ریسک پولی و بانکی محصول فضای کسب‌وکار

۱۳۹۶/۰۸/۱۴ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۱۰۴۵۳
ریسک پولی و بانکی محصول فضای کسب‌وکار

مدیریت ریسک از طریق بهبود محیط اقتصاد و روش‌های حسابرسی

گروه بانک و بیمه| احسان شمشیری|

به تازگی بانک مرکزی برای بهره‌مندی بانک‌ها و موسسات اعتباری از سازوکار مناسب مدیریت ریسک نقدینگی، دستورالعمل حداقل الزامات مدیریت ریسک نقدینگی موسسات اعتباری را به شبکه بانکی ابلاغ کرده است و در این راستا ضروری است که علاوه بر موضوعات مورد توجه این دستورالعمل، راهکارهای مختلف برای بخش‌بندی ریسک‌های مختلف بانکی، بازار پول، سپرده‌گذاری و سرمایه‌گذاری مالی مورد توجه قرار گیرد تا ضمن اینکه احساس امنیت بیشتری برای سپرده‌گذاران بانک‌ها ایجاد خواهد کرد، رتبه اعتباری و ریسک بانک‌ها و بازار پول ایران را بهبود ببخشد.

به گزارش «تعادل‌« کارشناسان در این زمینه معتقدند که ریسک پولی و بانکی محصول فضای کسب وکار و محیط کلان اقتصاد است و تنها با دستورالعمل بانکی قابل کنترل نیست. موضوع کاهش ریسک‌ها نباید تنها در چارچوب نظارت و مدیریت شبکه بانکی در دستور کار باشد بلکه باید فراتر از محیط فعالیت بانک‌ها و در محیط کلان اقتصاد و فضای کسب‌وکار پیگیری شود و شاهد بهبود شاخص‌ها و علامت‌هایی در بازارهای مختلف باشیم که به کاهش ریسک در بانک‌ها کمک کند.

 بر این اساس کاهش ریسک نقدینگی بانک‌ها نمی‌تواند تنها در چارچوب عملکرد بانکی خلاصه شود، بلکه باید در سایر بازارها از جمله بورس، بازار بیمه، بهره‌وری و فناوری، مدیریت دستگاه‌های اجرایی و واحدهای تولیدی و صنعتی نیز مورد توجه باشد، زیرا تا زمانی که ریسک فضای کسب وکار، محیط کلان اقتصاد، ریسک‌های اقتصادی و سیاسی، روابط خارجی و... بهبود نیابد، نمی‌توان انتظار داشت که تنها بانک‌ها با اجرای دستورالعمل، موفق به کاهش ریسک شوند و هر گونه نوسان در فضای کلان و روابط بین‌المللی می‌تواند برنامه کاهش ریسک را با مشکل مواجه کند.

 یکی از مهم‌ترین ریسک‌های فراروی بانک‌ها و موسسات اعتباری سپرده‌پذیر، ریسک نقدینگی است که ناشی از عدم تطابق زمانی دارایی‌ها و بدهی‌هاست و از آنچنان اهمیتی برخوردار است که می‌تواند بانک‌ها‌ و موسسات اعتباری را تا آستانه توقف و حتی ورشکستگی پیش برد. لذا ضرورت دارد، بانک‌ها و موسسات اعتباری از سازوکار مناسب مدیریت ریسک نقدینگی برخوردار باشند تا از طریق آن علاوه بر پایش و کنترل ریسک نقدینگی، دارای توان و ظرفیت مناسب نقدینگی برای ایفای موثر نقش واسطه‌گری وجوه در شرایط عادی و متعارف باشند.

تجربه بحران جهانی اخیر نشان داد که برخی بانک‌ها با وجود سرمایه کافی با مشکلات عدیده‌یی ناشی از کاستی‌ در اصول اساسی مدیریت ریسک نقدینگی و عدم به‌کارگیری صحیح آن مواجه شده‌اند. عدم رعایت نسبت‌های مالی، قابل پیش‌بینی نبودن وضعیت مالی و بورسی جهان و برخی مشتریان بزرگ باعث شد که بانک‌های توانمند نیز با مشکل مواجه شوند و اگر تزریق 700میلیارد دلاری دولت امریکا به بانک‌ها و صنایع بزرگ نبود، به این سادگی نمی‌توانستند از دام چنین بحرانی خارج شوند و با وجود گذشت سال‌ها از بحران 2008، امروز بسیاری از بانک‌ها در اندیشه سازوکارهای نظارتی قوی‌تری هستند تا دوباره به دام بحران مالی قبلی نیفتند.

