از نان تا رضاخان
اواخر تابستان 1304، به علت کمبود گندم و آرد، میزان دریافت آرد نانواییهای تهران از سهمیه معین شده کاهش یافت و تهیه نان در شهر با سختی روبهرو شد. وضعیت اقتصادی کشور نیز در این ماهها آشفته بود و ادامه این مشکل، باعث نارضایتی مردم از دولت شد. همزمان با گسترش دایره نارضایتیهای مردم، ماموران نظمیه نیز با تحریک احساسات مردم و ایجاد ناامنی کوشیدند که مانع از بازگشت احمدشاه به کشور شوند. احمدشاه نیز که در اروپا بهسر میبرد با مشاهده این اوضاع، از بازگشت به ایران منصرف شد. نخستین روزهای مهر 1304، جمعیت زیادی از زنان و مردان معترض به منازل علما رفتند و در روز چهارم مهر جمعیتی حدود 20 هزار نفر به سمت مجلس حرکت کردند و در مقابل مجلس به نمایندگان انتقاد کردند. در این حال، رضاخان سردار سپه، دستور تیراندازی داد که تعدادی کشته و مجروح شدند و حکومت نظامی اعلام شد. در این فرصت حکومت نظامی، رضاخان مخالفان خود را به بهانه بازداشت عاملان بلوای نان دستگیر کرد و آرامش را به تهران بازگرداند. در واقع سردار سپه با آشوبآفرینی نسبت به تامین نان، هم مجلس را مرعوب کرد، هم قدرت خود را نشان داد و هم موجب تنفر و بدبینی مردم را نسبت به نمایندگان فراهم کرد. این جنبشها در اواخر مهرماه به نهضتی ضدقاجار تبدیل شد و رضاخان که خودش را فعال مایشاء و همه کاره ایران میدانست در تصمیم خود بر انقراض قاجار و ایجاد سلسله پهلوی راسختر شد تا اینکه یک ماه بعد در نهم آبان 1304 به آرزوی دیرینه خود یعنی کسب قدرت مطلق رسید.
در واقع اعتراضات برای کمبود نان و ارزاق در تهران، یکی از زمینههای به قدرت رسیدن رضاخان و تاسیس حکومت 53 ساله خاندان پهلوی شد.