکیه و تجدیدنظر در اعطای ضمانتنامه‌های بانکی به بازرگانان آلمانی قبلا با صدراعظم آلمان هماهنگی شده است…

علاوه بر این، اعضای حزب مذکور اظهار می‌دارند ممکن است دست از حمایت خویش از توسعه اتحاد گمرکی بین اتحادیه اروپا و ترکیه بردارند. گابریل افزود: من تصور نمی‌کنم دیگر مذاکراتی برای توسعه اتحادیه گمرکی در میان باشد.

اگر بپذیریم که پیشنهاد مذاکره و چانه‌زنی با ترکیه برای اعطای امتیاز اتحادیه گمرکی به آن کشوردر قبال جلوگیری از جاری شدن سیل آوارگان جنگی به اتحادیه اروپا که اتحادیه آن را به تشویق مرکل انجام داد صورت گرفته است، این اقدامات چالش بسیار ظریف و ماهرانه‌یی برای مرکل محسوب می‌شود. آنچه ممکن است به عنوان گام بعدی پیشنهاد شود- یعنی اگر سوسیال دموکرات‌های چپ میانه آلمان خواستار توقف مذاکرات عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا باشند- ممکن است موجبات خشم شدید مرکل را فراهم کند. این پیشنهاد می‌تواند پایان موافقتنامه جلوگیری از خیل آوارگان به سوی اتحادیه اروپا قلمداد شود.

«جان وادپ فول» یکی از اعضای کلیدی شورای سیاست‌گذاری خارجی حزب دموکرات مسیحی‌ها در پارلمان آلمان می‌گوید: فکر نمی‌کنم نیازی به توقف مذاکرات و چانه‌زنی با ترکیه برای پیوستن به اتحادیه گمرکی باشد. مطمئن نیستم تجدیدنظری که زیگمار گابریل بر طبل آن می‌کوبد بتواند خللی در اراده آنکارا و به دنبال آن تغییر موضع آنها وارد کند.

با وجود این موقعیت مرکل به عنوان رهبر حزبش به‌طور فزاینده‌یی در معرض تهدید قرار گرفته است. دلیل این وضعیت آن است که حزب اتحاد سوسیال مسیحی که حزب خواهر شاخه باواریای دموکرات مسیحی‌ها محسوب می‌شود- مرکل همراه با این حزب دولت ائتلافی را با سوسیال دموکرات‌های چپ میانه تشکیل داده است- خواستار اعمال تحریم‌های بیشتر نسبت به ترکیه است. «مارکوس سودر» وزیر مالیه باواریایی می‌گوید: همه‌چیز روشن و آشکار است، ما باید در اسرع وقت به مذاکراتمان با ترکیه برای ورود به اتحادیه اروپا پایان بدهیم. ما اکنون نیازمند صراحت و صداقت در روابطمان با ترکیه هستیم.

سیاستمدار اتحاد سوسیال مسیحی‌ها عقیده دارد: ترکیه در دوران زمامداری اردوغان پا در مسیری گذاشته که آن را از اتحادیه اروپا دور کرده است و دیپلماسی و مباحثات سازنده دیگر راه به جایی نمی‌برد. از این‌رو ما باید بلافاصله دست به اقداماتی بزنیم و مذاکرات در خصوص توسعه اتحادیه گمرکی با ترکیه را متوقف ‌کنیم.