در حال حاضر نحوه تدوین برنامه احتیاطی، سناریوهای ریسک نقدینگی، مدیریت دسترسی به بازار و اندازه‌گیری و پایش خالص جریانات نقدی توسط موسسات اعتباری و تدوین مقررات داخلی لازم در ارتباط با مدیریت ریسک نقدینگی مدنظر قرار گرفته است. نسبت پوشش نقدینگی از دیگر مشخصه‌های پراهمیت دستورالعمل است که علاوه بر محاسبه نسبت پوشش نقدینگی بر حسب واحد پولی رایج کشور، برای هر یک از ارزهای مهم به تفکیک و مجموع ارزها مقرر شده است. ضرایب مربوط به احتمال ورود اقلام مختلف مبالغ دریافتنی و احتمال برداشت اقلام مختلف بدهی‌ها و تعهدات زیرخط ترازنامه موسسات اعتباری مندرج در استانداردهای بین‌المللی، متناسب با وضعیت اقلام مختلف دارایی‌ها و بدهی‌های موسسات اعتباری کشورمان بومی‌سازی شده است. ضمنا نحوه گزارشگری شاخص‌ها و نسبت‌های مورد اشاره در دستورالعمل توسط موسسات اعتباری تصریح شده و ضمانت اجرای دستورالعمل نیز به روشنی تبیین شده است.

 

 نسبت پوشش نقدینگی

در بال 2 و 3 نیز افزایش توانایی شبکه بانکی در جذب شوک‌های ناشی از تنش‌های مالی و اقتصادی و کاهش ریسک سرایت بحران از بخش مالی به بخش واقعی اقتصاد مورد توجه است و بدین‌منظور دو استاندارد کمی با اهداف مجزا که مکمل یکدیگر هستند برای نقدینگی معرفی شده است. هدف از استاندارد اول که نسبت پوشش نقدینگی نام دارد، بهبود وضعیت نقدینگی موسسات اعتباری در کوتاه‌مدت با اطمینان از وجود مقدار کافی دارایی‌های نقد با کیفیت بالا جهت تداوم فعالیت موسسه اعتباری تحت یک سناریو تنش یک ماهه است.

 

 نسبت تامین مالی پایدار خالص

هدف استاندارد دوم که موسوم به نسبت تامین مالی پایدار خالص است، بهبود وضعیت ریسک نقدینگی موسسات اعتباری در افق زمانی یک‌ساله از طریق ایجاد انگیزه‌های بیشتر برای تامین مالی مستمر فعالیت‌ها به وسیله منابع باثبات‌تر است. این نسبت با هدف فراهم کردن یک ساختار سررسیدی پایدار برای دارایی‌ها و بدهی‌ها طراحی شده است. با این وجود از آنجا که مقرر شده است، نسبت تامین مالی پایدار خالص از اول ژانویه ۲۰۱۸ به یک استاندارد لازم‌الاجرا تبدیل شود در تدوین حداقل الزامات مدیریت ریسک نقدینگی موسسات اعتباری، صرفا نسبت پوشش نقدینگی لحاظ شده است.

 رویکرد حسابرسی بر پایه مدل ریسک

رویکرد حسابرسی مبنی بر پایه ریسک عنوان مدلی از حسابرسی تلقی می‌شود که فرآیند اجرایی آن براساس ارزیابی ریسک صورت می‌گیرد به‌طوری که در طول عملیات حسابرسی به‌طور موثر و کارآ با تمرکز بر ماهیت رویداد و عملکرد زمانبندی اجرا و میزان روش‌های حسابرسی در آن حوزه‌هایی که دارای پتانسیل انحراف و تحریف با اهمیت در گزارش‌های مالی هستند، اقدام خواهد شد.

 استاندارد حسابرسی شماره ASA315 شناسایی و ارزیابی خطرات و ریسک ناشی از موارد تحریف از طریق درک و تحلیل موسسه از محیط سازمان تعریف و تبیین می‌‌کند و استاندارد حسابرسی 33 ASA پاسخ حسابرس به ارزیابی ریسک‌های مربوط به استانداردهای حسابرسی به‌طور خاص مجموعه‌یی از روش‌های حسابرسی مبتنی بر ریسک را تعریف می‌کند و با استانداردهای حسابرسی دیگری که حاوی اصول مربوط به خطرات خاص و روش‌های مقابله و برخورد مناسب با آنهاست را نشان می‌دهد.

