جایگاه بسیار نازل روزنامه‌های ایرانی در منطقه و جهان

۱۳۹۶/۰۸/۱۳ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۱۰۳۶۶
جایگاه بسیار نازل روزنامه‌های ایرانی در منطقه و جهان

احسان سلطانی  پژوهشگر

دنیای روزنامه‌ها و روزنامه‌نگاری تغییر و تحولات عمیقی را در یک دهه اخیر تجربه کرده است. رشد سریع کاربرد کامپیوتر و لپ تاپ و بیش از آن تبلت و موبایل‌های هوشمند که با شیوع اینترنت و شتاب تند گسترش شبکه‌های خبری، اجتماعی و اطلاع‌رسانی در دنیای مجازی همراه شد با افول سلطه بلامنازع رسانه‌های مرسوم به ویژه روزنامه‌ها و رسانه‌های کاغذی توام بوده است.

داده‌های جهانی حاکی از انتشار روزانه 686 میلیون نسخه روزنامه در سال 2014میلادی است. برآورد می‌شود که 4.2میلیارد نفر (24درصد از بالغین) خواننده روزنامه‌های چاپی همچنین 800 میلیون نفر (42درصد از کاربران اینترنت) خواننده روزنامه‌های با فرمت دیجیتال باشند. کل درآمد جهانی روزنامه‌ها به 179میلیارد دلار (92میلیارد دلار) از محل فروش و 87 میلیارد دلار از محل آگهی در سال 2014 میلادی بالغ شده است. در شرایطی که در اواخر قرن بیستم بیش از 80 درصد سهم درآمد روزنامه‌ها از محل آگهی تامین می‌شد اکنون این سهم به کمتر از 50 درصد رسیده است. از کل درآمد جهانی روزنامه‌ها، سهم فروش عادی 50.3 درصد، فروش اینترنتی 1.4درصد، آگهی عادی 43درصد و آگهی اینترنتی 5.3 درصد است.

در دوره 2010تا 2014میلادی درحالی که ارزش فروش روزنامه‌های کاغذی کم و بیش ثابت مانده، اشتراک و درآمد حاصل از اشتراک نسخه دیجیتال 15برابر شده و درآمد حاصل از آگهی‌های اینترنتی 60 درصد افزایش داشته است. با وجود کاهش قابل توجه حجم انتشار روزنامه‌های چاپی در قاره‌های اروپا و اقیانوسیه و تا حدی امریکای شمالی، میزان آن تا حد حائز اهمیتی در قاره آسیا و تا حدی در قاره‌های آسیا و امریکای لاتین رشد یافته است. هر چند در چند سال اخیر روزنامه‌ها بخش مهمی از بازار خود را به نفع آگهی‌های تلویزیونی به ویژه اینترنتی از دست داده‌اند که پیش‌بینی‌ها حاکی از تداوم آن در سال‌های آینده نیز خواهد بود اما هم‌اکنون حدود 10میلیارد دلار از بازار 124میلیارد دلاری آگهی‌های تبلیغاتی آنلاین جهان را در دست دارند.

ژاپنی‌ها روزنامه‌خوان‌ترین مردم جهان هستند. از 10روزنامه پرتیراژ دنیا 3 روزنامه اول و روزنامه‌های هفتم و دهم در کشور ژاپن انتشار می‌یابند. روزنامه ژاپنی یومیوری شیمبون با شمارگان نزدیک به 10میلیون که با چاپ عصر آن به 13میلیون می‌رسد، پرتیراژترین روزنامه جهان به شمار می‌رود. از 50 عنوان روزنامه پرتیراژ اول جهان(با شمارگان بیش از یک میلیون نسخه در روز) 18عنوان در هند، 13عنوان در چین، 11عنوان در ژاپن، 3عنوان در امریکا، 2عنوان در هر یک از کشورهای انگلستان و کره جنوبی و یک عنوان در آلمان منتشر می‌شوند.

