سیاست‌گذاری ملی و شهری درباره مشهد

۱۳۹۶/۰۶/۲۸ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۰۷۲۲۱
سیاست‌گذاری ملی
و شهری درباره مشهد

محمدحسین شعاعی

دانشجوی دکتری فرهنگ و ارتباطات

در سیاست‌گذاری و سیاست‌ها، در ابتدا باید مساله و مشکل را به درستی فهم کرد. فهم درست مساله و مشکل زمانی روی می‌دهد که رویکرد فرهنگی (cultural approach) اتخاذ شود. از مزیت‌های رویکرد فرهنگی، جامع‌نگری، انسجام گرایی، گفت‌وگومندی و توجه خاص به زمینه و زمانه است. لحاظ رویکرد همه‌جانبه نگر فرهنگی همچنین می‌تواند برای حوزه‌های کلان دیگر اعم از اقتصادی، سیاسی یا سایر حوزه‌های کم کلان‌تر دیگر مانند: معماری و... نیز سیاست‌های مناسب، متناسب و کاربردی تهیه و تنظیم کند. این باور منوط به شناخت عمیق از فرهنگ، نظام فرهنگی و جریان‌های فرهنگی است. البته با توجه به دینامسیم فرهنگی (cultural dynamism)، این شناخت باید مستمرا و با رویکردی درزمانی (diachronic) انجام شود.

بر این مبنا، سیاست‌گذاری شهری (Urban Policy Making) از اساس باید فرهنگی باشد. رویکرد فرهنگی با نگاهی تمامیت خواه و در عین حال منعطف در پی شناخت محیط در گام اول و انسجام بخشی میان کنشگران و عناصر مختلف محیط شهری است. این رویکرد مخالف جدی نگاه سلسله مراتبی و تدوین سیاست‌های بالا به پایینی است که ازقضا بدون عنایت به بستر تاریخی و بافت جغرافیایی اتخاذ می‌شود. این رویکرد که در مردم‌شناسی نمود نمایانی دارد، همدلی را بر همزبانی ترجیح می‌دهد و نگریستن به ابژه را از منظر خود او (Emic) توصیه می‌کند. بر این اساس، راه نیل به موفقیت گفتمان گفت‌وگویی(Dialectical Discourse) است. در سپهر گفتمان گفت‌وگویی، فضای برابر گفت‌وگو میان کنشگران مختلف وجود دارد.

این فضا باید در مرحله دوم سیاست‌گذاری تولید و تشویق شود. رویکرد فرهنگی امروزه در کانون مطالعات بنیادین و کاربردی شهری در جهان قرار گرفته است. کامیابی‌های این رویکرد در دهه‌های اخیر در جهان، سبب شده است تا مدیران ملی و مسوولان شهری از این رویکرد با آغوشی باز استفاده کنند. از جمله مسائلی که بر اثر کم توجهی سیاستی، امروز به مشکل تبدیل شده است، فقدان رویکرد شبکه فرهنگی(Cultural Network) در حوزه سیاست‌گذاری شهری است. با دقت نظر می‌توان برای تدقیق موضوع، دو گونه سیاست‌گذاری برای شهر در سطح ملی و سیاست‌گذاری در شهر در سطح شهری را تمیز داد.

نیل به موفقیت مشهود و دستاوردهای کوتاه‌مدت منوط به تعامل و توافق این دو کنشگران و نهادهای سیاستی است. هرگونه اختلاف نظر عمیق و چالشی که باب گفت‌وگوی سیاستی میان سیاست‌گذاران ملی و شهری با یکدیگر را تنگ کند، خواه ناخواه محصول سیاست‌گذاری نهایی در قالب سیاست‌های ابلاغی ضعیف، ناکارآمد و بدون ضمانت اجرایی خواهد بود.

ابلاغ مصوبه شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در تاریخ 19تیر ماه 1396 درخصوص لغو طرح نوسازی و بهسازی بافت پیرامون حرم مطهر رضوی(مصوب سال ۱۳۸۷) زمینه خوبی برای استفاده از چنین خوانش و رویکردی است. بر این اساس به نظر می‌رسد که دامنه ائتلاف اجمالی بر سر موضوعات و محورهای مشترک در این خصوص میان سیاست‌گذاران ملی و شهری، بسیار بیش از میزان موارد اختلافی است.

اهمیت زایدالوصف مکان مورد بحث به لحاظ وجود بارگاه قدسی امام معصوم (ع) و تاثیرات مختلف معنوی برای شهر، کشور و جهان اسلام از سویی و وجود سرمایه‌های مختلف ملموس و ناملموس فرهنگی برای شهروندان و زائران گوناگون تنها نمونه‌هایی از این اهمیت فوق‌العاده را نشان می‌دهد. این اشتراک مبنایی در کنار اشتراک دیگری که دال بر وجود علایم حاد سکته در بافت پیرامون حرم مطهر است، نیز مورد اذعان و اقرار عمومی قرار گرفته است.

بر این اساس، به نظر می‌رسد، به مدد گفتمان عمومی و رسانه‌یی یک سال گذشته، نوعی اجماع سیاستی در مرحله اول سیاست‌گذاری یعنی کشف و طرح مساله و مشکل در حوزه پارادایم سیاست‌گذاری منطقه جغرافیای فرهنگی(ژئوکالچرال) بافت اطراف حرم حاصل شده است. این امر نویدبخش آغاز یک چرخه قوی در سیاست‌گذاری شهری می‌تواند محسوب شود.

بر مبنای رویکردهای نوین سیاست‌گذاری شهری و با توجه به آن چه آمد، پیشنهاد می‌شود تا اینک گام بسیار مهم دوم یعنی همکاری و همیاری در ارائه راه‌حل‌های ممکن برای برون رفت از این عارضه سکته شهری طی شود. راه عملی متحقق شدن این مرحله، تعامل و توافق در در حوزه سیاست‌گذاری برای شهر و سیاست‌گذاری در شهر است. آنچنان که آمد الگوی شبکه‌یی در سیاست‌گذاری شهری بر مبنای رویکرد فرهنگی اقتضاء همزبانی کنشگران، بازیگران و ذی نفوذان مختلف در این موضوع و رسیدن ایشان به همدلی در باب سیاست‌های مطلوب و عملی است.

این مهم شاید از طریق دخالت دادن رسمی و قانونی تمام بازیگران موجود در بافت اطراف حرم مطهر که در حوزه سیاست‌گذاری در شهر فعالیت می‌کنند، در نظام سیاست‌گذاری شهری در سطح ملی قابلیت اجرایی شدن داشته باشد. دارایی و کارایی عملی مطلوب در این حوزه، می‌تواند انسداد باب گفتمان سیاست‌گذاری ملی و شهری را مرتفع گرداند.

موفقیت در این مورد خاص، می‌تواند الگویی شایسته برای تمام موارد مشابهی باشد که اتفاقا امروزه در جای جای شهرهای مختلف ایران به چشم می‌خورد. در طرف مقابل، اما ناکامی در گفتمان‌سازی سیاست‌های گفت‌وگویی در سیاست‌گذاری ملی و شهری می‌تواند زمینه‌ساز پیدایش و گسترش قارچ گون بیماری حاد کنونی بافت اطراف حرم رضوی در سایر بافت‌های مشابه در سایر شهرهای مانند: قم، اصفهان و شیراز شود.