در رویکرد حسابرسی مبتنی بر ریسک نیاز است که حسابرس که برای نخستین‌بار به سازمان مراجعه می‌نماید با درک مناسب از محیط کسب و کار مربوط، اقدام به شناسایی ریسک‌ها و خطراتی نماید که باعث ایجاد خطر در ارائه مطالب و اطلاعات غیرواقعی است سپس حسابرس اقدام به انجام یک ارزیابی از خطرات و ریسک‌هایی مربوط به ادعاهای مدیریت در هر دو سطح صورت‌های مالی و معاملات صورت گرفته است. این ارزیابی شامل توجه به تعدادی از عوامل از قبیل: ماهیت خطرات و کنترل‌های داخلی مربوط در سازمان و سطح شواهد موردنیاز برای حسابرس در فرآیند حسابرسی است. نتیجه این ارزیابی به‌طور موثر در مناطق و حوزه‌های دارای ریسک طبیعی است که می‌توان با برنامه‌ریزی در کار حسابرسی به صورت استاندارد آن را موردتوجه قرار داد پس از انجام ارزیابی ریسک حسابرسی اقدام به تهیه پاسخ‌های مناسب نسبت به خطرات شناسایی شده برای به دست آوردن شواهد کافی جهت انجام حسابرسی مناسب که براساس یک طراحی مناسب صورت می‌گیرد و برنامه‌ریزی حسابرس همواره ادامه می‌یابد و با انجام روش‌های اصلاحی مجدد این فرآیند ارزیابی صورت پذیرد.

 درک مناسب از محیط کسب و کار

برای شناسایی ریسک‌های مربوط به اعمال حسابرسی نسبت به گزارشات مالی حسابرسی باید برای به‌دست آوردن درک مناسب از موجودیت و محیط کسب و کار (ازجمله وجود کنترل‌های داخلی) در آن شناخت و درک کافی داشته باشد. بنابراین مهارت‌های حرفه‌یی مدارک مناسب حسابرسی و میزان تجربه در قضاوت او موثر است به‌طوری‌که او می‌تواند با تمرکز بر آنچه به‌عنوان اطلاعات خاص تلقی می‌شود، اقدام به شناسایی و مطالعه و درک آنها براساس فرآیندهای حسابرسی کند و او با استفاده و تمرکز بر تجربه خود به صورت بالقوه قادر به درک اطلاعات غیرضروری و تا حدودی، حد و میزان اطلاعات را کاهش می‌دهد و این فرآیند از طریق پایش اطلاعات صورت می‌پذیرد و او با تحصیل اطلاعات مناسب و قابل اتکا اقدام به انجام حسابرسی نسبت به گزارشگری مالی صورت گرفته و همچنین صرفه‌جویی در وقت و کاهش هزینه حسابرسی باتوجه به صرفه‌جویی انجام شده بر زمان و نحوه عمل حسابرسی خواهد کرد.

آشنایی با واحد تجاری شامل درکی مستند از طبیعت، مالکیت، ماهیت صنعت، محیط نظارتی، رقبا، فرآیندهای گزارشگری مالی و محیط کنترلی است. این اطلاعات از طریق پرس و جو از افراد مرتبط، مشاهده و بازرسی و بازبینی فرآیندها و اسناد و مدارک سازمان و همچنین اجرای روش‌های تحلیلی از اطلاعات کلیدی مالی و غیرمالی به دست می‌آید.

آشنایی با چارچوب کنترل‌های داخل واحد موردرسیدگی برای حسابرسان موضوعی بسیار مشکل و سخت است خصوصا اینکه آنها چه چیزی را کنترل می‌کنند و آنها تمرکز روی چه موضوع، چه نوع اطلاعات و چه میزان اطلاعات روی کنترل اعمال شده به دست می‌آورند.

این اقدامات با تمرکز بر چند مولفه اصلی محیط کنترلی؛ فرهنگ کنترل در سازمان و تاثیرپذیری آن، فرآیند ارزیابی ریسک‌های موجود؛ چگونه در سازمان شناسایی می‌شود، ارزیابی و ارائه پاسخ به ریسک‌های موجود در فرآیندهای کسب و کار، سیستم‌های اطلاعات مربوط به گزارشگری مالی؛ آن دسته از سیستم‌های مربوط به ثبت و ضبط اطلاعات مربوط معاملات مالی با رویدادها، شرایط یا برآوردهای حسابداری، روش‌های مربوط به شناسایی نوشته و رویدادهای غیراستاندارد، انطباق رویدادهای دفاتر روزنامه و سایر دفاتر، داده‌های ورودی ناشی از معاملات و گزارش درخصوص گزارش مالی، فعالیت‌ها و اقدامات مربوط به کنترل‌های مربوط به حسابرسی انجام می‌شود.