5 کشور اول جهان در زمینه شمارگان روزنامه‌ها به ترتیب چین با 120میلیون نسخه(108روزنامه به هزار نفر جمعیت بالغ)، هند با 113میلیون(127)، ژاپن با 47میلیون(425)، امریکا با 43میلیون(170) و آلمان با 17میلیون(246) محسوب می‌شوند.

اما کل تیراژ روزنامه‌های کشور- ایران - بین 600 هزار تا یک میلیون نسخه برآورد می‌شود که حدود یک دهم درصد از کل شمارگان روزنامه‌های جهان را شامل می‌شود.

به عبارت دیگر با توجه به جمعیت، مردم ایران در حدود یکدهم متوسط جهانی به روزنامه دسترسی دارند. از نقطه نظر سرانه شمارگان انتشار روزنامه در جهان، کشورهای ژاپن(با 425روزنامه به هزار نفر جمعیت بالغ)، اتریش(415)، نروژ(391)، فنلاند(361) و سوییس(352) سرآمد هستند که این شاخص برای ایران در حدود مقدار بسیار ناچیز 14روزنامه به هزار نفر جمعیت بالغ است. شاخص سرانه شمارگان انتشار روزنامه برای کشورهای آسیایی سنگاپور(313روزنامه به هزار نفر جمعیت بالغ)، کره جنوبی(294) تایلند(140)، مالزی(133)، هند(127)، چین(108)، ترکیه(92) و اندونزی(54) است. متوسط شمارگان انتشار روزنامه در ژاپن: 448هزار، چین: 124هزار، انگلستان: 115هزار، فرانسه: 74هزار، ترکیه: 69 هزار، آلمان: 50 هزار، کره جنوبی: 39هزار، امریکا: 30هزار و هند: 26هزار نسخه برای هر عنوان است و البته در ایران کمتر از 10هزار نسخه است. هند با 4397عنوان، امریکا با 1427عنوان و چین با 970عنوان روزنامه در سطح جهان رتبه‌های اول تا سوم را به خود اختصاص داده‌اند. درآمد

حاصل از آگهی‌های تبلیغاتی که منبع درآمد مهمی برای روزنامه‌ها محسوب می‌شود در امریکا بیش از 60 هزار ریال به ازای هر نسخه، آلمان 40هزار ریال، ژاپن 18هزار ریال، فرانسه 15هزار ریال، ترکیه 13هزار ریال و چین 6 هزار ریال برآورد می‌شود که در ایران به مراتب کمتر از این ارقام است.

هر چند شمارگان انتشار روزنامه‌ها در دهه 70 به بیش از دو میلیون نسخه رسید اما بسیاری بر این باور هستند که کل شمارگان کنونی روزنامه‌های کشور بیش از حتی یک روزنامه موفق دهه 70 نیست. پر واضح است هم‌اکنون روزنامه و روزنامه‌نگاری در ایران در وضعیت بس نامساعد و حقیری قرار دارد که حتی قابل قیاس با کشورهای منطقه از قبیل ترکیه با شمارگان انتشار بیش از 5 میلیون، مصر(بیش از 4میلیون)، پاکستان و حتی عربستان (حدود 2میلیون) و امارات و کویت(هر یک بیش از یک میلیون) نسخه روزنامه نیز هم نیست. هر چند واقعیت امر این است که مردم ایران به ویژه جوانان از فرهنگ مطالعه و کتاب و روزنامه بسی فاصله گرفته‌اند که این امر با رشد شدید تعداد کاربران اینترنت به خصوص گسترش روزافزون استفاده از تلفن‌های همراه هوشمند(با دسترسی به شبکه‌ها خبری و مجازی) در سال‌های اخیر تشدید و تقویت شده است اما همچنان که وضعیت اسفناک روزنامه و روزنامه‌خوانی در ایران روی کیفیت و محتوای عمومی این رسانه تاثیرگذار بوده در عین حال از آن نیز تاثیر نیز پذیرفته است. به عبارت دیگر بخش مهمی از کاهش تقاضای بازار مطبوعات به ناتوانی آنها در جذب مخاطبان و پاسخگویی به نیازهای آنان و ضعف خود رسانه‌ها برمی‌گردد که منجر به ورود این صنعت به چرخه منفی تجاری شده است. در همین حال ضمن آنکه روند کلی جهانی کاهش مصرف رسانه‌ها کاغذی همچنین درآمد ناشی از آگهی در ایران نیز جاری بوده، رکود عمیق اقتصادی و مسائل عمومی کشور نیز این امر را تشدید و تقویت کرده است.

