بانکها در انتظار مدیران باسابقه و بومی
گروه بانک و بیمه | محسن شمشیری|
به دنبال انتشار اخبار و تحلیلهای مختلف رسانهها در هفتههای اخیر در ارتباط با تصمیم مدیران اقتصادی کشور برای تغییر احتمالی تعدادی از مدیران بانکهای بزرگ که در حال حاضر خصوصی شده محسوب میشوند و در هفته گذشته منجر به تغییر مدیرعامل بانک ملت شد، شنیدهها حکایت از آن دارد که گمانهزنی و مذاکره با تعدادی از مدیران باتجربه و کارآمد که قبلا سابقه مدیریتی موفقی در بانکهای بزرگ کشور داشتهاند و از دانش بانکداری و نفوذ کلام در بین مسوولان کشور و همچنین اقبال عمومی در بدنه بانکها و شبکه بانکی برخوردار هستند، افزایش یافته و بسیاری از کارشناسان و کارکنان بانکها انتظار دارند که برای گذار از چالشهای کنونی، افرادی که قبلا از آزمون عملکرد مدیریتی در مواجه شدن با بحرانها سربلند خارج شدهاند، برای عبور از شرایط فعلی انتخاب شوند.
برخی کارکنان و کارشناس بانکی در گفتوگو با خبرنگار تعادل میگویند: انتظار ما این است که به جای انتخابهای سیاسی و اعتماد حزبی و گروهی، که عمدتا افرادی را از خارج بانک انتخاب میکنند، به انتخاب افرادی از بدنه خود بانک که آشنا با ساختار و پیچیدگیها و مشکلات هستند و از اقبال بیشتری در بین پرسنل بانک برخوردارند، توجه شود، زیرا مدیرانی که سابقه کار در خود بانک را دارند و مدیران و پرسنل را میشناسند امکان تجهیز سرمایه انسانی و مدیران و کارکنان را دارند، در عین حال به دلیل آگاهی از مسائل پولی و بانکی کشور، دارای نفوذ کلام و توان مذاکره و ارائه راهکار به مسوولان کشور و نظام بانکی هستند.
کارشناسان به وزیر و معاون بانکی وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و مسوولان اقتصادی توصیه میکنند که افرادی با سابقه کار قبلی و دارای دانش روز بانکداری و دارای راهکار اجرایی کوتاهمدت و میانمدت را برای بانکها انتخاب کنند. هر چند که برخی مدیران به دلیل فیش حقوقی یا حاشیههای دیگر امکان انتخاب شدن ندارند اما تعداد قابل توجهی از مدیران با سابقه قبلی را میتوان برای شرایط امروز بانکها انتخاب کرد.
این در حالی است که مدیران خارج از سیستم بانکی، عمدتا به اجرای بخشنامهها و رضایت تعدادی از مدیران توجه دارند و چالشها و مشکلات بانک دغدغه اصلی آنها نیست. اما از آنجا که حل مشکلات فعلی بانکها، نیازمند همدلی و همکاری کارکنان و کارشناسان بانک برای اجرای سیاستهای اصلاح ساختار بانک مرکزی است و در عین حال نیازمند دلسوزی و همدلی در جذب سپردهها و منابع و رضایت مشتریان است و مجموعهیی از اهداف درون بانک و بازار پول و نظام بانکی باید همزمان با هم هدایت و پیگیری شود، لذا تنها نمیتوان یک مدیر اجرایی را برای چنین شرایطی انتخاب کرد و باید صاحبنظران و مدیرانی توانمند و اجرایی انتخاب شوند که هم قادر به اجرای برنامه اصلاح ساختار بانکها باشند و هم اعتماد و همدلی نیروهای بانک را تقویت کنند و هم بتوانند با مذاکره و گفتوگو و ارائه راهکار و نفوذ کلام خود، بانک مرکزی و سایر بخشهای نظام بانکی را در تحقق اهداف دولت یاری دهند.
ملاک انتخاب مدیران در شرایط خاص
در چنین شرایطی، ملاک انتخاب مدیران ارشد بانکها باید سابقه کار و موفقیت قبلی در مدیریت بانک، نفوذ کلام در مسوولان کشور، دانش اقتصادی و بانکی، آشنایی با استانداردها و بانکداری بینالمللی باشد تا امکان ارائه راهکار، توافق با مدیران اقتصادی کشور و نهاد ناظر بازار پول و همدلی و همکاری با کارکنان بانکها جهت اجرای موفقیتآمیز آن فراهم شود.
