امنیت؛ میوه درخت اقتصاد
فراز جبلی
مشاور سردبیر
روز گذشته خبر آزمایش بمب هیدروژنی کرهشمالی در صدر اخبار رسانههای جهان نشست. خطر این آزمایش که تنها چهار روز بعد از پرتاب موشکی که از روی ژاپن گذشت، عملا جهان را در شرایط نامطلوبی قرار داد. از سوی دیگر سیاستهای تنشآفرین ایالاتمتحده و ترامپ شرایط را پیچیدهتر کرده است.
اما چرا کشوری مانند کرهشمالی مستعد ایجاد شرایط جنگی است درحالی که در دهههای مختلف کشورهای متعددی آزمایشهای موشکی و اتمی انجام دادهاند و فعالیت آنها به چنین شرایط حادی تبدیل نشد. ریشه چنین شرایطی را میتوان در ساختار اقتصادی کرهشمالی در مقابل سایر کشورها دید.
کرهشمالی اقتصادی کاملا بسته دارد. سیاست خودکفایی در این کشور باعث شده عملا هیچ کالایی از این کشور صادر نشود و در مقابل شاهد واردات کالاهای اساسی نیز نیستیم. در حقیقت هر کالایی که در کرهشمالی مصرف میشود صرفا در همان کشور تولید شده است. این دیدگاهی است که در برهههای مختلف از سوی افرادی ترویج داده شد و کرهشمالی نمونه زنده اجرای این سیاست است. نتیجه این مساله اما بعدی فراتر از اقتصاد پیدا کرده است. در حال حاضر هیچ کشوری به کرهشمالی نیازی ندارد، بههمین دلیل کشورهای دیگر اهمیتی برای حیات کرهشمالی قائل نیستند و اگر سیاستهای این کشور همچون آزمایشهای موشکی و بمب هیدروژنی باعث ایجاد خطر برای کشورهای دیگر باشد عملا این کشور بهدلیل نداشتن مدافع در جامعه بینالملل به سادگی به سمت جنگ سوق داده میشود.
تجربه این کشور را با کشورهایی همچون روسیه باید مقایسه کرد. این کشور طی دو سال گذشته در برهههایی دچار تحریمهای اقتصادی شد اما شرایط آن هیچوقت منجر به ایزوله شدن کامل نشد. در روسیه تحریمها باوجود اینکه از سوی برخی کشورهای غربی اجرا شد، تنها منجر به افزایش قیمت کالاهای وارداتی و کاهش برابری روبل شد. دلیل آن نیز روشن است. روسیه برای جهان دارای اهمیت است. این موضوع در مورد ایران هم صدق میکند. از دیدگاه اقتصادی محصولات ایرانی بخش قابلتوجهی از واردات برخی کشورها را شامل میشد و در مقابل بازار
70 میلیون نفری ایران نیز غیرقابل چشمپوشی بود. در نتیجه تحریم ایران امکان ادامه بلندمدت نداشت و درنهایت کشورهای غربی نیز به مذاکره روی آوردند. روسیه نیز بهدلیل سهم خود از اقتصاد بینالمللی دارای اهمیت است. پس از ماجراهای کریمه، غرب تلاش زیادی برای تحریم روسیه کرد اما این اقدامات موقتی بود.
مقایسه این سه مثال یک مساله روشن را تعیین میکند. همانطور که ناامنی باعث کاهش فعالیت اقتصادی میشود در سوی مقابل فعالیت اقتصادی نیز با خود امنیت به ارمغان میآورد. پس از برجام دیدیم که ایران عملا با ترافیک هیاتهای تجاری روبهرو بود. فعالان اقتصادی اروپایی شاید در کوتاهمدت مجبور به درنظر گرفتن سیاستهای کشورهایشان باشند اما در بلندمدت حاضر نیستند از فرصت کسب سود بگذرند. این اصل در تمام جهان پابرجاست. سیاستهای در هم تنیده اقتصادی کشورهای اروپایی ضامن صلح در کشورهایی است که در 100سال گذشته دو جنگ جهانی را آغاز کردهاند. این اصل را میتوان در مقیاس کوچک و در مسائل منطقهیی نیز مشاهده کرد. در مرزها و استانهایی که فعالیت اقتصادی آنها بیشتر است، امنیت بیشتری حاکم است و در مقابل کمبود فعالیت اقتصادی با مشکلات امنیتی روبهرو میشود.
تجربه کرهشمالی درس بزرگی برای سیاستمداران است. اقتصاد در کنار همه ویژگیهای خود میتواند کالای پراهمیت امنیت را نیز به سیاستمداران بدهد. در جهان امروز کشوری که سهم بیشتری در تجارت جهانی دارد به قدری دارای اهمیت است که نمیتوان تحت هیچ شرایطی آن را حذف کرد یا نادیده گرفت.