در میانمار چه میگذرد؟
مولف: سارا وایلدمن از ووکس
مترجم: محمد معماریان
یک برنده جایزه نوبل که روزگاری نلسون ماندلای کشورش پنداشته میشد، بیعمل ایستاده است در حالی که خشونت قومیتی و قساوتهای دستهجمعی کشورش را تکهپاره میکنند.
آنگ سان سو چی، فعال و کنشگر دموکراسی، ۱۵ سال (از ۲۱سال اخیر) را در حبس خانگی نظامی در میانمار گذراند، کشوری که پیشتر به نام برمه شناخته میشد. او که از اواخر دهه ۱۹۹۰ تا اوایل قرن جاری عمده اوقات خود را در حبس به سر میبرد، به دلیل مقاومتش در سکوت مقابل یک حزب نظامی بیرحم، شهرتی جهانی کسب کرد. سو چی از ترک کشورش امتناع کرد گرچه این کار به قیمت چشمپوشی از زندگی با پسران و همسرش تمام شد که خارج زندگی میکردند.
به دلیل همین مسلک رواقی بود که با ماهاتما گاندی و نلسون ماندلا مقایسه شد. همچنین به یک نماد فرهنگ عامهپسند هم تبدیل شد. بونو از گروه U2 ترانهیی به او تقدیم کرد، و ستارگان سینمایی مانند جولیا رابرتز و کوین اسپیسی پرچمدار آرمان او شدند. او در سال ۱۹۹۱ برنده جایزه نوبل شد، اما پس از آزادی در سال ۲۰۱۰، بالاخره در ۲۰۱۲ توانست آن جایزه را بگیرد. حزب او با اختلاف چشمگیر در انتخابات سال ۲۰۱۵ برنده شد تا او عملا شهروندی شود که رهبر کشورش است.
ولی اکنون به خاطر امتناع او از صحبت (یا اقدام عملی جهت جلوگیری) از سرکوب اقلیت مسلمان روهینگیای کشورش توسط نظامیان، اعتبارش به سرعت در حال زوال است. فقط در دو هفته گذشته سیلاب بیش از ۳۰۰ هزار آواره روهینگیا از مرزها به سوی بنگلادش روانه شدهاند، تا از آنچه گویا سرکوب دهکدههایشان توسط ارتش است بگریزند. ارتش هنوز هم بخشهای مهمی از حکومت برمه، از جمله تشکیلات امنیتی دولت، را کنترل میکند.
روز دوشنبه زید رعد حسین، کمیسیونر عالی ملل متحد در حقوق بشر، به شورای حقوق بشر آن سازمان در ژنو گفت که این یک «نمونه کلاسیک از پاکسازی قومیتی» است. حسین گفت: «من از آن حکومت میخواهم عملیات نظامی خشن جاری خود را متوقف کند، همه تعرضهایی که صورت گرفته را مشخص کند و روند تبعیض شدید و فراگیر علیه جمعیت روهینگیا را معکوس کند.»
دالایی لاما هم خواستار توقف خشونت شده است. او آخر این هفته گفت: «بودا هم مطمئنا به یاری این مسلمانان بیچاره میشتافت. خُب فکر میکنم این اتفاق خیلی غمانگیز است... خیلی غمانگیز.» و روز جمعه گذشته، اسقف اعظم دزموند توتو که یک برنده دیگر جایزه نوبل است، از سو چی خواست سکوتش را بشکند.
این دومین موج خشونت به این گستردگی در ۱۲ ماه گذشته است. مردم روهینگیا که از مرز گذشتهاند، از قتل عام و تجاوز دستهجمعی، از روستاهایی که آتش زده و با خاک یکی شدند و آزار بیامان، میگویند. و همه اینها به دست ارتش برمه انجام میشود. حکایت آنها فقط از طریق کسانی که گریختهاند به گوش دنیا میرسد، چون گروههای امداد بینالمللی و ملل متحد اجازه دسترسی به مردم روهینگیای باقیمانده در میانمار ندارند. مطبوعات نیز تقریبا هیچگونه دسترسی به آنها ندارند، و اخباری که منتشر میکنند از قول کسانی است که از مرز عبور کردهاند.
