گسل زاگرس فعلا تغییر رفتار نداده است
گروه راه و شهرسازی زهره علامی
پس از وقوع زلزله 7.3 ریشتری یکشنبه شب هفته گذشته در کرمانشاه، شایعات درباره افزایش احتمال وقوع زلزله در تهران، تغییر رفتارهای گسل زاگرس از زلزلههای کم مقیاس به سمت زلزلههای بزرگ مقیاس و... شدت گرفت و نگرانیها میان مردم استانهای غربی و پایتخت بالا گرفت. در این میان تایید برخی شایعات مطرح شده از سوی برخی صاحبنظران حوزه زلزلهشناسی و جغرافیا، فضای عمومی کشور را متشنج کرد. یکی از شایعاتی که پس از وقوع زمینلرزه غرب کشور با مرکزیت ازگله، دهان به دهان میچرخید، تغییر رفتار گسل زاگرس و افزایش مقیاس زلزلهها در آینده بود شایعهیی که وقوع زلزله شدید در تهران به عنوان شهری در شرق گسل زاگرس را هم به همراه داشت. ادعای دیگری که از سوی یکی از کارشناسان حوزه شهری هم تایید شد افزایش مقیاس زلزلهها در سالهای آتی به ویژه در کشورهای نزدیک خط استوا بود، ادعایی که برای اثبات آن به یکی از تحقیقات انجام شده در دانشگاه کلرادو هم رجوع شده بود و به مردم کشور هشدار میداد که از این پس باید در انتظار زلزلههای بهشدت و بزرگی زلزله اخیر غرب کشور باشند. در بازار داغ شایعات و اظهارنظرهای غیراصولی پس از زلزله غرب کشور، شایعهیی که بیش از همه مردم پایتخت را نگران کرد تاثیر تنش در گسل زاگرس و القای این گسیختگی به گسلهای تهران بود موضوعی که از همان ساعات اولیه پس از زلزله در شبکهها و فضای مجازی به سرعت گسترش یافت اما با گذشت چند روز پس از زلزله و عدم وقوع زمینلرزه در تهران دیگر خریدار چندانی نداشت اگرچه در همان روزهای نخستین پس از وقوع زلزله هم تمام کارشناسان و صاحب نظران حوزه زلزلهشناسی ارتباط میان گسل زاگرس و گسلهای تهران و احتمال وقوع زلزله در تهران به علت تنش در لایههای زمین در کرمانشاه را رد کرده و چنین شایعهیی را کاملا بیاساس دانستند.
شواهدی مشاهده نمیشود
علی بیتاللهی، رییس گروه زلزلهشناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی درباره برخی پیش بینیها مبنی بر بزرگ شدن مقیاس زلزلهها در گسل زاگرس به «تعادل» میگوید: شواهدی برای تغییر رفتار گسل زاگرس از زلزلههای کوچک مقیاس به سمت زلزلههای بزرگ مقیاس مشاهده نمیشود مگر زلزله شدیدی که یکشنبه شب هفته گذشته درکرمانشاه رخ داد.
بیتاللهی میافزاید: برای اثبات ادعا درباره تغییر رفتار گسل زاگرس و اینکه زلزلههای ایالت لرزه زمین ساختی زاگرس که از نوع متوسط و کوچک است به سمت زلزلههای ایران مرکزی و البرز که با بزرگی بالا و رخداد کم است، علایم و شواهد بسیاری باید درکنار هم قرار بگیرند که هماکنون چنین شواهدی دیده نمیشود و مستنداتی برای تایید چنین ادعایی وجود ندارد.
او ادامه میدهد: زلزله رخ داده در ازگله کرمانشاه، زلزله نادری بود که در سدههای پیش از میلاد و پس از میلاد مسیح هم از این نوع زلزلهها در غرب کشور به ویژه در سرپل ذهاب در لیست زلزله تاریخی وجود دارد و چنین زلزلههایی در سالهای گذشته، سرپل ذهاب را ویران کرده است. البته این نوع زلزلهها دورههای بازگشت طولانی دارند و ممکن است چندین ده سال یا چندین صدسال برای وقوع چنین زلزلهیی، زمان بگذرد.
