سرنوشت اروپا در دست رایدهندگان آلمانی
گروه جهان طلا تسلیمی
آلمان یکشنبه آینده صحنه برگزاری انتخابات پارلمانی خواهد بود، انتخاباتی که میتواند سرنوشت اروپا را تغییر دهد یا آن را به سمت اتحاد سیاسی و اقتصادی عمیقتری پیش ببرد. باتوجه به نتیجه نظرسنجیهای برگزار شده، میتوان گفت پیروزی حامیان اتحادیه اروپا در این انتخابات تضمین شده است و آنگلا مرکل صدراعظم کنونی، میتواند برای چهارمین مرتبه این سمت را نصیب خود کند و نهادهای سیاسی اروپایی در پی خلاصی از خطر پیروزی حزب «آلترناتیوی برای آلمان»، حزب پوپولیست و مخالف اتحادیه اروپا، نفس راحتی خواهند کشید. اما مساله اینجاست که شاید آنچه به نفع آلمان و مردمان این کشور است، دقیقا همان چیزی نباشد که اتحادیه اروپا بدان نیاز دارد. برای مرکل شاید بهترین شیوه پس از پیروزی این باشد که هیچ تغییری در سیاستها ایجاد نکند و به برآوردن خواستههای رایدهندگان طبق روال کنونی ادامه دهد. آلمانیها ثبات و شکوفایی میخواهند و هر دو را دارند؛ اما مدل آلمانی در ترکیب با نظام اقتصادی دشوار تکارزی اروپا احتمالا چندان در موفقیت باقی کشورهای عضو اتحادیه تاثیرگذار نخواهد بود.
همه برای یکی، یکی برای همه
هیچ شکی درخصوص موفقیت آلمان وجود ندارد، این کشور بزرگترین اقتصاد اتحادیه اروپا محسوب میشود که مدتهاست رکود اقتصادی و عواقب آن را پشتسر گذاشته و به رشد دست یافته است. با وجود افزایش ارزش «یورو» بهویژه در چند ماه گذشته، حجم معاملات صادراتی آلمان همچنان قابلتوجه است؛ حتی دولت هم مازاد بودجه دارد و مجبور نیست در هزینههای عمومی صرفهجویی کند. اما به گزارش بلومبرگ، موفقیت بیش از اندازه آلمان در یک منطقه تکارزی برای بسیاری از دیگر کشورهای اتحادیه اروپا یک مشکل محسوب میشود. ممکن است تقلید سیاستگذاریهای اقتصادی آلمان سبب بهبود عملکرد بسیاری از این کشورها شود، اما این انتظار زیادی است، چراکه اصلاحات گستردهیی در بازارهای کار، سیاستهای پولی و دیگر نهادهای اقتصادی لازم به سادگی قابل اجرا نخواهند بود.
از این رو، برای سیاستگذاری اقتصادی موفق در کل اتحادیه اروپا، آلمان مجبور خواهد شد محدودیتهایی را در راستای هماهنگی بیشتر با همپیمانان، بپذیرد. مزایای متعددی که یورو برای اقتصاد صادراتمحور این منطقه داشته است، اهمیت این مساله را به خوبی نشان میدهد. هرچه اتحادیه یکپارچگی بیشتری داشته باشد و هرچه نقل و انتقالات مالی بیشتر شوند، سوددهی نیز بیشتر خواهد بود. اینها هزینههای رهبری اقتصادی در منطقه است که رایدهندگان آلمانی حاضر به تقبل آن نیستند و مرکل باید دیدگاه آنها را تغییر دهد. صدراعظم آلمان پیشتر از ایده صندوق پول اروپایی برای ارائه کمک مالی در دوران رکود اقتصادی جهانی حمایت کرده بود، اما اخیرا در مقابل برنامه جاهطلبانهتر پیشنهادی از سوی امانوئل ماکرون رییسجمهوری فرانسه، درمورد بودجه مشترک منطقه یورو و دیگر شیوههای تعامل نزدیکتر کشورهای منطقه، مقاومت کرده است. جای تعجب هم ندارد؛ بعید است که مرکل پیش از انتخابات شرایط سیاسی خود را با صحبت در مورد چنین موضوعاتی به خطر اندازد، اما بعد از انتخابات شرایط متفاوت خواهد بود.
