چشم یوش به نیما باز شد

۱۳۹۶/۰۸/۲۱ - ۰۰:۰۰:۰۰
کد خبر: ۱۱۰۹۱۹
چشم یوش به نیما باز شد

علی اسفندیاری معروف به نیما یوشیج پدر شعر نو ایران بیست‌و‌یکم آبان 1276 در روستای یوش مازندران دیده به جهان گشود. مهم ‏ترین اثر این شاعر نوپرداز ایرانی، افسانه نام دارد. او آغازگر سبکی نو در شعر ایران است. او 11ساله بود که به تهران آمد و روبه‌روی مسجد شاه که یکی از مراکز فعالیت مشروطه‌خواهان بود، در خانه‌یی استیجاری مجاور مدرسه دارالشفاء ساکن شد. شاید همین مجاورت بود که بعدتر او را به جمع مشروطه‌خواهان برد. در همین سال‌ها می‌خواست به نهضت مبارزان جنگلی بپیوندد، اما بعدا منصرف شد.  نیما در دی‌ماه 1301 «افسانه» را سرود و بخش‌هایی از آن را در مجله قرن بیستم به سردبیری «میرزاده عشقی» به چاپ رساند؛ شعری که برخی آن را سنگ‌بنای شعر نو در ایران می‌دانند.  نوشته‌های نیما یوشیج را می‌توان در چند بخش مورد بررسی قرار داد: ابتدا شعرهای نیما؛ بخش دیگر، مقاله‌های متعددی است که او در زمان همکاری با نشریه‌های آن دوران می‌نوشته و در آنها به چاپ می‌رسانده است؛ بخش دیگر نامه‌هایی است که از نیما باقی مانده است. این نامه‌ها اغلب برای دوستان و همفکران نوشته می‌شده است و در برخی از آنها به نقد وضع اجتماعی و تحلیل شعر زمان خود می‌پرداخته است؛ ازجمله در نامه‌هایی که به استادش «نظام وفا» می‌نوشته است. سیزدهم دی 1338 نیما در حالی که به علت سرمای شدید یوش به ذات‌الریه مبتلا شده و برای معالجه به تهران آمده بود، معالجات تاثیری نداد و آغازکننده راهی نو در شعر فارسی خاموش شد. او را در تهران دفن ‌کردند تا اینکه در سال 1372 طبق وصیتش، پیکرش را به یوش برده و در حیاط خانه محل تولدش به خاک ‌سپردند. نیما علاوه بر شکستن برخی قالب‌ها و قواعد، در زبان قالب‌های شعری تاثیر فراوانی داشت؛ او در قالب غزل به عنوان یکی از قالب‌های سنتی نیز تاثیرگذار بوده؛ به‌طوری که عده‌یی معتقدند غزل بعد از نیما شکل دیگری گرفت و به گونه‌یی کامل‌تر شد.