2040؛ پایان عصر پادشاهی نفت خام
گروه انرژی| نادی صبوری |
آیا روزی خواهد رسید که کشورهای تولیدکننده نفتخام که اکنون روی ثروت عظیمی خوابیدهاند دیگر مشتری برای فروش محصول خود نداشته باشند؟ این پرسشی است که حداقل در یک دهه اخیر و با رشد انرژیهای تجدیدپذیر بارها مطرح شده و اغلب پاسخهایی نهچندان واقعی و بیشتر فانتزی برای آن طرح شده است. صندوق بینالمللی پول اما بهتازگی در گزارشی سعی کرده براساس اطلاعات موجود و مقالهیی که از سوی گروه مطالعاتی این صندوق تهیه شده نگاهی به وضعیت نفت خام در قیاس با دیگر منابع تامین انرژی تا 23 سال آینده بیندازد. تهیهکنندگان این صندوق اعتقاد دارند تا سال 2040 قطعا قیمت نفت بسیار ارزانتر از وضع فعلی بوده و تصور قیمت 50 دلار در هر بشکه در آن زمان تصوری بیهوده است. هر چند به طور قطع تکنولوژیهای تولید نفت خام نیز تا آن زمان پیشرفت کرده و هزینه تولید را برای صاحبان این منبع طبیعی کاهش خواهد داد اما IMF براساس سرعت رشد خودروهای برقی و تغییر سبد غولهای خودروسازی ازجمله ولوو به سمت تولید این نوع از خودروها، وضعیت فعلی نفت خام را با وضع سابق زغال سنگ قیاس کرده است که سهم آن با تجاری شدن نخستین اتومبیلها از سوی کمپانی فرد کمتر و کمتر شده و در نهایت باعث شد زغال سنگ قافیه را به نفت خام ببازد. خطری که حالا کارشناسان صندوق بینالمللی پول معتقدند در کمین نفت خام است. مشروح گزارش IMF در این باره را در ادامه میخوانید.
انقلابی در عرصه حمل و نقل درحال رخ دادن است. انقلابی که میتواند سرنوشت نفت خام را در دهههای پیش رو به طور کلی متحول کند. زمانی که قیمت نفت خام از سطوح بالای 100دلار در سال 2014 به نصف رسید، مطالعات ما در صندوق بینالمللی پول شامل این میشد که فاکتورهای طرف عرضه ازجمله نفت شیل و بهبود تکنولوژیها در آینده فاکتوری کلیدی برای پایین نگه داشتن بهای نفت خام در مدت طولانی خواهد بود. مطالعات اخیر ما حاکی از این مساله است که تکنولوژیهای جدید ازجمله اتومبیلهای برقی و ژنراتورهای خورشیدی تاثیرات بیشتری را نیز بر سازوکار تقاضا برای نفت خام در درازمدت خواهند گذاشت. همانطور که زمانی زکی یمانی، وزیر اسبق نفت خام عربستان گفته بود: «پایان عصر سنگی به دلیل کمبود سنگ نبود و پایان عصر نفت نیز به دلیل کمبود آن نخواهد بود».
100سال پیش، زغال سنگ تامینکننده 80 درصد نیاز انرژی ایالات متحده بود. در طول 20سال این سهم به یک دوم و در طول 40سال به یک پنجم رسید درحالی که نفت خام جایگاه زغال سنگ را به عنوان منبع اصلی تامینکننده انرژی ربوده بود. این وضعیت درحالی رخ داد که زعال سنگ حتی از نفت خام ارزانتر بود. دلیل این مساله این بود که جایگزینی برای موتورهای وسیله نقلیه که به سرعت از کالایی لوکس و عجیب و غریب به وسیلهیی که مردم ترجیح میدادند برای حمل و نقل شخصی از آن استفاده کنند، وجود نداشت. اکنون اتومبیلها مصرفکننده 45درصد نفت خام جهان هستند.
با افزایش وسایل حمل و نقل الکتریکی و انرژی خورشیدی، جهان ممکن است در آستانه انقلابی در حمل و نقل قرار بگیرد که سرنوشت بازار نفت خام را همانگونه که سرنوشت زغال سنگ تغییر کرد، دگرگون کند.
