کمبودهای نظام آموزشی
ریحانه جاویدی
یک ماه از زمانی که حسین اسدبیگی، رییس اورژانس اجتماعی کشور اعلام کرد هیچ گزارشی از خودکشی به دلیل بازی نهنگ آبی در ایران وجود ندارد، میگذرد تا اینکه در چند روز اخیر خودکشی دو دانشآموز اصفهانی، ذهنها را بار دیگر به سمت این بازی هدایت کرد؛ خودکشیای که منجر به مرگ یکی از این دو دانشآموز شد، اما هنوز علت قطعی آن معلوم نیست و میان مسوولان اختلاف نظرهایی وجود دارد. آنطور که سردار مهدی معصوم بیگی، فرمانده انتظامی استان اصفهان، گفته، «این دو نوجوان قبل از پرتکردن خود توسط یک دستگاه ضبطصوت، با خانواده خود خداحافظی کرده و علت این کار را انجام بازی آنلاین نهنگ آبی در فضای مجازی اعلام کردهاند. نوجوان مجروح شده نیز در صحبتهای کوتاهی اعلام کرده که تحتتاثیر این بازی دست به این اقدام زده است.» با وجود این حسن رحیمی دادستان اصفهان، نسبت دادن خودکشی این دو دانشآموز به بازی نهنگ آبی را تایید نمیکند اما این نخستینبار نیست که خبری از خودکشی دانشآموزان منتشر میشود. در سالهای اخیر، خبرهای بسیاری از خودکشی در میان این رده سنی، به دلایل مختلف منتشر شد بطوری که سال تحصیلی 94-95، با 17 مورد خودکشی دانشآموزان به پایان رسید. دلیل این خود کشیها بازی نهنگ آبی باشد یا دلایل دیگر، کارشناسان معتقدند چنین روندی زنگ خطری است برای سیستم آموزشی کشور، سیستمی که گفته میشود تنها بر آموزش تکیه داشته و پرورش را به گوشهیی نهاده و نیم نگاهی به آن ندارد. همین امر سبب شده تا در زمانهیی که دسترسی به اطلاعات به مدد وجود شبکههای اجتماعی آسان شده است، دانشآموزان ایرانی سواد رسانهیی کافی برای مواجه با این بمباران اطلاعاتی را نداشته باشند و در معرض خطر قرار بگیرند. از طرف دیگر کمبود نشاط اجتماعی از دیگر عواملی است که زمینه را برای بروز بیماریهای روحی فراهم کرده که در نهایت به دلیل بالا بودن هزینه مراجعه به روانشناسان، در برخی موارد منجر به خودکشی به خصوص در گروه سنی 14 تا 25 سال میشود. بروز رفتارهای پرخطر و افزایش خشونت در میان نوجوانان موضوعی است که مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران، به آن اشاره میکند. عباسعلی باقری روز گذشته در شانزدهمین جلسه علنی شورای اسلامی شهر تهران اعلام کرد: « رفتار پرخطر در میان پسران ما در مقطع متوسطه اول 19.7درصد است. خشم بالا در میان دخترهای ما 19.6درصد است که این ارقام نشان میدهد وضعیت خوبی وجود ندارد. حدود 66درصد از دانشآموزان ما در پاسخ به این سوال که اگر مشکلی برای شما پیش بیاید چه کسی به شما کمک خواهد کرد به جای خانواده، همسالان و دوستان خود را معرفی کردند که این نشان از این دارد که بچههای ما نقش خانواده را کمرنگ میبینند.»
از طرف دیگر بروز چنین اتفاقاتی سبب واکنش محمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش هم شد، تا جایی که او هم روز گذشته در آیین افتتاحیه کشوری چهارمین دوره المپیادهای ورزشی درون مدرسهیی نسبت به آسیبهای اجتماعی و خطرات پیش روی آن ابراز نگرانی کرد و آن را یک خطر جدی دانست که با ترویج برنامههای ورزشی کمرنگ میشود و میتوان با آن مقابله کرد.
نظام آموزشی لنگ میزند
آمارهای مدیرکل آموزش و پرورش شهر تهران و ابراز نگرانی وزیر آموزش و پرورش در حالی است که آسیبشناسان اجتماعی کمبودهای سیستم آموزشی را در جایگاه دوم متهمان خودکشی دانشآموزان بعد از خانواده میدانند.
