دجله و فرات؛ آب یا سلاح؟
محمدتقی ستاری
استادیار منابع آب دانشگاه تبریز
از دیرباز در جوامع با اقلیمهای خشک و نیمهخشک همچون ایران همواره رقابت برای دسترسی به منابع آب بیشتر جهت تولید مواد غذایی بیشتر و افزایش رفاه یکی از عوامل اصلی مناقشه بوده است. امروزه نیز به خاطر افزایش جمعیت و نیاز روزافزون به منابع غذایی بیشتر رقابت بر سر آب و تسلط بر منابع آب بین کشورها افزایش پیدا کرده است. تغییر اقلیم به عنوان یکی از فاکتورهای تاثیرگذار این رقابتها را تشدید کرده است. اگر در دهههای قبل گفته میشد که جنگهای آتی بر سر آب خواهد بود به شوخی بیشتر شباهت داشت ولی امروزه این موضوع در صورت عدم مدیریت منطقهیی و بدون وجود دیپلماسی فعال در حوزه آب میتواند به یک واقعیت تلخ تبدیل شود. امروزه بحث آب و ارتباط آن با امنیت ملی کشورها از ویترین خارج شده و به یک بحث جدی در حوزه سیاستی و مدیریتی تبدیل شده است.
کار به جایی رسیده است در کشوری چون ایران بحران آب که نمود بارز آن خشک شدن دریاچهها و تالابها در اثر بیتدبیری در بهرهبرداری از منابع آب بوده است به یک تهدیدکننده امنیت ملی تبدیل شده و تنشهای حتی بین استانی را نیز تشدید کرده است. در چنین شرایطی اهمیت و نحوه بهرهبرداری از منابع آب و رودخانههای مشترک با سایر کشورها و اتخاذ سازوکارهای حقوقی و قانونی بیش از پیش قابل طرح است چراکه اهمال کاری و بیتوجهی در این خصوص میتواند باعث ایجاد تنشهای جدی با کشورهای همسایه در آیندهای نه چندان دور شود.
خاورمیانه به عنوان یک منطقه پرتنش آیا آبستن منازعات جدید در ارتباط با بحران آب خواهد بود؟ آیا رودخانههای بزرگ دجله و فرات پتانسیل تبدیل به چالشهای منطقهیی و ایجاد منازعات جدی بین کشورهای ذینفع ترکیه، عراق و سوریه را دارند؟ در این یادداشت کوتاه سعی میشود تا حدودی به این سوالات جواب داده شود.
ترکیه به عنوان کشوری که رودخانههای پرآب دجله و فرات در آن جریان دارند تا به امروز و قبل از بهرهبرداری از مجموعه پروژههای گاپ(Güneydoğu Anadolu Projesi) عزم جدی برای مهار آب نداشته است. این کشور در گذشته توانسته بود با کشورهای پاییندست دجله و فرات یعنی عراق و سوریه تعامل داشته و بدون تنش در این خصوص با همسایگان خود مدارا کند. اما به نظر میرسد با توجه به عواملی چون افزایش نیاز به آب بیشتر برای تامین مواد غذایی جمعیت 80 میلیون نفری ترکیه و حتی صدور محصولات کشاورزی تولید شده به کشورهای منطقه، ادامه یافتن بهرهوری پایین در مصرف آب و هدررفت آن و احتمال کاهش 20تا 30درصدی آب این رودخانهها در 30 الی 40سال آینده در اثر تغییر اقلیم شرایط در منطقه را تغییر خواهد داد. ترکیه قصد دارد با مهار آبهای دو رودخانه دجله و فرات در قالب پروژههای بزرگ گاپ و سد ایلیسو برنامه بلندپروازانه توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در منطقه حساس جنوبشرق ترکیه را به اجرا بگذارد و این چیزی نیست که به مذاق کشورهای پاییندست خوش بیاید. منطقه جنوب شرقی آناتولی به لحاظ حضور تروریستهای پ.ک.ک و داشتن مرز با عراق و سوریه که درگیر منازعات قومی و مذهبی هستند برای ترکیه حیاتی است. ترکیه قصد دارد با اجرای پروژههای بزرگ توسعه کشاورزی، صنعتی و گردشگری شکافهای قومی را به حداقل ممکن برساند و به نوعی گروههای مخالف دولت را خلع سلاح کند.