به گفته این کارشناس ارشد حوزه زلزلهشناسی، خصوصیات ایالتی زاگرس اینگونه است که اغلب زلزلههای متوسط و کوچک در این ایالت رخ میدهد، البته این موضوع به این معنا نیست که تاکنون زلزلههایی بزرگ مقیاس در این ایالت رخ نداده باشد. پس هماکنون که پس از گذشت چندین دهه، زلزلهیی با چنین شدتی روی داده اگر بر تغییر رفتار گسل تاکید داریم باید دلایل و شواهد غیرقابل انکاری در این زمینه ارائه دهیم و تنها وقوع یک زلزله پس از گذشت سالها نمیتواند دلیل محکمی برای تایید این ادعا باشد. زیرا با وقوع یک زلزله نمیتوان فرضیهیی را سازماندهی کرد.
بیتاللهی درباره شواهدی که نشاندهنده تغییر در رفتار گسل زاگرس باشد، اظهار میکند: در زلزلههای ایران مرکزی از جمله زلزله بم و دیگر زلزلههایی که در زون مرکزی ایران رخ میدهد یا زلزلههایی که در گسل البرز رخ داده ازجمله زلزله رودبار، بویین زهرا و آوج که با بزرگی بالا بودند، زلزلههای این ایالتها در مقابل زلزلههای گسل زاگرس زیاد نیستند، اما اگر زلزلههای زاگرس را طی سالهای گذشته مشاهده کنیم اغلب زلزلهها در مقیاس متوسط و کوچک رخ دادهاند و تعدادشان بیشتر از ایران مرکزی و البرز است و شواهدی برای تایید این ادعا وجود ندارد، زیرا تغییری در مقیاس زلزلههای زاگرس روی نداده است.
رد فرضیه نزدیکی به خط استوا
رییس گروه زلزلهشناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی درباره ادعای دیگری مبنی بر اینکه مقیاس زلزله کشورهای نزدیک به خط استوا درحال افزایش است، میگوید: مطالبی درباره چرخش زمین و تاثیر بر مقیاس زلزلهها منتشر شده است که چندان قابل استناد نیست. پس از زلزله رودبار، پس از زلزلههای بزرگ، متوسط و تاثیرگذار، با توجه به جو روانی ایجاد شده میان مردم و پذیرش همگانی برای دریافت اخبار نگرانکننده، چنین شایعاتی بعد ازهر زلزله بزرگی رواج مییابد درحالی که برای چنین ادعاهایی نیاز به ارائه مستندات است.
او بیان میکند: برای اثبات چنین ادعایی که مقیاس زلزلهها در حال افزایش است و احتمال افزایش مقیاس زلزلههای کشورهای نزدیک خط استوا بیشتر است باید شواهدی علمی ارائه شود درحالی که هیچ گونه مستنداتی در این زمینه وجود ندارد و تاکنون چنین ادعاهایی اثبات نشده است.
بیتاللهی معتقد است که اثر کند شدن حرکت دورانی زمین بر افزایش مقیاس زلزلهها مهمترین سند ارائه شده از سوی چنین افرادی است درحالی که در واقعیت، زلزله حاصل تنشهای تکتونیکی درلایههای درونی در عمقهای 20، 30 کیلومتری است که لایههایی با ضخامت20 تا 30 کیلومتر و طول 50، 60 کیلومتر گسیخته میشود که چنین رویدادی نیازمند نیروی عظیمی است. زیرا شکستن سنگ کوچک نیروی زیادی میخواهد پس تصور کنید که شکستن لایههای سنگی با ضخامت 20کیلومتر و طول50 تا 60 کیلومتر نیازمند نیروی بسیاری در درون زمین است که در اثرتنشهای درونی زمین رخ میدهد که این موضوع با شایعات ایجاد شده مرتبط نیست و پایه و اساس علمی ندارد.