به عبارت دیگر، مدیران جدید باید از توانایی و دانش و کارایی لازم به اندازهیی برخوردار باشند تا مشکلات بانک به صورت ریشهیی و ساختاری پیگیری شود و قادر به جلب اعتماد وزارت اقتصاد، بانک مرکزی، شبکه بانکی، کارکنان بانک، ذینفعان، اتاقهای بازرگانی، سهامداران، شرکتها، سازمانها و مشتریان بانک به عنوان سرمایه اصلی بازار پول باشند.
دلیل این معیارها، شرایطی است که بازار پول و بانکها در آن قرار دارند زیرا در صورتی که انتخاب مدیران در فضایی مبهم انجام شود و برنامه و عملکرد مدیران قابل ارزیابی و مقایسه نباشد، مدتها طول میکشد تا بانک در مسیر مورد انتظار قرار گیرد. کارکنان بانکها مدتی انتظار میکشند که سایر مدیران انتخاب شوند و مسیر بعدی مشخص شود، سهامداران و سپردهگذاران مدتی طول میکشد که تصمیمات اصلی و جدی خود را اعلام کنند. تقویت مسیر جذب سپرده، دریافت تسهیلات و سرمایهگذاریها نیز به مرور زمان نیاز خواهد داشت.
به عبارت دیگر هر تغییر مدیریتی از هیاتمدیره تا مدیرعامل، علامتهایی را به بازار پول، ذینفعان، سپردهگذاران و سهامداران دولتی و شبهدولتی و خصوصی، سرمایهگذاران بزرگ و کوچک، سازمانهای همجوار مثل بورس، اتاقهای بازرگانی و... میدهد که اگر سابقه مدیر انتخاب شده روشن باشد و چهرهیی شناخته شده و آگاه و آشنا با مسائل بانکی و اقتصادی باشد، نه تنها ذینفعان و بازار پول و اقتصاد را به سرعت به مسیر استقبال از آن مدیر سوق خواهد داد و مشکلات بانک را به تدریج در مسیر گشایش قرار خواهد داد، بلکه با اقبال مناسب از سوی کارکنان بانک مواجه شده و نوعی همدلی و احساس تعلق و نتایج بهتر را به همراه خواهد داشت و انرژی و شور و شوق فزایندهیی را ایجاد خواهد کرد.
بر این اساس برخی کارشناسان بانکی میگویند چالشهای متعدد بانکی موجود از جمله بسته شدن نمادهای بانکی در بورس و اجرای استانداردهای IFRS، زیانده شدن بانک به دلیل تغییر روش محاسبه سود و زیان، مطالبات معوق، هزینه مستقیم و غیرمستقیم ساماندهی موسسات غیرمجاز، تسهیلات و تعهداتی که دولت ایجاد کرده، روند جذب یا خروج سپردهها، تغییر شاخصهای ترازنامهیی و بسیاری دیگر از چالشهای موجود، نیازمند انتخاب افرادی است که اولا بانک را بشناسند و سابقه کار در بانک را داشته و توان ارائه راهکار اجرایی را داشته باشند. دوما انگیزه و دانش و حال و حوصله کافی برای اجرای راهکارهای موثر را داشته باشند. سوما از نفوذ کلام در بین مدیران بانکی و اقتصادی کشور برخوردار باشند و شور و نشاط و انگیزه و فضای مثبت ایجاد کنند و کارکنان بانک نیز از حضور مدیر جدید استقبال کنند و تشویق به فعالیت بیشتر شوند. با چنین شاخصهایی، تعدادی از مدیران شناخته شده و صاحبنظر و دارای نفوذ کلام و صاحب دانش، تکنوکرات، کارآمد و دارای توان ارائه راهکار که سابقه کار در بخشهای بانکی و مالی دارند، میتواند در لیست بررسیهای وزارت اقتصاد، معاون پولی و بانکی وزیر اقتصاد، بانک مرکزی، سازمان برنامه، بورس و سهامداران عمده بانکها قرار گیرد تا بهترین انتخابها از بین مدیران با سابقه و صاحب تخصص و آگاه انجام شود، زیرا در شرایط کنونی، امکان ریسک و انتخاب افرادی که تنها بخشی از این تواناییها را دارند، نمیتواند بانکها را از چالشها و مسیر اصلاح ساختار عبور دهد.
امکان انتخاب تعدادی از مدیران باسابقه
تنظیم لیستی از بین مدیران باتجربه با شاخصهایی که بتواند مورد توافق وزیر اقتصاد، معاون بانکی وزارت اقتصاد، بانک مرکزی، پرسنل بانکها و سایر ذینفعان باشد و همه روی این انتخابها، نمره میانگین خوبی را بدهند، کار سختی نیست و نگاهی به لیست مدیران باسابقه که در دو دهه گذشته عضو هیاتمدیره و مدیرعامل بودهاند، میتواند در انتخاب 5 تا 6 مدیر توانمند به مسوولان کمک کند.