این خشونت اخیر هم برآمده از خشونت بود: روهینگیا یک دسته مسلح کوچک دارند که در ۲۵ آگوست به ایستگاههای پلیس حمله کرد. برخی گزارشها حاکی از کشته شدن ۱۱۰ نفر از جمله ۱۲ افسر پلیس است. ولی واکنش وحشیانه ارتش علیه تمام مسلمانان روهینگیا مورد انتقاد گسترده جامعه بینالمللی قرار گرفته است که آن را بسیار نامتناسب و در مرز قتلعام میدانند و با این حال سو چی تقریبا هیچ نگفته و نکرده است.
در برابر خشونت، سو چی عمدتا ساکت بوده است
تنها حرف عمومی سو چی درباره این سرکوب فراگیر مردم روهینگیا، انکار به سبک دونالد ترامپ بوده است.
او در یک گفتوگوی تلفنی با رییسجمهور ترکیه رجب طیب اردوغان، اخبار جعلی و اطلاعرسانی نادرست را مقصر دانست. (یک وزیر حکومت ترکیه هم انگار توئیتی درباره فاجعه ارسال کرده است، ولی از تصاویر بحرانهای دیگر استفاده نموده است.)
دفتر سوچی در بیانیهیی گفت: «این نوع اخبار جعلی که گریبانگیر معاون نخستوزیر هم شده است، صرفا قله یک کوهیخ بزرگ از اطلاعرسانی نادرست است، که به صورت حسابشده، مشکلات زیادی بین اجتماعهای مختلف درست میکنند و هدفشان پیشبرد منافع تروریستهاست.»
گرچه برخی تصاویر پخششده در رسانههای اجتماعی غلط هستند، اصل بحران تماما واقعیت دارد و دلواپسی روزافزونی در دنیا ایجاد کرده است.
آنتونیو گوترش دبیرکل ملل متحد روز سهشنبه در بیانیهیی گفت: «مقامات میانمار باید اقدام قاطعی برای خاتمه دادن به چرخه شرارتبار خشونت و تامین امنیت و امداد همه نیازمندان بکنند.»
گوترش تاکید کرد که این وضعیت «خطر تبدیل به یک فاجعه بشری را دارد که پیامدهایی برای صلح و امنیت به دنبال خواهد داشت که میتوانند از مرزهای میانمار هم فراتر بروند.»
گرچه سو چی نفوذ قانونی بر رفتار ارتش با اقلیت مسلمان ندارد، بیانیهیی از جانب او که صراحتا خشونت فرقهیی و سرکوب را تقبیح کند میتواند اثرات زیادی داشته باشد. اولوف بلومکست، یک محق موسسه عفو بینالملل در لندن، روز سهشنبه به من گفت: «ارتش است که کنترل قدرت در بخشهای بسیار کلیدی از دولت را در دست دارد.»
او افزود: «این به معنای آن نیست که سو چی مسوولیتی ندارد؛ او یک مسوولیت سیاسی و اخلاقی برای موضعگیری جهت ریشهکنی خشونت دارد.»
برخی احساس میکنند که رفتار سو چی فقط مأیوسکننده نیست و باید برخورد جدیتری با او شود. حتی یک عریضه در وبسایت چینچ خواستار پس گرفتن جایزه صلح اوست. همین حس و حال در یک مقاله گاردین به قلم جورج مونبیو هم تکرار شده است. یک علت ماجرا آن است که این چندمین باری است که او بر وقوع سرکوب علیه این گروه جمعیتی صحه نگذاشته است، گروهی که به تعبیر ملل متحد «آزاردیدهترین اقلیت دنیا» است. او در ماه آوریل در مصاحبهیی با بیبیسی صراحتا تاکید کرد که اقدامات علیه روهینگیا، پاکسازی قومیتی نیستند. و پیش از آن در اکتبر هم که در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت «یک کشور به من نشان بدهید که مشکل حقوقبشر نداشته باشد» به نظر میرسید که این مساله را رد کرده است. به نظر میآید که او هیچگاه میل به انتقاد از اقدامات ارتش نداشته است.
