غول رکود، سرمایهگذار خارجی را میترساند
اگرچه سازمان بینالمللی همکاری و توسعه اقتصادی؛ ریسک سرمایهگذاری در ایران را 6 اعلام کرده، اما این آمار سیاست زده نافی لزوم کاهش ریسک سرمایهگذاری در کشور نیست. جذب سرمایهگذاری خارجی یکی از مولفههای بسیار تعیینکننده در رشد و شکوفایی اقتصادی هر چه بیشتر کشورها به شمار میرود.
با نیمنگاهی به نقشه جغرافیایی جهان، هیچ کشوری را نمیتوان یافت که در فقدان سرمایهگذاری خارجی، مسیر توسعه اقتصادی را به نحو شایستهیی پیموده باشد. به تعبیر دیگر، یکی از پایههای اساسی شکوفایی اقتصادی، به جذب سرمایهگذاری خارجی معطوف است بطوریکه امروزه قدرتمندترین اقتصادهای جهان نیز خود را بینیاز از سرمایهگذاری خارجی تصور نمیکنند.
از اینرو اقتصاد کشور ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و بنا بر همین ضرورت و قاعده به کرات از سوی کارشناسان، صاحبنظران و مسوولان اقتصادی کشور، بر لزوم جذب سرمایهگذاری خارجی برای تسریع روند توسعه اقتصادی تاکید شده است. با همه این اوصاف، آمار و ارقام منتشر شده از سوی سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، شاخص ریسک سرمایهگذاری در ایران را 6 نشان میدهد. به واقع، ارزیابی ریسک سرمایهگذاری از سوی مرجع مذکور، عددی است میان یک تا هفت که هر آنچه عدد مذکور افزایش مییابد به همان میزان، ضریب ریسک سرمایهگذاری نیز تشدید میشود. حتم به یقین عدد و رقم منعکس شده از سوی سازمان مذکور، به عنوان نهادی به اصطلاح بینالمللی، سیاسی است و تمامی واقعیتهای اقتصاد ایران را به تصویر نمیکشد اما این به معنای وضعیت مطلوب و مثبت سرمایهگذاری در ایران نیست چراکه با وجود سیاسی بودن رویکرد سازمان همکاری و توسعه اقتصادی و غیرواقعی بودن آمار اشاره شده، شرایط مساعد و خوشایندی از حیث ریسک سرمایهگذاری خارجی در ایران وجود ندارد.
با نیمنگاهی به تحولات اقتصادی یک دهه گذشته کشور، به این واقعیت پی خواهیم برد که میزان ریسک سرمایهگذاری در سال 1385، عدد 4 برآورد شده که در نوع خود، ضریبی قابل قبول بوده و رِنج ارزیابیها، وضعیت متوسط و نسبتا مطلوبی را از میزان ریسک سرمایهگذاری در ایران به تصویر کشیده است.
بعد از آن، در دولتهای نهم و دهم، ریسک سرمایهگذاری در ایران به عدد 7، یعنی بالاترین میزان ممکن افزایش پیدا کرد که البته قطعنامههای شورای امنیت و تحریمهای پیاپی و ظالمانه واشنگتن و کشورهای غربی علیه ایران، در آن مقطع، یکی از اصلیترین دلایل افزایش ریسک سرمایهگذاری در ایران به شمار میرفت.
یکی از اهداف کشورهای جهان، از بالابردن سطح تنشها و تهدیدهای پیاپی و طرح این موضوع نخ نما شده که همه گزینهها روی میز بوده تا به ایجاد تلاطم و مخدوش نمودن اذهان و افکار عمومی جهان نسبت به شرایط کشورهای هدف معطوف شود که به تبع، بخشی از این خوراکهای تبلیغاتی، برای سرمایهگذاران خارجی سرو میشود تا با اتکای به این تهدیدات، میل و رغبت و تمایل فعالان اقتصادی برای نقشآفرینی در کشورهایی که از حیث سیاسی، متحد آنها محسوب نمیشوند را سلب کنند. پس از روی کارآمدن دولت یازدهم و به خصوص با حصول برجام، بسیاری گمان میکردند ریسک سرمایهگذاری در ایران (با عنایت به برآوردی که احساس میشد از سوی سازمان همکاری و توسعه اقتصادی انجام میپذیرد) با کاهش ملموسی همراه شود.