رودخانه فرات از دو سرشاخه مراد در دامنه کوههای دیادین آغری و سرشاخه قرهسو در دوملوداغ ارزروم سرچشمه میگیرد. این رودخانه که در خاک ترکیه متولد میشود در پاییندست قابلیت و پتانسیل انتقال 28 الی 30میلیارد مترمکعب آب در سال را پیدا میکند. حدود 88.7 درصد از آب رودخانه فرات از خاک ترکیه و تنها 11.3درصد آن از سوریه تامین میشود. عراق هیچ تاثیر و نقشی در تامین آب رودخانه فرات ندارد. این درحالی است که سوریه خواهان 22درصد و عراق هم خواهان 43درصد از آب این رودخانه هستند. بنا به ادعای منابع ترک، کشور ترکیه در سال آبی 2015-2014 به طور متوسط 500 مترمکعب بر ثانیه معادل 16میلیارد مترمکعب آب به سمت کشورهای عراق و سوریه رهاسازی کرده است. با فرض اینکه مقدار آب جریان یافته در این رودخانه در داخل مرزهای ترکیه 30میلیارد مترمکعب در سال باشد، ترکیه از این مقدار نزدیک به 57 درصد آن را به کشورهای جنوب و پاییندست رهاسازی کرده است.
منشأ رودخانه دجله نیز در جنوبشرق ترکیه و چشمههای موجود در بخش جنوبی کوههای خزرباباست. براساس آمار و ارقام منتشره از سوی اداره آب ترکیه(DSİ) آورد سالانه این رودخانه 48میلیارد مترمکعب است که از این مقدار 25میلیارد مترمکعب آن(51.9 درصد) از ترکیه و 23میلیارد مترمکعب آن از عراق(48.1درصد) تامین میشود. سوریه تاثیر و نقشی در آب رودخانه دجله ندارد. در چنین شرایطی عراق طی یک هدف بلندپروازانه قصد مهار و بهرهبرداری 45میلیارد مترمکعب از آب رودخانه دجله(معادل 85 درصد) را دارد. شکل؛ موقعیت دو رودخانه را نشان میدهد. تا به حال قوانین جدی، روشن و شفاف در مورد استفاده از آبهای مشترک در سطح بینالمللی تدوین نشده است. اغلب توافقات موردی بوده که آنها هم ضمانت اجرایی کافی ندارند. لذا کشورهای بالادست همواره استفاده از منابع آب رودخانههای سرچشمه گرفته شده از خاک خویش را به نوعی حق قانونی و ملی خود میدانند. تا به حال آب به حدی بوده که محل مناقشه نباشد ولی رفتهرفته با کاهش عرضه آب و افزایش تقاضا و خشک شدن تالابها و دریاچهها استفاده از نیروی نظامی برای به کرسی نشاندن خواستهها از سوی کشورهای ذینفع اصلا دور از انتظار نبوده و نخواهد بود.
کمیسیون حقوقی سازمان ملل از سال 1970 در تلاش بود تا قانونی به منظور بهرهبرداری مشترک از منابع آبهای مشترک فرامرزی تهیه کند. تصویب این قانون تا 21مه 1997 طول کشید و نهایتا با 103رای موافق، 27رای ممتنع و مخالفت 3کشور(چین، بوروندی و ترکیه) به تصویب رسید. کشور ترکیه به علت در دست مطالعه داشتن پروژههای بزرگ منابع آب در حوزههای دجله- فرات و با این تصور که تصویب این قانون حاکمیت ملی این کشور در زمینه بهرهبرداری از منابع آب داخلی آن را محدود کرده و به خطر خواهد انداخت از امضای آن امتناع ورزید. ترکیه بر این باور است که رودخانههای فرامرزی که بخش بزرگی از آن در کشور بالادست در جریان است، رودخانه مشترک همه کشورهای ساحل رودخانه نیست که همه کشورهای بالادست و پاییندست سهم مساوی در برداشت از آن داشته باشند.