این کارشناس ارشد حوزه زلزلهشناسی تصریح میکند: میتوان ادعاهای بسیاری را درباره وقوع زلزلههای مختلف ارائه کرد اما موضوع این است که چنین اظهاراتی بر چه اساس و پایهیی مطرح میشود و شواهد و مستندات تا چه میزان قابل پیگیری و قانعکننده است و باید این سوال از مطرحکنندگان چنین ادعاهایی پرسیده شود که افزایش مقیاس زلزله چند ریشتر است و تاکید آن بر افزایش بزرگی مقیاس زلزلهها درآینده، یعنی چند سال دیگر؟
بیتاللهی اضافه میکند: با توجه به زلزله
7.3 ریشتری رخ داده در ازگله کرمانشاه، بازار شایعات درباره وقوع زلزلههای بعدی مستعد است، اما نباید به این شایعات توجهی شود و تجربه نشان داده است که پس از گذشت کمتر از یکماه میزان شایعات هم به صورت قابل توجهی کاهش مییابد.
تحریک گسلهای اطراف؟
او درباره حرکت یک گسل و القای گسیختگی به گسل دیگر میگوید: این موضوع از نظر مکانیکی و تکتونیکی قابل فهم است، اینکه در ناحیهیی که یک سازوکار لرزهیی دارند و سیستم لرزهیی آنها به یکدیگر متصل است (ایالت لرزهیی زاگرس که سازوکار گسلها نوع زلزلهها کم و بیش مشابه است) زمانی که تنشی در یک بخش ذخیره میشود و سپس رها میشود این تنش میتواند موجب القای حرکت به گسل دیگر شود که این موضوع را میتوان بهصورت پس لرزههای ایجاد شده در گسلی دیگر مشاهده کرد یعنی زلزلهیی دریک گسل روی داده و پس لرزه آن درگسل دیگر رخ دهد.
بیتاللهی اظهار میکند: حالت دیگری هم وجود دارد وآن هم این است که زلزله رخ داده و پس لرزههای آن (درمورد زلزله کرمانشاه تاکنون800 پسلرزه کوچک، متوسط رخ داده است) موجب تخلیه انرژی و تنش درلایههای زمین رخ دهد و حالت آرامش به منطقه بازگردد یعنی نه تنها گسل دیگری تحریک نمیشود بلکه تنشها هم رهایی مییابند و خطرلرزهیی برای مدت زیادی از میان میرود. او میگوید: مکانیزم زلزله بسیار پیچیده است به عنوان نمونه زلزله کرمانشاه در20 کیلومتری عمق زمین رخ داده است که برای اندازهگیری تنش و جابهجایی در چنین عمقهایی وسایلی وجود ندارد و قابل دسترس نیست و اظهارنظر درباره چگونگی حرکت لایههای زمین باید به شواهد سطحی در این زمینه رجوع شود. برهمین اساس ممکن است وقوع زلزله، انرژی نهفته در لایههای زمین را تخلیه کند و از سوی دیگر ممکن است که موجب تحریک گسل دیگری شود و ادعا درباره اینکه پس از وقوع هر زلزله کدام یک از این دو گزینه رخ میدهد غیر ممکن است زیرا بحث درباره عمق 20، 30 کیلومتری زمین است اگرچه تجربه نشان داده است که پس از وقوع زلزلههایی با مقیاس بالا، معمولا منطقه دچار سکون لرزهیی میشود و انرژی تخلیه میشود.
بیتاللهی ادامه میدهد: درصورتی که وقوع زمینلرزه در گسلی موجب القای گسیختگی درگسل دیگر شود در همان روزهای نخستین انجام میشود به عنوان نمونه اگر وقوع تنش در کرمانشاه به گسل دیگری القا شده بود تاکنون شاهد وقوع زلزله درگسلهای دیگر بودیم پس میتوان گفت که پس از وقوع زلزله شاهد سکون لرزهیی در این منطقه خواهیم بود البته پس لرزههای زلزله کرمانشاه یا هر زلزله دیگری ممکن است که تا 6 ماه آینده به طول انجامد اما پس لرزههای اصلی در همان روزهای نخستین زلزله روی میدهد.
رییس گروه زلزلهشناسی مرکز تحقیقات راه، مسکن و شهرسازی میافزاید: در روزهای ابتدایی پس از زلزله کرمانشاه، پس لرزههای بسیاری با مقیاس بالا روی داد اما با گذشت زمان هم تعداد پس لرزهها کاهش یافت و هم اینکه مقیاس آنها کوچکتر شد.