برخی گمانهزنیها، حداکثر عددی را که برای میزان ریسک سرمایهگذاری در ایران متصور بود (منظور نظر، ملاک و معیار قرار دادن آمار سازمان بینالمللی اشاره شده) حول محور عدد 4 برآورد میشد، لذا آخرین ارقام منتشر شده (عدد 6)، حاکی از کاهش تنها یک رتبهیی ریسک سرمایهگذاری در ایران است که به واقع این میزان به هیچ عنوان تامینکننده رضایت متولیان و فعالان حوزه اقتصادی کشور نیست. به تعبیر دیگر، شاخص 6 نیز، وضعیت مطلوبی را در اذهان فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران خارجی برای نقشآفرینی در اقتصاد ایران ترسیم نمیکند. البته برخی از کارشناسان اقتصادی بر این عقیدهاند که با وجود تاثیرپذیری سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) از فشارهای سیاسی، لذا واقعیتِ شرایط سرمایهگذاری در ایران چندان هم مطلوب نیست.
اگرچه، مولفههای اقتصادی، نقش تعیینکنندهیی در بالایا پایین رفتن نمودار ریسک سرمایهگذاری در کشور ایفا میکند، اما تحولات سیاسی و منطقهیی در میزان برآوردی که از شاخص مورد اشاره در این خصوص میشود، بسیار تاثیرگذارتر است.
یکی از نکات حائز اهمیتی که در این ارتباط نمیتوان از نظر دور داشت به اوضاع سیاسی حاکم بر منطقه خاورمیانه برمیگردد. طرح این ادعا اغراق نیست که محدوده جغرافیایی مذکور یکی از ملتهبترین و تنشآمیزترین نقاط جهان به شمار میرود. کمتر روزی را میتوان یافت که خبری از انفجار، جنگ، عملیات انتحاری، تحریم، افزایش تنشها، لشکرکشی و... از این منطقه شنیده نشود.
مصداق بارز این موضوع را میتوان در تحولات عراق، سوریه، یمن، بحرین، قطر و... جستوجو کرد که البته در هر کدام از حوزههای فوق، بصورت پیدا یا پنهان، توطئه ایالات متحده، رژیم اشغالگر قدس و برخی از متحدان آنها دیده میشود، اما به هر ترتیب این واقعیتی است که در این منطقه جاری و ساری بوده و سالهاست آرامش لازم از این حوزه را سلب کرده است. اگرچه ایران در منطقهیی بسیار ملتهب و پر تنش و در شرایط بسیار با ثباتی قرار دارد اما تنها چندین کیلومتر در آن سوی مرزهای کشور، چنان وضعیت پیچیده و بغرنجی حاکم است که به هر ترتیب این موضوع، ارزیابی و برآورد سرمایهگذاران خارجی و تصور آنها از دورنمای اقتصادی این خطه را با ابهامات و تردیدهای جدی مواجه میسازد.
به موازات این وضعیت نامطلوب، لفاظیهای رییسجمهور امریکا علیه ایران و تهدیدهای تلویحی و تصریحی به خروج از برجام نیز مزید بر علت شده تا به نوعی سرمایهگذاران خارجی، اطمینان خاطر لازم را برای ورود به اقتصاد کشورمان و تزریق سرمایههای خود در حوزههای متعدد نداشته باشند.
به واقع همین تحرکات است که بد عهدی ایالات متحده و دشمنی بنیادی و ریشهیی با ایران اسلامی را به اثبات میرساند. فارغ از مولفهها و عوامل تاثیرگذار خارجی، برخی از نارساییهای داخلی نیز در بالا بودن ریسک سرمایهگذاری در کشور تاثیرگذار است.