اما به دلایل مختلف، ازجمله فیشهای حقوقی بالا یا حاشیههایی که در سالهای قبل رخ داده یا انتخاب مدیران سیاسی توانمند که عملکرد به نسبت خوبی داشتهاند، باعث میشود که نام برخی افراد از این لیست خارج شود و در نتیجه یک لیست مناسب از افراد صاحبنظر، باسابقه که از اقبال موثری در بدنه بانک برخوردار هستند و بانک مرکزی و سایر نهادهای ناظر و ازجمله وزیر اقتصاد و معاون بانکی وزیر میتواند مسیر انتخاب این مدیران کارآمد برای شرایط کنونی را سادهتر کند.
بانکهای دارای اولویت
یکی از بانکهایی که از اولویت تغییر مدیرعامل و هیاتمدیره برخوردار بود و در هفته گذشته، مدیرعامل جدید به خود دیده است، بانک ملت بود. اما در لیست بانکهایی که در هفتههای گذشته مطرح شدهاند، چند بانک دیگر نیز شامل بانکهای صادرات، رفاه کارگران، توسعه تعاون و... نیز مطرح شده بود که بانک صادرات ایران به لحاظ اهمیت و بزرگی و حوزه گسترده فعالیت آن نیازمند بررسی بیشتر و مهمتری است و مسوولان اقتصادی و بانکی با عنایت و توجه ویژهیی لازم است به آن توجه نمایند.
بانک صادرات ایران از یک بانک دولتی به بانک خصوصی تبدیل شد و در چارچوب اصل 44، بخشی از سهام آن به سهام عدالت تبدیل شده که مدیریت آن با دولت است، برخی نهادهای عمومی و شبهدولتی نیز سهامدار آن هستند. همچنین بخشی از سهام بهعنوان سهام کارکنان بانک صادرات و بخشی از آن در بازار سرمایه توسط سهامداران بورس خریداری شده است.
بر این اساس، اگرچه حضور دولت و نهادهای عمومی در این بانک پررنگ است اما در عین حال از نظر اداره یک بانک خصوصی محسوب میشود و لذا برگزاری مجمع، نماد و قیمت و شاخصهای درآمد هر سهم و... برای بورس و سهامداران اهمیت دارد.
به عبارت دیگر، با اینکه دولت و بانک مرکزی همچنان تسهیلات تکلیفی و تعهداتی را روی دوش بانک صادرات قرار دادهاند و بخش عمدهیی از طلبهای بانک صادرات از دولت است و بدهی سنگین دولت به بانک صادرات، عملا بخشی از منابع را قفل کرده، اما در عین حال ساختار اداره این بانک خصوصی است و لذا با چالشهای سختی مواجه است. از سوی دیگر، ساماندهی موسسه میزان و طرح بزرگ شاندیز و برخی تعهدات دولتی و عمرانی دیگر روی دوش بانک صادرات قرار گرفته و همه این موارد، بر وضعیت منابع و دارایی بانک اثرگذار است.
لذا دولت برای چنین وضعیتی باید حداقل بخشی از بدهی خود به بانک را پرداخت کند یا فرصت بیشتری برای اصلاح گزارش مالی بدهد تا نماد بانک باز شود و سپردهگذاران و سهامداران با اعتماد و حمایت بیشتری به بانک کمک کنند.
همه این موارد نیازمند مدیرانی است که بتواند هم حمایت سهامدار و سپردهگذار را تقویت کند و انگیزه کارکنان را در درون بانک تقویت نماید و هم با نفوذ کلام و مذاکره با نهادهای ناظر، فرصت و شرایط بهتری برای اصلاح ساختار گزارش مالی، باز شدن نماد و... ایجاد کند.
