شرکای دیروز؛ رقبای امروز
گروه انرژی| نادی صبوری|
اگرچه نام محمد علی جناح رهبر استقلال کشور پاکستان، روی یکی از خیابانهای مهم در غرب تهران گذاشته شده است که میتواند نشانهیی بر اهمیت و عمق رابطه میان دو کشور باشد، اما روابط امروز میان ایران و همسایه شرقی خود در باطن با مشکلاتی هر چند در ظاهر حل نشده روبهرو است. مشکلاتی که یکی از آنها، اقدام نکردن اسلامآباد درقبال خط لوله صادراتی گاز ایران به آن کشور است که پیشینه نخستین مذاکرات جدی در مورد آن به سال 1995 بازمیگردد. انفعال پاکستان در این زمینه با قرار گرفتن کنار نشانههای دیگری همچون صدور مجوز برای مذاکره در زمینه واردات الانجی از نیجریه، تهدیدی برای پروژه صادرات گاز ایران به پاکستان شده است.
بیژن زنگنه وزیر نفت ایران چندی پیش اعلام کرد که قبل از کنارهگیری نواز شریف، به شاهد خاقان عباسی وزیر نفت پیشین پاکستان نامهیی نوشته و از او خواسته آن کشور هر چه سریعتر اقدامی را در قبال خط لوله صلح انجام دهد. خاقانی اما 2 روز پس از ارسال این نامه، به جای نواز شریف نخستوزیر پاکستان منصوب شد و به دلایلی نامشخص، پاسخی برای این نامه ارسال نکرده است. 7 مرداد ماه 1396 بود که رسانههای پاکستان اعلام کردند شاهد خاقان عباسی وزیر نفت این کشور بهطور موقت به سمت نخستوزیری برگزیده شده است. محمد میان نواز شریف، طولانیترین نخستوزیر پاکستان که غیر از بازههای زمانی 1990 تا 1993 و 1997 تا 1999، برای بار سوم از سال 2013 عهدهدار نخستوزیر همسایه شرقی ایران شده بود، بهدنبال رای دیوان عالی این کشور درخصوص اتهامهای فساد مالی او و فرزندانش در سال 2017 از این سمت کنارهگیری کرد تا سرنوشت خط لوله صادرات گاز ایران به پاکستان بیشتر از قبل پیچیده شود.
این پیچیدگی با انتشار خبری پیرامون صدور مجوز مذاکره برای واردات الانجی از نیجریه به پاکستان افزایش یافت.
خط لولهیی که قرار بود 2 هزار و 775 کیلومتر طول داشته و بتواند روابط ایران و همسایه شرقی خود را تعمیق و گسترش دهد، اکنون به یکی از بحرانیترین مسائل در روابط میان دو طرف بدل شده که پیشینهیی قابلتوجه دارد. ایران نخستین کشوری بود که در آگوست 1947 استقلال پاکستان را به رسمیت شناخت و رییس وقت حکومت نخستین فرد از سران منطقه به حساب میآمد که پس از تشکیل این کشور، عازم اسلامآباد شد. استقلالی که بهدنبال اختلافات میان مسلم لیگ بهعنوان نماینده مسلمانان و حزب ناسیونالیست هند تحت عنوان کنگره ملی، منجر به تشکیل دو کشور هندوستان و پاکستان شد که از همان ابتدا بر سر منطقه کشمیر دچار تنش و منازعه شدند.
ایران در 2 دوره زمانی مختلف قبل از انقلاب اسلامی، در تنش پاکستان و هند از همسایه شرقی خود حمایت کرد و پاکستان نیز در پاسخ به این اقدام، در جنگ 8 ساله عراق و ایران، حامی ایران بود. طبق گزارشهای موجود ایران در جنگ هند و-پاکستان در سال 1965 کمکهای بهداشتی و دارویی و همچنین 5هزار تن نفت خام بهعنوان هدیه دراختیار این کشور گذاشت تا بهطور رسمی حامی آن به حساب آید. ایران همچنین در آن زمان عنوان کرد که از عرضه نفت خام به هندوستان در دوران جنگ دو کشور خودداری کرده است.
محمد میان نواز شریف، نخستوزیر پیشین پاکستان که اکنون بهدلیل رای دیوان عالی این کشور عهدهدار سمتی رسمی نیست، برخاسته از همان حزبی به حساب میآید که در ابتدا پایهگذار استقلال پاکستان شدند، مسلم لیگ، حزب محافظهکار پاکستان که شاهد خاقان عباسی وزیر نفت پیشین و نخستوزیر موقت فعلی این کشور نیز متعلق به آن است و در تاریخچه خود روابطی نزدیک با ایران داشته است.
شاید اگر روابط ایران و پاکستان امروز، به گرمی و نزدیکی آن پیش از جدایی پاکستان غربی و شرقی از یکدیگر و تبدیل پاکستان شرقی به بنگلادش بود، گره خط لوله صلح، بسیار سادهتر از حالا قابل باز شدن بود. این اتفاق اما در سال 1971 ایران را از احتمال پیوستن شرق خود به پاکستان و تشکیل یک کشور پاکستان غربی جدید، دچار واهمه کرده و نخستین نقاط ابهام و تاریک در روابط 2 کشور را ایجاد کرد. تصمیم ایران به ایجاد روابط خوب با هندوستان نیز در ادامه تغییرات بیشتری را به وجود آورد اما باز هم، در فضای آن روز، تصور اینکه نامه وزیر نفت ایران به وزیر نفت پاکستان بیپاسخ بماند، قابل تصور نبود.