او درباره شایعات مطرح شده درباره تاثیرگسیختگی زمین در گسل زاگرس به تهران که درشرق این گسل قراردارد، میگوید: سیستم لرزه زمین ساختی تهران در مرز بین زون البرز و ایران مرکزی قراردارد و ارتباطی با ایالت لرزه زمین ساختی زاگرس ندارد که اگر تنشی در گسل زاگرس روی دهد شاهد القای گسیختگی زمین در تهران باشیم. زیرا گسیختگی باید در نوار همان گسل زاگرس روی دهد به عبارت دیگر ارتباط میان زلزله کرمانشاه و تهران تا این اندازه به یکدیگر مرتبط هستند که زلزله کرمانشاه بر وقوع زلزله در ژاپن اثرگذار باشد.
بیتاللهی با رد دوباره ارتباط میان زلزله کرمانشاه با وقوع زلزله در تهران میگوید: اگرچه زلزله ازگله نمیتواند باعث تحریک گسلهای تهران شود اما باید به این نکته توجه کرد که ایران منطقهیی لرزهخیز است و خطر برای همه نقاط ایران وجود دارد، تاکنون320 گسل فعال بزرگ در کشور شناسایی شده است که اگر گسلهای کوچک و متوسط هم به آن افزوده شود حجم گسلها افزایش چشمگیری دارد در این میان پایتخت هم بیش از 30 گسل بزرگ، متوسط و کوچک دارد و تقریبا درهمه نقاط ایران گسل وجود دارد و دور شدن از یک گسل به معنای نزدیکی به گسل دیگراست، درواقع خطرزلزله در هرزمان و هرمکان در ایران وجود دارد.
گسلهای تهران فعال هستند
او درباره حجم و خطرپذیری گسلهای تهران میگوید: در تهران، گسلهای فعال شناخته شده بسیاری وجود دارد به عنوان نمونه گسل شناخته شده اطراف تهران که فعالیت لرزهیی بسیاری هم داشته، گسل مُشا است، علاوه بر آن گسل شمال تهران است که این گسل، آبرفتهای جوان و تازه را قطع کرده است و هماکنون گسیختگیهایی را هم در گسل شمال تهران شاهد هستیم که نشان از وقوع زلزلههای مهیب در تهران قدیم دارد که درآن زمان ممکن است جمعیتی وجود نداشته است زیرا پیشبینی میشود که این گسیختگیها به 10 هزار سال پیش باز میگردد و آثار آنها نشانگر آن است که گسل شمال تهران، گسل فعالی است.
بیتاللهی تصریح میکند: گسل شناخته شده دیگر تهران، گسل پردیسان است که بین اتوبان همت و حکیم قرار دارد که از غرب به شرق تهران کشیده شده است و گسل نهان پایتخت که نشانهیی از وجود آن در سطح زمین دیده نمیشود، از جمله گسلهای لرزهزای مهم محسوب میشود، گسل شمال و جنوب ری هم گسلهای شناختهیی شدهیی است که زلزلههای بزرگ و شدیدی هم به آن نسبت داده شده است و در اثر وقوع زلزله در شهرری در سالهای دور، این شهر به صورت کلی ویران شده است.
به گفته این کارشناس ارشد حوزه زلزلهشناسی، گسلهای نیاوران، داوودیه و... کوچکتر هستند، نقشهیی که به عنوان حرایم گسلهای تهران تهیه شده است نشانگر آن است که مساحتی نزدیک به 55 کیلومتر مربع از خاک تهران را دربرمی گیرند.
او درباره تاثیر وقوع تنش دریکی از گسلهای تهران و القای گسیختگی به گسلهای دیگر میگوید: وقوع زلزلهیی بزرگ درهر کدام از گسلهای تهران به قدری ویرانگر است که همان زلزله برای ایجاد خرابی گسترده در تهران کافی است و نیازی به القای گسیختگی به سایر گسلها برای ویرانی نیست، در مقیاس شهر تهران اگر زلزلهیی رخ دهد بطور معمول باید منطقه از تنش و انرژی خالی شود و احتمال القا زمینلرزه بسیار کم است.