واکاوی موضوع و کنکاش در چگونگی و چرایی آن خارج از حوصله این گفتار است اما درباره عوامل تاثیرگذار داخلی اجمالا به موارد ذیل می‌توان اشاره کرد:

1)تولید محتوای پایین، عدم خلق فکر و اندیشه جدید و سطح کم ایجاد ارزش‌افزوده محتوایی. مطالب و گزارش‌های سطحی و تکرار مکررات بوده و از پرونده‌های خبری عمیق و موشکافانه کمتر خبری هست. بخش مهمی از محتوای اغلب رسانه‌ها را اغلب اخبار و گزارش‌های مشابهی تشکیل می‌دهد که فقط در تیتر تفاوت دارند.

2)تیتر محوری به جای محتوا محوری. تیترها جذاب و محتوا ضعیف و تکراری است. توجه بیش از حد به تیتر و انتخاب تیترهای اغراق‌آمیز و محتوای ضعیف موجب شده تا مانند بسیاری از محصولات ایرانی با بسته‌بندی ظاهری خیلی خوب و فریبنده و اما کیفیت داخلی معمولی یا ضعیف، خواننده پس از خواندن بخشی از مطلب، علاقه خود را به ادامه آن از دست بدهد.

3) شخصیت‌سالاری به جای اندیشه‌سالاری. برای اغلب روزنامه‌ها، نام افراد نسبت به ارزش گفتارها اولویت بیشتری دارد. متاسفانه این موضوع موجب شده تا شخصیت‌سازی به جای اندیشه‌سازی رواج پیدا کند و رسانه‌ها مروج شخصیت‌های درحال تغییر باشند تا افکار ماندگار.

4) محتوای ضعیف تصویری و گرافیکی و اتکا شدید به درج تصویر اشخاص. ضعف شدید مطبوعات در تولید محتوای گرافیکی و تصویری و ابداع و ابتکار در این زمینه موجب شده تا جهت تامین محتوای تصویری به درج عکس‌های بزرگ تمام قد و با حالت‌ها و ژست‌های مختلف از مقامات و شخصیت‌ها و افراد اقدام کنند.

5) پوپولیسم و لمپنیسم مطبوعاتی. بعضی از مطبوعات با اینکه مدعی تغذیه خط فکری جامعه هستند، خود به دام عوامزدگی افتاده و طبق خواسته عوام عمل کرده و از اصولی که ادعای آن را دارند به سادگی عدول می‌کنند.

6) خودسانسوری برای حفظ حاشیه فعالیت و بیش از آن مطامع و منافع سیاسی، گروهی و فردی و در نظر نداشتن مصالح و منافع ملی و جمعی. در این میان می‌توان به جانبداری از دولت و مقامات دولتی و سانسور و تحریف واقعیت‌ها برای کسب رانت‌های مالی(به عنوان مثال جذب آگهی از ارگان‌های دولتی) اشاره کرد. باید توجه داشت که رسانه‌های منتقد و دلسوز با انتقاد سازنده و طرح مشکلات و معضلات به دولت‌ها و مردم کمک می‌کنند تا خود را با تغییرات و چالش‌ها وفق دهند.

7) وجود روزنامه‌ها و رسانه‌های رانتی وابسته به گروه‌های سیاسی که تا حد زیادی فضای رقابت را برای روزنامه‌های مستقل تنگ کرده‌اند.