باوجود منازعات میان اهالی تشیع و تسنن در پاکستان، اسلام همواره و بهویژه پس از انقلاب اسلامی در ایران، یکی از مهمترین فصول مشترک میان این دو کشور به حساب آمده است. فصل مشترکی که شاید مماشات ایران با این کشور و صبر طولانی در قبال بدعهدی آنها در اقدامی در زمینه وارد کردن گاز از ایران را نیز بتوان به همین حساب نوشت. برای درک بهتر این مساله، تفاوت رفتار ایران در قبال پاکستان با رفتار در قبال هند در میدان گازی فرزاد B میتواند مورد توجه قرار گیرد.
امروز و درحالی که با مطرح شدن گزینه وارد کردن الانجی از نیجریه به پاکستان، ابرهای ابهام بیشتر بر صادرات گاز ایران به این کشور سایه افکندهاند، مالک آفتاب احمد خان مهندس جوان پاکستانی که در سال 1950 برای نخستینبار ایده خط لوله صادرات گاز به پاکستان را مطرح کرد، پیرمردی سالخورده است. ایدهیی که از انتشار مقالهیی در مورد امکان صادرات گاز از ایران به پاکستان و سپس هند در ژورنال کالج نظامی مهندسی رسالپور پاکستان آغاز شد اما نخستین مذاکرات جدی در مورد آن در سال 1989 و زمانی صورت گرفت که ایران به ذخایر عظیم گاز که قابلیت صادرات داشتند، دست یافته بود.
با وجود چنین عمق و پشتوانهیی، بنا به دلایل مختلف که تحریمها تنها یکی و ظاهریترین آنها بهشمار میرود، هندوستان از طرح کنار کشید و پاکستان نیز تاکنون به دلایل مختلفی از کاری جدی در این زمینه سر باز زده است. پاکستان با وجود مشکلات شدید در تامین انرژی خود که تقاضای بالای صنایع و نیروگاهها آن را ایجاد کرده است، به راهکارهایی روی آورده که در بازار بیشتر «کوتاهمدت» شناخته میشوند.
برای مثال در حالی اخیرا بحث مذاکره پاکستان برای واردات الانجی از نیجریه مطرح است که همین حالا نیز نیاز گازی پاکستان وابستگی زیادی به الانجی دارد. پلاتس چندی پیش در این باره نوشت: «واردات الانجی پاکستان در سالهای آینده جهش قابلتوجهی داشته و پیشبینی میشود که تا سال 2022 به 30 میلیون تن در سال برسد. مقداری که نیمی از تقاضای گازی پاکستان در آن زمان خواهد بود.»
زیشان افضل یک تحلیلگر امنیت انرژی در آن زمان به پلاتس گفته بود: «تامین گاز از طریق الانجی در ابتدا یک راهحل کوتاهمدت به نظر میرسید، حالا اما طبق شواهد پاکستان قصد دارد در درازمدت روزانه
3 الی 4 میلیارد فوت مکعب الانجی وارد کند.»
باتوجه به پیچیدگیهای بیشمار و لایهلایه موجود در روابط ایران و پاکستان و نقش غیرقابل انکار عربستانسعودی در این روابط، یافتن ریشه دقیق تعلل و انفعال همسایه شرقی ایران در قبال خط لوله صلح سخت به نظر میرسد، در مقابل اما تحلیل دلیل صبر ایران در این میان و اینکه چرا ایران تاکنون از گزینههای «حقوقی» یا «سیاسی» یا استفاده نکرده یا کمتر استفاده کرده است چندان سخت به نظر نمیرسد.
در پاکستان نیز رسانهها هر از گاهی با انتشار مطالبی دولت را به اقدامی در این زمینه ترغیب میکنند، چندی پیش نیوز اینترنشنال روزنامه اینترنتی چاپ اسلامآباد در گزارشی نوشت که پاکستان نباید به تامین نیاز گازی خود از طریق واردات الانجی از قطر دل خوش کرده و باید اقدامی در زمینه واردات گاز از ایران انجام دهد، تاکنون اما انتشار این مطالب نتوانسته تغییری را در صورت این مساله حل نشدنی به وجود آورد.
ایران اکنون برای احداث خط لوله انتقال گاز از عسلویه به ایرانشهر به طول 902کیلومتر و از ایرانشهر به مرز ایران-پاکستان به طول 270 کیلومتر هزینههای گزافی کرده است اما در مقابل پاکستان هیچ پیشرفتی در احداث خط لوله 785کیلومتری که قرار است گاز ایران را از مرز راهی مرکز پاکستان کند به ثبت نرسانده است. براساس معاهدهیی که سپتامبر 2012 میان روسای جمهور دو کشور منعقد شد، قرار بود در سال 1393 این صادرات که در ابتدا روزانه 14میلیون مترمکعب و در ادامه هر بار با 7میلیون مترمکعب افزایش درنهایت به روزانه 30 میلیون متر مکعب میرسد، آغاز شود.
اما شرکای گذشته که در 3 دهه اخیر و بهویژه بهدلیل نزدیکی پاکستان به ایالاتمتحده و حمایت این کشور از طالبان در افغانستان به رقیب بدل شدند، یکی از بینظم و بیسرانجامترین پروژهها در تاریخ معاهدات نفتی و گازی را به ثبت رساندهاند. محافظهکاری شدید ایران در پرهیز از هرگونه واکنش جدی در قبال بدعهدی پاکستان از یک سو و پایبند نبودن پاکستان به توافقات تجاری در فضای بینالملل از سوی دیگر، فضایی کرخت و سرشار از انفعال را رقم زده که حداقل در ظاهر بیش از هر چیز به ضرر ایران خواهد بود.