بیتاللهی میافزاید: درصورتی که زلزلهیی به بزرگی زلزله سرپل ذهاب درحوالی تهران رخ میداد ویرانی بیشتری را شاهد بودیم ضمن اینکه قابل تصور نیست که با توجه به آمادگی، روشهای پیشگیری و... بتوان اقدام مناسبی در تهران انجام داد، در واقع با وجود آنکه بر اهمیت پیشگیری و فرهنگسازی برای مقابله با زلزله تاکید میشود، اما تاکنون اقدام قابل توجهی در این زمینه در پایتخت انجام نشده است.
زلزله کرمانشاه، استثنا بوده است
بهرام عکاشه، پدرعلم زلزلهشناسی ایران درباره زلزله رخ داده در کرمانشاه و تغییر رفتار گسل زاگرس به «تعادل» میگوید: سلسله جبال زاگرس همواره زلزلهخیز بوده است، زیرا شبه جزیره عربستان به سمت شمال شرق حرکت میکند و در این میان عرض دریای سرخ همواره زیادتر میشود، جنوب غرب عربستان منطقه مکه و مدینه زلزلهخیز است. در حالی شمال شرق عربستان، زلزلهخیز نبوده و خلیج فارس هم در این زمره قرار میگیرد.
عکاشه ادامه میدهد: اگر از این منطقه به سمت شمال شرق حرکت کنیم به اهواز و آبادان میرسیم که زلزلهخیزی از این منطقه شروع میشود و تا مرز ایران و عراق ادامه مییابد تا منطقه بندرعباس خط زلزلهخیزی زاگرس است و این نوار در اغلب موارد زلزله 7 ریشتر و بالاتر نداشته است.
او ادامه میدهد: این موضوع به معنای نبود زلزله بزرگ مقیاس در این منطقه نیست و زلزله کرمانشاه یک استثنا است و زلزلههای متوسط و کوچک دیگر قاعده هستند درواقع ممکن است در گسل زاگرس اتفاقاتی رخ داده باشد که موجب وقوع زلزله 7.3 ریشتری در کرمانشاه شده باشد اما وقوع این زلزله یک استثناست چون وضعیت گسلها پیچیده است.
به گفته این کارشناس ارشد زلزلهشناسی، رفتار گسلها بسیار پیچیده است و دانشمندان زلزلهشناسی هنوز نتوانستهاند رفتارگسلها را به دقت تحلیل و بررسی کنند اما با این وجود میتوان گفت که زلزله رخ داده استثنایی بوده که قاعده نمیشود و به علت وقوع عوامل خاص ایجادشده، وقوع زلزلههای بالای 7 ریشتر به گسلهای البرز مربوط است و چنین ادعایی را مبنی بر افزایش مقیاس زلزلهها را با یک رویداد نمیتوان تایید کرد.
پدرعلم زلزلهشناسی کشور اظهار میکند: بیش از 90 درصد مناطق کشور زلزلهخیز هستند که باید برای مقابله با آن آماده باشیم و دراین زمینه سهلانگاری نکنیم و در این زمینه کشورهایی مانند ژاپن، روسیه و چین را الگو قراردهیم و به تجربیات کشورهای امریکای جنوبی درمقابل زلزله اکتفا نکنیم.
عکاشه میگوید: تجربه نشان داده است که وقوع زلزلههای بالای 5 ریشتر در ایران همواره با کشته و زخمی همراه بوده است و اگر زلزلهیی در پایتخت روی دهد شاهد فاجعه جهانی خواهیم بود، باید ستاد بحران تهران فعالتر شود تادرصورت وقوع زلزله امکان کاهش تلفات وجود داشته باشد.
افزایش زلزلهخیزی
این کارشناس ارشد حوزه زلزله درباره افزایش مقیاس زلزلههای رخ داده درکشورهای نزدیک به خط استوا میگوید: سیستم منظومه شمسی به گونهیی است که اگر وضعیت سیارهها نسبت به زمین تغییر کند ممکن است وضعیت زلزلهخیزی زمین افزایش یا کاهش یابد که در این زمینه باید به علم نجوم مراجعه کنیم. به عنوان نمونه باید راستای محور زمین نسبت به خورشید سنجیده شود اما تاثیر سیارات بر زمین همواره وجود دارد و نمیتوان گفت که زلزله کرمانشاه ناشی از این تاثیرات بوده است زیرا این موضوع همیشه رخ میدهد و گردش سیارات به دورخورشید دایمی است و ممکن است این سیارات در حالتی قرار بگیرند که امکان افزایش مقیاس زلزلهها در زمین رشد کند.
