گمانهزنیها در مورد تغییرات مدیریتی در بانکها
تغییر مدیران عامل بانکها با چه هدفی دنبال میشود؟
گروه بانک و بیمه
به دنبال شنیدههای چند روز پیش در مورد تصمیم وزیر اقتصاد برای تغییر 4 مدیرعامل بانکهای ملت، صادرات، تجارت و رفاه، روز گذشته هیاتمدیره بانک ملت محمد بیگدلی را به سمت مدیرعاملی این بانک منصوب کرد و این تصمیم پس از تاکیدات وزیر اقتصاد برای تغییر مدیران عامل برخی بانکها اتخاذ شده است.
به گزارش «تعادل» برخی کارشناسان بانکی معتقدند که تغییرات مدیریتی بانکها دامنه وسیعتری را به همراه خواهد داشت و شنیده شده که وزیر اقتصاد به دنبال تغییر مدیران عامل بانکهای رفاه، تجارت و صادرات نیز است؛ این تغییرات اغلب با استفاده از مدیران فعلی و سابق سیستم بانکی انجام خواهد شد.
همچنین برخی صاحبنظران معتقدند که احتمالا تغییرات و جابهجاییهایی نیز در سطح مدیران فعلی وزارت اقتصاد و دارایی با برخی مدیران عامل بانکها مورد توجه قرار گرفته است.
محمد بیگدلی که در مجمع عمومی فوقالعاده این بانک به عنوان یکی از چهار عضو هیاتمدیره، از سوی سهامداران برگزیده شده بود، با رای اعضای هیاتمدیره از این پس ریاست هیاتمدیره بانک ملت را نیز بر عهده خواهد داشت.
بیگدلی پیش از این معاونت مدیرعامل و مدیریت ارشد فروش و ارتباط با مشتریان در نواحی شهرستان، مدیریت امور ناحیه سه و مدیریت شعب بانک ملت در استانهای اصفهان، آذربایجانشرقی، زنجان و منطقه ۵ تهران را تجربه کرده است. رییس جدید هیاتمدیره بانک ملت، دارای مدرک کارشناسی ارشد رشته مدیریت است که هماکنون در رشته اقتصاد مقطع دکترا در حال تحصیل است.
برخی ناظران معتقدند که بیگدلی چند سال عضو هیاتمدیره بانک ملت بوده و چند بار از سوی برخی افراد در دولت روحانی به عنوان نامزد مدیرعاملی پیشنهاد شده است اما طیبنیا وزیر اقتصاد در دولت یازدهم به مدت یکسال در برابر پیشنهاد مدیرعاملی بیگدلی مخالفت کرده است اما در دوره وزارت کرباسیان، بیگدلی سرانجام مدیرعامل بانک ملت شد.
وسیعتر بودن دامنه تغییر مدیران عامل بانکها
در ماههای اخیر، اخبار رسمی و غیررسمی مختلفی در مورد تغییر در هیاتمدیره و مدیران عامل بانکها در حوزه پول و بانک کشور به گوش رسیده است و به نظر میرسد که به دنبال تغییر مدیرعامل بانک ملت، در روزهای آینده مدیران چند بانک دیگر نیز تغییر میکند. برخی کارشناسان میگویند از آنجا که انتخاب مدیران عامل از بین مدیران فعلی شبکه بانکی و وزارت اقتصاد و دارایی انجام خواهد شد، در نتیجه اسامی مختلفی شنیده شده و از جمله از افرادی چون فرشاد حیدری معاون نظارتی بانک مرکزی، تقوی رییس سازمان امور مالیاتی، تهرانفر معاون نظارتی سابق بانک مرکزی، سهمانی مدیرعامل فعلی بانک رفاه و... برای جابهجایی در سطح مدیران شبکه بانکی نام برده شده است. اما اینکه دقیقا چه کسانی برای 4 بانک بزرگ خصوصی شده مورد توجه خواهند بود، مشخص نیست.
برخی کارشناسان میگویند که با توجه به مشکلات مدیریت بانکها و به خصوص بانکهای خصوصی شده و همچنین موضوعاتی که در مورد پرداخت حقوقهای بالا به برخی مدیران عامل بانکی در سالهای اخیر مطرح شده، انتخاب افراد توانمندی که بتوانند در این شرایط منشا تحول و کاهش چالشهای بانکها باشند، کاری دشوار خواهد بود. مهم این است که ثبات مدیریتی و برنامه بانکها برای کاهش چالشها و مطالبات و اصلاح صورتهای مالی و باز شدن نماد بسته آنها مورد توجه باشد و لذا باید افرادی توانمند را با حوصله و به تدریج انتخاب کنند تا مشکلات فعلی را کاهش دهند و با این امید که این تغییرات بتواند به باز شدن نمادها و بهبود صورتهای مالی کمک کند باید تغییرات مورد توجه باشد و تغییر نامها و جابهجاییها به تنهایی راه به جایی نخواهد برد.
به نظر میرسد که هیاتمدیره بانکها در روزهای آینده، جلساتی در این زمینه برگزار کرده و مدیران عامل جدید را با نظر وزارت اقتصاد انتخاب خواهند کرد. اما برخی کارشناسان میگویند که تغییرات مدیران عامل بانکها تنها به بانک ملت و بانکهای خصوصی شده محدود نمیشود و احتمالا تغییرات دیگری برای ایجاد هماهنگی بین مدیران بانکها در جهت کاهش چالشهای بانکی مورد توجه خواهد بود.
