جبر جغرافیای سیاسی
مجید اعزازی
روزنامهنگار
با سفر رجب طیب اردوغان، رییسجمهور ترکیه به تهران، آنکارا برای دومین بار طی سه ماه گذشته، رسما مواضع منطقهیی خود را به ایران نزدیک کرده است. اگر در نیمه خردادماه سال جاری، بحران قطر، ترکیه و ایران را در یک سنگر قرار داد؛ اینبار، مساله جداییطلبی اقلیم کردستان از عراق، اسباب نزدیکی آنکارا به تهران را فراهم آورده است.
اگر چه طی 500 سال گذشته، جنگی میان ایران و ترکیه رخ نداده، اما روابط این دو کشور در این مدت، بیفراز و نشیب نیز نبوده است.
بهطور مثال، این روابط طی 10سال اخیر و در پی برآمدن و پیروزیهای پیدرپی حزب عدالت و توسعه در انتخابات گوناگون ترکیه از سال ۲۰۰۲ تاکنون، به واسطه نوسانهای زیاد در سیاست خارجی این کشور، دچار تغییر و تحول شد. تا قبل از بروز بهار عربی و در پی آن برآوردن و پرورش داعش در منطقه توسط قدرتهای بیگانه، ترکیه با اتکا به سیاست «به صفر رساندن مشکلات با همسایگان» (ZeroProblem) همچنین پررنگ بودن چشمانداز پیوستن این کشور به اتحادیه اروپا، سیاستهای منطقهیی آنکارا دوران بسیار کمنوسان و باثباتی را در قبال همسایگان خود از جمله ایران سپری میکرد، بهگونهیی که میتوان ادعا کرد، در این دوران، تهران و آنکارا بیشترین همکاری و تعامل را طی چند دهه اخیر داشتند. اما سلسله حوادثی در منطقه غرب آسیا که با بهار عربی آغاز شد، نظم فکری و سیاست عملی آنکارا در تعامل با همسایگان خود را مختل کرد. این اختلال با اوجگیری داعش، تشدید شد و ترکیه منافع راهبردی با همسایگان را با دلارهای نفتی ناشی از خرید و فروش نفت داعش معامله کرد. در این میان، تقویت قدرت اردوغان با برگزیده شدن به عنوان رییسجمهور و همچنین کودتا علیه او در کشورش و تالی فاسد این کودتا، شرایطی را به وجود آورد که ترکیه بیش از پیش، دچار نوسان در سیاست خارجی خود شود. این مساله به حدی تشدید شد که داوداوغلو، همراه همیشگی اردوغان در حزب عدالت و توسعه و بنیانگذار نظریه و سیاست ZeroProblem از نخستوزیری ترکیه کنار گذاشته شد و عملا این سیاست به نقطه پایان خود رسید.
از اینرو، بیگمان میتوان ادعا کرد که طی دستکم دو سال گذشته، رفتار آنکارا در مناسبات منطقهیی تابع منافع آنی و تاکتیکی و فاقد نگاه راهبردی بوده است. این رفتار به اندازهیی روشن و هویدا است که امروزه گروهی از کارشناسان امور بینالملل و صاحبنظران منطقهیی براین باورند که ترکیه در قدرتیابی و رساندن کردستان عراق به موقعیت کنونی از طریق تعامل و همکاری اقتصادی و نفتی با این اقلیم و تبدیل آن به اهرم فشار بر دولت مرکزی عراق، نقش اساسی داشته است.
در چنین شرایطی، ایران تا چه حد میتواند روی همکاریهای ترکیه در ارتباط با کردستان عراق حساب باز کند؟ آیا آن طور که برخی ناظران معتقدند، ترکیه با دریافت امتیازهای اقتصادی، بار دیگر تعاملات خود با کردستان عراق را از سر میگیرد؟ بیگمان، پاسخ قطعی به این پرسشها و سوالاتی از این دست، دشوار و غیرممکن است و در عین حال، نیازمند بررسی چند مورد است:
1- آنگونه که سیدیحیی صفوی مشاور فرمانده کل قوا گفته است، «ایجاد تنشهای دایمی و جنگ طولانی در منطقه یکی از تبعات به وجود آمدن کشور یا دولتهای جدید در منطقه است.» به گفته وی «تصور ما این است که به وجود آمدن کشور یا دولت جدید در منطقه خواسته نظام سلطه به رهبری امریکا و صهیونیستها است.
چراکه تغییر در مرزهای جغرافیای سیاسی منطقه یعنی ایجاد تنش دایم و جنگ طولانی بین 4 کشور منطقه با دولت فرضی آینده است که قصد تشکیل دارد و این ناامنی و تنش خواسته رژیم صهیونیستی و امریکاییها برای حضور دایمی در این منطقه است.» از اینرو، با پذیرش چنین فرضیهیی، مسالهیی که پیش روی ترکیه قرار دارد، موقت نخواهد بود. مسوولان این کشور ناگزیر از اتخاذ تصمیم راهبردی هستند.
در همین چارچوب، حسن روحانی دیروز و در حضور اردوغان گفت، «ما با هر گروه تروریستی مبارزه میکنیم. چه به نام داعش باشد، چه به عنوان جبهه النصره و چه پ.ک.ک یا هر اسم و عنوان دیگری داشته باشد. تروریسم باید بداند که دولتها و قدرتهای منطقه اجازه فعالیتهای ناجوانمردانه و ضدانسانی را به آنها نخواهند داد.»
2- در حال حاضر، اقلیم کردستان بیش از ۶۰۰هزار بشکه در روز یا حدود ۱۵درصد از کل تولید عراق، نفت تولید میکند.
بحثبرانگیزترین بخش تحت کنترل کردستان، میادین نفتی پیرامون کرکوک است که کردها به دنبال حمله گروه داعش و اشغال این بخشها توسط این گروه تروریستی، در سال ۲۰۱۴ کنترل آن را به دست گرفتند. بودجه اقلیم کردستان از طریق صادرات نفت تامین میشود که عمده آن از طریق خط لوله به مدیترانه انجام میشود که از ترکیه عبور میکند. اگر ترکیه صادرات نفت اقلیم کردستان را متوقف کند، اقتصاد این منطقه فلج خواهد شد. اما آنکارا از تعرفههایی که برای اجازه انتقال نفت برای صادرات دریافت میکند، سود میبرد. کسب سود از این محل، اگر چه مانند ارزان خریدن نفتهای دیرالزور از داعش وسوسهبرانگیز است، اما حیدرالعبادی، نخستوزیر عراق اعلام کرده است که خسارتهای ناشی از تحریم کردستان توسط آنکارا را جبران میکند.
این دو مورد و نیز موارد دیگر نشان میدهد که در مقطع فعلی آنکارا نیاز به همراهی بیشتر از سوی همسایگان دارد و دقیقا به خاطر همین نیاز است که بعد از چالشهایی که میان تهران و آنکارا صورت گرفت، اینبار آنکارا بوده است که دست همراهی به سوی تهران دراز کرده و تهران هم بدونشک دست رد به سینه آنکارا نزده و نخواهد زد. امید است که در این مساله، اینبار رفتار آنکارا دچار نوسان شدید نشود.