بازی چندجانبه پوتین در خاورمیانه
گروه جهان| طلا تسلیمی|
مقامات ترکیهیی، اسراییلی، مصری و اردنی همه در چند ماه گذشته به سمت کرملین سرازیر شدهاند به این امید که ولادیمیر پوتین، رییسجمهوری روسیه و مرد جدید خاورمیانه بتواند منافع آنها را در منطقه تضمین و مشکلاتشان را حل کند؛ آخرین نفر در این صف طویل هم ملک سلمان پادشاه عربستان سعودی، است که این هفته به روسیه سفر خواهد کرد. ملک سلمان به عنوان نخستین پادشاه سعودی که از مسکو دیدن میکند، احتمالا تلاش برای مهار کردن ایران را در صدر دستور کار خود خواهد داشت؛ ایران متحد نزدیک روسیه است، اما بیشتر کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس این کشور را بزرگترین رقیب خود میدانند. با این حال به نظر میرسد آنچه دیپلماتهای خاورمیانه را به روسیه میکشاند ایران نیست، بلکه نقش موفقیتآمیز کرملین در مسائل مربوط به سوریه و عقبنشینی امریکا از سیاستهای منطقه است.
به گزارش بلومبرگ، تا چندی پیش واشنگتن تنها مقصدی بود که دیپلماتهای ارشد منطقه برای مشاوره در خصوص مسائل خاورمیانه به عنوان مقصد انتخاب میکردند؛ اما اکنون با عقبنشینی امریکا از قدرتنمایی در منطقه و شواهد موجود از نقش موفق روسیه در سوریه، توازن قدرت در خاورمیانه تغییر کرده است؛ با وجود اصرارهای مداوم امریکا در مورد لزوم برکناری بشار اسد، رییسجمهوری سوریه، اقدامات مسکو سبب تثبیت قدرت وی شد. دنیس راس مذاکرهکننده ارشد امریکا در صلح خاورمیانه که مسوولیت ارائه مشاوره به روسای جمهوری پیشین از جمله جورج اچ. دابلیو. بوش و باراک اوباما را نیز بر عهده داشته است، در اشاره به این مساله میگوید: «این موضع واقعیت، توازن قدرت در صحنه را تغییر داد. پوتین موفق شد روسیه را به عاملی تعیینکننده در خاورمیانه تبدیل کند. به همین دلیل است که اکنون جاریشدن خیلی از مقامات خاورمیانه به سمت مسکو را شاهد هستیم.»
اما موفقیت در چنین امر خطیری مشکلات مربوط به خود را دارد؛ اکنون مسکو با تلی از درخواستهای متناقض مواجه است و راضی کردن همه این دیپلماتهای در رفتوآمد برایش ساده نیست. راس میگوید: «هر چه بیشتر موضعی اتخاذ کنی که با همه طرفین درگیر شوی، بازی دشوارتر میشود.» روسیه در دوران جنگ سرد قدرتی بزرگ در خاورمیانه محسوب میشد و کشورهای عربی را علیه اسراییل تامین تسلیحاتی میکرد؛ اما نفوذش همراه با فروپاشی کمونیسم از بین رفت. وقتی امریکا برای سرنگونی صدام به عراق حمله کرد، روسیه تنها یک ناظر بود که توانایی کاری بیش از اعتراض نداشت. اما اوضاع در سال 2013 و در پی تصمیم باراک اوباما مبنی بر خودداری از حمله به سوریه تغییر کرد. دو سال بعد پوتین نیروها و هواپیماهای روس را برای دفاع از رییسجمهوری سوریه اعزام کرد.
برای زمانی طولانی متحدان امریکا در منطقه در گروه طرفداران برکناری بشار اسد بودند و پس از اینکه اوباما تصمیم گرفت از ارتش امریکا برای این منظور استفاده نکند، این مساله را مطرح کردند که نفوذ روسیه در منطقه به دلیل تصمیمهای اوباما افزایش یافته است. چنین دیدگاهی تقریبا همگانی بوده و هست؛ رجب طیب اردوغان، رییسجمهوری ترکیه که سالها طرف امریکایی را به اقدام علیه اسد ترغیب میکرد، ماه گذشته گفت که تلاشها در این زمینه سودی نداشتند. ترکیه اکنون در برنامه پایان دادن به درگیریها در سوریه به روسیه و ایران پیوسته است. دو سال پیش تنشها میان اردوغان و پوتین به حدی زیاد بود که روابط دو کشور را تهدید میکرد، اما جمعه گذشته رییسجمهوری روسیه برای شرکت در یک شام دوستانه به آنکارا سفر کرد. شرایط بهکلی تغییر کرده است!