از طرف دیگر کمیسیون اروپا نظر دیگری دارد. آنان اعتقاد دارند اگر توافقنامه ترکیه و مرکل مستلزم صرف چنین هزینه‌هایی است دلیل موجهی برای حفظ آن وجود ندارد. «یوهانس هان» یکی از مقامات ارشد کمیسیون اروپا در امور توسعه اتحادیه اروپا از اتریش عقیده دارد اگر اروپا بخواهد در بحران آوارگان از ترکیه باج‌خواهی کند، خطری متوجه‌اش نمی‌شود. او می‌افزاید: در سال 2015 ما در موقعیتی قرار گرفته بودیم که خیل آوارگان به صورت غیرقابل کنترلی به سمت اروپا جاری شده بود. اما وضعیت اکنون کاملا تغییر یافته است. با بسته شدن مسیر بالکان غربی، توسعه گشت‌های دریای اژه و حمایت ترکیه از آوارگان جنگی سوری، حتی اگر آنکارا مرزهای خودش را به روی آوارگان بگشاید امکان اینکه ده‌ها هزار آواره سوری از ترکیه عازم اروپا شوند پایین است.

اما رجب طیب اردوغان رییس‌جمهور ترکیه به نوبه خود به صراحت بی‌میلی مرکل در پایبندی به این توافقنامه را به زبان آورده است. از این رو اردوغان خواهان پیگیری گفت‌وگوها و مذاکرات نیست. در عوض چنین به نظر می‌رسد که او یک درک سنتی از سیاست دارد. او ارزش چندانی برای مصالحه‌ و توافق قائل نیست. او فقط از موضع قدرت و بی‌قدرتی، نقطه ضعف و نقطه قوت به قضایا فکر می‌کند. او به این نتیجه رسیده که دولت آلمانی علاقه‌یی به رفع شک و تردیدهای او ندارد. از طرف دیگر او به این نتیجه رسیده که حتی اگر دست به رفتارهای غیر متعارف بزند نتایج ملموسی برایش به دنبال نخواهد داشت. بنابراین او هنوز دوست دارد این تنش ادامه بیابد – تنشی که در آن اردوغان نقش باجگیر و آلمان نقش گروگان ایفا می‌کند.

اگر چه اردوغان ممکن است به عنوان یک قدرت مطلقه به‌نظر برسد اما واقعیت این است که او تحت تاثیر ترس از دشمنان و تمایلش برای انتقام‌گیری از رقبایش رفتار می‌کند. کودتای ناموفق پانزده جولای 2016 فقط به تشدید بیشتر این پارانویا در اردوغان خدمت کرده است. از آن روز به بعد عطش اردوغان برای انتقام‌گیری از دشمنان واقعی و خیالی‌اش شدت گرفته است. این عطش سیری‌ناپذیر ضربات جبران‌ناپذیری بر پیکر کشورش وارد کرده است.

ظاهر امر چنین به نظر می‌رسد پیتر اشتویدتنر به صورت تصادفی گروگان اردوغان شده است. بر خلاف «یوجل» و «مشاله تولو» دو خبرنگار دیگر دستگیر شده توسط دولت ترکیه، اشتویدتنر هیچ قوم و خویش یا کس و کاری در ترکیه ندارد. او غالباً در کشورهای آفریقایی فعالیت دارد و تنها برای برگزاری یک سمینار حقوق بشری در استانبول ترکیه به عنوان یک مربی حضور داشت. حالا سیستم قضایی ترکیه او را به اتهام حمایت از یک سازمان نظامی تروریستی متهم می‌کند.

کسی نمی‌داند اشتویدتنر و همکارانش تا کی در زندان خواهند ماند. بر اساس قانون قضایی ترکیه افراد را می‌توان پیش از محاکمه تا پنج سال بازداشت کرد. اردوغان خودش پیشاپیش مجازات اشتویدتنر را در اجلاس G20 امسال که در هامبورگ برگزار شده بود تعیین کرد، جایی که فقط چند روز از دستگیری این فعال حقوق بشر می‌گذشت. به عقیده اردوغان سمینار فعالان حقوق بشر در واقع ادامه طبیعی کودتای پانزده جولای ترکیه است.

اردوغان طی هفته‌های گذشته نحوه برخورد با به اصطلاح توطئه‌گران را به دنیا اعلام کرده است: ما سر از تن خائنان به وطن را قطع خواهیم کرد.