همین حساسیت برگزاری مجمع توسط سهامداران باعث شده که به خاطر چالشهای ایجاد شده از طریق فرمت جدید گزارش مالی IFRS با بسته شدن نماد برای چند ماه روبهرو شود و اگر قرار باشد که نماد باز شود و گزارش ارائه و مجمع برگزار شود باید قبل از آن مدیران بانک اقدامات موثری انجام دهند و برخی چالشها را در کوتاهمدت حل کنند و اصلاح ساختار را نیز در میانمدت و بلندمدت پیگیری نمایند. ایجاد چنین زمینهیی به کسی یا کسانی نیاز دارد که در هیاتمدیره اجماع نظر داشته باشند و راهکار موثر و کوتاهمدت ارائه دهند و با اقبال و همدلی کارکنان بانک صادرات در مناطق مختلف، جذب منابع و سپرده را افزایش دهند، مطالبات را پیگیری کنند و وضعیت درآمدها و داراییها و منابع را بهبود ببخشند. در روزهای اخیر، برخی شنیدهها حاکی از آن است افرادی که در گذشته عضو هیاتمدیره و مدیرعامل بانک بودهاند بیش از دیگران مطرح شدهاند. آنچه برای کارکنان و کارشناسان بانکی بیش از هر چیز اهمیت دارد، انسجام نیروهای بانک و اصول و ساماندهی مدیریتی است که باید هیاتمدیره و مدیرعامل به آن توجه داشته باشند زیرا بانکهای بزرگ با این همه پرسنل و اثرگذاری در اقتصاد و این همه دارایی و منابع، باید به شرایط بهتری برسند و این کار با انتخاب مدیران قوی امکانپذیر است.
همدلی پرسنل و مدیران و قفل شدن 40درصد از منابع
قفل شدن یا از دسترس خارج شدن 40درصد منابع بانکی که از طریق بدهی دولت به بانکها، مطالبات معوق و سوخت شده و مشکوکالوصول، سپرده قانونی، تسهیلات تکلیفی دولت، طرحهای بلندمدت دولتی و عمرانی، پرداخت سپرده به سپردهگذاران موسسات غیرمجاز، وثایق و داراییهای مازاد بانکها که در شرایط رکود مسکن و ساختمان قابل فروش نیستند و... اکنون دست مدیران بانکها را بسته نیز موضوع مهمی است که فشار و تنگناهای موجود قطعا با همکاری پرسنل بانکها و مدیرعامل و هیاتمدیره بهتر تحمل خواهد شد.
اگر در بانکهای بزرگ مثل صادرات ایران که بیش از 30هزار نفر پرسنل و حدود 3 هزار شعبه در نقاط مختلف کشور دارند، بین مدیران بانک و پرسنل احساس تعلق و همبستگی و همدلی وجود داشته باشد قطعا در حل مشکلات، جذب منابع جدید و حفظ سپردههای قبلی نیز موثر خواهد بود.
نفوذ کلام و قدرت چانهزنی بانکداران آگاه
به مسائل اقتصادی و پولی
نفوذ کلام مدیران باسابقه و شناخته شده که علاوه بر سوابق مدیریتی طولانی، از دانش اقتصاد کلان و مسائل سیاستهای پولی و مالی کشور آگاهی دارند نیز مورد تاکید کارشناسان و پرسنل بانکهاست.
بسیاری از کارکنان بانکی که سالها شاهد حضور و عملکرد متفاوت مدیران مختلف بانکی و غیربانکی، بومی و غیربومی بودهاند که از داخل یا خارج بانک بهعنوان مدیرعامل و عضو هیاتمدیره انتخاب شدهاند و عملکرد مدیران قوی و ضعیف را با هم مقایسه و ارزیابی کردهاند، معتقدند: مدیرانی که از بدنه خود بانک انتخاب شدهاند و با اقبال بیشتری از سوی کارکنان خود بانکها همراه هستند و به قول معروف از پول شمردن در خزانه بانک تا دریافت و پرداخت پشت باجه، کار کردن در بخش اعتبارات، مدیریت شعب، مناطق، عضویت در هیاتمدیره و مدیرعاملی را در کارنامه خود دارند و از گرد و غبار اسکناس تا استرس و نگرانی و فراز و نشیب بانک را با پوست و جان خود در دوره 20 تا 30 ساله احساس کردهاند، نه تنها در حل مشکلات داخل بانک بهتر عمل میکنند و از دانش و سابقه و تجربه بیشتری برخوردار هستند، بلکه به واسطه آشنایی با سیاستهای پولی و مالی کشور، تسهیلات تکلیفی، کسری بودجه و انتظارات دولت و فشارهایی که به شکلهای مختلف به شبکه بانکی وارد شده است، حتی میتوانند به عنوان مشاور شبکه بانکی و بانک مرکزی و... راهکارهای اصولی و راهگشا ارائه دهند.
مقایسه عملکرد و جذب منابع
تفاوت عملکرد مدیرانی که از بدنه خود بانک انتخاب شدهاند با کسانی که از خارج بانک بهعنوان مدیر انتخاب شدهاند نیز میتواند شاخص مهمی باشد. نگاهی به عملکرد مدیران بانکهایی مانند صادرات در دورههای مختلف میتواند شاخص مناسبی باشد که کدام مدیر و در چه زمانی توانست موفق عمل کند.
همچنین مقایسه جذب منابع و سپردهها، تعهدات و مطالبات و... نیز میتواند راهگشا باشد.