8) عدم تشکیل سرمایه نیروی انسانی نخبه و کارآمد در فضای مطبوعاتی کشور و مهاجرت بالای نیروی انسانی. دستمزدهای به نسبت پایین و ریسک شغلی بالا منجر به جذب، ماندگاری و رشد نیروی انسانی مناسب نمی‌شود اگرچه وجود بسیاری از افراد شیفته و علاقه‌مند به حرفه روزنامه‌نگاری تا حدی این خلأ را پر می‌کند. همچنین پایین بودن سطح مهارت‌های حرفه‌یی را نیز باید ذکر کرد. شاید نخستین مهارت لازم برای یک روزنامه‌نگار را بتوان در تسلط(حداقل در سطح خواندن) یک زبان خارجی دانست که تعداد کمی از شاغلان این رشته توانایی آن را دارند. میزان بالای مهاجرت نیروی انسانی موجب شده تا با توجه به جوان بودن، تیم‌های رسانه‌یی با مخاطبان خود بین 5 تا 10سال شکاف سنی داشته باشند.

9) تعداد زیاد عناوین روزنامه‌ها و در نتیجه شمارگان انتشار پایین

10) وجود تعداد زیادی سایت‌های خبری، شبکه‌های اجتماعی و حتی جدیدا گروه‌های خبری روی تلگرام که به رقیب جدی برای روزنامه‌ها مبدل شده‌اند.

صاحبان و دست‌اندرکاران رسانه‌ها و روزنامه‌ها به طور قطع به سختی خواهند توانست تا فضای پیرامونی کسب وکار خود را متحول کنند و تنها راهی که دارند، تلاش در جهت تغییر برای بهبود خود و رقابت است. در این راستا توصیه‌های کلی و عمومی ذیل قابل طرح هستند:

1) نخستین و مهم‌ترین توصیه به همه دست‌اندرکاران این است که به حرفه خود عشق بورزند و همه انرژی و توانشان را روی ارتقای روزنامه و شغل خود مصروف کنند. اگر احساس می‌کنند که برای آنها این حرفه آینده‌یی ندارد در تغییر شغل خود لحظه‌یی درنگ نکنند.

2) صاحبان و مدیران رسانه‌ها به روزنامه به عنوان یک برند نگاه کنند. همانطور که یک برند برای پیشرفت و موفقیت خود نیاز دارد، آنها نیز باید با تخصصی‌سازی و متمایزسازی از رقبا و انتخاب دقیق گروه مخاطب هدف، جایگاه خاص بازار خود(Niche Market) را بین رسانه‌ها تعریف کرده و برای آن سرسختانه و با تمام وجود مبارزه کنند.

3) افزایش قدرت تحقیق و تجزیه و تحلیل و جست‌وجو در موضوعات، پرسش‌گری و توانایی تفکر انتزاعی، ابداع و نوآوری در نگرش، تحقیق و تتبع و شیوه ارائه، عمیق شدن در موضوعات و افزایش سطح محتوی به عنوان یک راهکار کلی.

جف جرویس، روزنامه‌نگار معروف امریکایی می‌گوید در هر جایی روزنامه‌های زیادی وجود دارد که همه مطالب یکسانی را گزارش می‌کنند. روزنامه‌ها دارای یک صدا و پژواک هستند که در عصر حاضر ارزش‌های آنها را تشکیل می‌دهد. آنها که بتوانند محتوای با ارزش‌های منحصر به فرد را خلق کنند، اگر بتوانند به راه خود برای جذب مخاطبان در بازار رسانه‌ها ادامه بدهند به بقای خود ادامه خواهند داد.

سوال آخر این است که آیا روزنامه‌های مرسوم قادر به بقا در عصر دیجیتال خواهند بود؟ همانطور که دوربین عکاسی نه تنها جایگزین نقاشی و سبک‌های امپرسیونیسم، کوبیسم و سورئالیسم نشد که حتی به ظهور هنرهای جدید نیز کمک کرد، رسانه‌های دیجیتال نیز به ‌طور کامل جای رسانه‌های چاپی را نخواهد گرفت و آنها تکامل و تکوین خواهند یافت.