سخنان ترامپ یعنی انزوای امریکا
دو مذاکرهکننده هستهیی سابق امریکا گفتهاند که مسیر «احمقانه» ترامپ به مرگ برجام و ناتوانی جامعه بینالملل برای اتخاذ موضعی واحد در برابر ایران اتمی منتهی میشود.
به گزارش فارس، «ویلیام برنز» و «جیک سالیوان» دو دیپلمات ارشد سابق امریکایی که آغازگر مذاکرات محرمانه ایران و امریکا در عمان بوده و نقش عمدهیی شکلگیری برجام داشتهاند، در یادداشتی در روزنامه «نیویورک تایمز»، رویکرد دولت کنونی امریکا در قبال ایران را «احمقانه» توصیف کرده و نوشتهاند که او واشنگتن را در میان متحدانش منزوی کرده و اهرمهای فشار امریکا در قبال ایران را تضعیف کرده است.
متن کامل این یادداشت به شرح زیر است:
به عنوان دو مذاکرهکنندهیی که گفتوگوهای محرمانه منتهی به توافق وین در سال 2015 را شروع کردیم، ما از نزدیک با نقاط قوت، نقایص اجتنابناپذیر و چالشهای گستردهیی که از جانب ایران ایجاد میشود، آشناییم.
اگر در یک دنیای ایدهآل زندگی میکردیم، الان دانش ایجاد چرخه سوخت اتمی از ذهن ایرانیان پاک شده بود، زرادخانه موشکی این کشور نابود شده بود، استفاده خطرناک ایران از نیروهای نیابتی منطقهایاش متوقف شده بود و در مجموع، این کشور به یک قدرت منطقهیی مهارپذیرتر تبدیل شده بود.
اما واقعیت این است که ما در یک دنیای ایدهآل زندگی نمیکنیم. دیپلماسی یعنی مصالحههای دشوار و ما با توافق اتمی، به بهترین گزینههای موجود دست یافتیم. این توافق باعث شد که مسیر اتمی شدن زرادخانههای ایران بسته شود، برنامه اتمیاش برای مدتی بلند بهشدت محدود کرد، اجازه بازرسی و راستیآزمایی شدید و بیسابقه را به ما داد و از بروز جنگی جدید در خاورمیانه جلوگیری کرد. این دیپلماسی بود که از بروز بحرانی مانند بحران فعلی کره شمالی، جلوگیری کرد.
اما امروز پس از دو سال تایید مستمر پایبندی ایران به توافق از سوی جامعه اطلاعاتی خودمان و آژانس بینالمللی انرژی اتمی، امریکا بر سر یک دو راهی ایستاده و باید تصمیمی مهم در خصوص سیاست خود در قبال این توافق بگیرد.
هوشمندانهترین مسیر پیش رو، حفظ اتحاد میان قدرتهای جهان و گذاشتن بار اثبات پایبند ماندن به توافق بر دوش ایرانیان است. این یعنی همکاری با متحدانمان برای اجرای مستمر توافق، تشدید تحریمهای غیرهستهیی ایران که برنامه موشکی و حمایت از تروریسم را هدف قرار میدهد، همکاری نزدیک با شرکای عرب برای جلوگیری از دخالت ایران در امور داخلیشان و اعلام صریح نگرانیهای امریکا از نقض حقوق انسانی شهروندان ایرانی. یکی دیگر از ملزومات ادامه این مسیر و پرهیز از تشدید ناخواسته بحران، استفاده از کانال دیپلماتیکی است که ما پس از 30 سال قطع ارتباط، به سمت ایران باز کردیم. کار دیگری که باید بکنیم، این است که به صراحت اعلام کنیم که پس از انقضای زمان اعمال برخی محدودیتهای برجامی ایران، ایالاتمتحده و دیگر کشورهای جهان، باز هم به ایران اجازه نخواهند داد که برنامه هستهیی خود را به روشی تهدیدآمیز پیش ببرد.
