نسخه رنگ پریده برای تحول در آموزش و پرورش
ریحانه جاویدی|
6 سال از رونمایی و ابلاغ سند تحول بنیادین آموزش و پرورش کشور میگذرد؛ سندی که گامهای نخست نگارشش در دولت اصلاحات برداشته شد و قرار بود رنگی تازه به سیستم آموزش ایران ببخشد، اما به دلیل تغییراتی که در دولت نهم و دهم در آن اعمال شد، در ابتدای راه خود، رنگ باخته است. برخی کارشناسان آموزش و پرورش معتقدند، این سند تناقضات بسیاری داشته و نمیتواند زمینه را برای آموزش و پرورش نوین و مطابق با استاندارد جهانی فراهم کند. واژگانی مانند معیوب بودن، ناکارآمدی، نقص، ضعف و... کلماتی است که در چند سال اخیر، به دنبال نظام آموزش و پرورش کشور، آمده و خودنمایی میکنند بهطوریکه بطحایی، وزیر آموزش و پرورش که سالها در این سیستم مدیر بوده، نظام آموزشی را «متلاشی» میداند. کمبودها آنقدر زیاد بوده که بیش از سه دهه از تاریخ آموزش و پرورش ایران صرف تلاش برای حل و فصلشان شده اما با این وجود هنوز چون کلاف سردرگمی بر جای خود باقی مانده است تا جایی که رییسجمهور، چندی پیش نسبت به اوضاع فعلی آموزش و پرورش گلایه کرد و در انتقاد از درونمایه کتابهای درسی مدارس ایران گفت: «غیر از عوض شدن جلد، فونت، عکس و تغییر بعضی عبارتها نسبت به زمانی که ما درس میخواندیم تغییر چندانی نکرده است. در حالی که ما باید دانشآموزان را حداقل برای ۱۲ سال آینده تربیت کنیم؛ کتابهای درسی ما دانشآموز را برای دیروز تربیت میکند نه برای فردا و حتی امروز. »
اظهارات حسن روحانی در حالی است که محمد بطحایی، وزیر آموزش و پرورش، هم نسبت به شرایط فعلی نظام آموزشی کشور در روزهای اخیر انتقاداتی داشته و اعلام کرد: “مدیریت آموزشی نتوانسته مسیر تصمیمگیری را درست بشناسد و تمرکز شدید اداری و ساختاری نظام آموزشی سیطره خود را حفظ کرده و بهرهوری را کاهش داده است. نظام آموزشی ایران نیاز به اصلاح روشها دارد، اصلاح روشها و مدیریت نظام آموزشی گام اولی است که باید برداشته شود. » وزیر آموزش و پرورش، در جلسه اخذ رای اعتماد از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، متعهد به اجرای سند تحول بنیادین شده است اما اجرای آن را منوط به تامین پیششرطهایی میداند؛ پیش شرطهایی که تاکنون عملی نشده و اجرای برنامه را به تعویق میاندازد. نخستین گامها برای تدوین این سند، به دولت اصلاحات بر میگردد اما در دولت نهم و دهم چنان تغییر کرد که حال بهطور واضح معلوم نیست چه رویکردی داشته و تنها با مفاهیمی سخت و نا مشخص آراسته شده است تا جایی که رضوان حکیم زاده، معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش درباره آن به خبرگزاری فارس گفته است: «زبان سند تحول بسیار ثقیل است، اگر بتوانیم برنامه عملیاتی را تهیه کنیم، این موضوع کمک میکند تا متوجه شویم در هر بند این سند، چه کاری انجام ندادهایم و باید آن را دنبال کنیم. »
سند تحول بنیادین، فاصله زیادی تا آموزش جهانی دارد
اگرچه چشم امید برخی کارشناسان برای تغییر در شرایط فعلی نظام آموزش و پرورش کشور، به سند تحول بنیادین است، اما در مقابل برخی دیگر این سند را نارسا دانسته و معتقدند فاصله زیادی تا تربیت دانشآموزانی مطابق با آموزش و پرورش نوین جهانی دارد.