مهدی ملکمحمد، روانشناس و مشاور، از فقدان آموزش مهارت زندگی در مدارس میگوید: «آموزش مهارت مدیریت استرس و خشم، تقریبا در هیچ مدرسه دولتی وجود ندارد و اگر باشد، به شکلی عقیم و کارشناسینشده در حال انجام است. کارشناسانی که به این کار گماشته شدهاند یا نابلدند یا باوجود حقوق ناچیز، انگیزهیی برای آموزش دقیق مهارتها ندارند.»
او با اشاره به آموزش این مهارتها در مدارس غیرانتفاعی میگوید: «آموزش مهارت زندگی در این مدارس گسترده نبوده و عموما با ابتکارات شخصی در حال پیگیری است؛ اگرچه در نظام آموزشی جدید در واحدی به نام «تفکر و زندگی» به آموزش مهارتهای زندگی پرداخته میشود اما نه دبیران آموزش این درس متخصصند و نه آموزش مهارتها شکل سامانیافتهیی دارد. علاوه بر این آموزش مهارت زندگی باید همچون آموزش ریاضی در طول دوران مدرسه ادامه داشته باشد.» مجید ابهری، آسیبشناس اجتماعی هم کمبود نشاط اجتماعی را یکی از عواملی میداند که سبب بروز خودکشی میشود.
او درباره این موضوع به تعادل میگوید: «علاوه بر نشاط اجتماعی، کمرنگ شدن ارزشهای اخلاقی و ایجاد فاصله عاطفی و احساسی میان فرزندان و والدین همچنین نداشتن سواد رسانهیی در برخورد با فضای مجازی را میتوان از عوامل اصلی بروز خودکشی در نوجوانان دانست. در جایگاه دوم، مدرسه به عنوان مکمل نهاد خانواده، نقش بزرگی در تریبت دانشآموزان دارد. مدارس میتوانند با آموزش مهارتهای زندگی و بالا بردن توان دانشآموزان در برخورد با با تلخکامیها و شکستها و همچنین مدیریت هیجانهای رفتاری که خاص این سن است، اهرم اصلی در پیشگیری و کاهش امار خودکشی باشد.»
او افزود: «در روند فعلی آموزش و پرورش فقط به جنبه آموزش توجه دارد و پرورش توان روحی و فکری دانشآموزان، جایگاهی در این سیستم ندارد. تا زمانی که برای هر 15 دانشآموز یک ساعت در هفته میتوان وقت مشاوره تعیین کرد، تا زمانی که حضور مشاور در مدارس جدی گرفته نمیشود، نباید انتظار داشت که آمار خودکشی دانشآموزان کم شود. بارها با مسوولان آموزش و پرورش درباره ضرورت اعزام مشاور به مدارس به ویژه در مقطع راهنمایی و دبیرستان صحبت شده اما هنوز در برنامهریزیها هیچ اقدام جدی درباره این موضوع صورت نمیگیرد، پس نباید هم توقع داشت در شرایطی که خانوادهها رابطه عاطفی و صمیمی با نوجوانانشان ندارند، نوجوانان فضایی برای تخلیه هیجانات خود در اختیار ندارند، مدارس راهنما و مشاور برای هدایت دانشآموزان ندارند، اخبار مربوط به خودکشی دانشآموزان در کشور کمتر شنیده شود.»
ابهری درباره نحوه خودکشی بیان کرد: «انتخاب شکل خودکشی نشاندهنده وضعیت روحی و روانی افراد است هر چه وسیله خودکشی و شکل آن خشنتر باشد نشان میدهد وضعیت روحی فرد آشفتهتر بوده است. رگ زنی، حلقه آویز کردن، پرتاب از بلندی، خفگی با گاز در گروه نخست از روشهای خشن برای خودکشی جا میگیرد. متاسفانه در موارد خودکشی که در سالهای اخیر میان دانشآموزان دیده شد، حلقه آویز کردن و در آخرین مورد که مربوط به دو دانشآموز اصفهانی بود پرتاب از بلندی آمار قابل توجهی را به خود اختصاص میدهد که حکایت از آن دارد، وضعیت روحی این دانشآموزان مناسب نبوده است، حال سوال اینجاست چرا مسوولان مدارس متوجه رفتارهای ناهنجار، گوشهگیری، انزوا، افسردگی و سایر عواملی که پیش از بروز خودکشی در فرد نمایان میشود، نشدهاند؟ اگر حضور مشاور در مدارس جدی گرفته میشود و برای سلامت روح و روان نوجوانان به اندازه درس و مشق وقت گذاشته میشد، امروز شاهد چنین اتفاقی نبودیم.»