از سوی دیگر سعودیها که تا چندی پیش شورشیان مخالف بشار اسد را تامین مالی میکردند، اکنون برای جلب موافقت مخالفان در گفتوگوهای صلح با روسیه همکاری میکنند؛ اتفاقی که احتمالا تضمینکننده باقی ماندن اسد در قدرت خواهد بود. با این حال، متحدان امریکا در منطقه عمدتا از تغییر رییسجمهوری در امریکا و لفاظیهای ترامپ درباره ایران استقبال میکنند؛ اما ترامپ هنوز سیاست پیشین در سوریه را تغییر نداده و به جای مبارزه با اسد بر مبارزه با داعش متمرکز است. از این رو، با تغییر اهداف در سوریه اولویتها نیز تغییر کردهاند و کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس حالا درصدد ترغیب روسیه به کاهش نقش ایران در سوریه برآمدهاند. عبدالخالق عبدالله، تحلیلگر سیاسی در امارات متحده عربی در این باره میگوید: «پیام اصلی این است که روسیه نباید طرف یک مهره خاص را بگیرد. اکنون هم ملک سلمان به عنوان نماینده کشورهای عرب حاشیه خلیجفارس و نماینده بخش اعظمی از قدرت ژئوپلیتیک در منطقه به روسیه میرود و مسکو باید این مساله را مدنظر قرار دهد.»
اما به گفته یک مقام نزدیک به دفتر ریاستجمهوری روسیه بعید است پوتین برای عمل به خواستههای سعودیها موضع خود را در قبال ایران تغییر دهد. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیمصهیونیستی که در 18 ماه گذشته چهار مرتبه به روسیه سفر کرده نیز دریافته است، نمیتواند رویکرد رییسجمهوری روسیه را تغییر دهد. با این حال آیهام کامل، رییس بخش خاورمیانه و شمال آفریقا در گروه یوراسیا در این باره گفت: «به نظر میرسد روسیه در باز نگهداشتن کانالهای ارتباطی با همه طرفین از ایران گرفته تا عربستان سعودی و از حماس گرفته تا اسراییل موفق بوده است.» روسیه با همکاری مصر به دشمنیهای 10ساله در فلسطین میان جنبشهای فتح در کرانه باختری و حماس در غزه پایان داد؛ در حالی که تلاشهای میانجیگرانه دیگر کشورها به نتیجه نرسیده بود، گروههای مخالف در لیبی را برای گفتوگو به مسکو فراخواند؛ در عین حفظ روابط با دولت مرکزی عراق در منطقه کردستان این کشور نیز سرمایهگذاریهای گسترده کرده است. به گفته الکساندر زوتوف، سفیر روسیه در سوریه در سالهای 1989 تا 1994 از نظر اقتصادی تلاش برای نفوذ در منطقه رقابتی نابرابر به نظر میرسد، چرا که تولید ناخالص داخلی امریکا 13برابر روسیه است. وی افزود: «گاهی دو بوکسور وارد رینگ میشوند؛ یکی درشت اندام است و ماهیچههای قوی دارد و دیگری کوچک، اما فرز است و تکنیک بهتری دارد.»
ظهور روسیه در منطقه به عنوان یک مهره تاثیرگذار در پی تمرکز سیاستگذاران امریکایی بر آسیا و خستگی مردم امریکا از جنگهای خاورمیانه صورت گرفت. کامل در این باره گفت: «واشنگتن هنوز هم قدرتی ناگزیر در منطقه است، اما تعهداتش به اتحادهای دیرینه تضعیف شده و همین مساله رهبران محلی را به یافتن جایگزینی برای پیشبرد اهدافشان تشویق کرده است. اکنون همه به کرملین میاندیشند.»