محمدرضا نیک نژاد، کارشناس آموزش و پرورش درباره جزییات این سند به تعادل میگوید: «سندتحول بنیادین در بخش مبانی و اهداف کلی دچار تناقض است. این سند فاصله زیادی تا رسیدن به آموزش و پرورش نوین جهانی دارد تا جایی که بسیاری از افرادی که این سند را تدوین کردهاند، امروز بر این امر واقف هستند. علت سردرگمی که در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دارد، مربوط به نحوه تدوین است چرا که اساس تدوین آن در دولت اصلاحات که یک نگاه نوین حاکم بود و با خط فکری آن دولت ریخته شد اما بعد در دولت نهم و دهم با سیاستهای دولت جدید ادامه پیدا کرد. »
او معتقد است: «این سند در ذات خود سند بدی نبود اگر با همان دیدگاهی که شروع شد، ادامه پیدا میکرد اما روند نگارش سند به دولت نهم دچار شد و ناگهان مفاهیم تغییر کرد. چرا که نگاه دولت نهم از لحاظ فلسفه آموزش با دولت قبل تفاوت داشت و نگاه خاص دولتهای مختلف اجازه نمیدهد، آموزش و پرورش به روز و نوین شده و به اهداف جهانی برسد چرا که متاسفانه با تغییر دولتها، نگاه به آموزش و پرورش تغییر نکرد و هیچگاه این امر مهم در اولویت کاری دولتها نبوده است. »
سند تحول به نگاههای سلیقهای پایان میدهد
نیک نژاد میافزاید: «اگر بخش مبانی و اهداف کلی سند را کنار بگذاریم، در بخش راهکارها، این برنامه میتواند راهنمای عملی برای مسوولان آموزش و پرورش باشد. بخشی از راهکارها قابل اجراست و اگر اجرایی شود، گشایشهایی در سیستم آموزش و پرورش کشور ایجاد میکند. با وجود کاستیها و تناقضاتی که در این سند دیده میشود، اما تنها یک خوبی دارد و آن هم این است که به اعمال نظرهای سلیقهیی پایان میدهد که باعث میشود با تغییر دولتها، ساختار آموزش و پرورش تغییر مطابق نگاه تازه حکومت تغییر نکند. لازمه اجرای درست این سند در این است که نهاد مجری از طرف یک نهاد بالادستی نظارت شود به هر حال برنامه بد داشتن بهتر از بیبرنامه بودن است. سند تحول بنیادین با یک نگاه حداقلی میتواند مفید باشد اما در راستای اهداف نوین آموزش و پرورش، این سند نمیتواند گشایش چندانی ایجاد کند و تنها به نگاههای سلیقهیی پایان میدهد. »
نیک نژاد درباره امکان اعمال تغییرات مجدد در سند تحول بنیادین میگوید: «از دولت اصلاحات تا دولت اول احمدینژاد، نگارشهای متفاوتی از این سند انجام شد. در سند بازههای زمانی پنج ساله برای اصلاح ایرادات احتمالی در نظر گرفته شده است اما باید توجه کرد اصلاحات در نقاط ضعفهای اجرایی انجام میشود نه در مبانی کلی سند. در آموزش و پرورش نگاه حاکمیت به سمت یکدستی است حتی اگر دیدگاهها متفاوت باشد پس با این وجود اگر هم قرار بر تغییر در سند باشد، این نگاه کلی حاکمیت است که میتواند آن را تغییر دهد. »
زیرساختها فراهم نیست
در سالهای اخیر هر بار صحبت از اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش بوده است، مسوولان پاسه یکسانی به آن دادهاند. پاسخی که حکایت از آماده نبودن زیرساختها داشت. نیک نژاد هم مانند بسیاری از کارشناسان آموزش و پرورش، معتقد است زیرساختها برای اجرای این طرح هنوز آماده نیست. او میگوید: «یکی از مواردی که در سند تحول بنیادین، برآن تاکید شده و چندسالی میشود که به مرحله اجرا رسیده، نظام ارزیابی توصیفی است اما باید توجه داشت اگر در سایر کشورها، ارزشیابی دانشآموزان به صورت توصیفی انجام میشود، استاندارد جمعیت کلاس بین 15 تا 20 نفر بوده تا معلم بتواند نسبت به تک تک دانشآموزان شناخت کافی پیدا کند اما در ایران مدارسی وجود دارد که در یک کلاس ابتدایی 60 دانشآموز حضور دارند، در چنین شرایطی معلم چگونه میتواند با ارزشیابی توصیفی همه را بسنجد؟ از طرف دیگر نظام آموزش و پرورش ایران آموزش و پرورش خیریهیی است. عملکرد مدیران آموزش و پرورش نشان میدهد همیشه به دنبال آن بودهاند که با کمترین هزینه امورشان را پیش ببرند با چنین تفکری حتی اگر سند تحول بنیادین، یک طرح عالی و بیعیب و نقص باشد، زمینه برای اجرای آن وجود ندارد. هنوز نگاهها به آموزش و پرورش نگاهی اولویتدار نیست بلکه نگاهی نخبه گرایانه است. »
او میافزاید: «بهطور کلی میتوان در ارزیابی این طرح گفت نگاه اولیهیی که زمینه تدوین طرح را فراهم کرد، نگاهی خوبی بود چرا که در دولت اصلاحات نارضایتی و ناکارآمدی از سیستم آموزش و پرورش بهشدت امروز نبود اما بهطور کلی دولتها با هر گرایش فکری با آموزش و پرورش یکسان برخورد کردند نه در دوره احمدینژاد مشکلات این سیستم حل شد و نه دوره اعتدال. زمانی که طرح نوشته شد، در تفکر مسوولان نگاهی نوین حاکم بود که با تغییرات در جهان آموزش و پرورش همنوا پیش میرفت اگر با همان نگاه برنامه دنبال میشد، شاید امروز اوضاع آموزش و پرورش بهتر بود اما در شرایط فعلی با تغییر دولتها چیزی عوض نشده و آموزش و پرورش در مشکلات خود باقی مانده است. »