سال 1917 و زمانی که فورد نخستین وسیله حمل و نقل ارزان و سریع را تولید کرده و به فروش رساند، نقطه عطفی در بازار نفت به حساب آمد. وسایل نقلیه الکتریکی اکنون ممکن است به نقطهیی مشابه بدل شود. چند کمپانی شروع به ارائه خودروهای الکتریکی با قیمت 35هزار دلار کردهاند که برابر با متوسط قیمت دیگر خودروها در ایالات متحده است. با هزینههای بسیار پایین نگهداری و تامین سوخت، باور اینکه این دسته از خودروها نتوانند در آینده جایگزین وسایل نقلیه موتوری با سوخت فسیلی شوند، سخت است. اکنون پرسش اساسی نه چگونگی بلکه زمان رخ دادن این اتفاق است. با توجه به تجربه جایگزینی خودروهای فسیلی با اسبها در اوایل قرن بیستم، مقاله اخیر ما در صندوق بینالمللی پول پیشبینی میکند که خودروهای برقی تا سال 2040 معادل 90درصد از موجودی خودروها در اقتصادهای پیشرفته و بیش از نیمی از موجودی خودروها در اقتصادهای نوظهور را به قبضه خود درخواهند آورد. نهادهای دیگر نیز چنین پیشبینیهایی را انجام دادهاند هر چند در سرعت این جایگزینی در این مطالعات تفاوتهایی وجود دارد.
اما آیا این افزایش تقاضا برای خودروهای الکتریکی فضای بیشتری را برای سوق دادن نفت خام به سمت واحدهای تولیدی به وجود نخواهد آورد؟ واقعیت این است که چنین اتفاقی نخواهد افتاد. سهم فعلی نفت خام از واحدهای تولید برق و گرمایش اکنون زیر 20درصد است. سهمی که به دلیل گسترش تکنولوژی دیگری به نام انرژی خورشیدی اکنون در مخاطره است.
همچنین ما در دهههای گذشته شاهد رشد انقلابی انرژیهای خورشیدی بودهایم. هزینه تولید از انرژیهای خورشیدی از سال 2008 تاکنون حدود 80 درصد کاهش یافته است؛ کاهشی که برای انرژیهای بادی نیز معادل 60 درصد بوده است. انرژیهای بادی و خورشیدی از محل منابع مالی غیرعمومی همین حالا نیز در 30درصد کشورهای جهان رقابتی شدهاند. مجمع جهانی اقتصاد پیشبینی میکند که در سالهای پیش رو این انرژیها در 60 درصد جهان از زغال سنگ و گاز طبیعی ارزانتر شوند.
حتی بدون در نظر گرفتن پیشرفتهای تکنولوژیک در انرژیهای تجدیدپذیر، نفوذ این انرژیها به دلیل سرمایهگذاریهای زیادی که در آنها صورت گرفته در آینده قطعا بیشتر خواهد شد.
رشد انرژیهای خورشیدی و بادی طبق پیشبینیها با سرعت درحال افزایش است که در طول 20سال آینده تقاضا برای نفت خام را پر کرده و به قبضه خود درخواهند آورد. اگر تغییرات آب و هوایی تشدید شود، دگرگونی در ساختار بازار نفت نیز با سرعت بیشتری اتفاق خواهد افتاد. این وضعیت در حالتی که تکنولوژیهای جدید مانند استفاده از خودروهای اشتراکی، سلولهای سوختی، تولید برق از واحدهای هیدروژن محور و مسائلی از این دست گسترش یابد، تشدید نیز خواهد شد. بنابراین اگرچه اکنون نمیتوان گفت که قیمت نفت در هفته یا ماه آتی چه مقدار خواهد بود، بهای طلای سیاه در سال 2040 از بهای امروز آن بسیار پایینتر بوده و تصور سطح قیمتی 50 دلار در هر بشکه برای آن غیرممکن به نظر میرسد. با چنین چشماندازی نباید از اینکه تولیدکنندگان نفت خام و خودروسازان خود را برای پایان عصر نفت آماده کنند، شگفتزده شد. بسیاری از غولهای خودروسازی جهان سرمایهگذاریهای سنگینی روی تولید خودروهای برقی انجام دادهاند. شاهد این مدعا اقدام کارخانه ولوو در راستای برقی کردن تمام خودروهای خود تا سال 2019 است. به طور مشابه بسیاری از کشورهای تولیدکننده نفت خام که برای اجرای پروژههای خود در بودجه وابستگی زیادی به نفت خام دارند با اتخاذ رویکردی عاقلانه، برنامههایی را برای دوران نفت ارزان اتخاذ کردهاند.