وزیر خارجه ترکیه در این خصوص بر این اعتقاد است که هر دو رودخانه دجله و فرات دارای یک حوزه آبریز هستند و کل پتانسیل آبی این رودخانه برای 3کشور ساحلی آن کافی است. ترکیه ادعا میکند که بهرهبرداری هوشمندانه و بهینه از آب این دو رودخانه در راستای توسعه منابع آب حق قانونی ترکیه است و این کشور راضی به وارد شدن ضرر جدی به کشورهای همسایه که در ساحل این دو رودخانه واقع شدهاند، نیست. ترکیه میگوید که نگاه آن کشور به مدیریت منابع این رودخانه جامعنگرانه بوده و حاضر است در این خصوص با کشورهای همسایه مذاکره کند و به عنوان یک اقدام خیرخواهانه و پیشدستانه کلیه دادهها و اطلاعات مرتبط با این دو رودخانه را در اختیار کشورهای پاییندست قرار داده و انتظار دارد که کشورهای پاییندست نیز دادهها و اطلاعات خود را در اختیار ترکیه قرار دهند.
تحلیلگران ترک بر این باورند چنانچه حملات تروریستی به خاک ترکیه در منطقه جنوب ترکیه با حمایت کشورهای فرامنطقهیی و کشورهای مغرور از فروش نفت منطقه گسترش یابد و این امر باعث گسترش ناآرامی در ترکیه و تهدید امنیت ملی این کشور شود، فکر و ایده استفاده از آب رودخانههای دجله و فرات به عنوان یک سلاح میتواند در سطح دولت و ملت ترکیه مطرح شود.
ترکیه در سالهای گذشته جهت تهیه انرژی مورد نیاز خود(منابع گاز و نفت) ناملایمات و بیمهریهای گستردهای از طرف کشورهای منطقه تحمل کرده است و از این رو به صورت جدی به دنبال ساخت نیروگاههای بزرگ برقآبی است. اگرچه با احداث هر سد مقدار آب ذخیره شده در ترکیه افزایش یافته و به تبع آن سطح زیرکشت و درآمد نیز افزایش مییابد و انرژی بیشتری در ترکیه تولید خواهد شد ولی به همان اندازه کشورهای جنوب و پاییندست با ریسک کمآبی و بحران آب مواجه خواهند شد که این امر با احساسات اومانیستی و انساندوستانه ترکیه در خاورمیانه قابل تجمیع نبوده و با فرهنگ اسلامی و انسانی ترکیه نیز سازگار نیست. ترکیه معتقد است همچنان که آب را میتوان به صورت مشترک استفاده کرد، نفت را نیز باید به صورت معقولانه و به دور از جنگ و تنش به صورت مشترک استفاده کرد تا تعادل بین منافع دولتها و ملتهای منطقه ایجاد شود.
ایران اگرچه به صورت مستقیم در این منازعات ورود نکرده ولی به لحاظ مشکل ریزگردها که گفته میشود، بخشی از آن ممکن است به علت توسعه پروژههای منابع آب ترکیه و گسترش خشکی و از بین رفتن پوشش گیاهی در عراق باشد، میتواند پای ایران را نیز به این منازعات باز کند. از این رو ضرورت دارد، مدیران منابع آب کشور با نگاهی جامعنگرانه و در تعامل با سایر بخشهای اقتصادی و مدیریتی کشور و با تغییر نگرش در مورد حکمرانی آب به سمت تدوین سیاستهای موثر کاهش آب روی آورند. همچنین ضرورت دارد که دستگاه دیپلماسی کشور همگام با متخصصان آب نقش موثرتری در تنظیم حقوق و قوانین استفاده از آبهای مشترک مرزی با همسایگان خود داشته باشد. مدیریت موثر، هوشمندانه و مسوولیتپذیر منابع آب در داخل و تعامل سازنده در خارج درخصوص آبهای مشترک میتواند باعث کاهش منازعات داخلی و خارجی در آینده شود. ملل خسته از جنگ خاورمیانه تاب و تحمل جنگهای دیگر را ندارند و باید حاکمان و متخصصان آب با نگرش علمی و رعایت حقوق و احترام فیمابین، سایه جنگ و تنشهای جدید را از منطقه خاورمیانه دور کنند.