روهینگیا چه کسانیاند؟
روهینگیا یک اقلیت قومی مسلمانند که عمدتا در ایالت راخین در کشور میانمار زندگی میکنند. (میانمار که اکثر جمعیتش بوداییاند از هفت ایالت تشکیل شده است. ایالت راخین مجاور خلیج بنگال در مرز با بنگلادش قرار دارد.) طی چند دهه گذشته، تبعیض نظاممندی علیه مردم روهینگیا در جریان بوده است، و از سال ۱۹۸۲ رهبران ارتش آنها را از شهروندی این کشور محروم کردهاند.
حکومت میانمار رسما ۱۳۵ اقلیت قومی را به رسمیت میشناسد. جمعیت (حدودا) یکمیلیون نفری مردم روهینگیا در زمره این اقلیتها نیستند. آنها مردمی بیکشور قلمداد میشوند. نخبگان حاکم بودایی حتی واژه «روهینگیا» را هم ممنوع کردهاند و از جامعه بینالمللی خواستهاند از این نام استفاده نشود. آنها در عوض این مردم را «بنگالی» مینامند که برچسب مهاجر و خارجی به آنها میزند.
ولی بسیاری از مردم روهینگیا مدعیاند ریشههایی در برمه دارند که به چندین نسل قبل برمیگردد. به گفته سازمان دیدبان حقوقبشر، چندین موج مهاجرت مردم روهینگیا به کشوری که اکنون میانمار نام دارد، رُخ داده است: در اواخر قرن هجدهم، قرن نوزدهم، دهه ۱۹۴۰، دهه ۱۹۷۰، و دوباره در دهه ۱۹۹۰.
طی چند دهه گذشته، چندین موج خشونت تیشه به ریشه مردم روهینگیا زده است، به ویژه پس از صدور یک قانون شهروندی تبعیضآمیز توسط ارتش در سال ۱۹۸۲ که این اقلیت مسلمان را از حمایتها و منافع دولتی محروم میکرد. بسیاری از آنها در فقر فلاکتبار به سر میبرند.
در اوایل دهه ۱۹۹۰، بیش از ۲۵۰ هزار روهینگیایی از میانمار به بنگلادش گریختند تا از تجاوز، خشونت و بیگاری بگریزند. به گفته دیدبان حقوقبشر، در سال ۲۰۱۲، خشونت فرقهیی بین بوداییهای ملیگرای تندرو و این اقلیت مسلمان به تخریب مساجد، خانهها، کشته شدن چندین نفر و آوارگی بیش از ۱۵۰هزار نفر از مردم روهینگیا منجر شد. در سالهای پس از آن ماجرا، جماعت روهینگیای جابهجاشده در اردوگاههای آوارگان زندگی میکردهاند.
در سال ۲۰۱۵، موزه یادبود هولوکاست امریکا یک تیم حقیقتیاب به منطقه اعزام کرد.
گزارش این تیم چنین توضیح میداد: «ما خودمان شاهد جداسازی فیزیکی مردم روهینگیا بودیم که به یک شکل مُدرن از آپارتاید منجر شده است، و همچنین شاهد تاثیری که سیاستهای رسمی آزار و اذیت بر آنها دارد. هنگام ترک برمه عمیقا دلواپس بودیم که بسیاری از پیشنیازهای قتلعام در آنجا مهیاست.»