اما پرسش اصلی در این زمینه آن است که دلیل این تغییرات و تحولات مدیریتی چیست؟ در این زمینه سه سناریو و پرسش تفضیلی وجود دارد که لازم است به آن پاسخ داده شود، زیرا همانطور که بسیاری از کارشناسان در مورد عملکرد مدیران بانکها تاکید دارند، ثبات مدیریتی موضوع بسیار اساسی و مهم در بهبود شاخصهای پولی و بانکی و عملکرد بانکهاست و در شرایطی که در سالهای اخیر مشکلاتی مانند فساد بانکی 3هزار میلیارد تومانی، رانتخواریها، بدهکاران بزرگ، مطالبات معوق، حقوق نجومی برخی مدیران بانکها، رشد بدهی دولت به بانکها و اضافه برداشت بانکها از بانک مرکزی و... ایجاد کرده، لازم است که مدیران بانکها در شرایطی باثبات کار کنند و در تعیین مدیران عامل بانکها و ادامه کار آنها یا تغییرات احتمالی باید به نظر سهامداران بانک، مشتریان، کارکنان و بازنشستگان و روند شاخصهای پولی و بانکی و عملکرد بانک در دوره مسوولیت مدیران عامل و هیاتمدیرهها توجه شود.
بر این اساس این سه پرسش مطرح است که آیا این انتخابها براساس ملاحظات سیاسی انجام میشود و هدف مسوولان کلان اقتصادی و بانکی کشور، نوعی خانهتکانی در مدیریت بانکهاست؟ آیا روند طبیعی و انتخاب مجمع عمومی و هیاتمدیره بانکها بر اساس گزارش عملکرد مدیران بانکها انجام میشود؟ آیا به صورت اتفاقی و با کنارهگیری مدیرعامل بانک، نوعی جابهجایی در بین مدیران بانکها انجام شده است؟
موضوع مهم این است که نباید مانند چند سال پیش زنجیرهیی از تغییرات مدیریتی به دنبال تغییر مدیرعامل یک بانک به راه بیفتد بلکه باید به ثبات مدیریتی و هدف از تغییرات مدیران توجه شود تا سهامداران و سپردهگذاران در شرایط ثبات مدیریتی احساس تعلق بیشتری داشته باشند و عملکرد پرسنل و فعالان اقتصادی نیز بهتر شود. در صورت تغییرات گسترده، تعدادی از کارکنان، سهامداران، بازنشستگان و مشتریان با تغییر رفتار خود نوعی مقاومت را نشان میدهند یا تصمیمات خود را تغییر میدهند یا صبر و انتظار را در پیش میگیرند تا نتیجه تغییرات را ببینند و سپس اقدامات جدید را انجام دهند.
این نوع واکنش در چند بانک حتی اگر حداقلی باشد، با هزینه فرصت و سایر هزینهها همراه میشود و باعث نوعی بیثباتی در عملکرد کارکنان و سرمایهگذاران و مشتریان میشود. بر این اساس نوع تغییرات و انتخاب مدیران توانمند و هدف از آنها و نوع اعلام آنها باید به گونهیی باشد که باعث اثرگذاری بهتر بر عملکرد بانکها باشد.
باید توجه داشته باشیم که برخی بانکهای کشور از جمله بانک صادرات برای عبور از شرایط بحرانهای گذشته، بهبود نسبت مطالبات معوق به تسهیلات بانکها، مذاکره با بدهکاران بزرگ و... چند سال تلاش کردهاند تا نظر مشتریان، مسوولان اقتصادی و نمایندگان مجلس، سهامداران و کارکنان خود را بهبود بدهند و شرایط عادی و طبیعی با بهبود شاخصهای عملکرد بانکی را شاهد باشند و اکنون به مدیران توانمند و همچنین به حمایت دولت در جهت صرف زمان بیشتر برای اصلاح صورتهای مالی، کاهش بدهی دولت به بانکها نیاز دارند تا از فشارهای موجود کاسته شود و فرصت بهبود شاخصهای عملکردی را تقویت کند.
تنها با تغییرات مدیریتی و انتشار اخبار مختلف نمیتوان به بانکهای بزرگی که در این مقطع تحت فشار هستند و به حمایتهای مختلف دولت و بانک مرکزی نیاز دارند، کمک کرد. باید باور داشت که مشکل اصلی این چند بانک خصوصی شده، نیاز به زمان چند ساله برای اصلاح صورتهای مالی، باز شدن نمادها، خروج از زیانده اعلام شدن طبق صورتهای مالی جدید و کاهش بدهی دولت دارند و تغییر مدیریتی مشکل آنها را به صورت اصولی حل نمیکند باید مدیرانی انتخاب شوند که قادر به مذاکره و چانهزنی با دولت و بانک مرکزی برای حل مشکلات این بانکهای بزرگ و خصوصی شده باشند و مطالبات معوق، بدهی دولت، صورتهای مالی، نمادهای بسته و... را حل کنند وگرنه جابهجایی در حد نامها و چند مدیر مشکلی را حل نخواهد کرد و مهمتر از رعایت نرخ سود بانکی 15درصدی در شرایط کنونی، ساختار مالی این بانکهای بزرگ است که تحت فشار بدهی دولت و مطالبات معوق، ساماندهی موسسات غیرمجاز و... قرار دارد.