به گفته عکاشه، سرعت سیارهها دورخورشید متفاوت است و این موضوع بر زمین اثرگذار است اما عامل اصلی داخل کره زمین است و مرکز کره زمین تا 8 هزار درجه سانتیگراد داغ است و با عبور از هر 100 متر به داخل زمین، دمای زمین یک درجه افزایش مییابد.
عمق کم زلزله و رابطه آن با ویرانی بیشتر
او اظهارمی کند: عمق زلزلههایی که درایران رخ میدهد معمولا تا عمق 300 کیلومتر است اما این عمق در ژاپن به 700 کیلومتر هم میرسد، در اروپا هم عمق زلزلهها تا 300 کیلومتر است که این موضوع به ساختارسنگ کره زمین و نرم کره بستگی دارد، عمق سنگ کره زمین تا عمق 30 تا 40 کیلومتر است در حالی که نرم کره تا عمق 300 کیلومتری است اگرچه زمینلرزه تاعمق 700 کیلومتری هم رخ میدهد.
پدرعلم زلزلهشناسی کشور با اشاره به وقوع زلزله در اعماق بیش از 300 کیلومتر زمین در شیلی و ژاپن میگوید: در ایران زلزلهخیزی حداکثر در 250 تا 300 کیلومتری زمین است و عمده زلزلههای خطرناک در عمق پایین روی میدهد و اغلب زلزلههای ایران حداکثردر عمق 70، 80 کیلومتررخ داده است و زلزلههای خانمان سوز تا عمق 10 کیلومتری بوده است که خسارت عمده ایجاد میکنند و برهمین اساس باید روی هرزمینی خانه ساخته نشود و وجود گسلها و شکستگی زمین را جدی بگیریم.
عکاشه میافزاید: هر چقدر عمق زلزله کم باشد میزان خسارت کمتر خواهد بود و زلزلههای خسارت بار ایران در عمق کمتر از10 کیلومتر رخ دادهاند، در واقع با توجه به اینکه لایههای سطحی زمین بسیار آسیب پذیر و سست هستند وقوع زلزله در این لایهها خطرناک است درحالی که در ژاپن زلزلهها در اعماق بیشتری رخ میدهد. او اظهار میکند: در لایههای پایین یعنی بالای 300 تا 400 کیلومتری عمق زمین شکستگی چندانی را شاهد نیستیم و با نزدیک شدن به سطح زمین شکستگیها افزایش مییابد اگر زلزلههای ژاپن در عمق کم روی دهد میزان خسارت هم بهشدت افزایش مییابد.
پدر علم زلزلهشناسی ایران میگوید: با وجود خطرناکتربودن زلزلههای ایران اما سازههای ساختمانی ایران نسبت به ژاپن حرفی برای گفتن ندارد ضمن اینکه قوانین ساختمانی در ژاپن به درستی اجرا میشود، اما در ایران و با وجود قوانین و مقررات مناسب، این قوانین اجرایی نمیشود.
عکاشه معتقد است که به دلیل عدم نظارت بر ساخت و ساز در ایران، میتوان روی گسلهای خطرناک برجهای بالای 10 طبقه ساخت درحالی که چنین اتفاقی در سایر کشورها رخ نمیدهد.
او اضافه میکند: در ایران 5 نوع زلزلهخیزی وجود دارد که نوع و مقیاس هرکدام از این زلزلهها متفاوت با دیگری است یعنی لرزه زمین ساختی مربوط به گسلهای زاگرس با گسلهای البرز متفاوت است ضمن اینکه شبه جزیره عربستان از جنوب، افغانستان و پاکستان به شرق، دریای خزر به سمت جنوب فشار وارد میکنند که همین موضوع موجب شده است که سیستم لرزه زمین ساخت ایران پیچیده باشد.