اما یک راه احمقانه دیگر هم در برابر ما هست که بنظر میرسد دولت ترامپ مثل همیشه میخواهد این راه را برگزیند. ترامپ پیش از این، عداوت خود با این توافقنامه را علنی کرده بود. چهارشنبه همین هفته او گفت که تصمیمش را در خصوص آینده توافق گرفته ولی نگفت که تصمیمش چیست. آقای ترامپ اما در سخنرانی روز سهشنبه خود در مجمع عمومی سازمان ملل، توافق هستهیی را مایه شرمساری و یکی از بدترین و یکجانبهترین معاملههای تاریخ امریکا خواند. این موضعگیری یعنی انزوای دیپلماتیک امریکا به جای انزوای ایران و تضعیف اراده متحدانمان برای پایبند ماندن به اجرای خواستههای ما. هزینههای چنین موضعگیریهایی واضح است. وقتی دولت امریکا میگوید که میخواهد از شک و شبهه وارد به بازرسیها، به عنوان دستاویزی برای خروج از توافق استفاده کند، مایه تعجب نخواهد بود که آژانس بینالمللی انرژی اتمی و شرکای ما در میز مذاکرات اتمی، در برابر درخواست واشنگتن برای اجرایی شدن یکی از مفاد برجام و دسترسی به سایتهای نظامی مشکوک ایران، مقاومت کنند. وقتی آقای ترامپ میگوید که باید از توافق «بد» موجود خارج شد و توافقی «خوب» منعقد کرد که به صورتی جادویی، همه اقدامات منطقهیی ایران را پوشش میدهد، نتیجه این است که فقط کار امریکا برای بسیج جامعه بینالملل علیه سپاه پاسداران و نیروهای نیابتیاش مثل حزبالله، سختتر میشود. فقدان حسن نیت در اقدامات دولت باعث کوتاه شدن دست امریکا در این میدان شده است.
حالا دولت امریکا خود را در معرض اجرای یک استراتژی خطرناک قرار داده که میتواند به مرگ برجام منتهی شود. ایده دولت این است که علنا برجام را ملغی نکند بلکه با روشهای به ظاهر زیرکانه، این توافق را در جاده شکست وارد کند. این روش شامل امتناع از تایید پایبندی ایران به اصول توافق بدون ارائه شواهد و درخواست از کنگره برای از سرگیری اعمال تحریمهای رفعشده میشود. همزمان با این کار، دولت امریکا، ادامه پایبند ماندن به برجام را به ارائه تعهد از سوی ایران و دیگر شرکایمان به قبول شرایط جدید واشنگتن منوط خواهد کرد. شرکای امریکا این رفتار ما را همانطور که هست خواهند دید، یعنی ناتوانی امریکا از پایبند ماندن به تعهدات خود. اگر توافق هستهیی شکست بخورد، خودمان را در همان انزوایی خواهیم دید که حمله سال 2003 به عراق برایمان به ارمغان آورد. آن روز، ایران هم میتواند بدون مواجهه با مخالفت یکپارچه جامعه بینالملل، پیشبرد برنامه هستهیی خود را از سر بگیرد. آن روز، شکاف موجود میان امریکا و اروپا هم عمیق و عمیقتر میشود و این هدیهیی تصورناپذیر برای رییسجمهور روسیه خواهد بود.
نتیجه دیگر این کار آن است که امریکا همه اعتبار خود را برای پیگیری حل دیپلماتیک بحران کره شمالی از دست خواهد داد.
اگر آقای ترامپ میخواهد واقعا از توافق هستهیی خارج شود، باید همین سخنان فعلی را بگوید ولی آنگاه یک جواب به ملتش بدهکار خواهد بود. او باید به ملتش توضیح بدهد که آن روز چگونه ایران را از ساخت بمب اتم باز میدارد، چگونه جلو رفتار ثباتزدای تهران را در منطقه میگیرد و با چه روشی از بروز تبعات مصیببار یکجانبهگرایی خود پیشگیری میکند. در چنین روزی، تکیه بر سناریوی فانتزی رسیدن امریکا به همه خواستههای خود و تسلیم ایران در برابر همه آنها، برای مردم کافی نخواهد بود.
ما همین حالا یک بحران موجود با کره شمالی داریم و یک بحران جدید نیازی نیست. دولت باید از حماقتهای خطرناک خود دست بردارد، به موافقتنامه پایبند بماند، آن را کامل اجرا کند و برای اتخاذ راهبردی طولانیمدت در مواجهه با چالشهای ناشی از اقدامات ایران، با شرکایمان همکاری کند.