آنچه ماشه جدیدترین سرکوب مردم روهینگیا را کشید، حملهیی توسط یک دسته کوچک مسلح از مردم روهینگیا به نام «ارتش رستگاری روهینگیا آراکان» (ARSA) در ۲۵ آگوست بود که جان ۱۲ افسر پلیس برمهیی را گرفت. به گفته بیبیسی، این دسته تا امروز حدود ۲۰ افسر برمهیی را کشته است. (این دسته قبلا نامهای دیگری داشته است.) گفته میشود آنها به چاقو و آلات ساده مجهزند.
رویدادهای پس از حملات ماه آگوست، نظیر اتفاقات پاییز پارسال هستند: در اکتبر ۲۰۱۶، این دسته ۹ نگهبان مرزی برمهیی را کشت. در پی آن، سرکوب مردم روهینگیا توسط ارتش به حرکت دستهجمعی حدود ۶۶ هزار نفر از آنها به سمت مرز منجر شد. بنا به گزارشها، آنها از اقدامات وحشتناک بیوقفه میگریختند. از آن زمان تاکنون، بسیاری از آنها ساکن اردوگاههای کثیف آوارگان در بنگلادش بودهاند.
گزارشی که فوریه امسال توسط دفتر کمیسیونر عالی حقوقبشر ملل متحد منتشر شد، از دامنه وحشیگریهایی پرده برمیداشت که مردم روهینگیا پس از سرکوب پاییز ۲۰۱۶ تجربه کردند. در ۲۰۴ مصاحبه با آوارگان روهینگیا، جزئیاتی درباره تجاوزهای جنسی گروهی و کشتارهای همگانی (از جمله کودکان) برملا شد. بنا به گفته آوارگان، ارتش عامدانه خانهها، مدارس و ساختمانها را آتش میزد و گاهی آنها را مجبور به ورود به این سازههای در حال سوختن میکرد.
«یک مورد به ویژه نفرتانگیز، چند کودک (از جمله یک کودک هشتماهه، یک کودک پنجساله و یک کودک ششساله) بودند که با چاقو به قتل رسیدند. یک مادر تعریف کرد که دختر پنجسالهاش میخواست جلو تجاوز به او را بگیرد که یک مرد چاقوی درازی درآورد و گلویش را برید. در یک مورد دیگر، گفته میشد یک بچه هشتماهه زمانی کشته شد که پنج مامور امنیتی در حال تجاوز به مادرش بودند.»
گزارش کمیسیونر عالی ملل متحد چنین نتیجه میگرفت که این وضعیت به «احتمال» بسیار زیاد یک پرونده جرایم علیه بشریت است و ناتوانی ناظران بینالمللی مستقل برای دسترسی یافتن به منطقه را تقبیح میکرد.
به تعبیر بلومکست از سازمان عفو بینالملل، «آنچه اکنون در هفته اخیر میبینیم، تقریبا همان تاریخ است که به شکلی هولناک تکرار میشود.»
او توضیح داد که پاییز پارسال، عفو بینالملل با آوارگان در بنگلادش صحبت کرد، تصاویر ماهوارهیی از شهرهای ویرانشده را ضبط کرد، و فهرست آزارها را تهیه کرد، از جمله سربازهایی که مردمی که در تلاش برای فرار بودند را میکشتند، و همینطور ماجراهای تجاوز و شکنجه. او گفت نکته نگرانکنندهتر آن است که تعداد آوارگان این هفته بیشتر از پاییز پارسال است.
متیو اسمیت، فعال حقوقبشر، روز دوشنبه به مایکل سولیوان خبرنگار ان. پی. آر گفت: «این وحشیگری در مخیله نمیگنجد. آنها بچهها را میکشند. زنان را میکشند. سالخوردگان را میکشند. مردان و پسران سالم را میکشند. همه را از دم تیغ میگذرانند.»
سروصدا برای اینکه سو چی در دفاع از مردم روهینگیا موضع بگیرد، هر روز بیشتر میشود.
از اندونزی تا چچن، معترضان در کشورهایی که اکثریت جمعیتشان مسلمان است به خیابانها ریختهاند تا خشونت علیه مردم روهینگیا را محکوم کنند.