 ارزیابی ریسک محیط کسب و کار

وجود و تحصیل درک حسابرس از محیط گزارشگری مالی واحد مورد رسیدگی حسابرس را قادر می‌سازد برای شناسایی ریسک‌هایی که به‌طور بالقوه در گزارش‌های مالی و معاملات فردی، در سطح مانده حساب‌ها و یک در متن معاملات (در سطح ادعاها) کاملا تاثیر می‌گذارد.

توجه به نحوه قضاوت حرفه‌یی مهارت‌های موردنیاز در انجام پروسه حسابرسی نه تنها برای شناسایی خطرات بلکه در این ارتباط که ارزیابی از ریسک بالقوه تحت‌تاثیر شناخت، اندازه‌گیری، ارائه و افشاء در سطح گزارشگری مالی، ارزیابی، تخصیص، وقوع، کامل، کات آف، وجود یا حقوق و تعهدات مربوط به هر سطح از ادعاها صورت می‌پذیرد، ماهیت این خطرات عملا تعیین‌کننده این موضوع است که چگونه حسابرس اقدام به طراحی برنامه کاری خود در جهت انجام حسابرسی از طریق ترکیبی از مجموعه کنترل و تست‌ها یا صرفا از طریق انجام آزمون‌های اساسی اقدام به ارزیابی می‌نماید.

در مرحله اول ارزیابی اولیه‌یی از سطح ریسک تحت عنوان ارزیابی در مرحله برنامه‌ریزی حسابرسی صورت می‌پذیرد و در فرآیند حسابرسی مجددا حسب شناخت از واحد و محیط حسابرسی مجددا اقدام به تجدیدنظر در خطرات و ریسک‌ها و سطوح آن یا شناسایی ریسک‌های جدید می‌کند.

حسابرس با اعمال قضاوت حرفه‌یی درخصوص ارزیابی و طبقه‌بندی هر یک از ریسک‌ها با توجه به پتانسیل خود که عامل ایجاد یک تحریف با اهمیت در سطح گزارشگری مالی یا یک مانده حساب یا رویداد باشد، می‌نماید.

در حوزه‌های پرریسک حسابرسی باید روش‌های اساسی دیگری را به‌طور خاص در پاسخ به آن ریسک‌ها به‌کار گیرد این فرآیند می‌تواند شامل هر دو آزمون جزئیات معاملات و روش‌های تحلیلی اساسی باشد و در نهایت می‌توان یادآور شد که بدون درنظر گرفتن آزمون و تست ریسک‌ها تمام سطوح معاملات و مانده حساب‌ها و انجام تست‌ اساسی امکان اظهارنظر نسبت به رویداد مربوطه وجود ندارد.

 قطع و پاکسازی نقاط پرریسک

هنگامی که روش‌های حسابرسی در بخش و حوزه ریسک‌ها انجام می‌پذیرد و حسابرس جهت تحصیل و تعیین اینکه آیا ارزیابی ریسک‌های اولیه در سطح ادعاها مناسب بوده و آیا این سطح آزمون‌ها دارای کفایت است که تحریف با اهمیتی وجود نداشته باشد، وجود دارد.

مدارک و شواهد حسابرس برای هر یک از موارد گزارش مالی باید کاملا قانع‌کننده باشد از طرفی توجه به واجد شرایط بودن شواهد امری ضروری است، هنگامی که شواهد کافی و مناسب توسط حسابرس در فرآیند حسابرسی صورت می‌پذیرد. حسابرس قادر به نتیجه‌گیری در خطر تحریف با اهمیت گزارشگری مالی به عنوان یک کل تلقی می‌شود.

 اثربخشی توجه به حسابرسی ریسک

زمانی که کار ارزیابی ریسک به پایان می‌رسد و انجام روند پاسخ به آنها توسط حسابرس باتجربه به پایان می‌رسد عملا پایه و اساس کار حسابرسی صورت پذیرفته است و آن هم ناشی از تمرکز بر توجه حسابرس در شناسایی، ارزیابی و پاسخگویی به آن دسته از خطراتی است که پتانسیل آن را دارند که بر گزارشگری مالی شرکت موثر باشند. رویکرد حسابرس مبتنی بر ریسک مسیری را فراهم می‌آورد که حسابرس با این رویکرد به انجام حسابرسی به‌عنوان کارآمد و موثر ممکن شود این فرآیندی است که تابع و بهره‌گیری از هر بخش و تیم حسابرسی و سازمان است.