دوران جدید ائتلاف اروپایی
آلمان نمیتواند ادعا کند که اروپایی متحد، رشدمحور و از نظر اقتصادی باثبات میخواهد و آنگاه از نقش حیاتی خود در رساندن اتحادیه به چنین هدفی طفره رود. اما مساله مهم این است که مشکلات رهبری آلمان در چنین مسیری به اقتصاد محدود نمیشود؛ آلمان و اتحادیه اروپا در این برهه زمانی با بزرگترین چالشها در سیاست خارجی از زمان دوران جنگ سرد تاکنون مواجه هستند. نخستین چالش، دونالد ترامپ رییسجمهوری امریکاست که از زمان روی کار آمدن در کاخ سفید روابط با اروپا را تا مرز نابودی پیش برده است، بریتانیا هم در حال خروج از اتحادیه اروپاست، روابط حسنه با ترکیه نیز دیگر معنایی ندارد، روسیه در مقایسه با سالهای گذشته تهدید جدیتری به نظر میرسد و پوپولیستها و دولتهای شکاک به اتحادیه اروپا که قوانین مشترک بلوک را به استهزا گرفتهاند، به تهدیدی جدی برای ثبات منطقه تبدیل شدهاند و رهبری آلمان در هر یک از این جبههها ضروری است. برلین اگر سودای رهبری اتحادیه اروپا را در سر میپروراند، نمیتواند به موفقیت در آلمان اکتفا کند؛ هرچند موفقیت ملی آلمان هم به دوام بلندمدت اتحادیه اروپا وابسته است. مرکل باید چشمانداز اروپایی مختص به خود را ارائه کند و این هدفی است که آلمان تنها از طریق اتحادی نزدیکتر در میان کشورهای منطقه میتواند به آن دست یابد.
به گزارش سیانبیسی، باتوجه به نتایج جدیدترین نظرسنجیها که یکشنبه در روزنامه «بیلد آن زونتاگ» منتشر شد، پیروزی ائتلاف محافظهکار دو حزب اتحاد دموکرات مسیحی با اتحاد سوسیال مسیحی با 36درصد آرا، محتملترین نتیجه انتخابات خواهد بود. سوسیال دموکراتها حدود 22درصد آرا را به خود اختصاص میدهند و پس از آنها حزب مخالف مهاجرت آلترناتیو برای آلمان است که حدود 11درصد رای کسب میکند. بهطور کلی انتظار میرود که مرکل بار دیگر چه با حزب بزرگی همچون سوسیال دموکرات یا با احزاب کوچکتری همچون حزب تجارتمحور دموکراتیک آزاد و سبزها دولت ائتلافی تشکیل دهد.
برای بسیاری از حامیان اتحادیه اروپا در کشورهای منطقه، پیروزی مرکل بهویژه باتوجه به حمایتهای وی از پیشنهادهای ماکرون برای اصلاحات، به معنای دوران جدیدی از ائتلاف اقتصادی و سیاسی در منطقه است؛ اگرچه اختلافنظرها بر سر تخصیص بودجه منطقه یورو همچنان باقی است. بسیاری از فعالان در زمینه تجارت که بهدنبال ثبات در رهبری و ادامه روند کنونی هستند، از پیروزی مجدد مرکل استقبال میکنند، اما بهطور قطع صدراعظم با درخواستهای متعددی برای توسعه سرمایهگذاری و تلاش برای جذب سرمایهگذاران خارجی مواجه خواهد شد. اگر مرکل بار دیگر بر مسند صدراعظمی تکیه بزند، ضروری است که از فرصت پیشآمده برای وسعت بخشیدن به ذهنیت آلمانها در مورد جایگاه این کشور در جهان استفاده کند و به مردم کشورش نشان دهد که در این مسیر با گزینههای دشواری مواجه خواهند شد.