عصبانیت علیه خشونت و سکوت سو چی، سیلی از نکوهشها را رقم زده است. روز دوشنبه گذشته، ملاله یوسفزی (فعال پاکستانی حقوقبشر که طالبان به خاطر اقداماتش برای دختران به او شلیک کرد) در توئیتر تاکید کرد که سکوت رهبر برمه، چه نقصهای ذاتیای دارد.
روز جمعه گذشته، اسقف اعظم دزموند توتو نیز در توئیتر از سو چی تقاضا کرد از جایگاهش استفاده کند. او نوشت: «اگر قیمت ترقیتان به بالاترین منصب در میانمار سکوتتان باشد، قیمت بسیار زیادی دادهاید.»
این نخستین بار نیست که یکی از کسانی که مثل سو چی برنده جایزه نوبل شده است، از واکنش او به سرکوب مردم روهینگیا توسط ارتش انتقاد کرده است.
در دسامبر ۲۰۱۶، پس از دو ماه خشونت در پاییز آن سال، بیش از یک دو جین برندگان جایزه نوبل و دیگر چهرههای برجسته جهانی، بیانیهیی در فیسبوک صادر کردند که بر خشونت علیه مردم روهینگیا افسوس میخورد، و عدم ایفای نقش رهبری توسط سو چی را نکوهش میکرد. آنها نوشتند: «ما سرخورده شدهایم که او هیچ ابتکاری به خرج نداده است تا ایفای کامل و برابر حقوق شهروندی مردم روهینگیا تضمین شود.»
یانگهی لی، گزارشگر ویژه ملل متحد در زمینه حقوقبشر، نیز دوشنبه گذشته در گفتوگو با بیبیسی از سو چی خواست بیانیهیی بدهد. لی گفت: «او که در عمل رهبر است، باید پا پیش بگذارد. این چیزی است که از هر حکومتی انتظار داریم، که از هرکسی در قلمروش حفاظت کند.» پاسخ سو چی در روز چهارشنبه گذشته، که تقصیر حملات را به گردن ارتش میانداخت و گویا وزن بیشتری برای اخبار «جعلی» و دلواپسی درباره تروریسم قائل بود تا گزارشهای واقعی آوارگانی که سرازیر بنگلادش شدهاند، با استهزاء گروههای حقوقبشری مواجه شد.
تیرانا حسن، مدیر بخش «واکنش به بحران» در سازمان عفو بینالملل، در بیانیهیی که برای مطبوعات ایمیل کرد گفت: «این یک فاجعه حقوقبشری و بشری است. آنگ سان سو چی در نخستین بیانیهاش پیرامون بحران، به جای آنکه قول اقدام عملی برای حفاظت از مردم در ایالت راخین را بدهد، گویا گزارشهای هولناکی که از آن ناحیه میآید را کماهمیت جلوه میدهد.» سو چی در سخنرانی پذیرش جایزه نوبل در سال ۲۰۱۲، سرنخی از تعهد اخلاقیاش مطرح کرد. او گفت: «یک جنبه مثبت از زندگی در انزوا آن است که فرصت زیادی داشتم تا درباره معنای کلمات و تصوراتی که داشتهام و تمام عمرم پذیرفتهام، بیندیشم. به عنوان یک بودایی، از زمان خردسالیام درباره Dukha شنیدهام که اغلب به رنج ترجمه میشود.»
او از ضرورت التیام رنج، ضرورت تبعیت از حکومت قانون گفت. و از عشقش به حقوقبشر جهانشمول و امید به آشتی بینالمللی گفت. او گفت: «در نهایت، هدفمان باید خلق یک دنیای عاری از آوارگان، بیخانمانان و بیچارگان باشد، دنیایی که تکتک گوشههایش یک حرم واقعی باشد که ساکنینش آزادی و امکان زندگی صلحآمیز داشته باشند.»